ختم صلوات امروز به نیت :
#شهید_حمید_رضا_مدنی_قمصری
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃 شهید مهندس حمیدرضا مدنی قمصری در سال 1342 دیده به جهان گشود. مادرش قبل از تولد وی کلیه مسائل دینی را رعایت می نمود. حتی بعد از تولد حمید بدون وضو او را شیر نمی داد و ازهمان نوزادی او را همراه خود به جلسات مذهبی می برد تا اینکه حمید بزرگتر شد و از آن پس نیز با پدرش به مسجد و هیئت می رفت و علاقه فراوانی به نماز و روزه و احکام دینی داشت.
🌹🍃 بعد از اتمام دوره دبستان به مدرسه راهنمایی موسوی، که در آن زمان شهید شاه آبادی مسئول آن بود، رفت و از آن پس، تحصیلات متوسطه را در هنرستان فنی شهدا ادامه داد.سال آخر درسش با حمله نظامی عراق به ایران مقارن بود که با توجه به فرمایش امام امت، که در شرکت در جبهه ها را تکلیف الهی می دانستند، به سوی جبهه شتافت و بعد از بازگشت از جبهه امتحانات عقب افتاده را جبران نمود. خلق و خوی او باعث شده بود که تمام دوستان و شاگردانش علاقه شدیدی به او پیدا کنند. رفتارش حتی با کودکان و فرزندانش بسیار خوب بود.
🌹🍃 در سال 62 در سن 19 سالگی ازدواج کرد و اولین فرزندشان درسال 63 به دنیا آمد. در این سالها نیز حمید جبهه را فراموش نمی کرد و اکثرا در جبهه حضور داشت تا اینکه در سال 63 در منطقه طلائیه بوسیله گازهای شیمیایی مصدوم شد که از آن سال با توجه به عوارضی که این مسئله بروی داشت و تحت درمان بود باز هم جبهه را فراموش نمی کرد و دفاع از اسلام را وظیفه شرعی خود می دانست.
با توجه به اینکه حمید دانشجوی رشته برق بود در کنار درس به جبهه می رفت تا در آینده یکی از کسانی باشد که به سازندگی کشورش بپردازد ولی نتوانست به این آرزوی خود تحقق ببخشید زیرا از سال 68 عوارض شیمیایی در بدنش بصورتی شدید ظاهر شد و او را راهی بیمارستان ساخت.
🌹🍃 در طول زندگی پرفراز و نشیب حمید در جبهه و دانشگاه و حتی در طول مدت بیماری باید از همرزم به حق او کسی که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام داد و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمد.
در آخرین لحظات عمرش که ساعت 12 شب جمعه 24 /71/7 با تزریق مسکن به علت درد شدید به خواب رفته بود ناگهان بیدار شده و می گوید اینجا کجاست و من کجا هستم؟ همسرش می گوید در بیمارستان لبخندی می زند و گویی اینجا نبوده. می گوید نه اینجا بیمارستان نیست و از همسرش میخواهد تا چراغها را خاموش کند و لحظاتی به استراحت بپردازد. لحظه ایکه چراغ خاموش می شود، چراغ عمر حمید نیز به خاموشی می گراید و حمید این اسوه تقوا و ایثار به آن چه که سالها در آرزویش بود می رسد و به شهادت می رسد.
🌹🍃“مسلمان شدن پزشک حمید”
همسرم در لندن که بود هر روز می بایست به او خون تزریق می کردند و هر بار به دکترش می گفت که؛ خون غیر مسلمان به من تزریق نکنید و آنقدر ایمانش قوی و اعتقاداتش بالا بود که هربار که می خواستند خون یک غیر مسلمان را به او تزریق کنند بدنش قبول نمی کرد و این مسئله پزشکان را به حیرت آورده بود. به طوری که دکتر “کلیز” پزشک حمید- زمانی بعد از چند بار آزمایش متوجه این مسئله شد، رفت و یک سیاه پوست مسلمان را آورد و خون او را به بدن حمید تزریق کرد و عجبا که بدنش خون او را قبول کرد.
همانجا دکتر کلیز به حمید گفته بود: این سومین معجزه ای بود که من از ایرانیان در این بیمارستان دیده ام و همان جا مسلمان شد و تا زمانی که حمید زنده بود، دکتر کلیز با او در ارتباط بود و زمانی هم که شهید شد پیام تسلیت برای ما فرستاد.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🍃ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ
💚اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج💚
#نماز_اول_وقت_یادمان_نرود
❤پویش چله قرائت نادعلے و دعاے هفتم صحیفه سجادیه
#سی_وچهارمین_روز_ختم_مصادف_با_چهارم_ربیع_الثانی🌾🍃
جمعه (۱۳۹۹/۰۸/۳۰)
🌱 حاج محمد اسماعيل دولابي(ره) :
☘ هر جا که غصّهدار شدی ، #استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شدهای ؛ اذیتت کردهاند؟ گناهی کردهای؟ بعضی وجود خودشان را گناه میدانند.
🌷 محزون که شدی ، #استغفار کن
📘 مصباح الهدي ص٢٦٧
[الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوعَجّلفَرَجَهم]
التماس دعاے فرج🌱
التماسدعاۍشهادت🌱
⏬قابل جستجو⏬
#دعای_نادعلے
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
🌹سری به نیزه بلند است،در برادر زینب
🌹خدا کند که نباشد،سر برادر زینب
🌻🍃 ولادت: ۱۳۲۹
🕊🍃 شهادت: ۹۴/۷/۱۶
🌺🍃از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم!
✳️میخواهیم این توفیق رو از دست ندهیم و به نیابت از سردار #سر_بریده شهید همدانی، نماز قضای یه شبانه روز را بخوانیم... هر که میخواهد از این توفیق جا نماند بسم الله👇
@shahid_ahmadali_nayeri
💟مهلت قرائت تا پایان ماه ربیع الثانی
#سردار_خیلی_التماس_دعا😭
#این_توفیق_رو_از_دست_نده
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
داستان ما مثلِ ...
یک شیشه غبار گرفته ست ...
باید پاک شه
اما.....
اگه فقط شیشه پاک کن بزنیم و دستمال نکشیم
قطرات شیشه پاک کن خشک میشه و تبدیل به لکه روی شیشه میشه 🙃
غبار روی شیشه گناهای ماست ...
شیشه پاک کن ،علم وآگاهی به اون گناهاست
و دستمال کشیدن نقش عمل به ترک گناه رو بازی میکنه😊
اگه ما علم وآگاهی نسبت به گناهمون داشته باشیم
و سمت عمل برای ترک کردنش نریم
کم کم درونمون قساوت قلب به وجود میاد🙃
قساوت قلب همون لکه ها هستن ....
رفع لکه از روی شیشه وجود طبعاً سخت تر از رفع غبارِ🙃☺️
✍ عبد_۲۱۳
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌷 همسرشون میگفتند:
🔸 بعضـی از روزهــاۍ جمعه تلفــن
همراهش خاموش بود وقتی دلیلش
رو میپرسیدم میگفت:
🔸ارتبــاطم رو با دنیــا ڪمتر میڪنم تا
امروز ڪه متعلق به امامزمانم
هست بیشتر با امام زمان باشم...
بیشتر به یاد امام زمان باشم...
#شهیدحججی
محبت_مهدوی
#امام_زمان
اللهم عجل لولیک الفرج
نشر با ذکر #صلوات🌹
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
طبق عادت همیشگیش گوشیشو برداشت و رمزو نزده وارد اینستا شد ...
چشماش برق زد
تو پوست خودش نمیگنجید
عکسی ک دیروز کنار مزار شهدا گرفته بود و با هشتک #شهدا_شرمنده_ایم پست کرده بود قریب ب 3هزار تا لایک خورده بود
سریع رفت تاریخو نگاه کرد ک ببینه توی روز های آینده چ مناسبتی در پیشه تا از الان پستشو آماده کنه
سرش شلوغ شده بود ،از گذاشتن پست ها گرفته تا جواب دادن ب کامنت هایی ک قربون صدقش میرفتن و این لاب لا التماس دعا هایی ک رد و بدل می شد
فرشته اومد دم گوشش گفت :اذانه ...
گفت:الان میام ،جواب اینم بدم اومدم ......
.
.
کاش ... چشممون برای لبخند آقا برق بزنه💔
کاش ...توی هر روز تاریخ مینوشتن ک چ واقعه عظیمی توی راهه تا آدم پُست هاشو برای اون روز آماده کنه 😔
کاش ... کامنتای شیطان ما رو از نماز اول وقت نندازه ،،اونقدر برای ی کار خوب قربون صدقه میره ک مست از #من_چه_آدم_خوبیم میشیم
غافل از اینکه ترازوی خوب و بد داستانش اینجا نیست
داستانش وقتیه ک با دوست داشتنی هات محشور شدی
حواست باشه رفیق ...
✍ عبد_۲۱۳
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی