•|♥️|•
#شهیــدانہ🌱
#شهید_ناصر_کاظمی🌻
#چشمک!
🌷شهید ناصرکاظمی رابطه روحی ویژه ای با #مادرش داشت. 🌿
مادر ناصر تعریف میکرد: یک شب وقتی ناصر مهمانم بود صحبت از #شهادت او پیش آمد 🌱🌸
با هم راحت بودیم و این حرفها اذیتمان نمیکرد ☘
به اوگفتم باید به من قول بدهی اگر شهید شدی در سرازیری قبر بهم #چشمک بزنی.
گفت: قول میدهم قول مردانه.🌱🌿
🍂شهید که شد وقتی داشتند توی قبر میگذاشتنش با زحمت خودم را به بالای سرش رساندم و گفتم: ناصر، مادر، قولت که یادت نرفته عزیزِ مادر؟
خدا میداند همان موقع #چشمانش یک بار باز و بسته شد. 👀
همه شاهد این ماجرا بودند و صدای صلوات و تکبیر قطعه 24 را پُر کرد.
من از پسرم راضی هستم او تا لحظه آخر هم پای #قولش ایستاد.🌱🌿🌼
خاطرهایبهیادشهیدمعززناصرکاظمی🌾
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌿
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍پیامبر مهربانی(ص)
آنکه پیشانی #مادرش را ببوسد،
از آتش جهنم در امان است.
📚بحار؛ 8:191
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
میگفت: نزد خانم #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) رو سفید باشی. شهادتت قبول باشد. خداوند برایت سهل و آسانی قرار دهد. #خدا به همراهت... خدا به همراهت.
تابوت مدتی در خانه مستقر شد. هر کس با توجه به ارتباطش با #شهید، به شیوه خود با شهید وداع کرد. همه وداع کردند جز #مادرش
ساعت را پرسید: زمان اقامه نماز چه وقت است، نگاهها با حیرت به سوی او چرخید و او در حیرت و تعجب بیشتر دیگران گفت: قبل از اقامه #نماز در کنار تابوت ظاهر نخواهم شد، شهدا اولین #هدفشان نماز بود. من 12 روز منتظر «علی» بودم، شما 10 دقیقه منتظر من بمانید تا نمازم را بخوانم.
🌷شهیدعلی محمد هزیمه🌷
🌷یاد امام وشهدا با صلوات 🌷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•