طبق عادت همیشگیش گوشیشو برداشت و رمزو نزده وارد اینستا شد ...
چشماش برق زد
تو پوست خودش نمیگنجید
عکسی ک دیروز کنار مزار شهدا گرفته بود و با هشتک #شهدا_شرمنده_ایم پست کرده بود قریب ب 3هزار تا لایک خورده بود
سریع رفت تاریخو نگاه کرد ک ببینه توی روز های آینده چ مناسبتی در پیشه تا از الان پستشو آماده کنه
سرش شلوغ شده بود ،از گذاشتن پست ها گرفته تا جواب دادن ب کامنت هایی ک قربون صدقش میرفتن و این لاب لا التماس دعا هایی ک رد و بدل می شد
فرشته اومد دم گوشش گفت :اذانه ...
گفت:الان میام ،جواب اینم بدم اومدم ......
.
.
کاش ... چشممون برای لبخند آقا برق بزنه💔
کاش ...توی هر روز تاریخ مینوشتن ک چ واقعه عظیمی توی راهه تا آدم پُست هاشو برای اون روز آماده کنه 😔
کاش ... کامنتای شیطان ما رو از نماز اول وقت نندازه ،،اونقدر برای ی کار خوب قربون صدقه میره ک مست از #من_چه_آدم_خوبیم میشیم
غافل از اینکه ترازوی خوب و بد داستانش اینجا نیست
داستانش وقتیه ک با دوست داشتنی هات محشور شدی
حواست باشه رفیق ...
✍ عبد_۲۱۳
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی