راز زندگی را می گویم …
اگر بخواهی از آن لذت ببری
همه چیزش لذت بردنی است
اگر بخواهی از آن رنج ببری
همه چیزش رنج بردنی است
کلید لذت و رنج دست توست...
صبح جمعه بخیر و شادی رفقا 🌞🌻
✨ @avayeqoqnus ✨
.
همه چیزهای از دست رفته
یک روز برمی گردند،
اما درست وقتی که یاد می گیریم
چطور بدون آنها زندگی کنیم!
📚 همه نام ها
✍ ژوزه ساراماگو
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاتُغرِّب أحداً راک وطناً...
غربت کسی نباش که وطن دیده تو را ... 🥀
#محمود_درویش
#استوری
✨ @avayeqoqnus ✨
📜 #حکایت_طنز
روزی خلیفه بهلول را احضار کرد و گفت:
خوابی دیدهام، میخواهم تعبیرش کنی.
بهلول گفت؛ چیست ؟
خلیفه گفت: خواب دیدم به جانور
ترسناکی تبدیل شدهام و نعره زنان به
اطراف خود هجوم میبرم و آنچه از خرد
و کلان در سر راه خود میبینم در هم
میشکنم و میبلعم.
بگو تعبیرش چیست؟
بهلول گفت: من تعبیر واقعیت ندانم،
فقط خواب تعبیر میکنم. 👌😅
#حکایت
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📚 ضرب المثل "برو کشکت را بساب!"
🖇 معنی و کاربرد:
🔸 کشک سابیدن کنایه از کار بیهوده کردن و عمر خود را تلف کردن است.
🔹 وقتی این ضرب المثل را برای کسی به کار می برند، یعنی او را مناسب انجام کار مهم و یا حتی مناسب مشورت دادن نمی دانند.
🔸 پس یعنی اگر او به کار پیش پا افتاده و بی ارزشی همچون کشک ساییدن مشغول شود بهتر است تا مشغولیت در یک امر مهم!
🔹 گاهی هم این ضرب المثل را به کسی می گویند که در کار دیگران دخالت می کند و در هر موضوعی سعی می کند صاحب نظر باشد.
اینجاست که برایش این مَثل را به کار میبرند؛ یعنی این کارها به توربطی ندارد. تو برو به کار خودت مشغول باش.
🖇 داستان:
حکایت کرده اند که مرد کشک سابی بود که برای خودش آرزوهای دور و درازی داشت؛
از این رو نزد شیخ بزرگی که به اهل معنا معروف بود رفت و از او خواست اسم اعظم خدا را به او یاد دهد.
زیرا اگر کسی این اسم را داشته باشد می تواند هرچه را که می خواهد بدست آورد.
شیخ که مرد مذکور را می شناخت و می دانست که اهداف مادی و دنیوی دارد، و از طرفی میدانست که یادگیری اسم اعظم نیاز به ریاضت کشیدن دارد، برای اینکه امتحانش کند ابتدا دستور پخت فرنی خاصی را به او یاد داد و گفت: "فرنی را بپز و بفروش ولی شاگردی برای خودت نگیر و دستور پختش را هم به کسی نگو."
مرد قبول کرد و رفت.
بعد از مدت کوتاهی که از پخت و فروش فرنی هایش می گذشت، کم کم کار و بارش گرفت و مشتریهایش زیاد شدند و سپس برای دکانش شاگرد گرفت و دستور پخت فرنی را به او آموخت.
مدتی گذشت و شاگردش که در پخت فرنی ماهر شده بود، در جای دیگری مشغول به کار شد و چون بین مردم شناخته شده تر از استادش بود، کار و بارش رونق گرفت تا جایی که کار و بار مرد کشک ساب که استاد او بود کساد شد.
مرد کشک ساب ناچار و درمانده به نزد شیخ رفت و از ورشکستگی اش شکایت کرد و دوباره برای بهبود اوضاعش خواستار اسم اعظم شد.
شیخ هم که از ماجرای او خبر داشت گفت: تو راز یک فرنی را نتوانستی نزد خودت حفظ کنی و فاشش کردی آیا می خواهی اسم اعظم را یادت دهم؟!
برو همان کشکت را بساب و خدایت را شکر کن!
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
از #شکست میترسیدم،
یاد گرفتم "تلاش نکردن یعنی شکست"
از #نفرت میترسیدم،
یاد گرفتم "به هر حال هر کسی نظری دارد"
از #سرنوشت میترسیدم،
یاد گرفتم "من توان تغییر آن را دارم"
از #گذشته میترسیدم،
فهمیدم "گذشته توان آسیب رساندن
به من را ندارد"
و در آخر از #تغییر میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم حتی زیباترین
پروانهها هم قبل از پرواز کرم بودند
و تغییر آنها را زیبا کرد ...
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کن مهربان،
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍست
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ شکند
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرﺩ
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
نازنین ﺳﺨﺖ نگیر ...
صبح شنبه بخیر و شادی 🌞🌸
هفته پربرکتی داشته باشید 💐
✨@avayeqoqnus✨
الهی؛ این همه نوازش از تو
بهرهی ماست که در هر نفس
چندین سوز و نور غایت تو پیداست
چون تو مولایی که راست؟
و چون تو دوست کجاست؟
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨