eitaa logo
آوای ققنوس
8.4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
579 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. او را که از خود پُر است، صد هزار پیغامبر نتوانند تُهی کردن... 🔸 برگرفته از مقالات شمس تبریزی @avayeqoqnus
. او را که از خود پُر است، صد هزار پیغامبر نتوانند تُهی کردن... 🔸 برگرفته از مقالات شمس تبریزی @avayeqoqnus
. بايزيد بسطامی را پرسيدند: "اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده ای، چه خواهی گفت؟" بايزيد فرمود: "وقتی فقيری بر کريمی وارد می شود، به او نمی گويند چه آورده ای! بلکه می گويند چه می خواهی؟" @avayeqoqnus
انوشیروان را پرسیدند: بزرگترین مصیبت چیست؟ گفت: آن که کاری نیک توانی کرد و آن را به جا نیاری تا فرصتش از دست رود. 🔻 برگرفته از کشکول @avayeqoqnus
انوشیروان را پرسیدند: بزرگترین مصیبت چیست؟ گفت: آن که کاری نیک توانی کرد و آن را به جا نیاری تا فرصتش از دست رود. 🔻 برگرفته از کشکول @avayeqoqnus
: و گفت: توحید آن بود که بدانی او مانند هیچ ذاتی نیست. 📚 تذکرة الاولیا ✍ عطار نیشابوری @avayeqoqnus
نقل است که مردی در صحبت ابراهیمِ ادهم بود. چون می‌رفت گفت: «ای خواجه! عیبی اگر در من دیده‌ای بگو و مرا در آن تنبیه کن.» ابراهیم گفت: «در تو هیچ عیبی ندیده‌ام زیرا که در تو به چشم دوستی نگریسته‌ام، لاجرم هر چه از تو دیده‌ام مرا خوش آمده است.» 🔻 برگرفته از تذکرة الاولیا عطار نیشابوری @avayeqoqnus
و فراغت او (ابوحازم مکی) از خلق تا حدی بود که به قصابی بگذشت که گوشت فربه داشت. [قصاب] گفت: از این گوشت بستان. گفت: سیم ندارم. گفت: تو را زمان دهم. گفت: من خویشتن را زمان دهم نکوتر از آن که تو مرا زمان دهی. 🔸برگرفته از تذكرة الاوليای عطار نیشابوری @avayeqoqnus
ازحکیمی پرسیدند که چرا استماع تو از نطق تو زیادت است؟  گفت: زیرا که مرا دو گوش داده اند و یک زبان ، یعنی دو چندان که می‌گویی می شنو. به قول خواجه نصیرالدین طوسی: کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی @avayeqoqnus
. 📜 تو با که بودی؟ روزی عارفی، مردم را به دور خود جمع کرده بود و از خدا برایشان سخن می گفت و از شریعت و طریقت و معرفت و حقیقت. او مردم را برای پاسخ به سوال‌هایی که حضرت حق در مورد حیات‌شان، دوستی‌هایشان، عبادت هایشان، نماز و روزه‌هایشان و... از آن ها خواهد پرسید آماده می کرد. درویشی از آنجا می گذشت؛ رو به جماعت کرد و گفت: "حضرت حق این همه سوال نمی پرسد.‌ او فقط یک سوال می‌پرسد: من با تو بودم تو با که بودی؟" @avayeqoqnus
●~~♡~~● متکلّم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد. مشو غرّه بر حُسنِ گفتار خویش به تحسینِ نادان و پندار خویش 🔻 برگرفته از باب هشتم گلستان سعدی @avayeqoqnus
نه هر که به صورت نکوست سیرت زیبا در اوست. کارِ اندرون دارد نه پوست. 🔹 توان شناخت به یک روز در شمایلِ مرد 🔹 که تا کجاش رسیده‌ست پایگاه علوم 🔸 ولی ز باطنش ایمن مباش و غره مشو 🔸 که خبث نفس نگردد به سال‌ها معلوم 🔻 از باب هشتم گلستان سعدی @avayeqoqnus