فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ســـــلام و درود
🍃صبح اول هفته تون بخیر
🌷شنبه تون زیبـا
🍃روزتان متبرک به نگاه خدا
🌷الهی
🍃روزی تـون افـزون
🌷و پر از خیروبرکت باشه
🍃تنتون سـالم
🌷سـاز زنـدگیتون کوک
🍃و دلتون پراز عشق وآرامش باشه
من کمتر از آنم
که به پایِ تو بیفتم
عالم شده
سجاده
و افتاده به پایت📿
#یازینالعابدین🌸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
〖بهترین صفت زن ➺ بدترین صفت مرد〗
💟⇦•از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده است: بهترین صفات زنان بدترین صفات مردان است:
1) تکبر
2) ترس
3) بخل
✳️⇦•پس هرگاه زن غرور و تکبر داشته باشد خود را تسلیم هر کسی ( غیر همسر خود ) نمی کند. معنی ندارد زن در مقابل نامحرم متواضع باشد.
✳️⇦•و هرگاه ترس داشته باشد خود را از بدنامی دور نگه می دارد و به دام شیادان نخواهد افتاد. البته، روحیه داشتن در مقابل مصائب و ناملایمات با ترس تفاوت دارد و ترس پسندیده در مورد نگاهداری عفت و ناموسش است.
✳️⇦•و هر گاه بخیل باشد مال خود و شوهرش را حفظ و نگهداری می کند و اسراف نمی کند
📗خصال، ج 1، ص 317
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅دنیا خیلی زیباتر خواهد شد اگر بیاموزیم:
🔸دروغ نگوییم،
🔸تهمت نزنیم،
🔸مؤدب باشیم،
🔸صادق باشیم،
🔸انتقاد پذیر باشیم،
🔸دیگران را آزار ندهیم،
🔸وجدان داشته باشیم،
🔸از کسی بت نسازیم،
🔸نظافت را رعایت کنیم،
🌷
🔸از قدرت سوء استفاده نکنیم،
🔸پشت سر کسی غیبت نکنیم،
🔸به عقاید همدیگر احترام بگذاریم،
🔸مسؤلیت اشتباهاتمان را بپذیریم،
🔸به قومیت و ملیت کسی توهین نکنیم،
🔸به ناموس دیگران چشم نداشته باشیم و
🔸در مورد دیگران قضاوت و پیش داوری نکنیم....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد
اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد .
فرزندی هم نداشت . و تنها با همسرش زندگی میکرد . در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد .
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی ؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد .
بروید از قصاب بگیرید تا اینکه او مریض شد
احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد .
هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود ...
همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد
دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد .
او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت ..!!
قضاوت کار ما نیست قاضی خداست
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
📚آیت الله فاطمی نیا:
👈ما که اهل دزدی نیستیم ، شراب که نمیخوریم ، ربا که نمیگیریم ، پس مشکل از کجاست ؟
🔅مشکل بیشتر ما از ناحیه زبان هاست.🔅
👈وقتی در خانه ات به فرزندت سر یک موضوع ساده میگویی خفه شو ! داری دل بچه را میشکنی ، حواست هست؟ وقتی شخصی اشتباهی میکنه یا حرف ناپسندی میزند ، جوابشو با خوش رفتاری بده . حضرت باقر فرموده از زندگی دو قسم را نبین و یک قسم را ببین_یعنی زیرکی نکن .
👈ازش میپرسن فلانی چطور آدمیه ؟ میگه نماز میخونه ، اهل دعا و زیارت عاشوراست ، آدم خوبیه ولی یکم بداخلاقه ! اصلاً مومنی که بداخلاقه به درد نمیخوره .
انسان باید با صفا باشه . انسان بی صفا به درد نمیخوره..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📘 #داستان_آموزنده
🌀 ﺍﻫﺎﻟﯽ يک ﺭﻭﺳﺘـﺎ از بـهلول براي سخنراني ﺩﻋـﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. بهلول قبول مي کند اما در ازاي آن صـد سکه از آنها طلب مي ڪند.
مردم کنجکاو سکه ها را تهيـه کرده و در ميدان جمع مي شوند تا ببينند بهلول چه مطلب باارزشي دارد؟! در رﻭﺯ ﻣـﻮﻋﻮﺩ بهلول ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒـﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣردم مي ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ و ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿـﺮﯾﺪ.
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
〽️ بهلول ﻟﺒﺨﻨـﺪي ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿـﺰﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨڪﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﭘﻮﻝ ﺗﻮﯼ جیبهایش ﺑﺎﺷـﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨـﮓ ﺻﺤﺒـﺖ میڪند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود...😄
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها.
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟»
یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم !«
ترق! ... ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی ماجد به دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد.
فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: « حسین اسم کیه؟ » و نشانه رفت.
اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین.
یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟»
جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من ! »
ترق! ... جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید! ...
خاطرات طنز از رزمندگان😊
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•