eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
578 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 در حضور خارها هم می شود یک یاس بود 🍀 در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود 🌷 می شود حتی برای دیدن پروانه ها 🍀 شیشه های مات یک متروکه را الماس بود 🌷 کاش می‌شد، حرفی از کاش می‌شد هم نبود 🍀 هرچه بود احساس بود وعشق بود و یاس بود… ✨ @avayeqoqnus
با هیچکس نبودن بهتر از بودن با فردی بی لیاقت است گاهی کسانی که انفرادی پرواز می‌کنند قویترین بال‌ها را دارند... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هستم به وصالِ دوست دلشاد امشب وز غصه‌ی هجر گشته آزاد امشب با یار بچرخم و به دل می‌گویم یا رب که کلید صبح گم باد امشب ♥️ @avayeqoqnus
به این باور رسیده ام که چیزی را نمی‌توانی جبران کنی و دوباره درست بگذاری‌اش سرجایش. حفره های زندگی ات همیشگی هستند. تو باید در اطرافش رشد کنی؛ مثل ریشه های درخت که از اطراف سیمان بیرون می زنند؛ باید خودت را از لا به لای شیارها بیرون بکشی. 🔻 از رمان "دختری در قطار" ✍ پائولا هاوکینز @avayeqoqnus
خدایا؛ گرفتار آن دردم که تو دوای آنی... 💛 @avayeqoqnus
♦️ پند جامی در مورد طلب و طمع 🍂 طلب را نمی گویم انکار کن 🌼 طلب کن ولیکن به هنجار کن 🍂 به مُردار جویی چو کرکس مباش 🌼 گرفتار هر ناکس و کس مباش 🍂 طمع پای دل را به جز بند نیست 🌼 طمع کارِ مردِ خردمند نیست 🍂 طمع هر کجا حلقه بر در زند 🌼 خرد خیمه زانجا فراتر زند 🍂 میامیز چون آب با هر کسی 🌼 میاویز چون باد در هر خسی @avayeqoqnus
زیاده خرده نگیرید به ما دهه پنجاه و شصتی های طفلکی حکایت ما، حکایت آدم هایی‌ست که از پای سفره های ده دوازده متری ِ آبگوشت و کله جوش و اشکنه‌ی ظهر جمعه که چهار گوشه اش غلغله بود از فامیل نزدیک و آشنای دور... تبعید شدیم به پیتزای سرد و نان سیر بیات سَق زدن ِتنهایی پای اُپن... سفره های دلخوشی مان یکی یکی جمع شد بی خبر. خانه هامان تنگ تر شد هی... آخرین سنگرمان شد مبل تک نفره ی رو به روی تلویزیونی که هیچ خانه سبزی توش نبود... ما یکباره و ناغافل، خواسته و نا خواسته، خالی شدیم از آدم ها، از هم، از گذشته، از هنوز... 🥺🕊 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هر کس می‌نشستم از امید حرف می‌زدم حتی وقتی ذره‌ای امید درونم نمانده بود... روزتون سرشار از امید و به زیبایی گل 🌺🤍 @avayeqoqnus
خدای من؛ تو خود می‌دانی که انسان بودن چه سخت است و چه می‌کشد آنکه انسان است و از احساس سرشار بر من رحم کن ای مهربان‌ترین 🙏❤️ @avayeqoqnus
📚 این داستان زیبا تقدیم به همه پدرهای عزیز: جوانی تعریف می کرد: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. ولی اندوه، تمام وجودم را فرا گرفته بود... مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم، چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم... روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را از جیبم درآوردم... پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست... پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد... یک روز پدرتان از این دنیا می رود، قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید، اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید. 🙏🤍 @avayeqoqnus