لایه های مختلف حیا در وجود زن و سیر کم شدن آن و تأثیر آن در رفتارهای زن👇
دکتر عباس پسندیده در کتاب فرهنگ حیا با برداشت از روایات، حیا را به ده قسمت تقسیم می کند که نُه بخش آن در زنان و یک بخش آن در مردان است. این نُه قسمت مثل لایه های محافظی هستند که وظیفه ی حفظ عفت و پاکدامنی زن را دارند. باید توجه داشته باشیم این لایه های نُه گانه در طول زندگی تغییر و تحول می یابند. این
تغییر و تحول شامل چهار مرحله است:
1-عادت ماهیانه
2-عقد و نامزدی
3-عروسی
4-بارداری
با گذر زمان، لایه ای از لایه های نُه گانه ی حیا و شرمِ زن برطرف می شود. دختر خانم ها تا قبل از بلوغ، عقد و نامزدی، معمولا از همه ی لایه های نُه گانه ی حیا بهره مند هستند؛
#اولین ایستگاه که یکی از لایه های حیا در آن برطرف می شود، شروع عادت ماهیانه است. برای بسیاری از دختران، آغاز عادت ماهیانه با نوعی شرم همراه است؛ اما تکرار این تجربه، شرم آن را از بین می برد و آن را عادی می کند.
#دومین ایستگاه هنگام عقد و آغاز دوران نامزدی است. دختران در این مرحله معمولا یکی از سنگین ترین شرم ها را تحمل میکنند. هنگام خواستگاری به شدت شرمگین می شوند، وقتی کسی نظرشان را درباره ی داماد بپرسد، سکوت می کنند و ترجیح میدهند بزرگترها نظرشان را بگویند. در لحظات آغازین عقد و نامزدی، دخترخانم احساس می کند چیزی درونشان در حال ذوب شدن است. این همان برطرف شدن لایه ی دوم حیاست که بعد از آن، رفتار او عادی تر می شود و می تواند ارتباط راحت تر و بیشتری با همسر خود داشته باشد.
#سومین ایستگاه، هنگام عروسی و آغاز روابط جنسی است که این مرحله نیز شرم خاص خود را دارد.
و در #چهارمین ایستگاه که همان دوران بارداری است، چهارمین لایه ی حیا و شرم زن
فرو می ریزد. معمولا اولین تجربه ی بارداری، فشار روانی زیادی بر زن وارد خواهد کرد.
#سؤال_مهم:
به نظر شما آیا برطرف شدن این لایه های چهارگانه حیا و شرم، زن را #فاسد و بی حیا میکند؟
برای یافتن #پاسخ این پرسش، باید ببینیم بعد از برطرف شدن لایه های چهارگانه ی حیا، چه کارهایی برای زن آسان تر می شود. تحقیقات نشان این چهار مرحله، موجب آسان شدن روابط و تعاملات جنسی زن با همسر خود می شود.این نشان می دهد حیاهای برطرف شده، حیاهایی بوده اند که راه #روابط_نامشروع را #قبل_از_ازدواج می بسته اند و بعد از ازدواج کنار می روند تا زن و مرد بتوانند رابطه ی آسان تری با هم داشته باشند. مثل اینکه مأموریتشان به اتمام رسیده باشد. در حقیقت مأموریت این لایه های چهارگانه، همراهی و بدرقه ی عفت و پاکدامنی زن تا خانه ی همسر است و پس از آن، وجود این لایه های حفاظتی مزاحم خواهد بود.به همین دلیل، در چند مرحله (نامزدی، عروسی و بارداری) از میان خواهند رفت تا امکان روابط خصوصیِ راحت تر و بدون شرم، برای زن و شوهر فراهم شود.
ادامه👇
@avaymarefat
#پرسش
چرا حضرت علی (ع) در ایام خلافت فدک را به فرزندان حضرت زهرا (ع) برنگرداندند؟
#پاسخ:
خوب است مقدمتا بدانیم که امام علی(علیه السلام) به دلیل حفظ اصل اسلام، علی رغم تمام اعتراضاتی که به خلفای پیشین داشتند، به همکاری با آنان در رسیدگی به امور جامعه اسلامی می پرداختند و به تعبیر زیبای خودشان: "برای ما حقی وجود دارد که اگر به ما دادند که چه بهتر و گرنه ترجیح می دهیم به عنوان نفر دوم، پشت شتر سوار شویم هر چند که مدتها به طول انجامد.
در حقیقت ایشان، قدرت را تنها به عنوان ابزار، نه به عنوان هدف تلقی می نمودند و به همین دلیل، هم در زمان خلفای سابق و هم در زمان خلافت ظاهری خودشان ترجیح می دادند که موارد زیادی را با سکوت سپری نموده و قضاوت در مورد آن را به عهده آیندگان بسپارند. اما این که چرا ایشان در موارد بسیاری به نظر خودشان در زمان حکومت خودشان عمل ننمودند، جالب است بدانید که ایشان در همین زمان با انجام نماز تراویح مخالفت نمودند ولی به دلیل اعتراض برخی افراد وادار شدند که آنها را به حال خود واگذارند [8] و مطمئنا می دانید که ایشان به حََکَم قرار دادن ابو موسی اشعری راضی نبودند ولی به اجبار با آن موافقت نمودند و اصولا ایشان زمانی به حکومت رسیدند که بیست و پنج سال قبل از آن به طور مداوم، جامعه اسلامی در سیطره تبلیغاتی بود که عمل خلفای پیشین را توجیه نموده و مخالفت در برخی زمینه ها ایجاد مشکل می نمود، همانند برگرداندن فدک که به عقیدة برخی، تلاش جهت منافع شخصی تلقی می شد در حالی که این نکته را هم می دانیم فدک از آن جهت براى فاطمه گرامى بود که یادگار رسول خدا و پشتوانه مالى براى اهل بیت مخصوصا حضرت علی (ع) و شیعیان بود و اتفاقا حکومت وقت برای خالی کردن دست حضرت علی (ع) از اقدامات عملی، اقدام به گرفتن فدک از فاطمه (س) کرد. حال با تو جه به آن شرایط و اینکه فعلا خلافت به حضرت علی (ع) رسیده است و هم اکنون آن حضرت(ع) از پشتوانه مالی برخوردار است، صلاح نبود که به این مسائل دامن زده شود، و مسائل مهم تر تحت شعاع این مسئله قرار گیرند علاوه دوره خلافت ایشان آن قدر کوتاه و همراه با جنگ ها و کارشکنی های گوناگون بود که به ایشان اجازه اصلاحات اساسی را در بسیاری موارد نمی داد.
ادامه👇
#سوال:
سرگذشت فدک پس از شهادت امام علی (ع) به کجا انجامید؟
#پاسخ:
آنچه در تایخ آمده حاکی از این است که: پس از آنکه معاویه به قدرت رسید، فدک را میان مروان، عمروبن عثمان و پسرش یزید تقسیم کرد. در دوران خلافت مروان، همه فدک در اختیار وى قرار گرفت و او آن را به پسرش عبدالعزیز داد. عبدالعزیز نیز فدک را به پسرش عمر داد. عمربن عبدالعزیز فدک را به فرزندان حضرت فاطمه (س) برگردانید. پس از درگذشت عمربن عبدالعزیز، فدک در اختیار خلفاى بعدى قرار گرفت و تا روزى که حکومت امویان ادامه داشت، در اختیار آنان ماند.
وقتى حکومت به بنى عباس رسید، سفّاح آن را به عبدالله بن حسن برگرداند. پس از سفاح، منصور دوانقى فدک را از فرزندان زهرا (س) پس گرفت. اما فرزند منصور (مهدى) فدک را مجدداً به فرزندان زهرا (س) بازگرداند.
پس از مهدى، موسى و هارون دوباره فدک را از فرزندان حضرت فاطمه (س) پس گرفتند و وقتى خلافت به مأمون عباسى رسید، به طور رسمى فدک را به فرزندان حضرت زهرا (س) بازگرداند. پس از مأمون نیز وضعیت فدک چنین بود، گاه بر مىگرداندند و گاه پس مىگرفتند.
در عصر آنها، فدک مسألهاى سیاسى به شمار مىآمد نه انتفاعى و اقتصادى. خلفاى عباسى و اموى به درآمد فدک نیاز نداشتند. براى همین وقتى عمربن عبدالعزیز فدک را به فرزندان فاطمه (س) باز گرداند، بنىامیه او را سرزنش کردند و گفتند: تو با این کار ابوبکر و عمربن خطاب را تخطئه کردى.
سرانجام در دوران متوکل عباسى فدک از فاطمیان پس گرفته شد درختانش به دستور شخصى به نام «عبدالله بن عمر بازیار» قطع گردید و روسیاهى آن براى بدخواهان باقى ماند. ناگفته نماند قطع درختان در حالى انجام گرفت که یازده درخت خرمایى که به دست مبارک پیامبر (ص) در آن کاشته شده بود، هنوز باقى بود. شخصى که آن درختان را قطع کرد، «بشران بن ابى امیة ثقفى» نام داشت که پس از بازگشت به بصره آن گونه که در تاریخ آمده است فلج شد.