ولی اگه یه نفر تو چهل پنجاه سالگی ازم بپرسه سال های جوانی خود رو چگونه گذراندی به احتمال زیاد مثل روانیا بخندم ..
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
ولی اگه یه نفر تو چهل پنجاه سالگی ازم بپرسه سال های جوانی خود رو چگونه گذراندی به احتمال زیاد مثل ر
و بعد بغض کنم مثل سگ گریه کنم :)!
ما نسلی بودیم که با تهدید "تا سه میشمارم"
چشم میزاشتیم . .
ولی اِنقدر با وجدان بودیم ک،اون وسط یه
"دو و نیم" جا میکردیم تا
دوستمون بهتر قایم شه ..🌱🚶🏻♂
خدایا یه نگاهی ؛ عنایتی ؛ چیزی این هنزفری من حداقل دووم بیاره تا آخر ماه :)!
این سومین هنزفریِ که این ماه میخرم سیمش قط میشه صاحاب نمرده(:🙂
کلیشهست اما بذارید بگم ؛ دارم هروز بیشتر به این موضوع که شاید همه واسه اینکه موفق باشن آفریده نشدن نزدیک میشم ..
نمیدونم اون وسطمسطا ، یهو سرمون گیج
رفت ، افتادیم ، اصلا چشامونو ك باز کردیم
انگار وسط جهنم بودیم ، با اینکه همه چیو
تار میدیدم ولی من مطمئنم ،
مطمئنم اون تو بودی ، آره با اون چشای قهوهای نیمه روشن ، بهم خندیدی ،
به اون حالم ، به اون وضعم . .
موقع خندیدنات حواسم فقط به یه چیزی
بود ،
چقدر نارنجی بهت میاد !
±ماکانعبدالملکی .
- چه خوشگل شدی
+تو اگه این زبونو نداشتی چیکار میکردۍ ؟
- هیچی با چشمام قربونت میرفتم (:
#دیالوگ╎ لحظهۍ گرگ و میش📽'🌱'