سوگند به لبخند تو ای کاربلد!
از من چه به روی دست من مانده؟ جسد
باید که دل از دولت عشقت بِکَنم
تنها و غریب، مثل بشّار اسد...
#مرتضی_درزی
@avayesokut
۱۸ آذر ۱۴۰۳
۲۰ آذر ۱۴۰۳
با تو خطرات صدر تا ذیل نبود
صد جور بلا، زلزله و سیل نبود
افسوس که در ما به شما آقا جان
اندازهٔ آب خوردنی میل نبود...
#مرتضی_درزی
@avayesokut
۲۱ آذر ۱۴۰۳
۲۱ آذر ۱۴۰۳
تنهایی سید خراسانی را
خون جگر سوری و لبنانی را
ای وارث ذوالفقار، الغوث، الغوث
برخیز و ببین خروج سفیانی را...
#مرتضی_درزی
@avayesokut ا
۲۱ آذر ۱۴۰۳
تنهایی و غم، دربهدرم خواهد کرد
عاشق شدنم، خون جگرم خواهد کرد
سیگار کشیدم و دوباره یک چای
چایی که فقط خسته ترم خواهد کرد...
#مرتضی_درزی
@avayesokut
۲۲ آذر ۱۴۰۳
۲۴ آذر ۱۴۰۳
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
چه شیری دادهای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرینتر از شهد و عسل کردی
***
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی
#محسن_رضوانی
۲۴ آذر ۱۴۰۳
۲۴ آذر ۱۴۰۳
۲۵ آذر ۱۴۰۳
۲۵ آذر ۱۴۰۳
۲۵ آذر ۱۴۰۳