نظام تقديم 85.mp3
8.3M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه دوازدهم
واقعیت اینایی نیست که می بینیم، واقعیت پس پرده است!
❤️ادامه داستان آقای مهندس
😇استوانه قهوه ای و گردش در شهر
💫هاله ی نور و امواج بیضی شکل متمایل به چپ یا راست همه افراد،
هر جسم بی جان هم نور دارد که همان صورت برزخی آنهاست که در قیامت شهادت می دهند
😳عرق فروشی تبدیل شده به مسجد!
😱👹🐍تاختن در دسته های چندصدهزار نفری شیاطین و ارواح پست که همه جا پخش می شدن و نفرت رو تو شهر پخش می کردن
🐓🙇♀🙇♂ماجرای خروس ونابینا
🐉🐲توصیف قیافه شیاطین و ارواح پست و محل جمع شدنشون
🐕🐉🐲شیطان سگ درگاه خداست، پاچه ناشناس رو می گیره جنس ها رو می شناسه! بعضی هارو اصلا نمی تونه بهشون نزدیک بشه!
👁سحر خوب که آدم داشته باشه نور سحرچاله رو نشون می ده!
👣🧞♀🧞♂بازار پاتوق شیطان است! و نماز در مسجد بازار ثواب کمتری دارد!
🌅کسی در حالت بسیط باشد همزمان بر همه چیز احاطه دارد.مثل نوری که در اتاق بر همه ما احاطه دارد!
موجودی که از عالم مادی فاصله بگیرد و مجرد شود این طوری می شود .امام زمان عج این طور هستن
📖آیه قرآن: قمار و خمر هردو از عمل شیطان است.
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
29.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱 بردهداری نوین
🔹 از شما خواهش میکنم این مستند تحلیلی و کمی طولانی را حتماً ببینید تا با آرزوی طاغوت برای نحوهی حکومت در جهان آشنا شوید!
🔸 برای فهم بهتر این مستند تحلیلی، پیشنهاد میشود؛ کتاب داستانی "کوههای سفید" اثر جان کریستوفر را مطالعه کنید.
تمدن_نکبت_غرب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 آیتالله خامنهای حفظه الله و رفتن به #مسجد_جمکران
👆 ببینید و باز نشر کنید 👆
✍نکته تربیتی داره
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
4_387823800093245553.m4a
3.38M
صوت صلوات ضراب اصفهانی
#اللهم_عجل_لولیک__الفرج
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 برشی از سریال زیرخاکی
مادر، پسرش👦 را نزد همسایه که دخترانی دارد، به امانت میسپارد، همسایه که باردار است میگوید: دعا کن این آخری پسر باشه!
مادر میگوید: دختر و پسر فرقی نداره .👦=👧
وقتی مادر برمیگردد پسر را ببرد، میبیند پسر لباس دخترانه پوشیده و لاک زده.
به او میگوید: چرا لاک زدی؟💅
پسر جواب میدهد: خودت گفتی دختر و پسر نداره.
مادر: حالا که اینطوره بیا بریم گوشتم سوراخ کنم تا بفهمی فرق نداره!
🗣هر سخنی که میگوییم دارای تبعات است، گاهی حرفمان، هرچند جذاب، عواقبش برایمان خوشایند نیست.
⭕️ مَثل این مادر، مَثل ″برخی از اصحاب رسانه و متولیان فرهنگ″ است.
@irwipe
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم
من زندهام
قسمت پانزدهم
به محض اینکه بچه نوپا می شد و راه می رفت دیگر نیازی به دایه نداشت.
آن زمان کالسکه یک کالای مدرن بود که حالا وارد خانه ی ما شده بود. کالایی که برای ما در ردیف اسباب بازیها قرار داشت.
یک روز تصمیم گرفتیم حمید را توی کالسکه بگذاریم و با احمد و علی چهارنفری میهمان آبجی فاطمه شویم. روپوش مدرسه را عوض کردیم و لباس میهمانی پوشیدیم و کالسکه را راه انداختیم. برای اینکه مدت بیشتری کالسکه دستمان باشد، مسیرمان را عوض کردیم و از راه نخلستان رفتیم.
کالسکه را نوبتی می راندیم. بعضی وقتها دنده چهار می زدیم و یادمان میرفت حمید داخل کالسکه است.
ناگهان در حالی که احمد کالسکه را می راند، چند تا از بچه های نخلستان پابرهنه با چوب و چماق به ما حمله ور شدند. من و علی را از پشت گرفتند و سخت زدند. ما هم کتک می خوردیم و هم کتک می زدیم. اما زور آنها بیشتر از ما بود.
راستش بیشتر کتک خوردیم، چون غافلگیر شده بودیم. احمد که فکر می کرد پشت یک کامیون نشسته، متوجه دعوا نشده بود و با سرعت کالسکه را میراند. اما یکی از آنها یک سنگ برداشت و سر احمد را نشانه گرفت. یکباره احمد متوجه شد ما دوتا خونین و مالین گوشه ای افتاده ایم و آنها هم به سمت خودش می دوند.
چند نفری افتادند به جان احمد و آخرکار کفش و کیف ما را هم به عنوان کالای تزیینی برداشتند و رفتند. من فیلم های گانگستری را دیده بودم اما آن صحنه از آن فیلمها، دیدنی تر بود.
آن روز به چشم دیدم که چطور چند بچه می توانند راهزن شوند. کاروان کوچک ما با تنها وسیله نقلیه مان که کالسکه حمید بود، مورد دستبرد واقع شد. یکی از آنها کالسکه را از دست احمد کشید و فرار کرد. حمید توی کالسکه بود و ما با همه درماندگی می دویدیم تا او را پس بگیریم. گرچه خیلی از ما دور شده بودند و امیدی نداشتیم که به آنها برسیم. اما چیزی نگذشت که حمید را مثل یک بقچه از کالسکه بلند کرده روی زمین پرت کردند و با کالسکه ای که سبک تر شده بود با سرعت هر چه تمام تر دویدند و دور شدند.
آنها کالسکه را می خواستند حمید به دردشان نمی خورد. از اینکه حمید را رها کردند خوشحال شدیم. او را در بغل گرفتم و با لباسهای پاره و خاکی در حالی که از بینی و دهان علی خون می آمد و لب من هم شکافته بود به سمت خانه ی آبجی فاطمه دویدیم.
فاطمه و عبدالله با دیدن قیافه ی ما چهارتا وحشت زده شدند. عبدالله به سرعت ما را به بیمارستان رساند. سر احمد و لب من چند بخیه خورد و سه تا از دندان های شیری علی هم افتاد. سرو صورت مان را شست و شو دادیم و به خانه برگشتیم.
با تلخی تاثیر این خاطره در روحم، به استقبال مقطع دیگری از زندگی ام رفتم.
فصل دوم
نوجوانی
بعد از اتمام دبستان وارد دوره تازه ای از زندگی ام شده بودم. در آستانه ی ورود به دوران ناشناخته ای که باید آرام آرام با کودکی هایم خداحافظی میکردم. مادر ها زودتر از هر کسی تغییرات روحی و جسمی دخترانشان را می بینند و می فهمند و حس می کنند.
از این رو مادرم برای بزرگ شدن و قد کشیدن من تلاش میکرد تا زودتر من را با الگوهای زنانه آشنا کند. اصرار داشت روزهای بلند تابستان به کاری و هنری مشغول باشم. به همین جهت من و زری و مادرم به آرایشگاه نغمه خانم رفتیم. او یکی از اتاق های خانه اش را به آرایشگاه تبدیل کرده بود. مادرم ما را به نغمه خانم سپرد و قرار شد آرایشگری را چنان یاد بگیریم که دیگر نیازی به ننه بند انداز نباشد. نغمه خانم میبایست در طول تابستان هفته ای سه روز و هر روز دو ساعت تمام فنون آرایشگری را به من و زری آموزش دهد.
جلسه ی اول کار آموزی من و زری با آموزش مقدماتی آرایشگری آغاز شد. اما برای من و زری که وارد یک دنیای جدید شده بودیم، همه ی شکل ها و حرف ها عجیب و جذاب بود. در آرایشگاه نغمه خانوم کسی بیکار نبود. شاگرد های نغمه خانم هر کدام به کاری مشغول و مشتری ها نیز هرکدام درگیر بزک کردن خودشان بودند. بعضی ها سرشان زیر رنگ بود. بعضی ها درحال بند انداختن بودند. یکی مو صاف میکرد. آن یکی مو فر میکرد. خلاصه هیچکس زشت از در خانه نغمه خانم بیرون نمیرفت...
پایان قسمت پانزدهم
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🌺 تاثیر یک کلمه #معلم در سرنوشت یک انسان! 🌺
کلاس اول یزد بودم سال1340، وسطای سال اومدیم تهران
یه #مدرسه اسمم را نوشتند
شهرستانی بودم، لهجه غلیظ یزدی و گیج از شهری غریب
ما کتابمان دارا آذر بود ولی تهران آب بابا
معضلی بود برای من، هیچی نمی فهمیدم
البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود ولی با سختی و بدبختی درسکی می خواندم
تو تهران شدم شاگرد #تنبل کلاس
معلم پیر و بی حوصله ای داشتیم که شد دشمن قسم خورده ی من
هر کس درس نمی خواند می گفت: میخوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم
با هزار زحمت رفتم کلاس دوم
آنجا هم از بخت بد من، این خانم شد معلممان
همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی می خوردم که یادم نرود کی هستم!!
دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد
کلاس سوم یک #معلم جوان و زیبا آمد مدرسه مان
لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود، او را برای کلاس ما گذاشتند
من خودم از اول رفتم ته #کلاس نشستم
میدانستم جام اونجاست
درس داد، #مشق گفت که برا فردا بیاریم
انقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم
ولی می دانستم نتیجه تنبل کلاس چیست
فرداش که اومد، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشق ها
همگی شاخ در آورده بودیم آخه مشقامون را یا خط میزدن یا پاره می کردن
وقتی به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم
دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد
زیر هر مشقی یه چیزی می نوشت
خدایا برا من چی می نویسه؟
با خطی زیبا نوشت: عالی!
باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود
لبخندی زد و رد شد
سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم
به خودم گفتم هرگز نمی گذارم بفهمد من تنبل کلاسم
به خودم قول دادم بهترین باشم...
آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد
همیشه #شاگرد_اول بودم
وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم
یک #کلمه به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد!
❤️چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم ؟! به ویژه ما #مادران، #معلمان، #استادان، #مربیان...❤️
استاد محمد شاه محمدی استاد مدیریت و روانشناسی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 #کلیپ_دیدنی | تبسّم شیرین (۱)
🔹 تبسم دلبرانه
💠 تبسّم و لبخندِ حکیم انقلاب در مواجهه با شعر های طنز، قلب ها را مسرور و جان ها را نشاط می بخشد.
🔹 روحیه باز معظم له الگویی است برای جامعه دین دار ما، که هرگز نباید نقش زیبای تبسم را از چهره نورانی خویش بزدایند.
#تبسم_شیرین
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله ذکر صلوات ۳۸۳۷۰مرتبه قرائت شد.
🔰همسنگران روزه دار در روز #هشتم_ماه_مبارک قرائت #سوره_نصر به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان⤵️
🌹 شهید اصغر مهرابی
🌹 شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)
🌹 شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم)
🌹 شهدای گمنام فاطمیون (افغانستانی)
🌹 شهدای گمنام زینبیون (پاکستانی)
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت کرده و اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اجرتان_با_امام_حسن_علیه_السلام
#دعای_خیر_شهدا_روزیتان
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
امام صادق علیه السلام :
یاران امام زمان کسانی هستند که دل های آن ها همچون پاره آهن سخت و محکم است و تردیدی در ایمان الهی آن ها ایجاد نمی گردد.دلشان قوی تر از سنگ است و اگر به کوه حمله ور گردند ؛ آن را از جای برکنند.
بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰
#سلام_امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان_علیه_السلام
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
ترتیل سریع جزء 8.mp3
9.36M
#ترتیل_سریع
جزء 8️⃣
قاری : حجت الاسلام #محمد_کویتی
#ماه_مبارک_رمضان
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
نظام تقديم 86.mp3
7.63M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه سیزدهم
❤️ادامه داستان آقای مهندس صدها صحنه رو همزمان دیده
😱چهل صفحه آخر که نباید بخونیم
👹🐉میز قمار مهمانان خانم و آقا همراه با ارواح پست مسلمان و شیاطین و کارهاشون ، تشویق هاشون و حمله هاشون!
🌘☄جهنم از همین زمین شروع میشه ! زمین ابتدای جهنمه
هیچ صحنه و هیچ جایی در زمین نیست که از شر شیاطین در امان باشه! حتی تربت کربلا که آثارش رو کم می کنن. حجرالاسود ملکه ای است به صورت سنگ نه خود سنگ بلکه موجود زنده است
💥🌪کار خوب از هفت آسمان می ره بالا، در هر آسمون عده ای از شیاطین بهش ور می رن
😰🤯😥شیطان برای هرکسی با توجه به شخصیتش وارد میشه،کلی آیه و روایت بلده با 124000 پیغمبر همراه بوده
حتی موقع غسل دادن پیغمبر سراغ علی ع رفت برای امام حسین ع همین طور و امام سجاد و.....!!!
😡🥵هر وقت جوونی توبه می کنه صدای نعره شیطان بلند میشه
🤝هنگام انفاق اگه ابلیسک ها نتونن جلوگیری کنن می رن رئیس و بزرگترشون رو می یارن!
😂داستان طنز مادر شیطونک ها
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🔴بعد از اومدن کرونا این نوع ازدواج در آمریکا واروپا بشدت رایج شده! عکس همه فامیل رو چاپ میکنند میزارن روی صندلیهای کلیسا، خودشون لباس میپوشن عکس آتلیهای میگیرن و در کم خرج ترین حالت ممکن بساط عروسی رو جمع میکنند میره :)
کسیام ایراد نمیگیره پذیراییشونی فلان بود تالارشون بهمان
*حواس پرت*
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ
خدایا در این روز نصیبم فرما ترحّم به یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و مصاحبت نیکان، به حق انعامت ای پناه آرزومندان
#ماه_مبارک_رمضان
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله ذکر صلوات ۳۸۳۷۰مرتبه قرائت شد. 🔰همسنگران روزه دار در روز
🌺 هر کس این سوره را در نمازهای واجب یا مستحب بخواند، خداوند او را بر همه دشمنانش یاری می کند و امور مهم او را کفایت می کند.
📚 فقه الرضا(ع)، ص۳۴۲
🌻 الحمدالله تا الان ۲۰۸۸مرتبه سوره نصر اعلام شده است. طرح تا اذان صبح ادامه دارد.
#اجرتان_با_امام_حسن_علیه_السلام
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
گاهی با عینک هم نمی بینند!
نه، درست این است که نمی خواهند ببینند.
از سویی تمامی ابزار و امکانات انحراف را ایجاد می کنند، جوان که چه عرض کنم، نوجوان و کودک را هم هوایی می کنند، از سویی ازدواج زیر ۱۸ سال را کودک همسری می دانند!!!
نوجوان معصومی که تشنه شده و آب الوده در اختیاردارد، چه کند؟
بنوشد و ...
ننوشد و ...
🔶عکسنوشته های جذابی که به وفور در پیام رسان های خارجی در اختیار کودک و نوجوان و جوان قرار می گیرند، چه مطالبی را آموزش می دهند؟
حیا و حجاب ؟
عفت و وقار؟
وفاداری؟
و ...
#مطالبه_از_معصومه_ابتکار
#مطالبه_از_آذری_جهرمی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
دوستانم یک بچه داشتند و پشیمان بودند، توصیه کردند حتما دومی و سومی را هم بیاور!
گفتند: بچه ی یکی یکدانه، لوس و تی تیش مامانی می شود و یکسره باید سرویس بدهی. ولی بچه ای که خواهر و برادر دارد، همبازی دارد، با هم شیطونی می کنند و بزرگ می شوند.
واقعا هم همینطور است.
🌸 حالا دو تا گل دارم 🌸
#جهاد_فرزندآوری
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مطالبه مهم رهبر انقلاب...
فضای مجازی خیل مهمه
متاسفانه در این زمینه کوتاهی شده.
کاری که باید انجام بگیره، انجام نگرفته، این نمی شود...
🔰اساتید و فضلای حوزه های علمیه کشور به چه چیزی معترض هستند؟
🔰آیا آذری جهرمی و فیروزآبادی دستگیر خواهند شد؟
❓آیا قوه قضائیه انقلابی عمل خواهد کرد؟
#آذری_جهرمی
#فیروز_آبادی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB