eitaa logo
آوای دل
201 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
714 ویدیو
13 فایل
بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی پرسید از شبلی که در راه که بودت بدرقه اول بدرگاه سگی را گفت دیدم بر لب آب که یک ذره نداشت از تشنگی تاب چو دیدی روی خود در آب روشن گمان بردی سگی دیگر معین نخوردی آب از بیم دگر سگ بجَستی از لب آن آب در تگ چو گشت از تشنگی دل بیقرارش ز اندازه برون شد انتظارش بآب افکند خود را ناگهانی که تا شد آن سگ دیگر نهانی چو او از پیش چشم خویش برخاست خود او بود آن حجاب، از پیش برخاست "چو برخاست این چنین روشن حسابم یقینم شد که من خود را حجابم" ز خود فانی شدم کارم برآمد سگی در راهم اول رهبر آمد تو هم از راه چشم ِخویش برخیز "حجابِ تو توئی" از پیش برخیز گرت موئی "خودی" برجای باشد ترا بندی گران بر پای باشد ترا آن بِه بُدی ای مرد فرتوت که از گهواره بردندی به تابوت ازان موسی زحق ان پایگه یافت که از گهواره در تابوت ره یافت حضور او اگر باید مدامت میا با خود دگر این می نمامت میا با "خود "بیا بیخود زخود دور که هست آن بیخودی نورٌ عَلی نور اگر تو بالغ اسرار گردی ز یک یک عضو برخوردار گردی نه طفی ماندت نه احولی نیز ازو گوئی وزو بینی همه چیز نامه نیشابوری
احوال عاشقانه: ... من کیستم که تو را خواهم چون از قیمت خود آگاهم؟ از هر چه می‌پندارم کمترم و از هر دمی که میشمارم بدترم ! خیلی بزرگتر از اونه که بشه با کردن ، ازش شد ...!
و تو هر کاری کرده‌ای تا به من بفهمانی فقط خودت شایسته‌ی دوست داشتنی!
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شُدَش من بودم که خداوند خریدار دلتون باشه که هر که را خدا خرید سعادتمند شد🙏