فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️یک ذکر فوق العاده ...
🎙#دکتر_رفیعی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🔊🔊🔊🔊🔊🔊🔊🔊🔊🔊
عشقااا
قصد ندارید فکری واسہ چاقیتون😤
پهلو و چربی های شکمتون بکنید😩
خلاصہ نمیخواید یہ بانوی تمام عیار بشید
💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃
@Mozhde_amini
نزارید دیر بشہ...
دور و بر همسرتون پر از خانمهای خوشگل و جذابه 👩🦰🤷♀️👩🎤👰♂️
ولی نگران نباش
بخودت برس تا هم کدبانوی خونہ همسرت باشی😍
هم تک بانوی قلب شوهرت💘
واسہ تمام این مشکلاتتون ما بهترین راھکارھا رو ارائہ میدیم🌠
کافیہ اراده کنید و تردید رو کنار بگذارید
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
یکبار برای همیشه
https://eitaa.com/joinchat/96207552C2da749dc9b
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️🎥اخبار جبرئیل برای امام علی(ع)
🎙#استاد_مسعود_عالی
✍روزی جبرئیل در خدمت پیامبر(ص) مشغول صحبت بود که حضرت علی(ع) وارد شد. جبرئیل چون آن حضرت را دید برخاست و شرائط تعظیم بجای آورد.
پیامبر(ص) فرمودند:
ای جبرئیل! از چه جهت به این جوان تعظیم میکنی؟
عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که او را بر من حق تعلیم است.
پیامبر(ص) فرمودند: چه تعلیمی؟
جبرئیل عرض کرد:
در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد، از من پرسید:
«تو کیستی و من کیستم؟»
من در جواب متحیر ماندم و مدتی در مقام جواب ساکت بودم، که این جوان در عالم نور به من ظاهر گردید و این طور به من تعلیم داد که بگو: «تو پروردگار جلیل و جمیلی و من بنده ذلیل، جبرئیلم» از این جهت او را که دیدم تعظیمش کردم.
پیامبر(ص) پرسیدند: مدت عمر تو چند سال است؟
عرض کرد: یا رسول الله! در آسمان، ستارهای هست کـه هر 30 هزار سال یکبار طلوع میکند، من آن را 30 هزار بار دیدهام.
📙تحفة المجالس، ص 80
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹#داستان_آموزنده
زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟"
داوود فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟"
.
زن گفت: "من پیرزنی هستم که سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مىبردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرندهاى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم."
.
هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه حضرت داوود را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید." حضرت داوود از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟"
گفتند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست؛ کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم.
ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم.
ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آوردهایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى.
.
حضرت داوود رو به سمت زن کرد و فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#العجلمولا❤️
براےانتظار دیدنت⌛
همهدلها بۍقرار هستنـ_
اینڪ؛ستارھ بهشٺ..↻
حسرٺبھ دلماننـگذار!🌱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠اولاد صالح باعث رفع عذاب قبر:
حضرت رسول (ص) فرمود: عيسى بن مريم به قبرى گذشتند كه صاحب آن را عذاب مى كردند. سال بعد از كه برگشتند و به آن قبر رسيدند ديدند، عذاب از آن قبر برداشته شده است. عرض كرد پروردگارا سال قبل كه بر اين قبر گذشتم ديدم صاحب آن را عذاب مى كردند، ولى الان كه برگشتم مشاهده مى كنم عذاب از آن برداشته شده است علت چيست؟ وحى شد اى عيسى اولاد صالحى از او باقى مانده بود. امسال او بزرگ شده و جاده اى را اصلاح و تعمير كرده و يتيمى را پناه داده است.
خداوند گناهان پدر او را به واسطه اعمال صالح فرزندش بخشيد و عفو نمود. هم چنين نقل شده است حضرت عيسى عليه السلام به قبرى عبور كرد ديد ملائكه عذاب ، صاحب آن را عذاب مى كنند، بعد از آن كه كار خود را انجام داد و برگشت .باز به همان قبر رسيد. ديد ملائكه رحمت با طبق هايى از نور كنار قبر او هستند
عيسى عليه السلام تعجب كرد و عرض نمود. خدايا علت چه بود كه اول او را عذاب مى كردند و الان با طبق هايى از نور در كنار او هستند؟خداوند به او وحى کرد اى عيسى اين بنده يكى از گناه كاران بود. وقتى از دنيا رفت زن او آبستن بود
بعد از آن كه طفل به دنيا آمد او را خوب تربيت كرد تا بزرگ شد مادر او را نزد معلم برد تا به او علم خداشناسى بياموزد. وقتى معلم بسم الله را به آن طفل ياد داد، ديگر خجالت كشيدم او را عذاب كنم در حالى فرزندش روى زمين اسم مرا به زبان جارى كرده است
📚 انسان از مرگ تا برزخ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️بودجه رفع دعوا ...!
🎙 #دکتررفیعی
قالَ رَسولُ اللّٰه (ع) :
وَاللَّهُ يُحِبُّ إغاثَةَ اللَّهفانِ .
پیامبر اکرم (ص) :
خداوند كمك به اندوهگين و
ياری خواه را دوست دارد .
📙الكافی ، ج ۴ ، ص ۲۷ .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
11.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش_مردمی
⛔️ آقااایون !!
با نگاه مردم به آینده چکار کردین ؟
حقایقی ناگفته درمورد آیندهی جهان در لینک زیر:
abblink.com/nQdGTP
@ayegeraphy
🦋اگر روزانه حداقل ده آیه از قرآن را بخوانیم از غافلین محسوب نمی شویم!
❤️ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
کسی که ده آیه در یک شب بخواند نوشته نمی شود از غافلین و هرکس ۵۰ آیه بخواند در زمره ذاکرین نوشته می شود و هرکس صدایه بخواند در زمره پارسایان نوشته میشود.
📚 کافی جلد ۲ صفحه ۲۴۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچکس به اندازه ی مهدی فاطمه دلبری نکرد ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹#داستانآموزنده
کشاورز مخلصی بود که اسب پیری داشت و از آن در کشت و کار مزرعه خود استفاده میکرد.
یک روز اسبِ کشاورز به سمت تپهها فرار کرد.
همسایهها در خانه او جمع شدند و به خاطر بد شانسیش به همدردی با او پرداختند.
کشاورز به آنها گفت: شاید این بدشانسی و به خاطر اعمال بدم بوده و شاید هم خیری در آن نهفته است، فقط خدا میداند.
یک هفته بعد، اسب کشاورز با یک گله اسب وحشی از آن سوی تپهها بازگشت.
این بار مردم دهکده به او بابت خوش شانسیش تبریک گفتند.
کشاورز گفت: شاید این خوش شانسی بوده و شاید بدشانسی، فقط خدا میداند.
فردای آن روز وقتی پسر کشاورز در حال رام کردن اسبهای وحشی بود از پشت یکی از اسبها به زمین افتاد و پایش شکست.
این بار وقتی همسایهها برای عیادت پسر کشاورز آمدند، به او گفتند: چه آدم بد شانسی هستی.
کشاورز باز هم جواب داد: شاید این بدشانسی و به خاطر اعمال بدمان بوده و شاید هم خیری در آن نهفته است، فقط خدا میداند.
چند روز بعد سربازان ارتش به دهکده آمدند و همه جوانان را برای خدمت در جنگ با خود بردند، به جز پسر کشاورز که پایش شکسته بود.
این بار مردم با خود گفتند: کشاورز راست میگوید، ما هم نمیدانیم شاید اینها خوش شانسی و خیری در آن نهفته است و شاید هم بدشانسی است؛ فقط خدا میداند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️رفتی و از خونت طوفان شد به پا
صبح فرج همراه مهدی (عج) بیا...
🇵🇸 #طوفان_الاقصی
#سردار_دلها
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•