آهسته پشتِ دیوار موضع گرفتیم
از صدایِ پا احساس کردیم دشمن پشتِ
دیوارِ اتاق است
فاصله ما تنها یک دیوار ۳۰، ۴۰ سانتیمتری بود
تکفیریها هم متوجه ما شده بودند و
با صدایی وحشتزده و خشن گفتند:
مین؟ مین؟ به زبان عربی یعنی تو کی هستی
میخواستند بفهمند که بالاخره
خودی هستیم یا غریبه
حسن ضامنِ نارنجک را کشید و آن را
داخلِ حفره دیوار پرت کرد و گفت:
شیعه علیبنابیطالب(ع)
نارنجک با صدایی بلند منفجر شد
ناله تکفیریها به گوش رسید..:)
#شهید_حسنقاسمیدانا