#روایت_عاشقی
روی پشت بام خانه یکی از برادرهای بسیجی اتاقی بود که آن را مرغدانی کرده بود ولی به علت بمباران استفاده نمی شد . 💕
کف آن مرغدانی را آب انداختم و با چاقو زمینش را تراشیدم.💕
حاجی هم یک ملحفه سفید آورد با پونز زدیم که بشود دو تا اتاق .
بعد هم با پول تو جیبی ام کمی خرت و پرت خریدم ، دو تا بشقاب ، دو تا قاشق ، دو تا کاسه و یک پتو هم از پتو های سپاه آوردیم .💕💕💕
یادم هست حتی چراغ خوراک پزی نداشتیم ؛ یعنی نتواستیم بخریم و آن مدت اصلا غذای پختنی نخوردیم ، این شروع زندگی ما بود .💖💖💖
🌺همسر شهید محمد ابراهیم همت
📚نیمه پنهان ماه ۲، ص۲۴
سالروز شهادت #شهید_همت
@avanolmonji