#باور #یقین #تبلیغ #تفقه #انذار #شیخ_محمدجواد_شکرین
💠 راه سخن موثر
🔻 خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون؛ چرا از هر گروه از ايشان، دسته اى سفر نمیكنند تا در كار دين، تفقه کنند و چون بازگشتند قوم خويش را بيم دهند، تا آنان حذر کنند. سوره توبه، آیه ۱۲۲».
🔸 انذار قوم، بعد از بازگشت به سوی قوم است. کسی كه این راه را طی نکرده است، نمیتواند سخنى مؤثر بگوید؛ چون اطلاعاتى كه در سلولهاى مغزى گوینده هست، در سلولهای مغزی دیگری نیز هست، اگر دل گوینده، بيدار باشد، مطلبی براى ارائه دارد؛ اما اگر مى خواهد با اطلاعات سلولهاى مغزى ـ كه وقتى او را در قبر مى گذارند، آن سلولها میپوسند و اطلاعات از بین مى روند ـ با مردم سخن بگوید، فایدهای ندارد.
🔹 علم بايد به جان، سرايت كرده و جزو باورهاي انسان شده باشد تا در قبر از بین نرود. معرفت و باور، غير از دانستنى ها است. خداوند متعال و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ از انسان در سیر توحيد و ولايت، باور میخواهند؛ خدا باورى غير از كتاب نوشتن است.
ادامه دارد...
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @avaymarefat
ادامه مطلب قبل...
🔻 انذار، كار هر كسى نيست؛ کسی که خودش انذار نشده باشد اگر خودش را در انذار دیگران تلف هم کند، کسی تكان نمى خورد و انذار نمیشود.
🔸 انذارِ کسی تأثیرگذار است كه در مرحله اول، خودش انذار شده باشد و تفقّه در دین كرده باشد. خداوند متعال در قرآن کریم اين كلمات را بى حساب و كتاب به كار نمى برد.
🔹 در کلام عربی، الفاظ مشابه، زیاد است؛ ولی خداوند متعال، واژه تفقّه را در این آیه شریفه به کار برده است: «لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ»؛ یعنی در دين تفقّه كرده و به بصيرت رسيده باشد، بعد هم میفرماید: «وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ»؛ یعنی قبل از انذار، تفقه در دین، لازم است.
🔸 خداوند شيخ محمد جواد شکرین را رحمت كند. حجره این پیرمرد در مدرسه صدر بود. ایشان میفرمود: «حرکت برگ اين درخت را نگاه كن، خدا آن را حرکت مى دهد؛ نسيمى كه میوزد و آن برگ را حرکت میدهد، به فرمان خداست».
🔹 ايشان، این کلام را به صورتی بیان مى فرمود كه انسان باور مى كرد؛ چون خود ایشان به این باور رسیده بود. اگر انسان این باور را به دست آورد، خداوند بركت مى دهد؛ چون خداوند، شكور است.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
👉🏻 @avaymarefat
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
🚨در حالی که چشمهایشان پر از اشک بود، با دقت دستمال را تا کردند و در جیب خود گذاشتند ...
💠هنگام #غبار_روبی مرقد مطهر حضرت #امام_رضا علیه السلام خدام حرم دستمالهای سفید آغشته به گلاب ناب رابرای غبارروبی به افراد میدهند. #مقام_معظم_رهبری پس از مقداری غبارروبی، دستمال را به سر و صورت خود میکشند. ایشان در یکی از غبارروبیها به آقای #واعظ_طبسی (تولیت اسبق آستان قدس رضوی) فرمودند: آیا میتوانم این دستمال متبرک را برای خود بردارم؟»
با اینکه انتصاب و تغییر تولیت آستان قدس رضوی بدست مقام معظم رهبری است ولی با این حال، برای برداشتن پارچه #متبرک به غبار #ضریح امام رضا (ع) ، از او اجازه میگیرند. #احترام مقام معظم رهبری به #قانون ، برای همه ما درس است.
ایشان پس از کسب اجازه از واعظ طبسی در حالی که چشمهایشان پر از #اشک بود و به راز و نیاز مشغول بودند، با دقت، #دستمال را تا کردند و در جیب خود گذاشتند. برای ما خیلی زیبا بود که آقا در آن حال، این همه توجه دارند که #دستمال_متبرک را تا کنند و با نظم کامل در جیب خود قرار دهند.
🌐 گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حقانی
🆔 @avaymarefat
جلد هفتاد و دوم بحارالأنوار از امام صادق(ع) روایت میکند که خداوند در سه مورد استثنا را قبول نکرده: پدر و مادر که حتی اگر بدی کنند، تو باید احسان کنی. وفا به عهد حتی اگر طرف تو کافر و فاجر باشد. پس دادن امانت حتی اگر طرف تو کافر و فاجر باشد.
مستدرک از امام صادق(ع) روایت میکند که هیچ طاعتی مثل احسان به والدین نیست اما اگر تو را به بیدینی یا شک در دین یا امری که مرضی خدا نیست، یا به کسب دنیا و وانهادن آخرت دعوت کردند، نافرمانیشان طاعت خداست و اطاعتکردنشان معصیت است. اما با اینحال با آنها تا جایی که میشود خوشرفتار باش و مدارا کن. به عوض زحمتی که در کودکی برای تو کشیدهاند.
نورالثقلین از امام صادق(ع) روایت میکند که دو پدر معنوی هرکس رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) اند و اگر با عمل به فرامین آنها، حقشان را ادا کند و با بجا آوردن طاعات به آنها احسان کند، کاستیهایی که در احسان به والدین صُلبی داشته، جبران میشود و بقدر فضل پیامبر بر والدین صُلبی، ثواب کسب میکند.
جلد دهم بحارالأنوار از امیرمؤمنان(ع) روایت میکند که عبارت "لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ" نسبت به دوستان ایمانی نیز برقرار است. پس اگر کسی به برادر مؤمنش اُف بگوید، رشتهٔ برادری میانشان سست میگردد
@avaymarefat
به یاد او
۱۰۰ مورد از سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم).
به روایت از کتاب سنن النبی علامه طباطبایی رحمت الله علیه :
۱- هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت
۲- در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.
۳- نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
۴-هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
۶-با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد.
۸-هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.
۹-چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.
۱۱-هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
۱۲-چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست.
۱۳-با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.
۱۴-در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
۱۷- هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.
۱۸- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.
۲۰-اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.
۲۱-کسی را برای لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.
۲۲-هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.
ادامه در پست بعدی 👇👇
۲۳-هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
۲۴- در پاسخ به سوال دقت می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمود « چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»
۲۶-با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
۲۸-هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
۲۹- بیش از همه صله رحم به جا می آورد.
۳۰- به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
۳۱- کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.
۳۲- آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.
۳۳- هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
۳۴- هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.
۳۵- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.
۳۶- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
۳۷- هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.
۳۸- از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹- هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
۴۰- بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.
۴۱- از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود.
۴۲- سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.
۴۳- اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.
۴۴- با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.
۴۵-در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
۴۶-میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.
۴۷-وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
۴۸-هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.
۵۱-عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
۵۲-احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳- هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.
۵۴- هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
۵۵- پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
۵۶-غریبان را خیلی مراعات می کرد.
۵۷-با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .
۵۹-چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.
۶۰-اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .
۶۱-مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد.
۶۲-نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.
۶۳-بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.
ادامه در پست بعدی👇👇
۶۴- برای امور دنیوی ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد
۶۵- برای خدا چنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت
۶۶-هرگز برای خودش انتقام نگرفت
مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
۶۷-هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
۶۸-در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
۶۹- ثروت نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد.
۷۲- روی زمین می خوابید.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
۷۴-با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست.
۷۵-هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.
۷۶-هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.
۷۷-اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.
۷۸-چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.
۷۹-جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در کفش و لباس پوشیدن بسیار مراعات فقرا می کرد.
۸۱-ژولیده مو و بی نظم و نامرتب بودن را کراهت می دانست.
۸۲-همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
۸۳-همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
۸۵-ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
۸۶-هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.
۸۸-هرگز از غذایی زیاد تعریف نکرد یا بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.
۹۲-تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
۹۳- معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید.
۹۷-وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸- از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود
۹۹- چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.
🥀منبع:سنن النبی،مرحوم علامه طباطبایی قدس سره
🌹@avaymarefat🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمیق ترین متنی که علامه طباطبایی(قدس سره) خوانده بودند.!!!؟؟؟
🌹@avaymarefat
آوای معرفت
عمیق ترین متنی که علامه طباطبایی(قدس سره) خوانده بودند.!!!؟؟؟ 🌹@avaymarefat
شناخت توهمات و خیالات موجود در ذهن انسان، و فهم نقش عجیب آن در سرنوشت زندگی دنیوی و اخروی انسان، قسمت مهمی از معرفت نفس و خودشناسی است. و کلید حل بسیاری از رذائل نفسانی است.
دو کتاب «قدرت نیروی حال» و «زمینی نو» از نویسنده عارف مسلک آلمانی معاصر آقای اکهارت تول به صورت خیلی هنرمندانه و عالمانه و با مثال های کاربردی زوایای جالب و پنهان این بحث را واکاوی کرده، امید است خوانندگان گرامی از مطالب بسیارمفید آن بهره مند شوند.مطالب این دو کتاب الهام گرفته از کتاب «تائو تِ چینگ» و «اوپانیشادها» است که بسیار مورد تمجید مرحوم علامه طباطبایی است و در بحث مراقبه و...در سلوک و عرفان اسلامی خیلی به آن توجه شده.
@avaymarefat
#وهم #حقیقت #سلوک
💠 محو موهوم
🔻 سعی و کوشش در مسیر معنویت و رشد اخلاقی مثل ذکر گفتن و عبادات، تمامش باید مقدمه برای محو موهوم باشد.
🔸 در هر فردی به یک نحو، موهوم محو میشود که اقرب طرق الی الله هرکسی با دیگری فرق دارد، حال موهوم چیست؟ اکثر قضایای عالم امور وهمی و اعتباری است.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
👉🏻 @avaymarefat
📝📝📝
🔰 میگویند این نوشته بر روی سنگ مزار یک اسقف انگلیکان در Westminster Abbey انگلستان نوشته شده است.
📌 وقتی جوان بودم و تخیلم بیحد و مرز بود، آرزو داشتم دنیا را تغییر دهم. وقتی بزرگتر و عاقلتر شدم، کشف کردم که جهان تغییر نخواهد کرد. بنابراین من آرزویم را محدود کردم و تصمیم گرفتم فقط انگلستان را تغییر دهم، اما آن هم بعد از مدتی غیرممکن به نظر می رسید. وقتی به سالخوردگی رسیدم در آخرین تلاش نا امیدانهام، فقط به تغییر خانوادهام رضایت دادم. و اکنون که در بستر مرگ هستم، درک کردهام که اگر ابتدا فقط خودم را تغییر میدادم، ممکن بود بتوانم خانوادهام را تغییر بدهم، و با الهام و تشویق آنها میتوانستم کشورم را به جای بهتری تبدیل کنم و کی میداند، شاید میتوانستم بعد از آن دنیا را هم تغییر بدهم!
💫 @avaymarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺کشف پیکر شهید به همراه نوشتهای از نام مبارک پیامبر اکرم که سالم مانده است
🔹روایت سردار باقرزاده از تفحص پیکر مطهر شهید در منطقه چنگوله مهران به همراه دفترچه یادداشتی که بر روی آن نوشتهای به طرز معجزهآسایی سالم مانده بود.
🍂@avaymarefat
✅ #سیره_علمی_آقا
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
☑️🚨 برنامه روزانه رهبر انقلاب
غلام شاه پسندی از #محافظان رهبری :
💠ایشان حدود یک تا یکونیم ساعت پیش از اذان صبح بیدارند که تهجد و #عبادت شخصی ایشان است که روزهایش هم با هم فرق میکند و شبیه به هم نیست. ایام هفته فرق میکند. یک روز آقا بیشتر نماز میخوانند، یک روز بیشتر قرآن میخوانند، یک روز بیشتر دعا میخوانند، یک روز بیشتر ذکر میگویند ...
سپس نماز صبح را میخوانند ، ایشان نماز صبح را به جماعت میخوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترینشان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، میآید. ایشان در دفتر کارشان نماز میخوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتریهایی که آنجا هستند ـ نمازشان را با آقا میخوانند.
💠بعد از نماز صبح، ایشان هفتهای سه روز را #کوهنوردی میکنند و حداقل بین چهلوپنج تا شصت دقیقه به سمت بالا حرکت میکنند. این مسیر را حدود نیم ساعت تا چهلوپنج دقیقه برمیگردند.
بعضی از مواقع کوههایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را میآیند بیرون و در طول مسیر عبادتشان را انجام میدهند. پای کوه که میرسیم، نماز را آنجا میخوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا میرویم، هنوز آفتاب نزده است.
آن سه روز کوهنوردی وقتی از کوه پائین میآیند، بعد وقت اداری کار ایشان است و آن چهار روز دیگر را در خانه ورزش میکنند.
پس از ورزششان از ساعت هفت، هفتونیم، ایشان در محل کار حاضر میشوند. اگر ملاقات خاصی نداشته باشند میروند منزل و #صبحانه را در منزل با #خانواده میخورند و بعد از صبحانه میآیند دفتر، کارشان انجام میشود.
اگر ملاقات داشته باشند، ملاقات با صبحانه شروع میشود. وقتی هفت صبح با آقا ملاقات هست، صبحانهشان را هم با آقا میخورند. بعد از خوردن صبحانه و کار اداری، تا نماز ظهر، آقا در دفتر می ماند.
اذان که گفته بشود، هر کاری که وجود داشته باشد، وسط سخنرانی هم که باشد، آقا قطع میکنند، میگویند #نماز_اول_وقت را بخوانیم بعد بیاییم .
بعد از نماز، ادامه کار. اگر جلسات ادامه داشته باشد، نهار را آقا با آن افراد جلسه، توی دفتر میل میکنند. اگر توی دفتر، ملاقاتی نبود، بین ساعت نماز تا یکی دو ساعت بعد از نماز، چون فاصله بین منزل آقا و دفتر به اندازه ده، بیست قدم است، در منزل غذایشان را میخورند و استراحتشان را میکنند، مجدد اولین برنامهای که دارند ساعت سه بعد از ظهر، چهار بعدازظهر است. ایشان میآیند در داخل دفتر هستند و مواقعی که بعدازظهر جلسه خاصی نباشد، ایشان در #کتابخانه شخصیشان به #مطالعه میپردازند.
📚یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴، ص ۱۶
🆔 @avaymarefat
#توحید #حمد
💠 قطره ای از معارف سوره حمد
🔻 همه قرآن در سوره حمد است و به یک معنا تمام معارف در سوره حمد است، به شرط این که انسان بشناسد. اگر چه تمام حمد در بسم الله آن است.
🔸 در الحمدلله، الف و لامش می رساند که جنس حمد و مطلق حمد، مخصوص خداوند است. اگر می گوئیم حضرت یوسف زیبا بود و او را به زیبائی ستایش می کنیم این ستایش خداوند است و خدای متعال را به زیبائی ستوده ایم.
🔹 اگر یک سیبی را می گوئیم چقدر زیباست! و به طور کلی هر چیزی به هر عنوانی ستایش می شود مستقیم یا غیر مستقیم، ستایش خداست و این مطلب را انسان باید درک کند (نه فقط بشنود و بازگو کند.) که این یک قطره از دریای معارف است.
🔸 وقتی انسان، ستایش را مخصوص خدا دانست و وجود مطلق را به خدا نسبت داد، در این صورت انتساب مِلک به خودش هم از بین می رود و تمام مراتب و مقامات می تواند در همین الحمدالله باشد.
🔹 دوئیت از بین می رود. إنیت انسان که منشأ تمام مفسده ها است، در این حال دیگر نیست. ائمه اطهار مردم را به توحید فطری سوق می دهند و یا در خود قرآن دارد «أَفَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ؛ آیا با دقت در شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟ غاشیه/۱۷»
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
👉🏻 @avaymarefat
آن چیزى که مى خواستم امروز عرض کنم این است که در ولادت حضرت رسول- صلى اللَّه علیه وآله- قضایایى واقع شده است، قضایاى نادرى به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسى بشود که چى است. از جمله قضیه شکست خوردن طاق کسرى و فرو ریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکده هاى فارس و ریختن بت ها به روى زمین ... اینکه چهارده کنگره از کنگره هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمىآید که یعنى در قرن چهاردهم این کار مىشود، یا چهارده قرن بعد این کار مىشود؟ به نظر شاید بیاید این، محتمل هست که این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مى رود و بحمداللَّه رفت از بین.
منبع: صحیفه امام، ج19، ص: 432
@avaymarefat
"قلبِ سلیم جایگاه ارواح طیبه است"
💎 انبیاء و اولیاء عِظام "علیهم السلام" که هر کدام در دوره ای حضور تاریخی و فیزیکی داشته اند، اکنون در قلب دوستدارانشان هستند. قلب سلیم، جایگاه ارواح طیبه است. این بدان معنی است که صاحبان روح های بزرگ، در درون اهل ایمان، نمایندگی زنده دارند. نه تنها آنان، که قرآن می فرماید خود خدا نیز بین آدمی و قلبش حایل است. لذا اطاعت از قلب برای سالک، امری حیاتی و ضروری است. و از این روست که پیامبر(ص) می فرماید: "از دلت فتوا بخواه، از درونت فتوا بخواه؛ دستت را روی سینه ات بگذار، در برابر حلال آرام می گیرد و از حرام، مضطرب و بی قرار می شود"!(کنز العمال ج ۳ ص ۴۳۱ )
حدیث عنوان بصری از امام صادق علیه السلام:
استفهم الله یفهمک.از خداوند طلب فهم کن تا به تو بفهماند.
مسعود ریاعی
@avaymarefat
یک خاطره از داریوش شایگان درباره علامه طباطبایی
کانال نامه های حوزوی نوشت: تجربۀ شگفت دیگری که با او( علامه طباطبایی) داشتم، ملاقات دوبهدویی بود که زمانی در خانهای در شمیران بین ما دست داد. قرار بود که همۀ اهل محفل آن شب در آنجا گرد آیند. من به آنجا رفتم اما بقیه غایب بودند. احتمالاً تاریخ جلسه را اشتباه کرده بودند.
ما تنها بودیم. شب فرا میرسید و از گردسوزهایی که در طاقچهها نهاده بودند، نوری صافی میتراوید. مانند همیشه روی زمین بر مخدّه نشسته بودیم.
من از استاد دربارۀ وضعیت اخروی و اینکه چگونه روح نماد ملکاتی است که در خود انباشته و پس از مرگ آنها را در جهان برزخ متمثّل میکند سؤال کردم.
ناگهان استاد، که معمولاً بسیار فکور و خموش بود، از هم شکفت. از جا کنده شد و مرا نیز با خود برد. دقیقاً به خاطر ندارم که از چه میگفت، اما آن فوران ِحالهای دمادم را که در من میدمید خوب به یاد دارم.
احساس میکردم که عروج میکنم. گویی از نردبان هستی بالا میرفتیم و فضاهایی هر دم لطیفتر را بازمیگشودیم. چیزها از ما دور میشدند. هوای رقیق اوجها را و حالی را که تا آن زمان از وجودش بیخبر بودم حس میکردم.
سخنان استاد با حسّ بیوزنی و سبکی همراه بود. دیگر از زمان غافل بودم. هنگامی که به حال عادی بازآمدم، ساعتها گذشته بود. سپس سکوت مستولی شد. ارتعاشهای عجیبی مرا تسخیر کرده بود؛ رها و مجذوب در خلسۀ صلحی وصفناپذیر بودم.
استاد از گفتن ایستاد و سپس چشمانش را به زیر انداخت. دریافتم که بایست تنهایش بگذارم. نه تنها به سؤالم پاسخ گفته بود، بلکه نفس تجربه را در من دمیده بود. این تجربه را دیگر برایم تکرار نکرد امّا یقین دارم که اهل باطن و کرامات بود، ولی دربرابر مخاطبان ناآشنا دم فرو میبست. باآنکه در محافل رسمی روحانیت فیلسوف طراز اوّلی بود که لقب علّامه داشت، ولی به روحانیان متحجّر بیاعتماد بود.
@avaymarefat
✅ #فساد_انسان_غیر_مهذب
🔹اگر جهت معنوى انسان، بر جهت مادى و جهل او غالب گردد، عيب هاى او (كه به واسطه ى خلقت بشرى آشكار مى شود و عالم را به فساد و تباهى و آلودگى مى كشد) ظهور پيدا نمى كند.
🔹برعكس، اگر انسان به جهت معنوى خود توجه ننمايد و خود را نسازد و همواره از خلقت خاكى خويش و خواسته هاى آن پيروى نمايد، عيوبش عالم را به فساد مى كشد، همان گونه كه شاهد آن هستيم.
📚برگرفته از کتاب نورهدایت، تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور ره🌱
@avaymarefat
🏴🏴🏴
⚫️ خداوند- تباركوتعالى- رسول اللَّه- ص- را هم از نظر خلقت نورى و جهات معنوى بر همه ى پيامبران گذشته- ع- مقدّم داشت، و هم پس از خلقت مادّى او را بر همه ى پيامبران گذشته-ع- از نظر كمالات معنوى و ظاهرى، و احكام ظاهرى و معنوى شرافت و برترى داد.
⚫️ بنابراين، رسول اللَّه- ص- به حساب جامعيّتش، كار تمامى انبياى پيش از خود را نسبت به راهنمايى امّتش مىكند؛ بلكه افزون بر دعوت آنان بهتوحيد و يگانگى حضرت حقّ، آن ها را به توحيد اعظم و مقام احديت و منزلت لا اسمى و لا رَسمى خويش دعوت مىنمايد.
⚫️ انبياى گذشته-ع- توجّه به منزلت احديّت داشته اند ولى داراى آن نبوده اند، و اين رسول اللَّه خاتم انبيا- ص- بود كه خداوند كمال والاى احديّت را به او عطا نموده
⚫️ وقتى خداوند- تباركوتعالى- مقام احديت را به آن بزرگوار- ص- عطا فرموده و پيش از آفرينش مخلوقات جامع تمام اسماى خويش گردانيده باشد، به اين حساب تمام عوالم- همانگونه كه ظهور يافته ى اسماى حقّ اند- ظهور يافته ى اسماى او- ص- نيز مى باشند. بنابراين، به اين اعتبار عالم اوست، و اوست عالم و «جهانى اندر اين يك ميم غرق است»
📚برگرفته از کتاب راز دل، تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور ره🌱
@avaymarefat
روایاتى از امیرمؤمنان علیه السلام پیرامون معرفةاللَّه، معرفتنفس و اخلاص (از کتاب شریف غرر و درر موضوعى، ابواب: المعرفة، معرفة اللَّه، النفس، معرفة النفس، الاخلاص، الجهل، الدنیا، الخوف و ...)
🌷🌷🌷🌷🌷
1. «أَلْمَعْرِفَةُ نُورُ الْقَلْبِ.»
شناخت [خدا]، مایهى روشنایى قلب است.
2. «أَلتَّوْحِیدُ حَیاةُ النَّفْسِ.»
توحید، مایهى زندگانى نفس است.
3. «أَلْمَعْرِفَةُ، أَلْفَوْزُ بِالْقُدْسِ.»
شناخت [خدا] عبارت از کامیابى و دستیافتن به مقام قدس [و تنزّه از غیر خدا] است.
4. «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ تَوَحَّدَ.»
هر کس خدا را بشناسد، متوحّد و یگانه و مجرّد مىگردد.
5. «مَنْ عَرَفَ اللَّهَ سُبْحانَهُ، لَمْ یَشْقَ أَبَداً.»
هر کس خداوند سبحان را بشناسد، هرگز بدبخت و رنجیده نمىگردد.
6. «مَعْرِفَةُ اللَّهِ سُبْحانَهُ أَعْلَى الْمَعارِفِ.»
شناخت خداوند سبحان، برترین شناخت است.
7. «أَلتَّفَکُّرُ فِى مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، عِبادَةُ المُخْلَصِینَ.»
تفکّر در ملکوت آسمانها و زمین، عبادت پاکیزگان به تمام وجود مىباشد.
8. «أَلتَّوْحِیدُ أَنْ لا تَتَوَهَّمَ.»
توحید عبارت از آن است که خدا را [به صورت مخلوق] تصوّر نکنى.
===========
+++++++++++
9. «أَلْکَیِّسُ، مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ أَعْمالَهُ.»
زیرک، کسى است که نفس خود را شناخته و اعمال خود را خالص سازد.
10. «أَلْمَعْرِفَةُ بِالنَّفْسِ أَنْفَعُ الْمَعْرِفَتَیْنِ.»
شناخت نفس، برترین نوع معرفت از دو نوع معرفت [معرفت خدا و نفس] مىباشد. «1»
11. «قَریبٌ مِنَ الْأَشْیاءِ غَیْرَ مُلامِسٍ، بَعیدٌ مِنْها غَیْرَ مُبائِنٍ.»
او به اشیا نزدیک است بىآن که در کنار و به آنها چسبیده باشد، از آنها دور است بدون آنکه از آنها جدا باشد.
12. «أَلْعارِفُ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، فَأَعْتَقَها وَنَزَّهَها عَنْ کُلِّ ما یُبَعِّدُها وَیُوبِقُها.»
عارف کسى است که خود را بشناسد و آنگاه خویش را [از هواها] آزاد نماید، و از هر چه آن را دور نموده و به هلاکت افکند، پاک سازد.
13. «أَفْضَلُ الْمَعْرِفَةِ، مَعْرِفَةُ الْإِنْسانِ نَفْسَهُ.»
برترین شناخت این است که انسان خود را بشناسد.
14. «أَعْظَمُ الجَهْلِ، جَهْلُ الإِنْسانِ أَمْرَ نَفْسِهِ.»
بزرگترین نادانى، جهل انسان به امر نَفْس خویش مىباشد.
15. «أَعْظَمُ مِلْکٍ مِلْکُ النَّفْسِ.»
بزرگترین دارایى [سلطنت]، دارایى [یا سلطنت] بر نفس است.
16. «أَلشَّرِیعَةُ رِیاضَةُ النَّفْسِ.»
شریعت عبارت از ریاضت و تمرین دادن نفس است.
17. «أَفْضَلُ الْحِکْمَةِ مَعْرِفَةُ الْإِنْسانِ نَفْسَهُ، وَوُقُوفُهُ عِنْدَ قَدْرِهِ.»
برترین حکمت این است که انسان نَفْس خود را شناخته و به منزلت خویش واقف گردد
18. «أَکْثَرُ النّاسِ مَعْرِفَةً لِنَفْسِهِ أَخْوَفُکُمْ لِرَبِّهِ.»
آشناترین مردم به نفس خویش، بیمناکترین ایشان از پروردگارش مىباشد.
===========
(1) به لحاظ مقدمیّت براى شناخت خدا.
+++++++++++
19. «أَفْضَلُ الْعَقْلِ مَعْرِفَةُ الْإِنْسانِ [الْمَرْءِ] نَفْسَهُ؛ فَمَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَقِلَ؛ وَمَنْ جَهِلَها ضَلَّ.»
برترین مرحلهى عقل این است که انسان خود را بشناسد، لذا هر کس خود را بشناسد عاقل است، و هر کس نسبت به خود جاهل باشد، گمراه مىباشد.
20. «عَجِبْتُ لِمَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، کَیْفَ یَأْنِسُ بِدارِ الْفَنآء؟»
در شگفتم از کسى که نَفْسش را شناخت، چگونه به دار فنا انس مىگیرد؟
21. «عَجِبْتُ لِمَنْ یُنْشِدُ ضالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا یَطْلُبُها.»
در حیرتم از آن که چون چیزى از او نایاب شود در پى آن بر آمده و از گمشدهى خود در هر انجمن نشان مىپرسد، ولى تمام حقیقت خود را گم کرده است و در طلب آن قدمى بر نمىدارد.
22. «عَجِبْتُ لِمَنْ یَجْهَلُ نَفْسَهُ، کَیْفَ یَعْرِفُ رَبَّهُ.»
در شگفتم از کسى که به نَفس خود جاهل است، چگونه پروردگارش را مىشناسد!
23. «غایَةُ الْمَعْرِفَةِ، أَنْ یَعْرِفَ الْمَرْءُ نَفْسَهُ.»
نهایت معرفتِ ربوبى، معرفت هر کس به نَفْس خویش است.
24. «کَفى بِالْمَرْءِ مَعْرِفَةً أَنْ یَعْرِفَ نفْسَهُ.»
براى مرد از نظر شناخت [پروردگار] همین بس که نفس خویش را بشناسد.
25. «کَفى بِالْمَرءِ جَهْلًا، أَنْ یَجْهَلَ نَفْسَهُ.»
مرد را از جهت نادانى همین بس که به نَفْس خویش جاهل باشد.
26. «مَنْ نَسِىَ اللَّهَ، أَنْساهُ نَفْسَهُ.»
هر کس خدا را فراموش کند، خداوند او را به خود فراموشى دچار مىکند.
27. «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، تَجَرَّدَ.»
هر کس نفس خویش را شناخت، پیراسته گشته [و به جنبهى تجرّدى خویش راه مىیابد.]
28. «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، عَرَفَ رَبَّهُ.»
هر کس خود را شناخت پروردگارش را شناخته است.
+++++++++++
ادامه 👇👇
@avaymarefat
☝️ادامه از قبل👇
29. «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، جَلَّ أَمْرُهُ.»
هر کس خود را بشناسد، کارش اوج مىگیرد.
30. «مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ، کانَ بِغَیْرِ نَفْسِهِ أَجْهَلُ.»
هر کس به نَفْس خود جاهل باشد، به غیر آن نادانتر خواهد بود.
31. «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، فَقَدِ انْتَهى إِلى غایَةِ کُلِّ مَعْرِفَةٍ وَ عِلْمٍ.»
هر کس خود را بشناسد، به نهایت هرگونه شناخت و دانش راه مىیابد.
32. «مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَفْسِهِ، تَحَیَّرَ فِى الظُّلُماتِ، وَارْتَبَکَ فِى الْهَلَکاتِ.»
هر کس نفس خویش را به غیر آن مشغول ساخت، در تاریکىها متحیّر گشته، و در هلاکتها فرو مىرود.
33. «مَنْ لَمْ یَعْرِفْ نَفْسَهُ، بَعُدَ عَنْ سَبِیل النَّجاةِ وَ حَبَطَ فِى الظَّلالِ وَ الْجَهالاتِ.»
هر کس نفس خویش را نشناسد، از راه نجات دور گردیده و در گمراهى و نادانىها فرو رفته و نابود مىگردد.
34. «مَعْرِفَةُ النَّفْسِ أَنْفَعُ المَعارِفِ.»
خودشناسى سود بخشترین شناختهاست.
35. «نالَ الفَوْزَ الْأَکْبَرَ مَنْ ظَفِرَ بمَعْرِفَةِ النَّفْسِ.»
به رستگارى بزرگ نایل گشت آن که به شناسایى نفس خویش کامیاب شد.
36. «لا تَجْهَلْ نَفْسَکَ؛ فَإِنَّ الْجاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ، جاهِلٌ بِکُلِّ شَىْءٍ.»
به نفس خویش جاهل مباش، که هر کس به نَفْسش جاهل شد، به هر چیزى نادان و جاهل خواهد بود.
37. «عَرَفَتْهُ الْقُلُوبُ بِضَمائِرِها، وَ الْأَفْکارُ بِخَواطِرِها، وَ النُّفُوسُ بِسَرائِرِها.»
دلها با ضمیر خود و اندیشهها با خاطرههایشان و جانها با درونشان او را شناختهاند.
38. «الإِخْلاصُ عِبادَةُ المُقَرَّبِینَ.»
اخلاص، عبادت مقرّبان است.
+++++++++++
39. «عِنْدَ تَحْقِیقِ الْإِخْلاصِ، تَسْتَنِیرُ الْبَصآئِرُ.»
هنگام محقّق شدن اخلاص بصیرتها و دیدهاى باطنى نورانى مىگردد.
40. «لا تَذْکُرِ اللَّهَ سُبْحانَهُ ساهِیاً، وَ لاتَنْسَهُ لاهِیاً، وَاذْکُرُهُ ذِکْراً کامِلًا یُوافِقُ فِیهِ قَلْبُکَ لِسانَکَ، وَ یُطابِقُ إِضْمارُکَ إِعْلانَکَ، وَلَنْ تَذْکُرَهُ حَقِیقَةِ الذِّکْرِ حَتّى تَنْسى نَفْسکَ فِى ذِکْرِکَ ولا تَفْقُدها فِى أَمْرِکَ.»
خداوند سبحان را غافلانه یاد مکن و با سرگرمى او را فراموش مکن، بلکه او را با ذکر کامل یاد کن، به گونهاى که قلبت با زبانت هماهنگ و درونت با ظاهرت مطابق گردد و هرگز خدا را با حقیقت ذکر یاد نخواهى کرد، مگر آن که خودت را در یادت فراموش کرده و در هیچ امرى خود را نبینى.
41. «وَ لا یَحْمَدْ حامِدٌ إِلّا رَبَّهُ.»
هیچ ستایشگرى جز پروردگارش را نمىستاید.
42. «وَ سَمِعَ رَجُلًا یَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ «1» فَقالَ إِنَّ قَوْلَنا إِنَّا لِلَّهِ إِقْرارٌ عَلى أَنْفُسِنا بِالْمُلْکِ وَ قَوْلَنا وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ إِقْرارٌ عَلى أَنْفُسِنا بِالْهُلْکِ.»
على- علیهالسّلام- شنید که مردى مىگوید: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، فرمود: وقتى مىگوییم «ما از خداییم» به بندگى خویش اقرار کردهایم، و آن گاه که مىگوییم: «ما به سوى او باز مىگردیم» ، به هلاکت [و پاینده نبودن] خویش اعتراف نمودهایم.
===========
(1) سورهى بقره، آیهى 156.
+++++++++++
***کتاب رسائل عرفانى، آیت الله سعادت پرور
ص: 131
🌺 @avaymarefat
#تجرد
💠 تجرد اختیاری عارف و شیطان
🔻 مشهور است که عارف باید به حد تجرد برسد و سابق حکیم را حکیم نمی گفتند مگر اینکه تجرد اختیاری داشته باشد.
🔸 برای اهل تجرد پیش می آید که در یک چشم بهم زدن از زمین تا آسمان اول می روند و از آسمان اول به دوم، و از آسمان دوم به سوم و... البته هرچه بالاتر می روند، هم مسیر بیشتر می شود و هم عروج سخت تر می شود و تا آسمان چهارم همه می توانند بروند.
🔹 حتی اصل تجرد مشترک بین مرتاضین حق و باطل است و روایت دارد که شیطان تا آسمان چهارم هم می رود.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
نکته مهم: وقتی شیطان و سلوک های باطل به مرحله تجرد و مکاشفات تا آسمان چهارم راه دارند نباید به هر استاد مدعی که اخبار از غیبیات و آینده و گذشته می دهد یا کارهای خارق عادت می کند یا کراماتی دارد اعتماد کرد بلکه باید متابعت از شریعت و بندگی و بی ادعایی و.. ملاک باشد.
@avaymarefat
آوای معرفت
#تجرد 💠 تجرد اختیاری عارف و شیطان 🔻 مشهور است که عارف باید به حد تجرد برسد و سابق حکیم را حکیم نمی
در رساله لب اللباب که بر اساس دروس مرحوم علامه طباطبائی تالیف شده است میفرماید:
بنابراين نبايد در مقابل هر كسى كه متاعى عرضه مىكند و بضاعتى ارائه مىدهد و كشف و شهودى ادّعا مىنمايد سر تسليم فرود آورد. بلى در جائى كه تحقيق و تدقيق در حال استاد و شيخ متعذّر يا متعسّر باشد بايد توكّل به خدا نموده و آنچه را كه او بيان مىكند و دستور مىدهد با كتاب خدا و سنّت رسول خدا و سيره ائمّه طاهرين- صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين- بسنجد اگر موافق بود عمل نمايد و الاّ ترتيب اثر ندهد. بديهى است چون چنين سالكى با قدم توكّل به خدا گام برمىدارد شيطان بر او سلطه نخواهد يافت:
انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ علَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ- انَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ.
@avaymarefat
🔶 شخصیتشناسی علامۀ طباطبائی
📌 آزاداندیشی و استقلال فکری در مباحث علمی و سلوکی
🔹 معروف است که ماه رمضانی پيش آمد و شاگردان مرحوم آقای قاضی نماز مغرب و عشاء را به مرحوم آقای قاضی میخواستند اقتدا کنند.
🔺مرحوم قاضی ـ برخلاف مشهور ـ مغرب را به استتارِ قرص [= پنهان شدن خورشید] میدانست و به استتار قرص، نماز مغرب را میخواند. لهذا آقای طباطبائی که مغرب را به ذهاب حمره [= از بین رفتنِ سرخیِ مشرقِ آسمان] میدانستند نمیتوانستند اقتدا کنند.
🔺گفتهاند که آقای طباطبائی سه روز با مرحوم قاضي بحث کرد تا حدّی که به داد و فرياد میرسيد. نه علاّمه توانست آقای قاضی را قانع کند، نه آقای قاضی توانست او را قانع کند.
🔺بالاخره بناء بر اين شد که آقای قاضی، در منزل افطار کند، سپس وقتی ذهاب حمره شد، بيايد نماز بخواند تا شاگردان بتوانند اقتدا کنند.
🔹و آقای بهجت هم میفرمودند که: «آقای طباطبائی گاهی در مسائل فقهی با آقای قاضی بحث میکردند». (مضمون)
📗 منبع: اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص۶۲
#سید_علی_قاضی
#علامه_طباطبائی
#شیخ_محمدتقی_بهجت #شیخ_محمدکریم_پارسا #شخصیتشناسی_علامه
👈🏻 طریقۀ مقرّبین
آوای معرفت
🔶 شخصیتشناسی علامۀ طباطبائی 📌 آزاداندیشی و استقلال فکری در مباحث علمی و سلوکی 🔹 معروف است که ماه
جالبه،
علامه علیرغم اینکه شاگرد سلوکی مرحوم قاضی بوده ولی مثل مرده در دست غسال نبوده که هر چه استاد گفت بپذیرد یعنی در شریعت، تابع نظر استاد نبوده، بلکه با استاد بحث و جدال هم میکرده.
با اینکه در رساله لب اللباب در سیر و سلوک آمده که شاگرد پیش استاد باید تسلیم باشد.
معلوم می شود این تسلیم در یک چارچوب مشخصی است نه اینکه هر چه استاد هرچه گفت بی دلیل قبول کنیم.
@avaymarefat
🔹🔹 آنقدر این داستان زیبا ست که چندین بار خواندم و تحت تاثیر شدید قرار گرفتم :
✍گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
👈به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان
درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
🔸مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
🔹 شوهر آن زن آمد
و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعداز آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
🔹 فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای،
این چه کاری بود که کردی؟!
👈 ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
✨✨ بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند یک رفتار یا یک کلام شان :
🔺 مشکلات زیادی را ایجاد می کند
🔺 آتش اختلاف را بر می افروزد
🔺 خویشاوندی را برهم میزند
🔺 دوستی وصفا صمیمیت را از بین میبرد
🔺 کینه و دشمنی می آورد
🔺 طراوت و شادابی را تیره و تار میکند
🔺 دل ها را میشکند
👈 بعدا کسی که اینکار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
✅قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
🙏 نشر حداکثری
@avaymarefat 🇮🇷
آوای معرفت
#تجرد 💠 تجرد اختیاری عارف و شیطان 🔻 مشهور است که عارف باید به حد تجرد برسد و سابق حکیم را حکیم نمی
سلام علیکم
یعنی تا آسمان چهارم، با سیر روحی و تجردی میشه در عوالم روحی و آسمان های باطنی پیش رفت و خبر از باطن و غیب و باطن داد ولی تا این مرحله با شیطان فرقی نیست. لذا نباید گول بعضی افراد را خورد ملاک بندگی خدا و خدمت به بندگان خدا و بی ادعایی ست هر کس ادعایی دارد در هر زمینه ای، شیطانی بیش نیست
🔴🔴 پیام مهم 🔴🔴
سلام علیکم
این از اون پیامهایی است که باید در گوشی تلفن ذخیره کرد و در مواقع مختلف به فیض رسید من ثواب این انتشار (بازنشر این پیام) رو به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها هدیه مینمایم .
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
یک سایت روایی ؛
Alvahy.com
روی هر سوره اي از قران که کلیک کنید،
ذیل هر آیه روایات را همراه با ترجمه میاورد.
اين سایت در واقع همان
"کتاب ۱۸ جلدی تفسیر اهلبیت علیهم السلام"
تالیف ؛ آقای علی رضا برازش
چاپ انتشارات امیرکبیر است که بعلت کمبود کاغذ دیگر تجدید چاپ نشد و به منظور استفاده عموم به شکل رایگان در فضای مجازی قرار گرفته است.
لازم به ذکر است این کتاب در زمان انتشار خود یعنی در سال ۱۳۹۴ به مبلغ ششصد هزار تومان قیمت خورده است و شما می توانید با مراجعه به آدرس فوق به شکل رایگان و بسیار ساده تر وکاملتر از نسخه چاپی از آن استفاده کنید و فیش برداری فرمایید و فیش های تحقیقاتی خود را در کامپیوتر و یا تلفن همراه خود ذخیره کنید.
دوست پژوهشگرمان جناب آقای برازش تلاش کرده اند در ذیل هر آیه تمام روایات مربوط به آن آیه را گردآوری کنند و نکته جالب توجه در این تلاش این است که فقط به روایاتی که به طور صریح در آن آیه مورد بحث ذکر شده اکتفا نکرده اند و روایاتی که مفهوما آن آیه را مورد بحث قرار داده را نیز در ذیل آیه آورده اند.
ان شاءالله این کتاب مورد استفاده دوستان قرار بگیرد.
به نیت تعجیل در امر فرج و سلامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و وفقنا الله لخدمته صلواتی هدیه بفرمایید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واحشرنا معهم و فی زمرتهم و العن اعدائهم اجمعین
اللهم العن الجبت والطاغوت
@avaymarefat