eitaa logo
منجی
264 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
113 فایل
ټݩہا‌اُمیدماݩ‌بہ‌ݩجاټ،"ټُــۅیۍ"♡ سَـݪام‌اِۍمُـݩـجےِ‌بشـࢪیټ♡ 🍃مټعݪق‌بہ‌مجمۅعہ‌اَعۅان‌ُاݪمنجے بامجۅز ازسازماݩ‌ټبلیغاټ‌اسݪامے ارتباط با ادمین @avanol_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
نوزاد را پیچید در پارچه سفیدی ، آورد نزد رسول خدا . روز هفتم تولد حسین بود . موهایش را تراشیدند و هم وزنش صدقه دادند . پیامبر باید به دستور خدا برای حسین عقیقه می کرد . گوسفندی را آب دادند ، رو به قبله ذبحش کردند ‌. حسین را به آغوش کشیدند و گریه کردند . رسول خدا روز اول تولد حسین هم گریه کرده بودند . مادرش فاطمه هم گریسته بود ، از وقتی که خدا حسین را همراهش کرده بود ، روزی اشک را هم داده بود ! می شنید صدایی از جنینی که باردار بود : - انا عطشان . . . منتهی‌الامال،ج1،ص337 🖤 روز دهم محرم نوزاد شش ماهه را آوردند نزد حسین . . . اباعبدالله به امر خدا به کربلا آمده بود . نوزادش تشنه بود ، آبی نبود تا لب های خشک او را سیراب کند . محاصره بود لشکر اندک حسین و خانواده پیامبر (ص) ! ظالمین برای رسیدن به هدفشان به هر کاری دست می زنند . حتی کشتن طفل صغیر و زن و . . . تنها صالحین هستند که حتی در اوج قدرت ، ظلم نمی کنند و یاور مظلومند ! 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
نوزاد را پیچید در پارچه سفیدی ، آورد نزد رسول خدا . روز هفتم تولد حسین بود . موهایش را تراشیدند و هم
حسین که به دنیا آمد ، فاطمه بیمار شد . از شدت بیماری شیر نداشت تا نوزادش را سیر کند . خبر دادند به رسول خدا . خودش را رساند و نوزاد گریان را در آغوش گرفت . انگشت مبارک را در دهان حسین گذاشت و به اذن خداوند شیر از انگشت جاری شد . حسین گرسنگی و تشنگی اش از وجود پیامبر خدا برطرف می شد . گوشت و پوستش محمّدی بود . بحارالانوار،ج۴۴،ص۱۹۸ 🖤 افرادی که مقابل حسین در کربلا صف کشیدند ، ادعای مسلمانی داشتند . مردمی که با امام جنگيدند و پسر پیامبر خدا را به خاک و خون کشیدند ، چهره ی اسلامی داشتند . نماز خوان بودند ... طمع مال دنیا ، لذت پول و دارایی ، مال حرام ، ترس از دادن آنچه که داشتند ، هراس از حاکم ظالم ... کاری کرد که امام را ، حسین را ، ندید بگیرند . حکومت ظالمین را ، سایه حاکم فاسدی چون یزید را از ترس از دست دادن لذت هایشان پذیرفتند . چشمی که دنیایش را مهم ببیند ، امام نمی بیند ... حسین نمی بیند . 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
حسین که به دنیا آمد ، فاطمه بیمار شد . از شدت بیماری شیر نداشت تا نوزادش را سیر کند . خبر دادند به ر
حسین علیه السّلام شیرین شده بود و صفا داده بود به خانه ! اما هنوز به سخن نیامده بود . آن روز ، وقت نماز ، خودش را رساند مسجد ایستاد کنار رسول خدا رو به قبله . پیامبر صلی الله علیه وآله همیشه از دیدن او حال دیگری پیدا می کردند . حسین علیه السّلام چشم دوخته بود به لب های رسول خدا که صدای تکبیر رسول خدا بلند شد . مسجد ساکت بود و نگاه پیامبر صلی الله علیه وآله به صورت و لب های حسینش . دوباره تکبیر گفتند ،حسین تنها نگاه کرد ... هفتمین تکبیر رسول خدا بود که حسین برای اولین بار لب گشود و اولین کلامش شد ؛ اللّه اکبر! همین هم شد سنتی خوب برای راندن شیطان ؛ هفت تکبیر پیش از شروع نماز ! 🖤 نماز مجاهدت است و محراب نماز ، محل محاربه (جنگ) با شیطان و نفس . و راه حسین ، راهی برای سعادت است . قیام برای خدا ، ‌جهاد با دشمن خدا ، شکستن بت ظالمین و مستکبرین ، و آخرین نفس در دنیا ؛ شهادت ... حسین گونه ... همه ی دار و ندار را بدهی ، حتی علی اکبر ؛ حسین علیه السّلام چشم دوخته بود به مسیری که علی اکبر علیه السّلام راهی شده بود . همه ی یاران شهید شده بودند و مانده بودند بنی هاشم . اول علی اکبر راهی شد و پدر نگاهش به شمشير علی بود و صدای رجزهایش . میان گرد و غبار میدان دل حسین به تکبیرهای علی خوش بود که ... ناگهان دیگر ... حسین خودش را که بالای سر علی رساند ، صورت که به صورت علی گذاشت ... و زمزمه ها و صدایش دشت را پر کرد : - پسرم ... هفت تکبیر تکرار شد وقتی که تمام داراییش را ناچیز دید در تقدیم به خداوند 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
گزارش تصویری از موکب کودک و نوجوان✨ در موکب منتظر شما هستیم🥺
🌺الناز علی زاده 🎈۷ ساله 🦋از مشهدمقدس 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
🌺 نگین فیروزی 🎈۹ساله 🦋 از مشهدمقدس 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
🌺معصومه خوشدل 🦋 از مشهد مقدس 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
🌺 حانیه محمدپور 🦋 از مشهدمقدس 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}