eitaa logo
آوای دینان
3.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
73 فایل
💠﷽💠 این صدای من و شماست تک صدای دینان همچون یک آوای خوش 🎶🎵 با ما بمانید... 🎙ارتباط با مدیر @avaye_dinan 📎جهت تبلیغات و ارسال گزارش وعکس🎥 @Tablighatavayedinan ⁦🗣️⁩انتقادات و پیشنهادات📝 @hnnnnh_8
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅کانال رسمی محله دینان 🆔@avayedinanhttps://eitaa.com/joinchat/1693319236C6561dadc0a
🔺فرزندم مرا عصبانی نمی‌کند، او فقط درون مرا آشکار می‌کند. 🔸این جمله را وقتی فهمیدم که زمان‌هایی که داشتم، سرم درد می‌کرد، از دست کسی یا چیزی عصبانی بودم، یا هزار تا کار داشتم و نمی‌دانستم کدام‌شان را اول انجام دهم، وقتی توی ترافیک مانده بودم و ماشین‌ها بی‌هوا جلویم می‌پیچیدند، توی هر رفتار بچه و هر کلمه‌ای که از دهانش خارج می‌شد، چیزی بود که مرا از کوره در ببرد. برای هر حرکت نابجایش یک و توی هوا ول می‌دادم و مدام این سؤال توی سرم وول می‌خورد که این بچه چرا این‌قدر یک دنده‌ست؟ چرا اینقدر حرف می‌زنه؟ چرا این قدر یواش راه می‌ره؟ چرا….؟ ↩️ اما او فرقی نکرده بود، من کم حوصله بودم. ✨وقت‌هایی که سرحال بودم، خبر خوشی شنیده بودم، وقتم آزاد بود، همه چیز آرام بود و من خوشبخت بودم، برای همان کارها و همان کلمات دلم غنج می‌زد و ذوق می‌کردم که چقدر این بچه شیرین است، چه خوب حرف می‌زند، چقدر اعتماد به نفس دارد، چه پشتکاری دارد و … مونا ابراهيم نظری ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅کانال رسمی محله دینان 🆔@avayedinanhttps://eitaa.com/joinchat/1693319236C6561dadc0a