چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه می گیرد
از این بی آبرویی نام ما آوازه می گیرد
من از خوش باوری در پیله ی خود فکر می کردم
خدا دارد فقط صبر مرا اندازه می گیرد
به روی ما به شرط بندگی در می گشاید عشق
عجب داروغه ای! باج سر دروازه می گیرد
چرا ای مرگ می خندی؟ نه می خوانی، نه می بندی!
کتابی را که از خون جگر شیرازه می گیرد
ملال آورتر از تکرار رنجی نیست در عالم
نخستین روز خلقت غنچه را خمیازه می گیرد
#فاضل_نظری
#ضد / #دایره
🥀 کاش اینجا بودی
همین کنار خودم...
و من یادم می رفت
که خسته ام ؛
خرابم ؛
ویرانم...
#سید_علی_صالحی
عقل می گفت برو عشق به پایان آمد
عشق میگفت بمان سوء تفاهم شده است
#فاضل_نظری
#عشق
ذکرِ امشب، سر به مهر آهسته زیرِ لب بگو:
ای خدا! بیرون کن از دل، مهرِ او را، خستهام...
| #الهه_سلطانی |
#آهسته
به محض دیدنش شیرینیاش معلوم شد بر من
تکامل داد آخر چشم مـن حس چشایی را
#محمد_سهرابی
#شیرینی
تاب و تبم شد همه تو
روز و شبم شد همه تو
تا شوم آرام و رها
ذکر لبم شد همه تو
#سمیرا_کاظمی#تب
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست
#امیرخسرو_دهلوی
#چشم
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست
#امیرخسرو_دهلوی
#آشفته