May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات دیده نشده از توبهی جو بایدن😂
روحانی: آمریکا آمده و میخواهد توبه کند و به برجام برگردد!
#توبه_گرگ
#کاسبان_مذاکره
🆔 @ayare_mahalle
♡|به نام آنکه جز او امانی نیست|♡
وقت تنگ است
از نفس خودم
به سویت گریختم
چون بچه بره ای
که گرگ بر او حمله برده است
و پناهی جز دامن پر مهر مادرش ندارد
ای مهربان تر از مادر
مرا در آغوش خود جای ده
که جز آغوش محبت تو
پناه دیگری ندارم
یا رب ❤️🌿
#مناجات_شعبانیه
#ماه_رمضان
🆔 @ayare_mahalle
#حرف_خودمانی
گاهی همه چیز مهیاست
تنها کمی خدا کم داریم
تمام حیرتهای ما از غفلت از اوست
🌬نسیم، دانه از دوش مورچه انداخت؛
🐜مورچه، دانه را دوباره بر دوشش گرفت
و رو به خدا گفت :🐜
🌿گاهی یادم می رود که، هستی؛
کاش بیشتر نسیم بوزد …🌬
روزتان خدایی 💫🍃
#ماه_رمضان
#تلنگرانه
🆔 @ayare_mahalle
🌙 اگر هلال رمضان از اهل زمین رو میگیرد،
اگر هر سال این روزها، در پستوهای آسمان قایم میشود،
همهاش بهخاطر خجالت کشیدن از روی ماه توست.
خجالت میکشد از اینکه مردمِ سر به هوا، ماه آسمان را جستجو میکنند و از ماه روی تو سراغی نمیگیرند!
آرزو میکند کاش قبل از او، روی ماه تو از پس ابر غیبت، سر بلند کند.
این روزها رمضان، دلواپسترین منتظر توست. ✨
#ماه_رمضان #ماه_مهمانی #ماه_خدا
🆔 @ayare_mahalle
[۴/۱۳، ۹:۵۵] طالب علم: عبدالرضا داوری؛
*احمدی نژاد از حمله آمریکا به ایران استقبال می کند / او خودش را «ولیّ خدا» و «یلتسین ایران» میداند / بقایی گفت جمهوری اسلامی تا انتخابات 1400 سقوط می کند*
عبدالرضا داوری در گفتوگو با عصر ایران تاکید میکند که نقش سیاسی و اعتقادی احمدینژاد به زیان جامعۀ ایران است و چون که سالها یکی از "پایههای پروپاگاندای احمدینژاد" بوده، اکنون خودش را موظف میداند که زوایای مخفی تفکر مذهبی و سلوک سیاسی وی را برملا سازد تا "سرنوشت ایران" در دست مراد سابقش قرار نگیرد.
عبدالرضا داوری در سال ۱۳۸۸ در ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد فعالیت میکرد و از اوایل دهۀ ۱۳۹۰ جزو یاران نزدیک احمدینژاد شد ولی در چند ماه اخیر به شدت از احمدینژاد فاصله گرفته و یکی از منتقدان رادیکال او شده است.
_بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛_
*شما مدتی است که در توئیتر مشغول انتقاد از آقای احمدینژاد هستید ولی اخیرا به مواردی اشاره کردهاید که سالها قبل بسیاری افراد به این موارد اشاره کرده بودند. مثلا آنچه که ناسپاسی آقای احمدینژاد قلمداد میشود و یا رویکرد "انحرافی" ایشان به مقولۀ مهدویت و امام زمان. چرا این قدر دیر متوجه این مسائل شدید؟*
- ابتدا باید بگویم که من در توئیتهایم به ماهیت فرقهگون جریان آقای احمدینژاد اشاره کردهام. در این ماهیت فرقهگون، رهبر فرقه دارای یک حریم قدسی میشود. من در سالهای اخیر در جلساتی بودهام که در آن جلسات آقای احمدینژاد در تراز انبیا و اولیاء الهی توصیف میشد و این توصیفات در حضور خود او مطرح میشد. در ذهن ما این نکته فرو رفته بود که هر انتقادی به آقای احمدینژاد همسویی با اسرائیل و صهیونیسم است. چون "شیمون پرز" گفته بود باید کاری کنیم که بودن در کنار احمدینژاد به ننگ تبدیل شود، ما بدون اینکه به فراز و فرود انتقادها دقت کنیم، با منتقدین احمدینژاد مخالفت میکردیم.
ما حتی انتقادها علیه احمدینژاد را نمیخواندیم و راستش فکر میکردیم هر انتقادی که به سمت آقای احمدینژاد روانه میشود، از یک کانون واحد صهیونیستی است و این منتقدین دشمنان امام زمان هستند و آقای احمدینژاد هم نایب خاص امام زمان است.
*به غیر از این ماهیت فرقهای، نقدناپذیری شما و دوستان تان دلیل دیگری هم داشت؟*
- دلیل اصلیاش همین بود. ما به حرفهای خارج از فرقۀ آقای احمدینژاد اصلاً وقعی نمینهادیم. هر متنی را در نقد آقای احمدینژاد، در زمینۀ دشمنی صهیونیستها با ایران و احمدینژاد میدیدیم.
*یعنی وقتی مثلا نقدهای عباس عبدی و سعید حجاریان را میخواندید، آن نقدها را هم در خدمت صهیونیستها میدیدید؟*
- دقیقا. البته باید بگویم که دولت آقای احمدینژاد روندی در حوزۀ اقتصاد سیاسی داشت که این جنبه هم برای من خیلی مهم بود. من تخصصم در حوزۀ اقتصاد سیاسی است و هنوز هم به آن رویکرد اقتصادی آقای احمدینژاد اعتقاد دارم. اصلا من از این منظر ارتباطم با آقای احمدینژاد شروع شد. ولی بعدا این ارتباط وارد حوزههای اعتقادی و غیره شد.
*مطابق نگاه قبلیتان، الان خودتان هم در خدمت صهیونیستها هستید. البته الان چنان نگاهی را دیگر قبول ندارید.*
- بله، صد در صد.
*الان نسبت به نقدهای سایر افراد به احمدینژاد، چه نظری دارید؟*
- هیچ کدام از نقدها را در خدمت صهیونیستها نمیدانم. به نظر من آقای احمدینژاد چهرهای است با سیاستورزی به شدت معوج و پرخطا، که صحنۀ سیاست ایران را به جهت رویکردهای افراطیاش در بعضی محورها، از حالت تعادل خارج میکند. آقای احمدینژاد خودش را در جایگاه ولیّ خدا یا حداقل در جایگاه "نایب خاص" میبیند. ایشان الان خبر از "ظهور صغری" میدهد. تا حالا چنین حرفی را به این صراحت نگفته بود.
*به بحث امام زمان هم میرسیم ولی فعلا بفرمایید دقیقا چه شد که چراغ انتقاد به آقای احمدینژاد در ذهن شما روشن شد؟*
- بالاخره خیلی از انتقادات به صورت درونی شروع شده بود. حتی من دربارۀ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تحلیلم را نوشته بودم و این تحلیل متفاوت از تحلیل آقای احمدینژاد بود. دربارۀ انتخابات ریاست جمهوری خودمان هم نظرم متفاوت از نظر آقای احمدینژاد بود.
در دفتر ولنجک، اتاق من و آقای دکتر عبدالرضا شیخالاسلامی کنار هم بود. در شهریور ۱۳۹۹ یک روز با آقای شیخالاسلامی وزیر رفاه در دولت اول احمدینژاد صحبت کردم و به ایشان گفتم احتمال تایید صلاحیت آقای احمدینژاد تقریبا منتفی است و به دکتر شیخالاسلامی پیشنهاد دادم شما روی کاندیداتوری خودتان تامل کنید. اما آقای شیخالاسلامی به خاطر همین شرایطی که آقای احمدینژاد ایجاد کرده، که کسی نتواند در کنارش در فضای سیاسی موثر باشد، از پیشنهاد من مضطرب شد. منظورم این است که این اختلافات از مدتها قبل شکل گرفته بود و الان که نظرات انتقادیام را علنی کردهام، این اختلاف نظر برای اطرافیان آقا
ی احمدینژاد اصلا عجیب نیست.
*در پاییز یا زمستان ۹۶ شما به این نظر فعلیتان رسیده بودید که احمدینژاد در برابر رهبری و نظام ایستاده است؟*
- از آن جا به تدریج تردیدهای من در منش سیاسی آقای احمدینژاد شروع شد. اتفاقات دیگری هم رخ داد که موثر بودند. مثلا پیام آقای احمدینژاد دربارۀ شهادت سردار سلیمانی. من در جلسات حضور داشتم و میدانستم آقای احمدینژاد با چه ادبیات و عباراتی راجع به حاج قاسم صحبت و قضاوت میکند. وقتی آن پیام توام با تجلیل را از آقای احمدینژاد خواندم، دود از سرم بلند شد! یعنی از دوگانگیای که ایشان در درون و بیرونش دارد، حیرت کردم.
*مگر احمدینژاد در جلسات خصوصی چه میگفت؟ چون منتقد سردار سلیمانی بود، میفرمایید احمدینژاد دوگانگی داشت؟*
- نه، بحث انتقاد مطرح نیست؛ مساله کلمات و ادبیاتی است که استفاده میشد. احمدینژاد طرحی در ذهنش است که بر اساس این طرح جمهوری اسلامی به زودی فرومیپاشد و مانند شوروی سابق، که غرب از یلتسین استفاده کرد، الان هم جهان غرب از ایشان (احمدینژاد) استفاده میکند و یک یلتسین ایرانی در دوران پس از جمهوری اسلامی متولد میشود! این تحلیل آقای احمدینژاد است.
احمدینژاد از اواخر سال ۹۶ به بعد، مرتبا به ما میگفت جمهوری اسلامی سه ماه، حداکثر شش ماه دیگر سقوط میکند. حتی در اواخر سال ۹۹، وقتی که بحث انتخابات مطرح بود و من انتقاد میکردم از کنش آقای احمدینژاد، آقای بقایی به من گفت اصلا ببین جمهوری اسلامی به انتخابات میرسد؟ یعنی تلقیشان این بود که جمهوری اسلامی تا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ سقوط میکند!
آقای احمدینژاد هم اعتقادش این است که جمهوری اسلامی نظام پایداری نیست و سقوط خواهد کرد. این آقایان سه احتمال را برجسته میکردند برای سقوط نظام: احتمال اول فوت رهبری بود و یکی از اخباری که همیشه در محافل خاص آقای احمدینژاد دنبال میشود، وضعیت سلامتی رهبری است.
*دو عامل دیگر را چه میدانستند؟*
- حملۀ آمریکا به ایران را هم عامل فروپاشی میدانستند و به شدت اخبار مربوط به حملۀ احتمالی را دنبال میکردند.
*یعنی از حملۀ آمریکا به ایران استقبال میکردند؟*
- بله.
*احمدینژادی که آمریکاستیز بود، الان طرفدار حملۀ نظامی آمریکا به ایران است؟*
- بله. میگفتند اگر آمریکا حمله کند و زیرساختها را بزند، یعنی آب و برق قطع شوند، این نقطۀ آغاز فروپاشی جمهوری اسلامی خواهد بود.
*عامل سوم را چه میدانستند؟*
- آشوبهای اجتماعی. یکی از اخباری که ما با آقای احمدینژاد به طور روزانه در اتاق ایشان مرور میکردیم، اخبار بورس بود. سقوط بورس که میتوانست نارضایتی اجتماعی ایجاد کند و مردم را به کف خیابان بیاورد، یکی از اخبار مورد علاقۀ آقای احمدینژاد بود.
*یعنی احمدینژاد از فلاکت اقتصادی ایران استقبال میکند؟*
- دقیقا. اینها مرتبا بدهی دولت به بانکها را دنبال میکردند و فلاکت اقتصادی را نه فقط زمینهساز آشوبهای اجتماعی، بلکه وزنهای میدیدند که میتواند اینها را در الاکلنگ قدرت بیاورد بالا.
*برویم سراغ موضوع مهدویت. حرف اصلی آقای احمدینژاد دربارۀ امام زمان چیست؟*
- آقای احمدینژاد در منشور بهار گفته است که رابطۀ امام زمان با همۀ انسانها، رابطهای یکسان است. ایشان از این مدعا میخواهد نتیجه بگیرد که "نیابت عام" وجود ندارد. میدانید که پایۀ تئوری ولایت فقیه این است که روحانیان و فقها "نیابت عام" دارند. حکومت دینی از همین نیابت عام استخراج میشود. احمدینژاد سعی کرد با نیروهایی که با اصل ولایت فقیه تضاد یا زاویه دارند، ارتباط برقرار کند. من خودم در چند مورد از طرف آقای احمدینژاد با عدهای از نیروهای سیاسی صحبت کردم. مثلا با آقای تاجزاده یا اعضای جبهۀ ملی و اعضای نهضت آزادی. من تلاش کردم نظر این افراد را نسبت به رویکرد آقای احمدینژاد جلب کنم. هر چند که موفق نشدم.
*یعنی برنامه احمدینژاد این بود که همۀ منتقدین داخلی را متحد کند؟*
- بله؛ حول محور خودش. آقای احمدینژاد با نفی "نیابت عام" میخواست قرائتی مهدوی و آخرالزمانی از حکومت دینی ارائه و با این قرائت به نظریۀ ولایت فقیه حمله کند.
*این شایعه که احمدینژاد و یاران نزدیکش مدعیاند که رابطهای خاص با امام زمان دارند، صحت دارد؟ مثلا شایع بود که احمدینژاد مرید مشایی است و او را با امام زمان مرتبط میداند.*
- آقای احمدینژاد از یک نظر فرد زیرکی است. من معتقدم احمدینژاد مشایی را برجسته کرد تا مشایی ضربهگیر او باشد. یعنی حواسها متوجه آقای مشایی شود تا خود احمدینژاد آسیب نبیند. احمدینژاد از مشایی به عنوان سپری در فضای سیاسی استفاده کرد.
*مدلول این حرف شما این است که آن کسی که خودش را با امام زمان مرتبط میداند...*
- خود آقای احمدینژاد است. احمدینژاد اخیرا در عید نیمه شعبان به صراحت اعلام کرد که امام زمان چند سال است که ظهور کرده و منتظر تصمیم و ارادۀ م
است. این یعنی احمدینژاد به "ظهور صغری" و "نیابت خاص" باور دارد. وقتی او میگوید امام زمان ظهور کرده، یعنی افراد معدودی با امام زمان در ارتباطند. شما این مدعا را بگذارید در کنار سخنرانیای که احمدینژاد چند روز قبل از نیمۀ شعبان ایراد کرد. در این سخنرانی احمدینژاد گفت جهان دارد احمدینژادی میشود. منظور او از احمدینژادی شدن، بهار انسانی است. کد "بهار انسانی" در گفتارهای احمدینژاد هم یعنی امام زمان. یعنی احمدینژاد در اینجا یک همسانی بین خودش و امام زمان برقرار میکند!
*نهایتا، به نظر شما، احمدینژاد به امام زمان اعتقاد دارد یا اینکه معتقد است خودش امام زمان است؟*
- آنچه به صورت حداقلی بروز میدهد، خودش را به عنوان یکی از نواب خاص ترسیم میکند. ولی تصویری که در جلسات خصوصی ترسیم میشود این است که خود آقای احمدینژاد ولیّ خداست!
*آخر مطابق تفکر مذهبی، ممکن است کسی یکی از اولیای خدا باشد ولی امام زمان نباشد.*
- اینها اعتقاد دارند در هر عصر فقط یک ولیّ خدا حضور دارد.
*با این حال، مطابق روایت شما، در جلسات خصوصی تصریح نمیکردند معنای این جمله که "احمدینژاد ولیّ خداست" دقیقا چیست.*
- وقتی میگویند آقای احمدینژاد ولیّ خداست، با توجه به اینکه ولیّ خدا را یگانه و انسان کامل میدانند، در واقع منظورشان این است که احمدینژاد انسان کامل است.
*بر اساس توضیحات شما، احتمال دارد احمدینژاد همان طور که از جمهوری اسلامی عبور کرده، از مهدویت هم عبور کرده باشد و منظورش از ولیّ خدا، لزوما امام زمان نباشد.*
- ایشان به مهدویت حول محور خودش اعتقاد دارد. به نظرم ایشان دچار یک نوع بیماری اختلال روانی است و از نوعی توهم رنج میبرد که اخیرا یکی از روانشناسان کشور هم به این موضوع پرداخت.
*شما هیچ وقت از این ابهام دربارۀ جایگاه معنوی احمدینژاد، در حلقۀ یارانش انتقاد نکردید؟*
- من چند سال است آقای احمدینژاد را از نزدیک میشناسم اما عبارت "ولیّ خدا" را اولین بار آذر ماه سال گذشته شنیدم و شوکه شدم. در جلسهای که با آقای احمدینژاد و بقایی داشتم، آقای بقایی این عبارت را در توصیف احمدینژاد به کار برد و احمدینژاد هم هیچ واکنشی نشان نداد. یعنی بیماری ناشی از توهم ایشان در طول زمان تشدید شده است.
*به هر حال شما تحصیلکردهاید. اصلا چطور جذب احمدینژاد شدید؟ چون ایشان وقتی حرف میزند، اصلا آدم فرهیخته یا فرهمندی به نظر نمیرسد.*
- آقای احمدینژاد مطلقا اهل مطالعه نیست. دادههایی که ایشان در سخنانش ارائه میکند، برگرفته از متون کلاسیک اقتصادی و فلسفی نیست. ایشان این دادهها را از دیگران میشنود و بیان میکند. برای همین گاهی در بیان عبارات و کلمات دچار خطای فاحش میشود. مثلا نمیداند کجا بگوید مارکسیسم، کجا بگوید مارکسیست. یا اخیرا احمدینژاد یک جلسۀ شعرخوانی حافظ برگزار کرد و آنجا معلوم شد تفاوت ملَک و ملِک را نمیداند. آن مصرع مشهور حافظ را این طور خواند: من ملِک بودم و فردوس برین جایم بود. بعد با این مایه از سواد، نشسته شعر حافظ را معنا میکند. واقعیت این است که من از موضع اقتصاد سیاسی جذب ایشان شدم اما هر چه جلوتر آمدیم، دیدم رویکردهای عجیب ایشان در حوزههای اعتقادی، به اقتصاد سیاسی مد نظرش هم دارد لطمه میزند. یعنی عملاً آن را به حاشیه میبرد.
*ماجرای آن جلسۀ سه نفره چه بود؟*
جلسهای بود در منزل آقای بقایی. من و آقای بقایی و آقای احمدینژاد حضور داشتیم. بحث راجع به انتخابات آمریکا بود. آقای احمدینژاد تحلیلش این بود که اگر بایدن پیروز شود، اصلاحطلبان در ایران قوی میشوند و در این صورت نظام و رهبری و سپاه نیرویی ندارند که آن را جلوی اصلاحطلبان بگذارند؛ بنابراین مجبورند راه را برای من باز کنند. احمدینژاد پیروزی بایدن را به نفع خودش میدانست. حدود چهل دقیقه بحث کردیم. من به آقای احمدینژاد گفتم اگر نظام همین امروز آقای مهندس موسوی را از حصر بیرون بیاورد، او را به شما ترجیح میدهد؛ آقای خاتمی و آقای روحانی که جای خود را دارند و به طریق اولی بر شما مرجح خواهند بود.
واقعا هم به نظرم جمهوری اسلامی فرسنگها از احمدینژاد دور شده و من واقعا تایید صلاحیت مهندس موسوی را محتملتر از تایید صلاحیت احمدینژاد میدانم. این تحلیل را بیان کردم ولی احمدینژاد نظرش این بود که پیروزی بایدن موجب تایید صلاحیت خودش در انتخابات ریاست جمهوری میشود. بحث به درازا کشید و آقای بقایی به من گفت چرا شما این قدر با آقای احمدینژاد چالش میکنی؟ و بعد
بقایی به من گفت ایشان در جایگاه انبیا و اولیاء الهی است و ما فقط باید از ایشان تمکین کنیم و شما هم تمکین کن.من هم گفتم من چنین اعتقادی ندارم که بخواهم به آقای احمدینژاد این طور نگاه کنم. به هر حال بقایی جلوی خود احمدینژاد چنان حرفی زد و احمدینژاد هم متاسفانه هیچ واکنشی نشان نداد.
*ماجرای جنگیری و ارتباط با اجن
ه در حلقۀ یاران احمدینژاد صحت دارد؟*
- من از این موضوع اطلاعی ندارم. نوشتههای سایتها را خواندهام ولی خودم اطلاع خاصی ندارم. یکبار از آقای مشایی راجع به عباس غفاری سوال کردم و مشایی هم گفت که عباس غفاری را یکبار در منزل محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد، دیده است و دیدارشان در حد یک ساعت بوده.
*بین اصولگرایان شایعاتی وجود که مشایی نمازهای طولانی میخواند و نیروهای متافیزیکی خاصی دارد. دربارۀ صحت و سقم این شایعات اطلاعی دارید؟*
- در اینکه آقای مشایی اهل نمازهای مستحبی و عبادت و تهجد است، تردیدی ندارم. خودم این را دیدهام. اما اینکه این تهجد در یک چارچوب خاصی باشد، خبر ندارم. من در این حوزهها صحبتی نکردهام با آقای مشایی.
*برخی از منتقدین شما هم گفتهاند که این نحوۀ انتقاد شما از آقای احمدینژاد، نوعی خیانت است؛ چراکه شما جزو خِصّیصین ایشان بودید و نباید بهاصطلاح پتۀ ایشان را میریختید روی آب.*
- فرض کنید من و شما دوست هستیم و در این دوستی مسائلی وجود دارد. ولی این مسائل در حوزۀ شخصی است. اما آقای احمدینژاد یک کنشگر عمومی است. روابط من و ایشان در حوزۀ عمومی تعریف شده بود. یعنی من در حوزۀ عمومی از ایشان دفاع میکردم. بسیاری از افراد به خاطر نوع بیان و تحلیلهای من و همین طور جلساتی که من بین آقای احمدینژاد و نخبگان میگذاشتم، جذب ایشان شدند. بسیاری از رسانهها به خاطر ارتباطات شخصیای که با من داشتند، تریبون ایشان شدند.
*یعنی به نوعی عذاب وجدان داشتید که نیرو برای احمدینژاد جمع کردید؟*
- یکی از دلایل انتقاداتم همین است. بالاخره بسیاری از نخبگان را ما آوردیم پای کار آقای احمدینژاد. احمدینژاد میخواهد سرنوشت این کشور را در دست بگیرد. این جا دیگر بحث رفاقت و حوزۀ شخصی نیست. من تا وقتی که در تلاش بودم دیدگاههای عمومی احمدینژاد را با حوزۀ خصوصی و شخصیاش به هم نزدیک کنم، ساعتها با ایشان بحث کردم. ولی دیدم این بحثها هیچ فایدهای ندارد و ایشان در حوزۀ خصوصی و شخصیاش گفتار و رفتار خاصی دارد و در حوزۀ عمومی گفتار و رفتار دیگری دارد. این حقیقت باید به جامعه گفته شود.
ما در قبال جامعهمان مسئولیم. این جا بحث رفاقت شخصی و رابطۀ عاطفی موضوعیت ندارد. گاهی من با کسی دوست هستم و دوستیام با او به هم میخورد. مسائل این دوستی به جامعه مربوط نمیشود. ولی کسی که میخواهد سرنوشت کشور را در دست بگیرد، حسابش جدا از یک دوست عادی است. مثلا آقای بقایی تصویری از خودش ارائه داده، کاملا خلاف واقعیت. چند شب قبل، کسی در کلاب هاوس از من پرسید که بقایی گفته بیستم هر ماه اگر از دوستانم پول قرض نکنم، زندگیام نمیچرخد. اما من به عمارت آقای بقایی در آبسرد رفتهام و از زندگی شخصی ایشان خبر دارم. درآمدهای ایشان را از محل تجارتخانهای که در میدان رسالت دارد، میدانم.
این خیلی زشت است که ما بگوییم ما بسیار پاکدست هستیم و اصلا چیزی برای خوردن نداریم ولی چندین خانه و ماشین داشته باشیم. آقای بقایی دو تا خانۀ ویلایی در تهران دارد. یعنی منزلش آپارتمان نیست. آقای بقایی برای دو تا همسرش دو تا خانۀ ویلایی دارد و یک ویلا هم در آبسرد دارد.
*الان که به آقای احمدینژاد جوالدوز میزنید، نباید یک سوزن هم به خودتان بزنید؟*
بله، ما حتما اشتباه کردیم. من که گفتم از جایی به بعد، کاملا در یک کنش فرقهای بودم. ما حتما باید از جامعه عذرخواهی کنیم. من خودم شخصا بابت آن کنش فرقهای و سالها حمایت چشمبسته از آقای احمدینژاد، از مردم ایران عذرخواهی میکنم.
ما هر منتقد آقای احمدینژاد را با چوب اتصال به صهیونیسم و اسرائیل راندیم و با دقت پای حرفهای منتقدین ننشستیم. من یکی از پایههای پروپاگاندای احمدینژاد بودم. تا قبل از اینکه من به تیم آقای احمدینژاد اضافه شوم، بسیاری از رسانهها حاضر نبودند با احمدینژاد مصاحبه کنند. فاکس نیوز چطور آمد با آقای احمدینژاد مصاحبه کرد؟ این موارد ناشی از ظرفیتهای شخصی من بوده. من این ظرفیتها را متاسفانه در این چارچوب فرقهای به کار گرفتم و به ترویج افکار احمدینژاد کمک کردم. شاید برخی از جوانان به علت همین تلاشهای بنده جذب فکر انحرافی آقای احمدینژاد شدند. من در قبال این افراد مسئولم و در حد توانم باید این راه طی شده را جبران کنم و این را برای خودم یک تکلیف اجتماعی میدانم.
*برخی هم گفتهاند شما حکم پنج سال زندان دارید و انتقاداتتان از احمدینژاد، برای این است که زندانی نشوید.*
- من هیچ حکمی ندارم و این
از بداخلاقیهای اطرافیان آقای احمدینژاد است که چون پاسخی برای انتقادها ندارند، بنده را متهم میکنند به همکاری با نهادهای امنیتی. اینها اتهامی میزنند که هیچ کس نمیتواند این اتهام را از خودش رفع کند. من چطور میتوانم این اتهام را رفع کنم؟ این آقایان پاسخی به نقدها ندارند و برای اینکه بدنۀ نیروهای اجتماعیشان ریزش نکند
، منتقد خودشان را به نهادهای امنیتی منتسب میکنند. کما اینکه منتقدین را به اسرائیل و آمریکا و صهیونیسم منتسب میکردند. این اصلاً شیوۀ این فرقه است.
*ولی احمدینژاد که در دو سال آخر از ادعای نابودی اسرائیل عقبنشینی کرد و الان هم خواستار نابودی اسرائیل نیست. پس چطور منتقدان خودش را در خدمت صهیونیسم میداند؟*
- همین تناقضات باعث شد این ترَکها در ذهن فردی مثل من ایجاد شود.
*یعنی در حالی که خودش مخالف اسرائیل نیست، منتقدین خودش را در خدمت اسرائیل میداند؟*
- بله، آقای احمدینژاد مجموعهای از تناقضات است. احمدینژاد بسته به موقعیت خودش و نسبتش با کانونهای قدرت، سیاستورزیاش تغییر میکند. ایشان در شورای عالی امنیت ملی با آقای علی لاریجانی درگیر شد و او را برکنار کرد، اما در سال ۸۷ از آقای لاریجانی برای کسب ریاست مجلس، در رقابت با حداد عادل، حمایت کرد. یعنی تیم خودش را روانۀ مجلس هشتم کرد تا علی لاریجانی رئیس مجلس شود. بعد دوباره با همین آقای لاریجانی دچار مشکل شد.
احمدینژاد در نسبت با آمریکا و اسرائیل و عربستان هم این طور است. امروز در چارچوب پروژۀ "یلتسین ایرانی" لازم میبیند که به این کشورها سیگنال مثبت بدهد تا به زعم خودش با حمایت این کشورها بتواند پرچمدار تغییر سیاسی در ایران شود.
*در نهایت، از نظر شما، میتوان گفت احمدینژاد کلاه گشادی بود که بر سر حکومت رفت؟*
- صد در صد. آقای احمدینژاد دچار یک نفاق پیچیده است. آشکار شدن این موضوع برای هر کسی زمان خاص خودش را لازم داشته.
[۴/۱۳، ۱۰:۰۰] طالب علم: «ناگهان تصمیم گرفتند که طور دیگری زندگی کنند!»
وقتی به تحریمهای اقتصادی آمریکا اعتراض میکردیم، میگفتند؛ به هر حال دولت آمریکا به فکر منافع ملت خودش است. تقصیر از ماست که «آمریکاستیزی» میکنیم.
وقتی از لشکرکشی آمریکا به منطقه و با خاک یکسان کردن کشورهای همسایه و محاصره کردن کشورمان با دهها پایگاه نظامی و قراردادهای تسلیحاتی صدها میلیارد دلاری با حکومتهای وابستهاش شکایت میکردیم، میگفتند؛ به هر حال آمریکا ابرقدرت جهان است. تقصیر از ماست که «ماجراجویی» میکنیم!
وقتی از تاریخچه روابطمان با آمریکا، از کودتای ۲۸ مرداد تا حمایت از صدام در تجاوز به ایران و حملات شیمیاییش تا تروریسم اقتصادی و تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری میگفتیم، میگفتند؛ چرا «کره جنوبی» نباشیم که - علیرغم ۱۵۰ هزار نظامی آمریکایی همیشه مسقر در خاکش - انقدر خوب است؟ تقصیر از ماست که «کره جنوبی» نشدیم!
وقتی دکتر ظریف در پاسخ به دلیل فشارهای آمریکا و اهمیت «استقلال» کشور و مستعمره نبودن میگفت که «ملت ما تصمیم گرفته که طور دیگری زندگی کند»، سر تا پا خشم میشدند و هشتگ میزدند که «من تصمیم نگرفتم»! (یعنی مشکلی با مستعمره بودن ندارم).
اما حالا که طرف معامله با ایران کشور چین است؛ که تا کنون نه کودتایی در ایران سازماندهی کرده، نه مرزهای کشور را محاصره نظامی کرده، نه با قلدری ملت ایران را به «چماق و هویج» و «گزینههای روی میز» و «فشار حداکثری» و «علفخواری» و «بمباران بناهای فرهنگی» تهدید کرده.
نه با زورگویی و تحریمهای ثانویه دولتهای و حتی شرکتهای خصوصی سایر کشورها را از تجارت با ایران منع کرده، نه حساب دانشجویان ایرانی را مسدود کرده، نه ویزای شهروندان ایرانی را لغو کرده، نه به دنبال تحریم ورزشی و علمی و فرهنگی و انزوای کامل ملت ایران بوده.
نه سردار نظامی کشور را ترور کرده، نه از ترور دانشمندان هستهای حمایت کرده، نه هیچ مقام سیاسیش در جمع تروریستهای رجوی وعده جشن و پایکوبی در پایتخت ایران را داده.
نه با بودجه دولتی شبکههای فارسیزبان و سازمانهای جنگ رسانهای و روانی علیه سلامت ذهن و روان ایرانیان راه انداخته.
ناگهان همان کسانی که تا دیروز در برابر جنگ اقتصادی و فشار حداکثری آمریکا سکوت میکردند یا در حمایت از آن در رسانه بنسلمان و وزارت خارجه آمریکا نظریهپردازی میکردند.
کسانی که استقلالخواهی در «جهان امروز» را «تحجر» و «شعار بیمعنی» و مسیر «کره شمالی» شدن و مقاومت در برابر قلدری و قانونشکنی و سلطهجویی آمریکا را «چپگرایی ورشکسته» میخواندند.
کسانی که تصمیم «نگرفته» بودند که طور دیگری زندگی کنند.
از دیروز ناگهان روح استعمارستیزی دکتر مصدق و ماهاتما گاندی همزمان در جسمشان حلول کرده، غیرت ملیشان در برابر یک توافقنامه تجاری دو طرفه به جوش آمده، یک نقشه کلی راهبردی بین دو کشور را «فروختن ایران» میخوانند و در برابر «بیگانه» سینه سپر میکنند.
بله، ناگهان تصمیم گرفتند! تصمیم گرفتند که طور دیگری زندگی کنند.
نویسنده: علی نصری
Tahdir joze1.mp3
4.13M
تندخوانی جزء اول قرآن کریم
#قــرار_عــاشــقــیــ🍃
🆔 @ayare_mahalle
هدایت شده از A.R.Y
AUD-20210410-WA0016.mp3
3.97M
تندخوانی جزء دوم قرآن کریم
#قــرار_عــاشــقــیــ🍃
@ayare_mahalle
AUD-20210410-WA0016.mp3
3.97M
تندخوانی جزء دوم قرآن کریم
#قــرار_عــاشــقــیــ🍃
@ayare_mahalle
هدایت شده از Hejazy
🔰 درسهایی واقعی از واشنگتن
«ویلیام برنز» قائم مقام وزیر خارجه آمریکا در دوره اوباما و نماینده اسبق ارشد آمریکا در مذاکرات هستهای در خاطراتش نوشته است:
مذاکرهکنندگان ایرانی تصور میکردند که «رفع تحریمها» مشکلات ایران را حل خواهد کرد. آنها از بیکفایتی مدیریت داخلیشان و از ناکارآمدی ساختارهایشان غفلت کردند.
نمیدانستند که مشکلات «بیکاری» و «رکود» ریشه در داخل کشورشان دارد و تصور میکردند که راه برطرف کردن آنها «رفع تحریمها» است.
هدایت شده از Hejazy
⭕️ برای حذفِ ایرانِ هستهای #تقسیم_کار کردهاند:
۱. مذاکره در وین
۲. خرابکاری در نطنز
پاسخ #بازدارنده چه باشد؟
۱. قطع فوری و عزتمندانه مذاکرات وین
۲. پاسخ ملموس و دردناک به دشمن در منطقه
👤 جواد نیکی ملکی
هدایت شده از Hejazy
فرازی از وصیت نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
این دوره با همه دورهها متفاوت است.
این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند.
راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّ فقیه است.
نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.
#بیدارباش
هدایت شده از Hejazy
🇮🇷🌸
🍀
✅ ملاکها و معیارهای انتخاب اصلح ازدیدگاه امامین انقلاب در ۱۴ واژه و با مخفف" معتمد- شجاع- متقی"عبارتند از:
💠 قسمت دوم: #شجاع
🍃🌻🍃
6⃣ ش: شجاع بودن در قبال دشمنان.
7⃣ ج: جوانگرایی.
8⃣ ا: انقلابی بودن.
9⃣ ع: عدالت محور و عادل بودن.
❌ توجه:
👈 آدرس آیات متناسب با ملاکهای ۱۴ گانه انتخاب اصلح:
🔻شجاعت: آیه۱۲، ابراهیم- آیه ۱۰۵، شعرا.
🔹 جوانگرا: آیه ۷۸، هود و آیه ۱۹۵، آل عمران و آیه ۱۷، لقمان و آیه ۱۲۵، بقره.
🔸 انقلابی: آیه ۴۶، سباء و آیه ۱۱، رعد.
🔺عدالت: آیه ۸، مائده و آیه۱۵، حدید.
#روشنگری
#معیار
#ثامن
🆔
✅ نظر حکیمانه آیت الله جوادی عاملی در مورد رهبر انقلاب
🌼آیت الله جوادی آملی:
🔸عدهای منتظر بودند امام خمینی(ره) از دنیا برود تا زمینه را تغییر دهند. حتی نزدیکان و دلسوزان هم میترسیدند که بعد از امام (ره)، چه خواهد شد؟ اما باز هم خداوند بر #مردم مستضعف منت گذاشته و امامی برای آنها قرار داد.
🔸بر اساس آنچه از ایشان سراغ دارم، زندگی ایشان در عالم اسلام، نمونه است؛ والله العلی العظیم در عالم اسلام نظیری برای #مقام_معظم_رهبری، سراغ ندارم.
🔸از علم، تقوا، فراست، دوراندیشی، تدبیر، حلم، سماحت، صبر، شجاعت که اگر یکی از آنها در هر فردی باشد، او را در عالم ممتاز میکند و مجموع اینها در رهبری وجود دارد.
🔸اگر بیش از این بگویم، متهم به اغراق گویی میشوم، اما اگر میشد که آنچه از ایشان میدانم را بگویم، متوجه میشدید که این سخنان، اغراق نیست.
🔸حتی دشمنان ناچار به اعتراف نسبت به عظمت چنین #رهبری هستند؛ البته خداوند هم هر نعمتی را به هر کسی نمیدهد؛ لیاقت مردم سبب شده تا چنین رهبری نصیبشان شود.
😷 روزنامه حرف 😷
🔶 دو واکنش عجیب از حسن روحانی و محمود احمدی نژاد🔶
چهارشنبه 25 فروردین 1400 دو واکنش از جانب روسای جمهور فعلی و قبلی که از قضا از یک جغرافیا هم هستند نشان داده شد که اگرچه به لحاظ متن و محتوا متفاوت اما به لحاظ سیرت و صورت دارای اشتراکی ملموس و معلوم هستند.
نخست واکنش رئیس جمهور فعلی؛
حجت الاسلام حسن روحانی در واکنش به حادثه تلخ انفجار در مجموعه تاسیسات هسته ای نطنز در جلسه هیات دولت گفت: "غنیسازی ۶۰ درصد پاسخ به جنایت نطنز است...راهاندازی IR-6 و غنیسازی ۶۰ درصدی پاسخی به شرارتها بود. اگر صهیونیستها بر علیه ملت ما توطئه کردند، پاسخ خواهیم داد؛ اولین گام همین بود...میخواهید در مذاکرات دست ما خالی شود ولی دست ما پر است. دو تا دست شما را بریدیم؛ یک دست با IR-6 و یک دست را با غنی سازی ۶۰ درصد زدیم"
اظهارات فوق در نگاه اول محکم و مصمم بنظر می رسد اما وقتی در آن تامل و تعمق می شود دریافت می گردد که این اظهارات، بیانات رئیس جمهور یک ملت رشید نمی تواند باشد. اگر ایشان رئیس جمهور کشوری غیر از ایران اسلامی مقتدر می بود شاید خیلی خرده ای به ایشان نمی شد گرفت اما او رئیس جمهور اسلامی ایران هست.
به بیان محاوره ای ، واکنش جناب روحانی به این مثال شبیه هست که یک یاغی در کمال جسارت ، ساختمان سه طبقه ای را تخریب می کند. مالک ساختمان سه طبقه در برابر این گستاخی آشکار، به مخرب بگوید :" برای اینکه از تو انتقام بگیرم بجای ساختمان سه طبقه ، یک ساختمان شش طبقه در همین مکان می سازم."! خوب آقای مالک، از کجا معلوم آن یاغی بعد از ساخت ساختمان شش طبقه، مجدد دست به تخریب نزند؟!
جناب مالک؛ اگر بر سر یاغی طوفان به پا نکنی او همچنان گستاخانه و جسورانه هر ساختمانی که بسازی تخریب خواهد کرد، این یک واقعیت هست آقای مالک!
کاش رئیس دولت تدبیر و امید اندکی هم به اقتدار ملی و دینی این کشور فکر می کرد و بعد چنان واکنشی را از خود نشان می داد! ظاهرا او از یاد برده که خیلی وقت است در این دیار دوران" بزن در رو " تمام شده است.
کاش رئیس جمهور فعلی در این دو سه ماه پایانی دولت مثلا تدبیر! و امیدش! کمی هم با اتخاذ تدبیری قوی، امیدی واقعی به جامعه تزریق می کرد!
جناب روحانی؛ زخم زدن بر دست به معنای قطع آن نیست. قطع دست معنا دارد و معنایش این هست که آن دست پلید و پلشت از بازو قطع گردد. بله جناب روحانی، از بازو!
راستش جناب رئیس جمهور؛ ما نگرانیم نکند باز هم پای مصالحه انتخاباتی در کار باشد. نکند همان داستان زمزمه های در گوشی وزیر خارجه فعلی تان با البرادعی آژانس هسته ای در قبل از انتخابات مجلس هفتم در حال تکرار باشد! نکند بخاطر وعده گشایشی غربی ها در آستانه انتخابات، چنین واکنش ضعیفی را نشان داده اید؟!
راستی جناب روحانی؛ آیا خبر دارید که "وندی شرمن" معروف همان عجوزه گستاخ که در خاطراتش بصراحت عنوان کرد در مواقع حساس و بزنگاه مذاکرات برجام، با گریه های تصنعی خود ضمن احساساتی! نمودن تیم مذاکره کننده تان، مسیر را برای به کرسی نشاندن خواسته های شوم خود هموار می کرد اکنون به قائم مقامی وزارت خارجه دولت دوست قدیمی! جناب جو بایدن منصوب گشت؟!
بگذریم از این قصه پرغصه تلخ که متاسفانه درب دولت فعلی همچنان بر همان پاشنه معیوب می چرخد.پاشنه ای که بر پایه اعتماد نابجا به جماعت امتحان پس داده و هزار رنگ و هزار چهره غربی بنا نهاده شده است. همین سال قبل بود که جناب روحانی بصراحت از کسی یا کسانی که بخواهند با آمریکایی ها مذاکره کنند با عنوان دیوانه یاد کرد اما یکسال بعد یعنی اکنون، از مذاکره و میزش سخن می گوید!
و اما واکنش دوم؛
خانم فائزه هاشمی دختر جنجالی مرحوم هاشمی رفسنجانی در یک گفتگو از پیشنهاد رئیس جمهور قبلی به وی برای پذیرش معاون اولی دولت احتمالی او خبر داد. وی در آن گفتگو تاکید که این پیشنهاد را نپذیرفته است.
این ادعا که بازتاب فوق العاده ای در رسانه های مختلف داخلی و حتی خارجی داشت واکنش دفتر دکتر محمود احمدی نژاد را در روز چهارشنبه در پی داشته است .
دفتر رئیس جمهور قبلی در این تکذبیه که قدری عجیب بنظر می رسد نه تنها هیچ ایراد و اشکالی را متوجه فرد مدعی یعنی فائزه هاشمی ندانست بلکه به نوعی از او ستایش هم کرد!
در بیانیه مذکور آمده است: " ... اینکه آقای احمدینژاد از بانوان در کابینه استفاده نماید امر بدیعی نیست... مسلّم است که خانم فائزه هاشمی نیز مانند بسیاری از زنان این سرزمین دارای استعدادها و توانمندیهایی برای پذیرش مسئولیت میباشند، لیکن به نظر میرسد که تفاوت مشی و منش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایشان با آنچه از دولت آقای احمدینژاد در اذهان عمومی مطرح است، امکان همکاری نزدیک در این سطوح را به کلّی منتفی میسازد...اگر چه برخی ادّعای خانم فائزه هاشمی را خود ساخته تلقی میکنند، لیکن ما چنین گمانی را در باره ایشان نادرست
میدانیم. اکنون جای تعجب است که ایشان با توجه به ذکاوت خانوادگی در مسائل سیاسی، چگونه در موضوعی با این اهمیت و روشنی، در دام طراحی یک نهاد اطلاعاتی، امنیتی گرفتار شده است...اینگونه اقدامات را از سلسله برنامههای نهاد اطلاعاتی-امنیتی خاص برای مهندسی انتخابات میدانیم..."
جالب ترین جمله بیانیه مذکور آنجاست که دفتر احمدی نژاد درخواستی را از فائزه هاشمی مطرح می کند: "... از خانم فائزه هاشمی نیز انتظار میرود که با پیگیری جدی و قاطع با عوامل این اقدام زشت و غیرانسانی برخورد نمایند..."!
حکایت بیانیه مذکور به این مثال می ماند که دستی بر صورتی سیلی می زند. صاحب صورت بجای تشر به صاحب دست، او را مبرا از سیلی زدن دانسته و این سیلی را نتیجه حرکت دست نه به اراده صاحب دست بلکه بر اساس خواست یک قدرت ماورائی می داند! در حقیقت این دست، دست بیقرار! هست.
معلوم نیست چرا دفتر رئیس جمهور قبلی هیچ نقدی را متوجه فرد مدعی نمی داند؟! اینکه در این بیانیه از یک سو فائزه هاشمی را دارای ذکاوت خانوادگی معرفی کرده و از طرف دیگر او را بازی خور یک نهاد امنیتی دانسته واقعا به چه معناست؟!
اینکه دفتر رئیس جمهور قبلی براحتی از کنار این ادعای جنجالی می گذرد می تواند یکی از این سه حالت باشد.
حالت اول اینکه موضوع صحت دارد که البته شاید با این شدت و حدتی که فائزه هاشمی گفت نبوده است . با فرض این حالت، دفتر سعی در مدیریت فرد مدعی با یک تکذیب نرم هست تا او یعنی فرد مدعی جزئیات بیشتر را برای اثبات حقانیت ادعای خود منتشر نکند.
حالت دوم اینکه موضوع صحت دارد اما در حد یک تست زنی بوده است . بدین ترتیب که همکاری و ارتباط گیری با فائزه هاشمی در دستور کار بوده که این پیشنهاد یعنی معاون اولی، مسیر را برای چگونگی ارتباط و همکاری فی مابین تعین و تبین می کند. به عبارت دیگر دفتر رئیس جمهور سابق در مورد هدف به جمعبندی رسید اما چگونگی نیل به هدف و مسیر دست یابی به آن را هنوز نیافته است.
و حالت سوم آنکه اصولا چنین پیشنهادی وجود خارجی ندارد و از اساس کذب هست. با وجود کذب بودن ادعای مذکور اما اتاق فکر رئیس جمهور قبلی، تاختن بر فرد مدعی را به صلاح انتخاباتی خود نمی داند. بعبارتی دیگر این یعنی نگاه انتخاباتی، اولویت اول دفتر مورد اشاره در موضوعات روز هست.
و سخن پایانی آنکه انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم بسیار حیاتی و حیثیتی هست. حیاتی از آن رو که مسیر را برای شکوهمندی و عزتمندی بیشتر نظام و دست یابی به قله های ترقی و تعالی همه جانبه فراهم می آورد. و حیثیتی از آن رو که برخی ها که همیشه و در همه ایام دیگران را به داشتن نگاه انتخاباتی در همه شرایط متهم کرده و می کنند اما اکنون پرده افتاد و نمایان گشت که در حقیقت این خود آنها هستند که از تمام توان و توش خود برای اخذ نتیجه دلخواه از صندوق رای استفاده می کنند.
باید بپذیریم انتخابات بسیار پیچیده ای را در پیش رو داریم. قطعا و بدون کوچکترین تردیدی ، این موضوع جز با اعتماد به جریان ناب انقلاب، به سامان نخواهد رسید.
شکرالله رضازاده شرمه
💠 #شاخص
▪️دونکته عملیاتی دشمن نسبت به دین
🔺مقام معظم رهبری:
🔹دشمنان دو نکتهی اساسی را در باب دین دارند دنبال میکنند؛ چون دیدهاند که این دو نقطه در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است؛
1️⃣ یکی مسئلهی #اسلام_منهای_روحانیت است؛
چون دیدهاند که روحانیت در جامعهی ایرانی چه تأثیر شگرفی را به وجود آورد و بر حرکت مردم گذاشت. البته از قبل از انقلاب هم این زمزمهها را میکردند.
🔹حضور روحانیون در انقلاب و پیشروی آنها در انقلاب، موقتاً این معنا را از صحنه خارج کرد؛ اما باز شروع کردند.
2️⃣ یکی هم #اسلام_منهای_سیاست است، جدائی دین از سیاست است.
🆔 @ayare_mahalle
🔴انهدام ایستگاه جاسوسی، شنود و امنیتی رژیم صهیونیستی...
🔻منابع امنیتی میگویند که ایستگاه جاسوسی، شنود و امنیتی رژیم صهیونیستی در شمال عراق هدف حمله افراد ناشناس قرار گرفته است. این مرکز امنیتی که در استانهای شمالی عراق (استان اربیل محل سکونت اولاد بارزانی) قرار دارد به شکل قابل توجهی منهدم شده و بیشتر افراد حاضر در آن، که عمدتا وابسته به موساد بودند به هلاکت رسیده و یا زخمی شدهاند...
=====================
از این حمله به صورت مستند فیلمبرداری شده که قول دادند در فرصت مناسب تصاویر آن را هم منتشر کنند.
=====================
این حمله با دوربین گوپرو به صورت کامل فیلمبرداری شده است. همچنین از بیرون مرکز جاسوسی و خرابکاری موساد با دوربینهای ترمال (حرارتی) ماموریت به صورت کامل فیلمبرداری شده است. صحنههای کامل تیر خوردن افسران و عوامل رژیم صهیونیستی و هلاکت آنها به صورت کامل موجود است که در وقت مقتضی منتشر خواهد شد...
=====================
▪️انگار برق سه فاز رسانههای رژیم صهیونیستی را گرفته، گیج و مات و مبهوت، قدرت اطلاعرسانی و انتشار خبرها را ندارند، برایشان غیر قابل باور است که در یک روز دو ضربه بخورند که ضربه دومی از اولی سنگینتر، ماندگارتر و حرفهایتر بوده است.
▪️مسئولان رژیم صهیونیستی –که در بیدولتی و نبود نظم در ساختار سیاسی این رژیم نمیدانند باید به کجا مراجعه کنند — بر این باور هستند که هرج و مرج موجود فعلی به نفع نتانیاهو بوده و او دارد از این موضوع سوءاستفاده میکند برخی از سران این رژیم در رسانههای غربی نوشتهاند که برای خرابکاری در نطنز تصمیم حکومتی و جمعی گرفته نشده بود و نتانیاهو صرفاً برای منافع خود دست به این اقدام زد که خطرات بیشمار و بدون محاسبهای برای این رژیم دارد.
▪️حالا با انهدام ایستگاه جاسوسی و امنیتی موساد در شمال عراق و پیش از آن هدف قرار گرفتن کشتی باری این رژیم در دریای عمان باید دید که فرمانده ارتش کودککش و نتانیاهو باز هم بلبل زبانی میکنند یا اینکه برای همیشه دست از خرابکاری و رفتارهای صهیونیستوار خود برمیدارند.
غیر رسمی ترین رهبر دنیا
غیر رسمی؛ برای آنهایی که میشناختنتان جدید نبود. کاش زودتر این تصاویر پخش میشد. تا همگان بدانند تصویر واقعی از یک مرجع تقلید کاملا مردمی و امامشان چیست.
همینقدر صبور و اهل مشورت. انتقاد پذیر و شوخ، لطیف
۳ ساعت و ۳۰ دقیقه وقت گذاشتید و فیلمسینمایی محمد رسول الله(ص) مجیدی مجیدی را با کارگردانش دیدید و بعد از پایان گفتید: کاش میتوانستم دوباره تماشایش کنم!
شب کریسمس به خانه شهدای ارامنه می روید، از شیرینی و میوه هایشان میخورید.
شما بعد از انتخابات ۸۸ با امثال سید مهدی شجاعی جلسات خصوصی گذاشتید و هنرمندان را هنرمندانه نسبت به اتفاقات توجیه میکردید.
از فیلم مارمولک بدتان نیامدو دستور توبیخ ندادید، کارگردانش را در آغوش کشیدید.
بیش از ۱۲۰۰ رمان خوانده اید، و کتابخانه تان هیچ کتابی بدون حاشیه نویسی ندارد.
حلقه ازدواج پسرتان، انگشتر عقیق خودتان بود که کوچک کردن اندازه اش برای داماد فقط ۱۴ هزار تومان خرج داشت.
یخچال خانه تان خراب شده بود یک ماه در تعمیرگاه بود.
کاش میدانستند فرزندانتان حتی از املت بیت المال شام دفتر نمیتوانستند بخورند.
بیماریتان را در بیمارستان بقیه الله تهران با پزشکان ایرانی معالجه کردید. نوه تان در بیمارستان رسالت تهران بدنیا آمد.
از مجید صالحی تا عادل فردوسی پور، حسن جوهرچی تا رامبد جوان، امین تارخ تا حسام نواب صفوی، محمدعلی کشاورز تا داوود رشیدی، برای گفتگو با همه وقت گذاشته اید!
موسیقی و ردیف های آوازی و سازهای ایرانی را خوب میشناسید، اهل شعرید، سینما شناسید، تندخوان و اهل مطالعه اید، والیبال بازی میکردید و حواستان به شطرنج آرین غلامی هم هست.
سریال پایتخت را دنبال میکردید، جلال آل احمد و شریعتی میخوانید، اندیشه های سید قطب را ترجمه میکنید.
با لباس مبدل بین خرابه های بم قدم میزنید. اجازه نمیدهید خبرنگاری با کفش روی فرش چادر زلزله زدگان کرمانشاه برود.
اتومبیل حامل و محافظان را نگه میدارید تا به داماد و عروس نسبتا بد پوشش در خیابان تبریک ازدواج بگویید، با دختر کوهنورد جوان که سگش را در آغوش گرفته با محبت از احکام نگه داری حیوانش سخن می گویید، دانشجویان را برای بیان صریح ترین مواضع دعوت میکنید و بیش از ۶ ساعت پای حرفها یشان مینشینید.
رهبر ۸۱ ساله ای که ساعت ۵ صبح کارش را شروع میکند وساعت ۱۱ شب میخوابد تا نیمه شب برای تهجد بیدار بشود.
سخنرانی طولانی میکند با کمترین تپق و اشتباه!
با هر قشری با اطلاعات تخصصی سخن میگویید. هر روز گزارشات مردمی را میخواند و از اوضاع زندگی مردم شخصا تحقیق میکند.
به کوه میرود، جنس غیر ایرانی در خانه شان پیدا نمیشود. هنوز اثاث خانه شان همان جهیزیه قدیمی همسرشان است. مایحتاج منزل را اهل خانه از جنوب شهر تهیه میکنند.
از حضرات آیات بهجت و بهاء الدینی تا حسن زاده آملی و فاطمی نیا و حتی پوتین و کوفی عنان و دکوئیار و بانکی مون شیفته و واله شما شده اند.
حق دارند اینهمه دشمنی میکنند با شما و نامتان. شما هیبت شاهان و رهبران عالم را به چالش کشیده اید!
با آن دمپایی وصله دار، عینک قدیمی با پَدِبینی شکسته و همان آستین قبای نخ نما شده.
با این همه سادگی از تنگه باب المندب تا تنگه هرمز، از یمن تا آذربایجان، از کشمیر تا زاریا در نیجریه، از بوسنی تا ونزوئلا
از ضاحیه تا پاراچنار
زیر سایه همان قبای با پارچه زبده رضوی ایرانی است که لایه پس دوز پایینش را باز کرده اید تا اندازه استفاده شما بشود.
میرحسین و رهنورد را از طلاق نجات داده اید. فرزندانتان را به ختم همسر محمود امجد میفرستید. برای وفات دختر کوچک سید مهدی شجاعی پیام میدهید
بر پیکر هاشمی نماز میخوانید.جوانمردانه از دولت کم محبوبیت حمایت میکنید
حال فرزندان اردوغان را به اسم کوچک میپرسید و هزار حرف نگفتنی دیگر...
شما غیر رسمی ترین رهبر دنیایید
باهوش، مقتدر، صبور، مهربان،حکیم
.
تو میر عشقی ،عاشقان بسیار داری
تو رهبری،با جانِ عاشق کار داری...
✍️ محمدعلی رضاپور
معلم بازنشسته
4_5850498167350495044.mp3
4.24M
تندخوانی جزء سوم قرآن کریم
#قــرار_عــاشــقــیــ🍃
@ayare_mahalle