eitaa logo
آوای معرفت
373 دنبال‌کننده
979 عکس
754 ویدیو
263 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
4_201676679079264482.mp3
10.89M
* #کلیپ_صوتی #حضرت_عباس 🎧 روضه حضرت ابالفضل علیه السلام 🎙 حجت‌الاسلام و المسلمین ناصری ⏱زمان: ۱۱ دقیقه 🔺 @Nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
"عشق الهی" 💎 عشق الهی، نه حد می گذارد و نه حد می پذیرد. او تمامیت وجود تو را می خواهد. یا وجودت را تقدیم می کنی یا نمی کنی. هیچ شرط و شروطی در کار نیست. یا همه یا هیچ. و دقیقاً از این روست که عاشقان واقعی در هر عصری قلیل اند. و امام حسین(ع) نمونه ی بارز این تقدیم است. 🌺@avaymarefat
* 🔻از جريان هاي مختلف عاشورا پيداست كه خود حضرت زينب عليها السلام اگر چه با حضرت اباعبد الله علیه السلام خواهر بودند و از طفوليت با حضرت بودند و بچه يك پدر و یک مادر بودند، اما به عنوان امام به ایشان نگاه می کردند. 🔸مثلا در تاریخ هست که وقت سفر از مدينه كه شد حضرت زينب عليهاالسلام ديگر از حضرت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام جدا نشدند. همان زمان ابن‌عباس خدمت حضرت سيدالشهداء آمد و جلسه‏ اي تشکیل شد. حضرت زينب سلام الله علیها پشت پرده نشسته بودند. همه قضاياي كربلا را اينجوري نظارت داشتند. 🔹ابن عباس خدمت حضرت سيدالشهداء عرض كرد كه آقا شما مي‏ خواهيد برويد به هر حال تصمیمی است که گرفته ‏ايد، بروید اما زن و بچه همراهتان نبريد. تا صحبت به اينجا رسيد حضرت زينب از پشت پرده فرمودند: يابن عباس! أما تَخَافَ الله؟ از خدا نمي‏ترسي؟ بين ما و بين امام ما مي‏ خواهي فاصله بيندازي؟ ببینید حرف از امام بود. ادامه دارد... ‌ ‌
🔹آیت الله حائری شیرازی 🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» 🔸 شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 🔸 شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. @avaymarefat
* 🔻از جريان هاي مختلف عاشورا پيداست كه خود حضرت زينب عليها السلام اگر چه با حضرت اباعبد الله علیه السلام خواهر بودند و از طفوليت با حضرت بودند و بچه يك پدر و یک مادر بودند، اما به عنوان امام به ایشان نگاه می کردند. 🔸مثلا در تاریخ هست که وقت سفر از مدينه كه شد حضرت زينب عليهاالسلام ديگر از حضرت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام جدا نشدند. همان زمان ابن‌عباس خدمت حضرت سيدالشهداء آمد و جلسه‏ اي تشکیل شد. حضرت زينب سلام الله علیها پشت پرده نشسته بودند. همه قضاياي كربلا را اينجوري نظارت داشتند. 🔹ابن عباس خدمت حضرت سيدالشهداء عرض كرد كه آقا شما مي‏ خواهيد برويد به هر حال تصمیمی است که گرفته ‏ايد، بروید اما زن و بچه همراهتان نبريد. تا صحبت به اينجا رسيد حضرت زينب از پشت پرده فرمودند: يابن عباس! أما تَخَافَ الله؟ از خدا نمي‏ترسي؟ بين ما و بين امام ما مي‏ خواهي فاصله بيندازي؟ ببینید حرف از امام بود. ادامه دارد... ‌ ‌
‍ ادامه مطلب قبل... 🔻قضاياي روز عاشورا نشان مي‏ دهد كه حضرت زينب عليهاالسلام كارهايي را كه مي‌كردند بخشي از آن مال جريان خواهري و برادري بود اما غالبا مال اين جنبه بود كه حضرت سيدالشهداء امامشان است. 🔸یا هر باری که حضرت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام «هل من ناصر ینصرنی» مي‏ گفتند حضرت زينب مي‏ آمدند و لبیکی می گفتند. گاهي سوال مي‏شد که چرا شما لبیک می گویید؟! 🔹مي‏ گفتند: ایشان امام من است و يك نفر بايد به درخواست ایشان جواب مثبت بدهد و گرنه عذاب خدا نازل مي‏ شود. 🔸مكرّر مخصوصا بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب عليها السلام اسب و نيزه را براي حضرت سيدالشهداء آماده مي ‏كردند و يك تعبيري به اين مضمون داشتند که: «ما اشقي قلبي! أي أختٍ؟» یعنی چه قلب سختی دارم من و چه خواهری هستم من که براي برادرش مركب مرگ را آماده مي‏ كند؛ ولي گويا مجبور بودند این کار را بکنند چون که حضرت امامشان است و ايشان این تقاضا را كرده و لذا نباید بي جواب بماند. 🔹يعني نگاه حضرت زینب به امام حسین علیه السلام ، بيشتر نگاه امام واجب الاطاعه ‏اي بود تا قضاياي ديگر و اين خيلي قابل توجه است. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @avaymarefat‌
‍ * 🔻امام سجاد عليه السلام در شام غریبان بعد از آن همه داغ و مصیبت حضرت زينب ‏عليها السلام را دیدند که نماز شبشان را نشسته می خواندند ؛ شايد علت نشسته خواندن نماز هم فقط براي ‏شهادت حضرت سيدالشهداء بود كه رمق را از تن حضرت زينب عليها السلام گرفت؛ با اين همه حال نماز شبشان را ترك نكردند. 🔹تمام مصیبت ها و داغ هایی که حضرت در روز عاشورا دیدند سر جاي خودش، دو تا بچه از خود حضرت زينب شهيد شدند که همین مساله ديگر كافي است تا انسان را از پاي در بياورد؛ اگر براي ما پيش بيايد كه بچه ‏مان تب كند ممكن‏ است نماز واجب را هم يادمان برود ولي حضرت با آن همه مصيبت كه سر تك تك عزيزانشان آمد باز آن شب نماز شب خود را خواندند. در حالی که حتي خواص و بزرگان، مسائل خيلي بزرگتري را در مواقع پائين ‏تر از اين مصائب فراموش مي‏ كنند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @avaymarefat‌
‍ * 🔻از معجزاتي كه ما بايد به آن توجه كنيم دعای حضرت اباعبدالله (عليه السلام) در گودال قتلگاه است. ایشان يك دعايي دارند که حدود چهار خط است. 🔸لحظه‏ هاي آخري كه حضرت اباعبدالله (عليه السلام) ‏در گودي قتلگاه افتاده بودند، اين مناجات را كردند و اين معجزه است. اين رقم الفاظ و اين رقم معاني بلند در آن حال واقعا معجزه است. در آن حال، اين طور ارتباط با خداي متعال برقراركردن و اين كلمات زيبا را گفتن واقعا عجیب است: 🔹‏« اللهُمَّ أنتَ مُتَعالي المكانِ، عظيمُ الجبروتِ، شديدُ المِحال غنيٌّ عَنِ الخلائقِ، عريضُ الكِبْرياءِ، قادرٌ علَى مَا تشاءُ، قريبُ الرَّحمةِ، صادِقُ الوَعْدِ، سَابِغُ النِّعمةِ، حَسَنُ البلاءِ، قريبٌ إذا دُعِيتَ، مُحيطٌ بما خَلَقْتَ، قابِلُ التوبةِ لمن تابَ إليكَ، قادرٌ على ما أَرَدْتَ، مُدرِكٌ ما طَلَبتَ، شَكورٌ إذا شُكِرتَ، ذَكورٌ إذا ذُكِرتَ، أدعوكَ مُحتَاجاً وأرغبُ إليك فَقيراً، وأفزَعُ إليك خائِفاً، وأَبكِي مَكروباً، وأستعينُ بكَ ضَعِيفاً، وأتَوَكَّلُ عَليكَ كَافِياً. اللهُمَّ احكُمْ بَينَنَا وبينَ قومِنَا، فإنَّهم غرُّونَا وخَذَلُونَا، وغدَرُوا بِنَا وقتلونا، ونحنُ عِترةُ نبيِّكَ، وَوِلدُ حبيبِكَ محمَّدٍ الذي اصطفيتَه بالرسالةِ، وائتمنتَهُ على الوحيِ، فاجعَل لنَا من أمرِنا فرَجاً ومخرَجاً يا أَرحم الراحمينَ". دعاي خيلي زيبايي‏ست. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @avaymarefat
😭😭🌹روضه عجیب حاج اسماعیل دولابی در عاشورا امیدوارم قلب‌هایتان مُحرم شود. عاشوراست. از فردا او خود همه را مُحرم می‌کند. وقتی که امشب یا فردا خبر به شما می‌رسد و بچه‌ها می‌گویند که از امروز در کربلا آب را بر اهل بیت(علیه‌السلام) بستند؛ خبر بالاخره به قلوبتان می‌خورد یا پیش از این خورده است. شیعه هول می‌کند. هول، غیر ترس است و خیلی مشکل است. اگر آدمی از هول افتاد و یک مرتبه جان داد، زیاد نیست. تازه آب را بسته‌اند و هنوز تشنه نشده‌اند. تازه می‌خواهند آب را ببندند؛ شیعیان و دوستان اهل بیت(علیه‌السلام) هول می‌کنند. فردا صبح آثار هول و وحشت در این مذهب- هر کجا که باشند- هست. یعنی به قلب طبیعی و خلقی‌مان سرایت می‌کند. مگر آنکه فرد، توجه نداشته باشد و اشعار را بگویند و گوش بدهد و رد شود. والا اگر به دل بخورد، هول و وحشت می‌کند. چطور وقتی می‌گویند فردا چنین و چنان می‌شود، آدمی برای آب و نان دنیا وحشت می‌کند؟ آب را بر اهل بیت(علیه‌السلام) بسته باشند و آدمی هم یقین داشته باشد که الان کربلاست- همه ما و مؤمنین و مؤمنات در کربلا هستیم و الان هم عاشورا است- آن وقت بگویند آب را بستند؛ به همین سادگی؟ آب هم از هر جور باشد؛ آب ظاهری باشد یا آب معنوی و تشنگی برای راه خدا باشد. آیا الان اهل مملکت شیعه، تشنه آن نیستند که به امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شوند؟ بیشتر، آن تشنگی است که این تشنگی را هم در کنارش می‌گذارند. برای شیعیان که آن تشنگی است. آنها در دریای غیب بودند و از عالم غیب، سیراب بودند؛ در ظاهر آب نداشتند. ولی ما در هر دو سر نشسته‌ایم؛ هم تشنه آب دنیاییم که مبادا آب را ببندند و هم وحشت داریم که نکند از کربلا محروم بمانیم. به ظهر عاشورا و آن زمانی که کار تمام می‌شود نرسیم و خدای نخواسته نیمه کاره از این دنیا برویم. این هم تشنگی و عطش است. خداوند عطش محبت، نصیب‌تان کند که وقتی بگیرد ریشه هر چه غیر خدا و غیر امام را می‌سوزاند. آن، عطشی بسیار قوی است که بدن انسان را خشک می‌کند، به حدی که مثل خاک خشک می‌شود. یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان.(1) ای آدم، عطش بین اهل بیت حسین‌بن‌علی(علیه‌السلام) و آسمان، مثل دود است. عطش روز عاشورا این جور بود. این را ظاهری حساب کنید. اگر یک وقت بچه‌ای صدا بزند «آب» و کسی به او ندهد دفعه دوم که صدا می‌زند همه شما بلند می‌شوید. صدا طوری است که به همه جا می‌زند. اصلاً در عالم، هیچ چیز چون عطش نیست.  شیعه، تربت کربلاست شما وقتی تشنه می‌شوید اگر پنج دقیقه طاقت بیاورید، آخر سر هوار می‌زنید، یا دعوا می‌کنید که آب بیاور- یا خودتان طرف آب می‌دوید. عطش که زیاد شود، اختیار آدمی را می‌برد. این تازه عطش ظاهری است. امیدوارم قلب‌های ما در این گرداب‌ها به امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شود. کربلا تربت می‌سازد و همه ابدان شیعیان را تربت می‌کند. از عطش، آب بدن خشک می‌شود و تشنه دنیا و آخرت می‌شود. هم تشنه آب ظاهری می‌شود و هم تشنه معنوی. تشنگی، آب بدن را می‌کشد و کم می‌کند و آن را خشک و خاک و تربت می‌کند. کسی که تشنه کربلا شد، بدنش سرانجام تربت می‌شود؛ همین بدن ظاهری، ولو نمرده باشد. تربت را اگر به دریا بزنی، خجالت می‌کشد که طغیان کند و ساکت می‌شود. اگر آن را به تب شدید چهل درجه عرضه کنی، تب فوراً ساکت می‌شود و از آن بدن می‌رود- خجالت می‌کشد. تربت به او می‌گوید تو حرف نزن، من مال کربلایم. به تب می‌گوید من از صبح تا ظهر عاشورا طوفان‌ها دیده‌ام. تو فقط یک طوفان دیده‌ای. تب خجالت می‌کشد و تا تربت امام حسین(علیه‌السلام) به آن می‌رسد سرش را پایین می‌اندازد و می‌رود. اگر به دریایی که طغیان کرده است تربت نشان دهی، خجالت می‌کشد، سرش را پایین می‌اندازد و آرام می‌گیرد. همه شما، هم با عقل‌تان، هم با محبت‌تان و هم با ولایت‌تان می‌بینید که این درست است. اساساً وقتی کسی که ابتلا زیاد دیده است می‌آید، کسی که کم مصیبت دیده است، خاموش می‌شود. کسی برادر و یا عیالش مرحوم شده، دیگری بچه‌اش مرحوم شده است و گریه می‌کند. وقتی آن که ابتلای بزرگتر دیده است وارد می‌شود، آن یکی خاموش می‌شود و دیگر خجالت می‌کشد گریه کند. این خیلی ساده است. تمام ابتلائاتی که ما در دنیا می‌کشیم، با یاد کربلا ساکت می‌شود. امیدوارم این ابتلائات، ساکت شود سپس با خود کربلایی‌ها گریه کنیم- با خود امام حسین و حضرت زینب (علیه‌السلام). چقدر شیرین است؛ هر گاه آنها گریه کردند، تو هم گریه کنی و هر وقت سرور داشتند، مسرور باشی. از مصیبت‌های خود، راحت شویم و بنشینیم. چگونه راحت شویم؟ یاد مصیبت آنها ما را راحت می‌کند، زیرا مصائب آنها زیاد و تمام است. 👇ادامه
ابتلاهای ما کجا و ابتلائات آنها کجا؟ جای ما کجا و جای آنها کجا؟ امیدوارم ان شاءالله به حساب خوبان بگذاری. همه مصائب دنیا را به حساب کربلا بگذار؛ بگو با غصه کربلا، دیگر دنیا به مصیبتش نمی‌ارزد که برایش غصه بخوریم و محزون شویم. هر وقت خواستی گریه کنی، برای مولایمان حسین‌بن علی (علیه‌السلام) گریه کن که همه آسمان و زمین و ملکوت، وقتی که او بگرید و محزون باشد، برای او گریه می‌کنند. در روز عاشورا حضرت یکی دو بار گریه افتاد وبکی بکاء شدیدا.(2) امیر‌المؤمنین (علیه‌السلام) در عمرش دو سه بار در میان جمعیت و در مساجد گریه کرده است. منتهی یک مرتبه گریه آنها، خیلی زیاد است و اگر به خاطر همان یک بار، مخلوقات و بشر و ذرات عالم تا قیامت گریه کنند، کم است.  زینب (علیه‌السلام) نفس علی (علیه‌السلام) عزیز خدا و ولی خدا گریه کند، یعنی همه آسمان و زمین و ملک و ملکوت، دارد گریه می‌کند. همه جا مضطرب می‌شود، سر انسان، بالا، پایین، آسمانها، زمین، همه گریه می‌کنند. زیرا قلب مؤمن، عرش رحمان است. وقتی یک بچه یتیم گریه می‌کند، عرش خدا می‌لرزد. اینک قافله به کربلا رسیده و ساکن شده است و خانواده‌ام در حرم و اصحاب نیز نشسته‌اند و در حال مذاکره و صحبت و ایاب و ذهاب و آمد و رفت هستند. شبها از ترس دشمن، چراغ روشن نمی‌کنند. حرم خدا و عزیزان خدا، شبها چراغ ندارند. غذا هم هر چه زاد و راحله بوده است مصرف شده و آب را هم که بسته‌اند. کأنّه تمام کره بی‌رزق، مانده است. تمام ملأاعلی بی ذکر خدا مانده‌اند و ملائکه نمی‌توانند ذکر خدا کنند. حرم امام حسین(علیه‌السلام) گریه می‌کنند و کودکان او ضجه می‌زنند. صدای آنها هنوز می‌آید و ناله زینب (علیه‌السلام) هنوز به گوش می‌رسد. گوش باشید- اینها راست است. بزرگ خانه، بیشتر وحشت می‌کند. آیا می‌دانی وقتی قلب حضرت زینب(علیه‌السلام) محزون شود چه بر سر عالم می‌آید؟ تصور کنید که هیچ بچه‌ای و هیچ خانمی گریه نکند و تشنه نشود؛ فقط خانم زینب (علیه‌السلام) غصه‌دار شود. او خود همه است. قلب همه شیعیان محزون می‌شود. او کبد و سینه‌ای چون امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) داشت، که وقتی خطبه خواند، کسانی که پیرمرد بودند و ایام گذشته را دیده بودند، تصور کردند حضرت امیر(علیه‌السلام) دارد خطبه می‌خواند. بعضی از آنها جمعیت را شکافتند و جلو آمدند. یکی از آنها که آمده بود، وقتی برگشت گفت هذه زینب بنت علی(علیه‌السلام)(3) این زینب است که صدا می‌زند. علت داشت که حضرت، کلام را رساند. زیرا زنگ شترها را بسته بودند و سر و صدا راه انداخته بودند تا صدای خانم به مردم نرسد. وقتی مظلومان خیلی مشهور باشند ظالم می‌خواهد آنها را بپوشاند. صدای زنگ شترها و هیاهو و هلهله عرب را زیاد کرده بودند تا کسی صدای خانم را که خطبه می‌خواند، نشنود. به مرحمت خدا و با اشاره حضرت، سکوت محض شد. چگونه می‌شود شتر راه برود اما صدا نکند؟ نفس اعراب هم ساکت شد. اگر بزرگ خانه‌ای به اهل آن بگوید ساکت، نفسها همه بند می‌آید. خانم زینب(علیه‌السلام) بگوید اسکتوا(4) چطور؟ نفس امیر‌المؤمنین(علیه‌السلام) بگوید ساکت؛ از تمامی زمین هم نفس درنیاید، زیاد نیست. پیاده شده از نوار سخنرانی عارف بزرگ حاج اسماعیل دولابی/ 62 🌹@avaymarefat
mesbah.alhoda (salar-e-shahidan.ir).zip
2.92M
زیبای مصباح الهدی حاوی مطالب دلنشین و عارفانه ملا اسماعیل دولابی(رحمةالله علیه) گردآوری توسط استاد مهدی طیّب در ۸۵ موضوع متنوع 🌺 @avaymarefat
🌼احادیثی زیبا از امام سجاد(علیه السلام)درباره حق استاد و معلم و حق شاگرد: 🌺. الإمامُ زینُ‌العابدین علیه السلام :مَجالِسُ الصّالِحینَ داعیة إلی الصلاح و البرّ. امام سجاد علیه السلام فرمودند: مجالس پاكان فراخوان به سوى صلاح و پاكى است . 🌹🎍. الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام : حَقُّ سائسِکَ بِالعِلمِ: التَّعظیمُ لَهُ، والتَّوقیرُ لِمَجلِسِهِ، و‌ حُسنُ الاستِماعِ إلَیهِ، والإقبالُ عَلَیهِ، و أن لا تَرفَعَ عَلَیهِ صَوتَکَ، و أن لا تُجیبَ أحَداً یَسألُهُ عَن شَیءٍ حَتّی یَکونَ هُوَ الّذی یُجیبُ، و لا تُحَدِّثَ فی مَجلسِهِ أحَداً، و لا تَغتابَ عِندَهُ أحَداً، و أن تَدفَعَ عَنهُ إذا ذُکِرَ عِندَکَ بِسُوءٍ، و أن تَستُرَ عُیوبَهُ، و تُظهِرَ مَناقِبَهُ، و لا تُجالِسَ لَهُ عَدُوّاً، و لا تُعادِیَ لَهُ وَلِیّاً. امام سجاد علیه السلام : حق استاد تو این است که به او احترام گذاری، محضرش را موقّر داری، با دقت به سخنانش گوش بسپاری، رویت به او باشد و به او توجه نمایی، صدایت را بر او بلند نکنی، هرگاه کسی از او سؤالی کند تو جواب ندهی، بلکه بگذاری خودش جواب دهد. در محضر او با کسی سخن نگویی، در حضور او از کسی غیبت نکنی، اگر پیش تو از او بدگویی شود، از وی دفاع کنی. عیب‌هایش را بپوشانی، خوبی‌ها و صفات نیکش را آشکار سازی، با دشمن او همنشینی نکنی و با دوستش دشمنی نورزی. 🎍. الخصال، قَال‏عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام وَ أَمَّا حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْعِلْمِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا جَعَلَكَ قَيِّماً لَهُمْ فِيمَا آتَاكَ مِنَ الْعِلْمِ وَ فَتَحَ لَكَ مِنْ خَزَائِنِهِ فَإِنْ أَحْسَنْتَ فِي تَعْلِيمِ النَّاسِ وَ لَمْ تَخْرَقْ بِهِمْ وَ لَمْ تَضْجَرْ عَلَيْهِمْ زَادَكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ إِنْ أَنْتَ مَنَعْتَ النَّاسَ عِلْمَكَ أَوْ خَرِقْتَ بِهِمْ عِنْدَ طَلَبِهِمُ الْعِلْمَ مِنْكَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَسْلُبَكَ الْعِلْمَ وَ بَهَاءَهُ وَ يُسْقِطَ مِنَ الْقُلُوبِ مَحَلَّك‏. امام سجاد علیه السلام فرمود: حقّ شاگردانت بر تو آن است که بدانی خدا بواسطه علمی که بتو داده و فتحی که از خزانه‌اش کرده تو را قیّم ایشان ساخته؛ اگر خوب به ایشان درس دهی و با ایشان بدخلقی نکنی و برایشان سخت نگیری، خدایت علم فزون کند. و اگر علمت را از ایشان منع کردی یا از ایشان روگردانیدی، برخداست که علم و بهائش را از تو بازگیرد و از چشمها بیاندازدت. 🌸. الخصال، قَال‏عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن علیه السلام وَ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ التَّعْظِيمُ لَهُ وَ التَّوْقِيرُ لِمَجْلِسِهِ وَ حُسْنُ الِاسْتِمَاعِ إِلَيْهِ وَ الْإِقْبَالُ عَلَيْهِ وَ أَنْ لَا تَرْفَعَ عَلَيْهِ صَوْتَكَ وَ لَا تُجِيبَ أَحَداً يَسْأَلُهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يُجِيبُ وَ لَا تُحَدِّثَ فِي مَجْلِسِهِ أَحَداً وَ لَا تَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُكِرَ عِنْدَكَ بِسُوءٍ وَ أَنْ تَسْتُرَ عُيُوبَهُ وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً وَ لَا تُعَادِيَ لَهُ وَلِيّاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَهِدَ لَكَ مَلَائِكَةُ اللَّهِ بِأَنَّكَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ اسْمُهُ لَا لِلنَّاس امام سجاد علیه السلام فرمود: و حق معلّمت آنست که او را تعظیم کنی و مجلسش را حرمت نهی و خوب گوش فرایش دهی و بدو اقبال کنی و صدایت را در برابرش بلند نسازی و چون از او پرسند تو جواب نگویی و نگذاری در مجلس او سخن از دیگری به میان آید و غیبتی افتد و چون از او بدگویند دفاعش کنی و عیوبش بپوشانی و مناقبش را آشکار کنی و با دشمنش ننشینی و با دوستش دشمنی نکنی. چون چنین کردی فرشتگان گواهی دهند که تو خیرخواه اویی و علمش را برای خدا آموختی نه برای مردم. ✏️ @avaymarefat