هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۶۵
۱۷ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم
مک دونالد یا اکبر جوجه یا....؟!؟!
مکدونالد، شرکت آمریکایی فستفودهای زنجیرهای است که در سال ۲۰۲۱ با بیش از ۴۰٬۰۰۰ شعبه در ۱۰۰ کشور جهان، روزانه به ۶۹ میلیون مشتری خدمات داده است. این شرکت، کار خود را از ۸۴ سال پیش در نیویورک شروع کرد(اینجا).
مدل خُرد و داخلی اش همین #اکبر_جوجه خودمان است که از حدود ۸٠ سال پیش وارد ذهن و خاطره ایرانی ها شد. سال ۱۳۲۳ که جوانی به نام علی اکبر کلبادی نژاد، یک غذاخوری کوچک در اطراف شهرستان گلوگاه راه اندازی کرد.
می خواهم بگویم یکی از مهم ترین مشکلات جمهوری اسلامی در مسیر حل مشکلات مردم و حرکت به سمت #تمدن_اسلامی، همین دعوای مک دونالد و اکبرجوجه است. بسیاری از نخبگان و قاعدتا مردم ما تصور می کنند که مدل های نظام سرمایه داری و #دستگاه_قارون_ساز مدرن، الگوی مطلوب حکمرانی است و راه حل رفع مشکلات در #آنجا! نتیجه اینکه ما هم برای رسیدن به زندگی بهتر، تا می توانیم باید شبیه آنها شویم. در الگوی سیاست خارجی، تعلیم و تربیت، اقتصاد، سلامت و بهداشت، معماری و از جمله در مسائل مربوط به تغذیه و #اطعمه و #اشربه.
ریشه این یکسان انگاری مخرب هم در عدم رجوع حداکثری به #قرآن و #روایات است. تا جاییکه بسیاری گمان می کنند که تفاوت مدل مدیریتی #ائمه_نور و #نار در همان بسم الله آغازین است(قصص۴۱/سجده۲۴). حال آنکه اگر #سؤالهایمان_را_از_امام_بپرسیم، در همین مورد به خصوص از دوگانه مذکور در تولید غذا خارج شده و به مدل بسیار پیشرفته سومی خواهیم رسید. الگویی که بسیار نزدیک تر به سلامت، عدالت و امنیت است.(اینجا).
اکنون که در ایام انتخاب اصلی ترین مسئول اجرایی کشور هستیم، مهم ترین شاخص انتخاب صحیح، مطالبه گری از نماینده های جریان انقلاب برای گذر از دوگانه مک دونالد و اکبرجوجه است. ما به جد نیازمند یک #دستگاه_کارشناسی جدید هستیم. ما بیش از حساسیت درباره شخص رئیس جمهور، محتاج دقت در مسیری هستیم که می خواهد برود و طرح هایی که می خواهد عملیاتی کند. اینکه آن طرحها برگرفته از نظام کارشناسی خالق انسان است (قرآن و روایات) یا دست پرورده سازمان های کافر و کور بین المللی؟ الگوهای مدیریتی که خود آنها را هم به خوشبختی، عدالت، امنیت و سلامت نرساند!
در همین راستا متنی تحت عنوان: قرار داد اجتماعی کارشناسان الگوی پیشرفت اسلامی، جریانهای تمدنی، گروه های جهادی مردم پایه و مخالفان بخش های ۱۷ گانه سند توسعه پایدار 2030 با رئیس جمهور آینده ایران تنظیم شده است. این متن شامل ارائه ده پیشنهاد تمدنی بسیار راهبردی در حل مشکلات مردم است. پیشنهادهای علمی جوشیده از چشمه زلال وحی الهی. مردم عزیزمان باید بدانند که تغییر راننده به تنهایی کفایت نمی کند و باید فکری به حال تغییر جاده ها کرد. تا می توانیم این متن را مطالعه، منتشر و از داوطلبان عرصه ریاست جمهوری مطالبه نماییم.
بعضی از سرفصلهای این #عهدنامه_تمدنی به شرح زیر است:
۱. اعطای زمین رایگان به مستاجران در راستای حکم مترقی احیای موات
۲. ساخت دار واسعه برای مردم و منع حداکثری آپارتمان
۳. برنامه ریزی برای مردمی کردن بهره برداری از معادن و اخراج آن از سیطره قارون های بخش خصوصی!
۴. تغییر جدی و بنیادین کتابهای درسی و حرکت به سمت محتوای برآمده از علم نافع
۵. تغییر جدی در مدل ارزیابی غذا بر اساس معیارهای غذایی قرآن و عبور از معیارهای غذایی پوسیده کدکس آلیمنتاریوس
۶. تمرکز بر پیشگیری از بیماری ها به جای محوریت دادن به درمان و داروفروشی و...
متن کامل عهدنامه تمدنی مردم و رئیس جمهور
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۶۶
۳٠ خرداد ۱۴٠۳/سال چهارم
از تلخ ترین مسئله در ذائقه امام خمینی تا واردات امساله گندم از آمریکا!!!!!!!!!!
مسائلی در زندگی وجود دارد که هرچند واقعی است، لکن آدمی را توان پذیرفتنش نیست و دوست ندارد که باشد. موضوعاتی که کام انسان را تلخ می کند و وجودش را ذوب!
فقر، #وابستگی و بدتر از همه، اظهار نداری یکی از آنهاست. بویژه برای کسانی که در فضای تربیت فاخر قرآنی اند که فرمود: يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ(۲۷۳ بقره). حال اگر این نداری و وابستگی را ضربدر فضای کلان یک جامعه کنید، صدها برابر تلخ تر و غم انگیز تر هم می شود.
#امام_خمینی رحمه الله علیه می فرمایند: همه ما موظفیم کشوری را که از گلوی استعمار بیرون کشیدیم، حالا خودمان اداره اش کنیم به طوری که دیگر محتاج به آنها نباشیم. این #احتیاج_به_دشمن تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای خودش، اینهم خوب نیست، لکن یک وقت احتیاج داشته باشد به دشمن خودش، یعنی آنی که در طول تاریخ، ما را استضعاف کرده، در طول تاریخ به ما خیانت کرده، جنایت کرده است، حالا ما محتاج به او باشیم در #ارزاقمان. دستمان را پیشش دراز کنیم که #گندم بده. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین برده، دست دراز کند که ارزاق ما را بده. باید ملت ما این تحول را پیدا کند که #عارش بیاید که به آمریکا بگوید گندم بده... خودش باید دنبال کار خودش باشد، خودش باید قیام کند و حوائج خودش را برآورد(صحیفه نور ج۱٠ ص۱۱۲/ ۱۱ آبان چهل و پنج سال پیش!).
در همین راستا یکی از تلخ ترین انواع وابستگی های کشور عزیزمان، آنهم پس از حدود نیم قرن، نیاز به واردات #نهاده_های_دامی مختلف است. تلخ از آن جهت که به تصریح حضرت روح الله، اگر ما تنها در #یک_استان مثل خراسان، آذربایجان، خوزستان، و یا استان فارس، برای اصلی ترین شغل اسلام یعنی #کشاورزی بستر سازی کنیم، می توانیم تمام نیازهای کشور را تامین کنیم و محصولات مابقی استان ها را صادر(صحیفه نور ج۱ص۲۱۲/ ج۳ص۲۱۵/ج۵ص۲۳).
مصیبت آن است که برای اقسام مختلف واردات از جمله نهاده های دامی، نیازمند #دلار هستیم و قریب به اتفاق امورات کشور، بسته به زلف نابکار و پریشان دلار می شود. از اینجاست که پرسش درباره #ارزآوری، یکی از اصلی ترین سؤالات کارشناسی جریان انقلابی و غیر انقلابی شده است. انگار وابستگی کشور حتی از منظر انقلابی ها هم امری مفروض و لایتغیر است. حال آنکه از نگاه #دستگاه_کارشناسی پیشرفت اسلامی و الگوی فقهی مهار تورم(مطالعه تفصیلی)، پرسش صحیح در مسئله ارزآوری این است: تلاش برای پیدا کردن راههای جدید ارزآوری یا تلاش برای کاهش نیاز به ارز؟(مطالعه اجمالی).
فی المثل آیا باورتان می شود که به تصریح #ایران_آوندا(سایت رسمی اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام و طیور ایران)، در همین سه ماهه ۱۴٠۳، هزاران تن نهاده دامی مانند گندم، جو، سویا، کلزا و... از کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، کانادا و حتی آمریکا وارد کرده ایم؟(اینجا).
این قصه تلخ به همین جا ختم نمی شود و للأسف الشديد به تصریح این نهاد رسمی، کثیری از نهاده های وارداتی مذکور، #تراریخته(و البته سرطانی) بوده. یعنی کسانی که خود را از خدا هم عالمتر می دانند، خلقت الهی این محصولات را تغییر داده اند(۱۱۹ نساء).
این است که وقتی دستگاه کارشناسی مبتنی بر #ذکر_الله نباشد، معیشت ها تلخ می شود و جان ها مریض و هدر(۱۲۴ طه)هر چند مجریان، انقلابی باشند و اهل نماز شب. به همین دلیل است که معتقدیم: بهترین کمک ها به داوطلبان محترم ریاست جمهوری، ارائه و تبیین راه حل های مبتنی بر آیات و روایات به این بزرگواران است(نمونه).
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۷۳
۶ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم
دختران خوب به آسمان می روند
دختران بد به همه جا!
یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ پربرکت جمهوری اسلامی، #حجاب است و مایتعلّق به! از آنجا که همیشه در صدر گفت و گوهای مردم، مسئولین، نخبگان و دشمنان بوده. از آنجا که یکی از اصلی ترین بازیگران افزایش و کاهش رای یک نفر، حتی در سطح ریاست جمهوری ها بوده و گاهی تعیین کننده تر از #اقتصاد!
اما به همان اندازه که شاهد این حساسیتها در موضوع #حجاب بوده ایم، به همان اندازه هم ناقص و سطحی با این پدیده مقدس مواجه شده ایم.
بگذارید مثالی بزنم که بدانیم امثال این مواجهه های بخشی و ناقص، تنها محدود به حجاب نیست و حکایت از یک ضعف جدی در #نظام_اندیشه ما دارد.
همین #نان را دل بدهید. بارها و بارها درباره میزان هدررفت آن شنیده ایم و فراوان از مسئولین امر که: مردم نان را درست مصرف کنند، #اسراف بد است و حرفهایی از این دست. می خواهند هدر رفت سالانه دو میلیون تن!!!!!!!! نان، که معادل سی درصد تولید نان کشور است را با #نصیحت حل کنند(اینجا).
#ضعف_اندیشه یعنی اینکه در میان این همه موعظه، یکی نمی گفت جدای از بی توجهی های مردم، آیا خود #مدل_تولید_نان هم در ماندگاری آن تاثیر دارد یا خیر؟ آیا نمی توان تولید نان را به سمتی برد که بیشتر و بهتر بماند، ولو اینکه مردم اهل رعایت و مصرف صحیح نباشند؟ ضعف عمیق اندیشه یعنی اینکه بسیار کم می شنیدیم: مشکل نانی که هنوز از نانوایی به خانه نرسیده خشک میشود را نمی توان با نصیحت و موعظه حل کرد. تاااااازه بعد از چندین دهه، #دستگاه_کارشناسی کپی کار ما به چند کارخانه محدود اجازه تولید #آرد_کامل_سبوس دار داده و گامی به رهنمودهای پیشرفته اسلام، در تولید نان سالم ماندگار نزدیک تر شده (اینجا)
حجاب نیز به همین اندازه بلکه بیشتر، گرفتار مواجهه های #تک_بعدی و صرفا #بیانی حتی در سطح نخبگانی ماست. این را پس از بررسی بیش از ده جلد کتاب بسیار مهم که در تاریخ مبارک جمهوری اسلامی برای مدیریت #مسئله_حجاب نوشته شده می گویم. بعد از دیدن مهم ترین مناظره های سالهای اخیر که درین خصوص برگزار شده. بعد از بررسی حرفهای #کارشناسان بارز این عرصه و....
نکته مغفول داستان حجاب، تفکر در باب این پرسش بسیار مهم است: آیا میان عفیف بودن مردم و #ساختارهای_اجتماعی ما نسبتی وجود دارد یا خیر؟
حقیقتا چگونه می توان دغدغه مند موضوع #عفت_و_حیا بود و یکبار نپرسید: آیا میان #۱۶هزارساعتی که آموزش و پرورش از بهترین ایام زندگی فرزندان ما می گیرد، و عفیف بار آمدنشان نسبتی وجود دارد یا خیر؟ اگر دارد که قطعا چنین است، آیا این #محتوای_آموزشی در جهت تقویت عفت و حیاست یا تضعیف آن؟ اگر در جهت تضعیف است که هست، آیا می توان با کارهایی واقعا مبارک و ارزشمند مانند #تذکر_لسانی، جلوی تاثیر شانزده هزار ساعت محتوای آموزشی را گرفت؟
چقدر عجیب بود که در همان ده جلد کتاب برتر حجاب، حتی یک سرفصل ندیدم که به بررسی نسبت میان #مدل_معماری و عفت و حیا پرداخته باشد، یا نسبت میان نوع #تغذیه و تاثیرش در عفت، غیرت و حیا. همین طور بررسی دیگر شاخصه ها و #زیرساختهای_غیربیانی تربیت انسان.
در همین راستا از سه هفته پیش، مباحثه و همخوانی کتاب « نظام سازی برای عفاف و حجاب» را آغاز کرده ایم. کتابی که علاوه بر ارج نهادن به تاثیر فعالیتهای بیانی و لسانی، به بررسی زیرساخت های #غیربیانی موثر در #مسئله_حجاب هم پرداخته. مهمتر اینکه از شرح و توصیف مشکل فراتر رفته و #تصمیم هایی مشخص برای مدیریت این موضوع بنیادین و حیاتی ارائه داده.
یادداشت مشابه:
آپارتمان هایی که مانتوی جلوباز میپوشند
شرمنده صدای اتاق خوابتان را میشنوم
@besalamen_amenin