eitaa logo
آوای دل
199 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
712 ویدیو
13 فایل
بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
مشاهده در ایتا
دانلود
ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم در عشق که او جان و دل و دیده ماست جان و دل و دیده هر سه راسوخته ایم سلااااااام صبحتون بخیر🌹🌹🌹🌹🌹
ای یار مرا موافقی وقتت خوش بر حال دلم چو لایقی وقتت خوش خواهم به دعا که عاشقان خوش باشند ور زانکه تو نیز عاشقی وقتت خوش
گر با همه ای ؛ چو بی منی ! بی همه ای😏 ...
صنما! چگونه گویم که تو نور جان مایی که چه طاقت است جان را، چو تو نور، خودنمایی دل اگر جنون بیارد، خردش تویی که رفتی رخ توست عذرخواهش، به گَهی که رخ گشایی!
: یارب تو مرا به نفس طناز مده با هر چه به جز تست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش من آن توام مرا به من باز مده ... : : 💭
سلام عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی‌توام گفت مرا که وای تو 👤 🏷 @chaame
عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی‌توام گفت مرا که وای تو 👤 🏷 🌺🌸🌼
ماییم که از باده بی جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما ماییم که بی‌ هیچ سرانجام خوشیم
دانی که چرا دار مکافات شدیم ؟ ناکرده گنه ، چنین مجازات شدیم ؟ کشتیم خرد ؛ دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم !
تلخ کنی تلخ شوم، لطف کنی لطف شوم با تو خوش است ای صنم، لب شکر خوش ذقنم
👏👏👏 عشق تو مست و کف زنانم کرد مستم و بیخودم چه دانم کرد غوره بودم کنون شدم انگور خویشتن را ترش نتانم کرد شکرینست یار حلوایی مشت حلوا در این دهانم کرد تا گشاد او دکان حلوایی خانه‌ام برد و بی‌دکانم کرد خلق گوید چنان نمی‌باید من نبودم چنین چنانم کرد اولا خم شکست و سرکه بریخت نوحه کردم که او زیانم کرد صد خم می به جای آن یک خم درخورم داد و شادمانم کرد در تنور بلا و فتنه خویش پخته و سرخ رو چو نانم کرد چون زلیخا ز غم شدم من پیر کرد یوسف دعا جوانم کرد می‌پریدم ز دست او چون تیر دست در من زد و کمانم کرد پر کنم شکر آسمان و زمین چون زمین بودم آسمانم کرد از ره کهکشان گذشت دلم زان سوی کهکشان کشانم کرد نردبان‌ها و بام‌ها دیدم فارغ از بام و نردبانم کرد چون جهان پر شد از حکایت من در جهان همچو جان نهانم کرد چون مرا نرم یافت همچو زبان چون زبان زود ترجمانم کرد چون زبان متصل به دل بودم راز دل یک به یک بیانم کرد چون زبانم گرفت خون ریزی همچو شمشیر در میانم کرد بس کن ای دل که در بیان ناید آن چه آن یار مهربانم کرد 🌾🌸🌾
پیش آ بهار خوبی تو اصل فصل هایی ... بهار نو مبارك 🌸