🍂🍃🌸🍂🍃
🍂🌸🍂
🌸
#سفره_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🌹🍃اين #سفره در باورهاي مردم، از سفره هاي بسيار مجرب بوده و براي هر نذر و حاجتي از قبيل شفاي بيمار، به سلامت بازگشتن مسافران، خريد خانه، رفتن به زيارت و ... گسترده ميشود.
🌹🍃سفره را ميتوانند در اماکن متبرکه مانند مساجد، حسينيهها و تکايا و يا در منزل خود نذر کنند. نذر سفره در منزل به اين شرط است که از پاکيزه و طاهر بودن تمام اجزاي خانه مطمين باشند.
🌹🍃اگر سفره را در اماکن متبرکه بيندازند، سادهتر بوده و تنها نان و خرما بر آن مينهند. ولي اگر در منزل انداخته شود خوراکيهاي بيشتر و متنوعتري همچون نان، پنير، سبزي، خرما، نقل و نبات، آجيل و ديگر خوراکيها در آن قرار ميدهند. اما بهتر است که اين سفره به صورت محقرانه انداخته شود. معمولا هستههاي خرما را درميآورند، ولي اگر از قبل اين کار را انجام نداده باشند از افرادي که خرما را ميخورند، ميخواهند که هستهها را برگردانند تا به آب روان بسپارند و زير دست و پا نيندازند.
🌹🍃معمولا سفره #حضرت_رقيه را، در سه نوبت و هر نوبت در يک شب جمعه نذر ميکنند. اما ميگويند در شب دوشنبه نيز انداختن اين سفره خوب است.
🌹🍃گستردن اين سفره در منزل به اين شکل است که ؛
🌹🍃خانمهاي حاجتمند در اتاقي از خانه که به پاکيزگي آن اطمينان دارند، سفرهاي پهن کرده و انواع خوراکيها از قبيل نان و پنير و سبزي، خرما که هستههاي آن را درآورده و به آب روان سپردهاند، نقل، نبات و آجيل که بيشتر شامل کشمش، نخودچي، گردو و توت خشک ميباشد را در آن مينهند.
🌹🍃روي سفره را با پارچهاي سياه ميپوشانند و تا پايان مراسم سفره آن را بر نميدارند تا توجه مهمانان به سفره جلب نشود. آنگاه در کنار اين سفره نمادي از يک قبر کوچک را به اين شکل ميسازند، که چند آجر يا خشت را روي هم چيده و بر روي آنها شمع روشن ميکنند.
🌹🍃در زمان مشخص شده، روضهخوان خانم يا آقا که از قبل دعوت شده است و نيز ساير مهمانان وارد اتاق ميشوند و دور تا دور سفره مينشينند. زنان حاجتمند با ديدن صحنه قبر کوچک شروع به گريستن ميکنند و روضهخوان نيز روضه و شرح مصيبت حضرت #رقيه و قساوت و بي رحمي يزيد را ميخواند. زنان سر بر آن قبر نهاده و ميگريند و او را به روح پدر و جد بزرگوارش سوگند ميدهند، که هر چه زودتر مرادشان را برآورده سازد و ميگويند، يا حضرت رقيه خاتون، مراد مرا بده
🍃°🌹🍃°🌹🍃°🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌅 #پوستر کنج خرابه
▪️ویراننشین شدم که تماشا کنی مرا
▪️مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا
▫️گفتم میآیی و به سرم دست میکشی
▫️اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا
▪️آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
▪️میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
▫️از آن لبی که دور و برش خیزرانی است
▫️یک بوسهام بده که سر و پا کنی مرا
▪️با حال و روز صورت تغییر کردهات
▪️هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا
🖌 تصویرسازی: محمدعلی نادری
🏴شهادت #حضرت_رقیه را محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت عرض میکنیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
روضه از زبان همسر شهید #مهدی_نعمایی
کفن را باز نکردند برای بچه
ریحانه پرسید
اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه
آرام در گوشش گفتم این بابا مهدی
یکهو داد زد نه، این بابای منه
دوباره در گوشش گفتم ریحانه جان، یک کار برای من میکنی
با همان حال گریه گفت چه کار؟
بوسیدمش گفتم پاهای بابا را ببوس
پرسید «چرا خودت نمیبوسی؟ گفتم همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم
گفت من هم نمیبوسم
گفتم باشه ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس
انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید و دوباره بوسید
آمد توی بغلم و گفت مامان از طرف تو هم بوسیدم
حالا چرا پاهایش
گفتم چون پاهاش همیشه خسته بود درد میکرد
چون برای دفاع از حرم حضرت زینب و #حضرت_رقیه قدم برمیداشت
یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان میدهد
همه حواسم به ریحانه بود
و از مهرانه سه ساله غافل بودم به برادرم التماس کردم ببردش گفتم
اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟
اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟
اگر میدید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچهام دق میکرد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•