برای ستایش تو
همین کلمات روزمره کافیست...
همین که کجا می روی،
دلتنگم …
برای ستایش تو
همین گِل و سنگ کافیست،
تا از تو بتی بسازم...
#شمس_لنگرودی
✨@avayeqoqnus✨
تمام دنيا مثل يک فاضلاب بزرگ است
که هرچقدر دست و پا بزني باز هم از روي
تپههاي کثيفش ليز ميخوري و به جاي
اولت باز ميگردي؛
اما در دنيا چيزي برجسته و مقدس وجود
دارد، آن هم يکي شدن دو موجود ناقص و
بسيار بد است.
📘 بیلی
✍ آنا گاوالدا
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
بنویسید به دیوار سکوت
عشـــــق سرمایه هر انسان است
بنشانید به لب ، حرف قشنگ
حرف بد وسوسه شیطان است
و بدانید که فردا دیر است
و اگر غصه بیاید امــــــروز
تا همیشه دلتان درگیر است
پس بسازید رهـی را که کنون
تا ابــــد سوی صـــداقت برود
و بکارید به هر خانه گلــی
که فقط بوی محبـــت بدهد...
#نیرزاده_نوری
✨@avayeqoqnus✨
.
مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود.
پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند.
پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده.
پسر دوم گفت: نه... درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.
پسر سوم گفت: نه... درختی بود سرشار از شکوفههای زیبا و عطرآگین و باشکوهترین صحنه ای بود که تا به امروز دیدهام.
پسر چهارم گفت: نه... درخت بالغی بود پربار و پر از میوه، پر از زندگی و زایش!
مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید!
شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. همه حاصلِ مجموعِ فصلها هستند و لذا لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان می شود. وقتی همه فصل ها آمده و رفته باشند!
اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف دادهاید!
مبادا بگذارید درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند!
زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبینید؛ در راه های سخت پایداری کنید. لحظههای بهتر بالاخره از راه می رسند.
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨
.
بی تو هر لحظه مرا
بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی
گسل زلزله هاست 🥀
#فاضل_نظری
✨ @avayeqoqnus ✨
کار دیگری نداریم
من و خورشید
برای دوست داشتنت
بیدار میشویم
هر صبح... 💞
صبح بخیر🌞🌹
#شاملو
✨@avayeqoqnus✨
🤍🌹🤍
زلف هندوی تو در تاب است
و ما را تاب نیست
چشم جادوی تو در خواب است
و ما را خواب نیست
نرگست در طاق ابرو از چه خفتد
بی خبر
زانکِ جای خواب مستان گوشهی
محراب نیست
#خواجوی_کرمانی
✨@avayeqoqnus✨
📚 سراب در بیابان
یك روز صبح به همراه یكی از دوستان
آرژانتینی ام در بیابان "موجاوه" قدم
می زدیم كه چیزی را دیدیم كه در افق
می درخشید.
با اینکه مقصد ما رفتن به یك "دره" بود،
اما برای دیدن شئی که آن درخشش را از
خود باز می تاباند، مسیر خود را تغییر
دادیم.
تقریباً یك ساعت در زیر نور خورشیدی كه
هر لحظه گرم تر می شد راه رفتیم تا
بالاخره توانستیم كشف كنیم كه آن شئ
چیست.
یك بطری نوشابه خالی بود و غبار صحرا
داخلش متبلور شده بود!
از آن جا كه بیابان بسیار گرم تر از یك
ساعت قبل شده بود، تصمیم گرفتیم
دیگر به سمت "دره" نرویم.
به هنگام بازگشت با خود فكر كردم چند
بار به خاطر درخشش كاذبی که در مسیر
دیگری دیده ایم، از پیمودن راه اصلی خود
باز مانده ایم؟
اما باز فكر كردم: اگر به سمت آن بطری
نمیرفتیم چطور میفهمیدیم فقط درخششی كاذب است؟
هر شكست لااقل این فایده را دارد، كه
انسان یكی از راه هایی كه به شكست
منتهی می شود را می شناسد... 👌
#داستان
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨