🍃🌹زندگینامه شهید احمد فتحی🌹🍃
🍃🌹شهید احمد فتحی در سیزدهم خرداد هزاروسیصدوچهل در شهرکرمان متولد شد. پدرش فردی عالم، متقی و عارف به مسائل دینی و مادرش از خانواده ای محترم و با تقوا بود؛ محیط خانه جوی روحانی و معنوی داشت و سادگی وضع زندگی در ساختن شخصیت احمد بسيار موثر بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را با نمرات عالی گذراند و با دوستانش مهربان و صمیمی بود.
🍃🌹 احمد فردی با ایمان، پرهیزکار و فعال بود و در آن دوران به کلی با فرهنگ رایج در جامعه بیگانه بود و اندیشه های آمریکایی کوچکترین تاثیری بر او نگذاشته بود. احمد سال چهارم دبیرستان بود که در تظاهرات و فعالیتهای ضد رژیم شاهنشاهی فعالانه شرکت می کرد، حتی چندین مرتبه توسط ایادی مزدور کتک خورد و زخمی شده بود.
🍃🌹 بعداز پیروزی انقلاب در کنار فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به ادامه تحصیل پرداخت و دیپلم گرفت و همان سال با رتبه بالا در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شد و با پشتکار و تلاش زیاد شروع به تحصیل کرد. بعد از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و علی رغم پیشنهاد برادران سپاه که از او می خواستند در واحد فرهنگی و روابط عمومی فعالیت کند، به واحد اطلاعات عملیات رفت و اصرار زیادی کرد تا او را به جبهه اعزام کنند.
🍃🌹 حتی دراین مورد تهدید کرد که اگر مرا به جبهه اعزام نکنید از سپاه بیرون می روم. بالاخره با سعی فراوان توانست با یکی از واحدهای سپاه به مهاباد برود و در آنجا مستقر شد. در نامه ای به برادرش نوشت که فکر نکنید که محیط جنگی و هیجانات خاص این گونه محیط ها ما را به ماندن تشویق کرده یا این که در اثر زندگی سپاهی اين گونه شده ام نه. در این جا به علت کمبود نفرات احتیاج شدیدی احساس می شود و از طرفی در کرمان نیازی به وجود من نیست و من دراینجا بهتر می توانم خدمت کنم.
🍃🌹 ان شاءالله كه قطره هاي خونم که در راه اسلام ریخته شود وسيله اي باشد تا گناهان بي شماري كه انجام داده ام آمرزيده شود.احمد نمونه زهد و تقوی و الگوی اخلاق اسلامی بود. او یکی از پایگاههای مستقر در مهاباد را که در تیررس ضد انقلابیون دموکرات بلا استفاده مانده بود را احیا کرد. خودش کیسه های شن را یکی یکی به پشت کشید و در اطراف پایگاه سنگر ایجاد کرد. احمد در بیست وچهارم فروردین سال شصت در یک درگیری در روستای دارلک مهاباد براثر اصابت گلوله ای از سوی عوامل ضد انقلاب دعوت حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نائل آمد. بعد از شهادتش آن پایگاه را به یاد او نامگذاری کردند.🌹🍃
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
☘ الحمدالله تا الان #۴۳۶۱۳_مرتبه صلوات اعلام شده است. 🌺مهلت قرائت تا پایان ماه شعبان 🌻دعای خیر اما
☘ الحمدالله ۶۰هزار صلوات اعلام شده است.
🌻دعای خیر امام زمان عج روزیتان
#اللهمعجللولیڪالفرج
#طرح_تمام_شد
#حلال_بفرمایید
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
درنظام جمهوری اسلامی ایران3هزارصندلی باپست مهم در3قوه وجودداردکه مسئولان برروی آنهانشسته اندبرای استقراراین نظام و ماندنش حدود219هزارشهیدداده آیم.یعنی برای هرصندلی73شهیدوبه تعبیری دیگربرای هرصندلی یک کربلابرپاشده است.خوش بحال مدیرانی که شرمنده شهدانیستند #ما_منتظر_انتخاباتیم
#انتخابات
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
آنها که از پل صراط می گذرند ،
قبلا از خیلی چیزها گذشته اند؛
باید بگذری تا بگذری ... !
"شهید حمید سیاهکالی مرادی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
نشر با ذکر #صلوات🌹
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
پایان شعبان رسیده مرا پاك ڪن حسین ؛
این دل براےِ ماھ خدا رو به راھ نیست :)
السلامعلیکیااباعبدﷲالحسین🌙
#ماه_رمضان
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔰همسنگران روزه دار در روز #اول ماه مبارک قرائت #سوره_کوثر به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان
🔹دفع بلایا
🔸رفع مشکلات
🔹شفای بیماران و عاقبت بخیریمان
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت نمایید اعلام بفرمایید
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اللهمعجللولیڪالفرج
#باید_همگانی_دست_به_دعا_شویم
@AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
💚سلام امام زمانم💚
هر صبح،
به شوق عهد دوباره با شما
چشمم را باز میکنم🌿
#عهدمیکنمباشما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل
چشم به راهتان باشم...🧡
✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
ختم صلوات امروز به نیت
#شهید_مجید_خجسته
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃 شهید خجسته ۱۳ مهر ۱۳۵۸ در خانواده ای مذهبی در شیراز متولد شد.فررند دوم خانواده و تک پسر بود و از دوران کودکی رسم مردانگی را آموخت. پدرش ارتشی و در زمان جنگ در جبهه های حق علیه باطل حضور داشت و مجید در دوران نوجوانی مسولیت خانواده و خواهرانش را بر عهده داشت.خیلی مذهبی بود به قدری که از هشت سالگی شروع به نماز خواندن کرد.بوی شهادت را از همان کودکی استشمام کرده بود ، زمانی که در بوسنی جنگ بود و مسلمانان را سلاخی می کردند به مادرش گفته بود میخواهم به آنجا بروم و بجنگم. ورزشکار بود و در دوران جوانی در تیم برق شیراز بازی می کرد و همه را به ورزش دعوت می کرد.مجنون امام حسین علیه السلام بود بقدری که محرم همیشه در دسته های عزاداری بوده و روز عاشورا همیشه نذری می داد، هیچ وقت ندانستیم نذرش چه بود.
🌹🍃 فروردین ۸۶ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پسری بنام آرمیا بود. پدرش خیلی اصرار کرد با توجه به رابطه ای که در ارتش داشت او را به استخدام ارتش در بیارد ولی قبول نکرد .بالاخره به استخدام ناجا در آمد و پس از مدتی خدمت در شیراز به سیستان و بلوچستان شهرستان نیکشهر منتقل و در آنجا به عنوان رئیس پلیس مواد مخدر مشغول خدمت شد.
🌹🍃 سربازانش می گویند: هر زمانی که به ماموریت میرفتیم خودش جلو می رفت و به بقیه پشت سرش حرکت می کردند و به سربازها می گفت شما مادرانتان چشم انتظار هستند.همیشه در مورد شهادت حرف میزد و میگفت که شهید میشم مجید انسان بزرگواری بود آنقدر بزرگوار بود که لیاقتش جز شهادت نبود. بسیار با گذشت و بخشنده و یک بنده ی واقعی و مخلص بود. مال دنیا برای او ارزشی نداشت. توکل واقعی به خدا داشت و چنان رابطه ی عجیبی با خدا برقرار کرده بود که هنوز هم تاثیر این رابطه در زندگی ما احساس می شود. محبت مجید به من و فرزندم مثل محبت مادر به فرزند، خالصانه و عمیق بود. مجید از یک خانواده ی متوسط بود پدرش کارمند نیروی هوایی و مادرش خانه دار بود چهار خواهر داشت که یکی از آنها در چهارده سالگی به دلیل بیماری فوت کرده بود و برادری که یکسال و نیم بیشتر عمر نکرده بود. در رشته های ورزشی مانند شنا، تکواندو، فوتبال و فوتسال فعالیت کرده بود در رشته¬ی برق دانشگاه سیرجان فوق دیپلم گرفت و خدمت سربازی را در نیرو هوایی شیراز طی کرد بعد از اتمام سربازی مدتی در تراشکاری، قالی شویی و در آخر در فرش فروشی کار کرده بود تا زمانی که در گزینش نیروی انتظامی پذیرفته شده و به سبزپوشان ناجا پیوست.
🌹🍃 راوی؛همسر شهید
مجید راز هایی با خدا داشت که وقتی به من گفت از ارتباط عمیق او با خدا واقعاً تعجب کردم بعد از ازدواج به زاهدان رفتیم و دو سال و نیم در آنجا زندگی کردیم همانجا بچه دار شدیم خدا به ما پسری داد که نام او را «ارمیا» گذاشتیم. «ارمیا» تقریباً یکساله بود که به شهر مقدس قم رفتیم آنجا حقوقمان خیلی کم شده بود اما به برکت حضرت معصومه (س) هرگز سختی نکشیدیم بعد از آن به اجبار به خاطر طرح بومی سازی ما را به شیراز فرستادند سه ماه بعد مجید دوباره درخواست انتقال کرد و بعد از هفت ماه دوباره به سیستان و بلوچستان منتقل شدیم انگار ابتدا و انتهای زندگیمان آنجا بود. این بار به نیک شهر رفتیم زندگی آنجا واقعاً سخت بود همان موقع بود که مجید درجه¬ی ستوان یکمی را دریافت کرد و بخاطر تلاش های بسیار خوبش، سمت ریاست مبارزه با مواد مخدر را به او دادند بعد از یکسال و نیم از نیروی انتظامی یک واحد آپارتمان در فولادشهر اصفهان خریداری کردیم و من و «ارمیا» به آنجا رفتیم با انتقالی مجید برای اصفهان موافقت شده بود و قرار بود شش ماه بعد مجید هم به فولاد شهر بیاید عید سال 1392 مجید به من گفت: «من اگر تو و ارمیا را نداشتم شش سال پیش شهید شده بودم» تعطیلات عید را کنارمان بود جمعه 23 فروردین از پیش ما رفت و 2 روز بعد یعنی 25 فروردین دست های کثیف موجودی شرور که فرسنگ¬ها با انسانیت فاصله داشت مجید و همکارش را به شهادت رساند.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
آگاهانه انتخاب كنید و نگذارید هوسهای شیطانی در شما راه پیدا كند.
شهید رضا جوادی
#ما_منتظر_انتخاباتیم
#انتخابات
#شبتون_شهدایی
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
☘الحمدالله سوره کوثر ❣۱۷۱۴ مرتبه❣ قرائت شد.
🔰همسنگران روزه دار در روز #دوم ماه مبارک قرائت #سوره_توحید به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان
🔹دفع بلایا
🔸رفع مشکلات
🔹شفای بیماران و عاقبت بخیریمان
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت نمایید اعلام بفرمایید
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اللهمعجللولیڪالفرج
#باید_همگانی_دست_به_دعا_شویم
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔
چرا که بی تو👤 ندارم
#مجال گفت و شنید
بهای #وصل تو💞
گر #جان بود خریدارم
که جنس خوب
#مُبصّر به هر چه دید خرید✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI