eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
19.8هزار ویدیو
279 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 : (ع): ✍نوح(ع)در روز عاشورا به ميان قومش رفت. آن روز،عيد بود و رؤساى قبيله‌ها كه بيش از هفتاد هزار نفر بودند برگرد بت‌ها جمع شده بودند. 🗿ناگهان نوح(ع)نداى«لا اله الا اللّه»سر داد. ندايش چنان الهى بود كه بت‌ها به لرزه درآمدند و همگان ترسيدند. 🌅نوح به ایشان فرمود:من بندۀ خدا و فرزند بندۀ خدا هستم. خداوند مرا به سوى شما برانگيخته است.«عموره» که آنجا حضور داشت با شنیدن سخنان نوح همانجا به او ايمان آورد. 👑پدر عموره از این واقعه بسیار خشمگين شد و گفت:چگونه به نوح ايمان آوردی؟! اگر پادشاه از كارت آگاه شود تو را خواهد كشت! 🗯عموره گفت: پدر! خرد خويش را به كار انداز! نوح(ع)مردى تنها است که ندايش در ميان شما ترس و رعب پديد آورده است! اما چرا وعده‌هايش در دل‌هاى شما رخنه نمی كند؟! ✳️پیشگویی پدر عموره درست از آب در آمد.مردم او را مجبور كردند كه دخترش را زندانى كند و به او گرسنگی دهد تا زمانی که نبوت نوح(ع) را انکار کند.آنان عموره را يك سال با گرسنگى در زندان نگه داشتند اما در کمال شگفتی می دیدند نه تنها گرسنگی او را هلاک نمی سازد، بلکه نورى عظيم در رخسارش پديدار گشته بود که نشان از جهانی دیگر داشت. 🔆این ماجرا یک سال به طول انجامید تا بالاخره او را آزاد کردند و علت ماجرا را از او جویا شدند. 💭او گفت: من در زندان به خداوند توسل نمودم تا مرا نجات دهد. پس دیدم که پروردگارم نوح را نزد من فرستاد تا مایحتاجم را برآورده سازد و مرا در مقابل شما یاری کند.اينك بدانید که من همسر نوح(ع)هستم و از او فرزندى به نام «سام» دارم. ✴️پس از این واقعه مردم از جان عموره در گذشتند و او را نزد همسرش نوح(ع) فرستادند. این بانوی بزرگوار دو فرزند دیگر به نام های حام و یافث برای نوح بدنیا آورد تا به همراه برادرشان سام(ع) وارثان تمدن بشری در آینده باشند. منابع:النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين ج 1، ص 81 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 : (ع): ✍نوح(ع)در روز عاشورا به ميان قومش رفت. آن روز،عيد بود و رؤساى قبيله‌ها كه بيش از هفتاد هزار نفر بودند برگرد بت‌ها جمع شده بودند. 🗿ناگهان نوح(ع)نداى«لا اله الا اللّه»سر داد. ندايش چنان الهى بود كه بت‌ها به لرزه درآمدند و همگان ترسيدند. 🌅نوح به ایشان فرمود:من بندۀ خدا و فرزند بندۀ خدا هستم. خداوند مرا به سوى شما برانگيخته است.«عموره» که آنجا حضور داشت با شنیدن سخنان نوح همانجا به او ايمان آورد. 👑پدر عموره از این واقعه بسیار خشمگين شد و گفت:چگونه به نوح ايمان آوردی؟! اگر پادشاه از كارت آگاه شود تو را خواهد كشت! 🗯عموره گفت: پدر! خرد خويش را به كار انداز! نوح(ع)مردى تنها است که ندايش در ميان شما ترس و رعب پديد آورده است! اما چرا وعده‌هايش در دل‌هاى شما رخنه نمی كند؟! ✳️پیشگویی پدر عموره درست از آب در آمد.مردم او را مجبور كردند كه دخترش را زندانى كند و به او گرسنگی دهد تا زمانی که نبوت نوح(ع) را انکار کند.آنان عموره را يك سال با گرسنگى در زندان نگه داشتند اما در کمال شگفتی می دیدند نه تنها گرسنگی او را هلاک نمی سازد، بلکه نورى عظيم در رخسارش پديدار گشته بود که نشان از جهانی دیگر داشت. 🔆این ماجرا یک سال به طول انجامید تا بالاخره او را آزاد کردند و علت ماجرا را از او جویا شدند. 💭او گفت: من در زندان به خداوند توسل نمودم تا مرا نجات دهد. پس دیدم که پروردگارم نوح را نزد من فرستاد تا مایحتاجم را برآورده سازد و مرا در مقابل شما یاری کند.اينك بدانید که من همسر نوح(ع)هستم و از او فرزندى به نام «سام» دارم. ✴️پس از این واقعه مردم از جان عموره در گذشتند و او را نزد همسرش نوح(ع) فرستادند. این بانوی بزرگوار دو فرزند دیگر به نام های حام و یافث برای نوح بدنیا آورد تا به همراه برادرشان سام(ع) وارثان تمدن بشری در آینده باشند. منابع:النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين ج 1، ص 81 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•