🌷عکسنوشته شهدا 🌷
•﷽• برای آنکه میانِ پرچمِ سهرنگ بپیچنت باید از دِل بُگذری؛ از تمامِ مَن مَن ها...🍃 الحمدالله تا
•﷽•
🍃و یک جهان مجذوب جهان چشمهایت شد...
الحمدالله تا الان در دور چهارم ختم سوره انعام هستیم. در صورت سهیم شدن اطلاع دهید
@shahid_ahmadali_nayeri
#حاج_قاسم
#جان_فدا
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃🌺🍂🍃
┗╯\╲
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣#سلام_امام_زمانم❣
تو را باید شاعرانه♥️ نگریست
چشم های #تو را باید سرود
ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍
سلام؛ #آقای_زیباییها✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
ختم صلوات امروز به نیت
#شهید_حسن_فتاحی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃حسن فاتحی (معروف به حسن سرطلا یا همان حسن آمریکایی) متولد بیستم شهریور ماه ۱۳۴۸ و از بچه های گردان غواصی حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) اصفهان بود. حسن فرزند پنجم خانواده بود که در نجف اشرف به دنیا آمد؛ وقتی او دو ساله بود، در سال ۱۳۵۰ خانواده او را عراق بیرون کردند. محل موقت زندگی همه اخراجیهای عراق در جیرفت بود که در چادر زندگی می کردند. مادرش می گوید به قدری جمعیت زیاد بود که یک بار حسن را گم کردم و بعد از ساعتی در پشت بلندگو اعلام کردند که «بچهای با موهای طلایی پیدا شده، خانواده اش بیایند و او را تحویل بگیرند.
🌹🍃چند سالی از جنگ میگذشت که او با لشکر ۱۴ امام حسین (ع) راهی جبهه شد و به مدت یک سال در جبهه و گردان غواصی حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) حضور داشت، البته در آن مدت هیچ کس نمی دانست که حسن آقای قصه ما دوره آموزش غواصی و ورزش رزمی گذرانده است. حتی گزارشگران رادیو در جبهه با او مصاحبه کرده بودند که خیلی با اقتدار هدفش را از جبهه رفتن و دفاع از اسلام بیان کرده بود.
🌹🍃حسن آقا به ظاهر خود خیلی توجه داشت؛ خوش تیپ و خوش لباس بود؛ در حدی که برای مرتب ماندن موهایش در جبهه، «تافت مو» هم برده بود. چون موهای حسن آقا طلایی بود، در جبهه به او میگفتند «حسن طلا». همین ظاهرش او را شاخص کرده بود و خیلیها که او را میشناختند به او لقب حسن آمریکایی داده بودند, چون بسیار از لحاظ رنگ مو و ترکیب صورت شبیه آمریکاییها بود. حسن فاتحی در ۱۴ دی ۱۳۶۵ و در جریان عملیات «کربلای ۴» منطقه ام الرصاص به شهادت رسید و دوستان و همرزمانش به دلیل حجم آتش سنگین ارتش بعث حتی نتوانستند به پیکر حسن نزدیک شوند و آن را به عقب بازگردانند.
🌹🍃مادر شهید حسن فاتحی می گوید که هر لحظه از عمرم را منتظر آمدن حسن بودم؛ گاهی فکر میکردم که او اسیر شده است؛ گاهی میگفتم شاید مجروح شده و او را بیمارستان شهرهای دیگر بردهاند؛ شاید این بچه گم شده است و به خاک عراق رفته و نتوانسته به ایران برگردد؛ سالها از حسن خبری نداشتیم؛ وقتی که اسرا در سال ۶۹ به کشور بازگشتند، سراغ آنها رفتم تا خبری از حسن بگیرم؛ بچههای لشکر ۱۴ او را میشناختند، اما خبری از او نداشتند؛ هر کدام از عزیزان حرفی میزدند.
🌹🍃مادر حسن همچنین می گوید که بعد از اینکه خبر دادند او جاویدنشان است، مزار خالی در گلستان شهدای اصفهان دادند؛ وقتی دلم میگرفت سر مزارش میرفتم؛ پدر شهید هم بعد از ۱۲ سال بیخبری از حسن آقا به رحمت خدا رفت و بالاخره چهل روز بعد از فوت همسرم، استخوانهای پسرم را آوردند؛ وقتی برای شناسایی رفتیم، استخوانهایش تیره رنگ شده بود؛ پلاکش همراهش بود؛ حتی موهای طلایی حسن روی لباسهایش بود.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#یا_صاحب_الزمان_عج
شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد..
عطـر تو به گلهــا هیجان خواهد داد..
فـــردا کـه بـه آفـاق بپیـچــد نـــورت
تکبیــــر تو کعبــه را تکان خواهد داد..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
ختم صلوات امروز به نیت
#شهید_مصطفی_عارفی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃شهید مصطفی عارفی فرزند عبدالعلی در ۱۵ دی ماه سال ۵۹ در شهرستان تربت جام چشم به جهان گشود.
🌹🍃وی تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در هنگ مرزی تایباد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمود.
🌹🍃ایشان در یکم اسفندماه سال ۸۱ با یکی از دختران سرزمین اجدادی خود (سیستان) در شهر ادیمی ازدواج نمود که حاصلش ۲ فرزند پسر به نام طاها و امیرعلی است که از شهید بزرگوار به یادگار مانده است.
🌹🍃شهید مصطفی عارفی در بیان پدرش که خود بازنشسته استانداری استان خراسان رضوی هستند، تنها فرزند پسر خانواده بودند که از زمانی که خود را شناختند سعی داشتند در عین رعایت احترام والدینش استقلال رای داشته باشند.
🌹🍃نکته اخلاقی شهید این بود که در رفتار و کردار به رغم دیدگاه مذهبی خود به دیدگاه دیگران کاری نداشت و معتقد بود برای فرار از انتقادات نباید همرنگ هر جماعتی شد و قطعا راه درست را باید انتخاب کرد.
🌹🍃شهید همواره در راهپیمایی اربعین شرکت می کرد و در سال ۹۰ جهت کمک به بازسازی حرمین معصومین(ع) به سامرا عزیمت نمود و جهت کمک به نیروهای حشدالشعبی ۴ بار به عراق سفر کرد و در این مدت از دست نمایندگان حضرت آیت الله سیستانی مفتخر به نشان افتخار گردید.
🌹🍃شهید مصطفی عارفی در پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه تدمر سوریه در دفاع از حریم حرم به فیض شهادت نایل شد و پیکر مطهرش در قطعه شهدای مدافع حرم بهشت رضا(علیه السلام) در مشهد مقدس آرام گرفت
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🥀 حضرت امالبنین سلام الله علیها، دائماً بر امام حسین سلام الله علیه ندبه میکرد و اشک میریخت تا جایی که نابینا شد!!!
مروان (حاکم سنگدل مدینه) شبانه و به طور ناشناس میآمد و پشت در خانه امالبنین میایستاد و به گریه و ناله او گوش میداد [و اشک میریخت].
📚 الصحيح من مقتل سيدالشهداء علیه السلام، ج2، ص750 (به نقل از الأمالي للشجري ج 1 ص175)
👈 به چشمهایمان بیاموزیم که برای فراق و غربت ولیّ خدا اشک بریزد.
💠 به نیت تعجیل در فرج امام زمان(عج) به مادر علمدار متوسل میشویم. سهم هر بزرگوار ۱۰۰ مرتبه صلوات. در صورت سهیم شدن اطلاع دهید
@shahid_ahmadali_nayeri
#اسوه_های_انتظار
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#اللهمعجللولیکالفرج
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
بوی نرگس میدهد هرصبح انگاری که یار
هر سحر از کوچهی دلتنگیام رد میشود
هرکه میخواند "فرج" را تا سرآید انتظار
شامل الطاف بیپایان ایزد میشود.
#اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرجْ🌸🍃
🍃🌹🍃
ختم صلوات امروز به نیت
#شهید_میر_حمزه_نجفی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃 شهید میرحمزه نجفی فرزند میرکمال در تاریخ پنجم فروردین ماه سال 1336 در روستای شهید آباد از توابع شهرستان بهشهر بدنیا آمد. وی پس از گذراندن دوره ابتدائی وارد دبیرستان گردید. بعد از آن با شرکت در آزمون ورودی دانشگاه وارد دانشگاه تهران گردید. در رشته تکنولوژی مشغول به تحصیل گردید. وی یکی از مبارزین انقلاب بود و در تهیه و توزیع اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) فعالیتهای چشمگیری داشت.
🌹🍃وی دارای اخلاق حسنه در محل بود و نسبت به شناخت و آگاهی مردم تلاش های وافری می نمود. در روستای گز از توابع بندرگز، جهت شركت در سومين روز گرامی داشت شهيد غلامرضا اسدی عرب در روستای گز در تاریخ 16 دی ماه 1357 كه پس از خاتمه مجلس هنگام خروج از مسجد ناگهان مورد حمله ماموران رژيم قرار گرفت و با ضربه گلوله به شهادت رسيد.
🌹🍃 این شهید بزرگوار در بخشی از وصیت نامه خود می نویسد؛ ای امت حزب ا... هرگز از اسلام، قرآن، امام و انقلاب دست نکشید.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣ #سلام_امام_زمانم❣
همیشه
تو را👤 کنارخود کم داریم
#چشمان تر از بارش شبنم داریم
#برگرد بیا که تا نفس تازه کنیم
هر روز به تو♥️ نیاز مبرم داریم
#اللهم_عجل_لولیک_الفـرج 🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
ختم صلوات امروز به نیت
#شهید_محسن_پایمرد
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🍃🌹نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان بودند داشتند جیره های غذایی می بردند برای پاسگاه های بعدی.هنگام برگشت اشرار برایشان کمین می کنند.در ان زمان دیگر نمی توانستند دور بزنند و اشرار شروع به تیراندازی می کنند.اولین تیر به راننده می خورد و هنگامی شهید پایمرد بلند می شوند تا اسلحه را بردارند دومین تیر به شهید پایمرد برخورد می کند و چندتا تیرهم شلیک می کند و چون گلوله دو زمانه بوده در سینه این بزرگوار منفجر می شود و به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.