𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
پیاده روی اربعین به رسم هرسال بعد کلی دوری دلتنگی ؛ مادرش رو به ضریح آقا میکنه میگه پسرم امانت بود د
یکی یکی برای همه ی شهدای پیدا شده گریه میکنه میگه تو جگر گوشه کدوم مادر چشم براهی تا بلاخره میرسه به جگرگوشه خودش ..
وسایل که به مادرش تحویل میدن یه چپیه هم قاطی وسایل بوده که روش نوشته شده بود
امانت الحسین :)!💔🖐🏿
چند وقت بعد مادرش به کما میره بعد چند روز هم آسمانی میشه ؛
یاد همه شهدا کسایی که گذشتن از خانواده عزیراشون تا ما الان باشیم بخیر ؛
شادی روحشون هم نفری یه #صلوات بفرسیم
مخصوصا شهید عیسی سلیمانی که داستانش خوندیم ؛