بسم الله الرحمن الرحیم
من زنده ام
قسمت سوم
مادرم الهه ی مهر و سنبل صبر و استقامت بود . او به تمام معنا ابهت و جذبه مادرانه داشت و با خشم و عشق مادری می کرد .او از طایفه سربداران باشتین سبزوار و زنی مدبر بود اما سن و سال و بچهها را با تقویم به یاد نمیآورد. تقویم آن روزها تقویم طبیعی بود.تولدها، مرگ ها، زندگی ها و همه چیز هماهنگ و همراه با طبیعت بود. مهم نبود چه روزی از ماه به دنیا آمده ایم. از یک تا سی فقط اعداد بی اعتباری بودند. اما وقتی تاریخ تولد ما با تغییرات طبیعت هماهنگ می شد ،عمر ما هم برکت پیدا میکرد. مادر سن همه ی ما را بر اساس وقت رویش خرما خارک و دیری میشمرد و مزه مزه می کرد .
همه میدانستیم تولد من وقت خرما خوران بوده و تولد احمد خرما بر درخت بوده و علی هنگامی که خارک می خوردیم و مریم هنگام خرماپزان به دنیا آمده . این تقویم کاملا درست بود و ما حتی وقتی بزرگ شده بودیم برای اینکه بدانیم کی متولد شده ایم نمی پرسیدیم تاریخ تولد من کی است؟ فقط می پرسیدیم: موقع تولد من حال و روز و مزه خرما چطور بود؟
آفتاب سوزان و هوای شرجی و گرمای پنجاه درجه همه ی ما را یک شکل و یک رنگ کرده بود. همه مردم محل، همه خانهها و عموها و بچههایشان یک شکل بودند. تنها پدرم رنگ دیگری داشت. بابا، بور و سفید و چشم هایش رنگی بود. من هنوز فکر میکنم قشنگ ترین چشم های دنیا چشمان بابای من بود که حتی آفتاب هم نتوانسته بود رنگ چشم هایش را بگیرد. مادرم می گفت: وقتی نوبت ما رسید، انگار استغفرالله خدا مداد رنگی اش تموم شد و فقط قلم سیاه به ما رسیده بود، اما این آفتاب و گرما که برای کسی را رنگ و روز نمی گذاشت.
براساس قانونی که پدرم وضع کرده بود همه ی پسرها در یک اتاق و من و فاطمه مادرم و بچههای آخر تا دوسال که شیر خوار بود، در اتاق دیگر می خوابیدیم. با همه فشردگی و بی جایی، بزرگترین اتاق ما مهمانخانه بود که خالی و تمیز و اتو کشیده،آماده میهمان نوازی بود.
روزهای ما وقتی قشنگ تر بود که بیبی و آقاجون هم میهمان ما می شدند. به قدری ذوق زده می شدیم که از سر ظهر آب شط را می انداختیم توی حیاط تا سوزش آفتاب را بگیرد و شب همه دور بی بی حلقه بزنیم و قصه های او گوش بدهیم. بی بی مثل همه ی بی بی های دنیا با عصاره عشق و محبتی که در صدایش بود برایمان قصه می گفت. قصه های بی بی شب های دراز را کوتاه و دنیای بی رنگ بزرگترها را برایم زیبا و دیدنی می کرد.
وقتی بی بی قصه می گفت سر و ته دنیا به هم دوخته و کوچک می شد تا دنیای به این بزرگی توی چشم های کوچک من جا بشه و خوابم ببره.
فاصله ی سنی آقاجون و بی بی خیلی زیاد بود. اوایل فکر میکردم آقاجون، آقا جون بی بی هم هست. چون او هم قصه گوی خوبی بود. به گمانم اصلاً آقاجون به بی بی قصه یاد داده بود اما شور و حرارت بی بی در قصه گفتن خیلی بیشتر بود. قصه های آقاجون بیشتر به درد بزرگترها می خورد. قصههای او از نفت و جنگ و قحطی و گرسنگی و آب پمپوز و ... بود اما قصه های ...
پایان قسمت سوم
پمپوز حوضچه هایی بود که آب را جهت تصفیه در آنجا جمع آوری و سپس آن را به منازل هدایت می کردند.
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که روزی آن حضرت فرمود؛
آیا شما را از چیزی آگاه کنم که خداوند بدون آن هیچ عملی را از بندگان نمی پذیرد؟ عرض کردم بفرمایید. فرمود:
در مورد گواهی دادن بر اینکه هیچ معبودی جز خدا نیست و اینکه محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنده اوست و اقرار به هر آنچه خداوند امر فرموده و ولایت برای ما و بیزاری از دشمنان ما - یعنی ما امامان به خصوص - و تصمیم شدن به آنان و پرهیزگاری و کوشش و خویشتنداری و چشم به راه قائم بودن.
غیبت نعمانی، باب ۱۱، حدیث ۱۶
#سلام_امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان_علیه_السلام
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
پویشهای دعای فرج می گذاریم که چه شود؟؟؟
وقتی از اداره یک پیام رسان خارجی برنمی آئیم.
آیا جز این است که شیعه باید در اداره جهان به امام زمان علیه السلام یاری رساند؟
دانش آموزان ابتدائی را هم (برای آموزش) وارد فضای مجازی کردیم ، در حالیکه صدمات آشنا شدن با این باتلاق عمیق به مراتب بیشتر از یاد نگرفتن محتوای مانده از سال تحصیلی است.
بفرمایید ! در اینستاگرام فاحشه در خانه به صورت آنلاین در اختیار همه ی افراد حتی دانش آموزان قرار دارد!!!
این همان قتل و عام فرهنگی است که دولت تدبیر و امید و شخص وزیر ارتباطات بستر آن را فراهم نموده است.
#مطالبه_از_آذری_جهرمی
#مطالبه_از_علی_عسگری
#مدعی_العموم_کجاست
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای وحید شمسایی
تو تنها آقای گل فوتسال جهان نیستی
🌸 آقای گل معرفت و مرام هم هستی
آنجا که سلبریتی ها انسانیت را فراموش کرده اند
ولی تو پا به پای جهادی ها در میدانی
دمت گرم ...
#سلبریتی_واقعی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام اظهارات محمود شهریاری باعث بازداشت وی شد❓
#سلبریتی_خائن
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
#ڪلام_شـهید
آن نامی که هرگز گُم نخواهد شد
و آن مزاری که تبدیل به زیارتگاههایِ
حقیقی خواهد شد ؛ قبور شهدا است ...
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا