#دولت_جوان_انقلابی
بنده هم حقیقتاً شهادت میدهم که مردم نجف آباد امتیازی بر بسیاری از مناطق کشور دارند؛ در صداقتشان، در وفاداریشان، در سابقهشان نسبت به انقلاب.
آن وقتی که مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی در غربت بود، نجفآباد محل شکوفایی تفکرات این مبارزات بود.
#اصفهان_حماسه_ساز
@ayare_mahalle
هدایت شده از Hejazy
🇮🇷🌸
🍀
💢 #عکس_نوشت
✅ موضوع: انتخاب خوب
🍃🌻🍃
❣رهبر معظم انقلاب: برای انتخابِ خوب باید فكر كرد، باید معیارها را شناخت ... اجمالاً معیار اصلی این است كه كسانی سر كار بیایند كه همتشان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدفهای انقلاب باشد.
۱۳۹۲/۰۲/۲۵
#ثامن
#ایران_قوی
هدایت شده از کانال #داستان و #طنز حال خوش
🍀خاطره ای از همسر شهید نواب صفوی
🔹در یکی از روزهای ماه رمضان بعداز افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیز امشب برای سحر و افطار فردا نداریم. حتی نان خشک.
️فقط لبخندی زد.
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم.
وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم.
باز آقا لبخندی زد.
بعد نماز صبح گفتم.
بعد از نماز ظهر هم گفتم.
تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا
اذان مغرب را گفتند.
آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟
گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم. نیست.
آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟
خندیدم و گفتم : صد البته که هست.
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم.
پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا.
هنوز لیوان پر نکرده بود.
صدای در آمد.
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در .
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.
آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا.
همه آمدند.
سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند.
من هم گفتم بله آب در لولهها به اندازه کافی هست.
رفتم و آوردم.
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند.
در همین هنگام باز صدای در آمد.
به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست. فراوان.
مرحوم نواب چیزی نگفت.
یوسف رفت در را باز کند.
وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد.
گفتم اینا چیه؟
گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده.
گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛
خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها.
گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد.
آقا یک نگاه به من کرد.
خندید و رفت.
من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
کارشان که تمام شد، رفتند.
آقا به من فرمود،
دو نکته:
اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟
دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟
بعد فرمود : مشکل خیلیها همینه.
نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون.
🔴وقتِ نداشتن، جیغ می زنند.
♦️وقتِ داشتن، بخل و غفلت
🆔 @hal_khosh
#حرف_خودمانی
ِاِرفَع رأسک😔
🌙در این روزها و شبها
با خدایت چگونه نجوا می کنی 🙇♂️🙇♀️
حواست هست میزبانت کیست؟!
من امروز اینگونه می گویم:
🤦♀️🤦♂️خدایا ما اَنصَفناک
ما با تو با انصاف معامله نکردیم.🍃
در برابر رحمت بیکران تو
ما سربه زیریم😔
اما انتظار داریم
مثل
امام حسین علیه السلام
که مظهر اسماء و صفات توست.
به ما بگویی
اِرفع رأسک یا شیخ 💫
سرت را بالا بگیر بندهی من 😔
@ayare_mahalle
4_5863706802398431127.mp3
4.15M
تندخوانی جزء هشتم قرآن کریم
#قــرار_عــاشــقــیــ🍃
@ayare_mahalle