eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
19.8هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘چرا «عبد» از دریافت امر و نهی «مولا» لذت می‌برد؟ 🔘استغفار، یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است! 🔻 (ج۴) - ۲ 🔸مهم‌ترین دریافتی که یک عبد، دوست دارد از مولا داشته باشد «امر و نهی» است. عبد از دریافت امر و نهی مولا لذت می‌برد؛ چون وقتی مولا به او امر و نهی می‌کند، احساس می‌کند که مولا او را آدم حساب کرده است. وقتی عبد این دریافت را از مولا نداشته باشد، ناراحت می‌شود و می‌گوید «خدایا، تو دیگر من را حساب نکردی؟» 🔸اگر به جایی برسی که عاشق امر و نهی‌ خدا بشوی، یعنی عاشق این هستی که خدا برایت مرز گناه تعیین کند، آن‌وقت به اینجا می‌رسی که مدام دوست داری بروی درِ خانۀ خدا و بگویی «خدایا من معذرت می‌خواهم؛ من نتوانستم دقیق اجرا کنم، ولی تو فرمان‌هایت را برای من ادامه بده...» 🔸وقتی حس عبودیت در انسان تقویت شود، مدام دنبال استغفار و عذرخواهی از خدا خواهد بود؛ این یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است؛ چون عبد همیشه خودش را مقابل مولا مقصر می‌داند و می‌گوید «خدایا! آن‌طور که باید، نتوانستم فرمان تو را اجرا کنم...» 🔸اولیاء خدا عیش و لذتشان به ذکر خداست «مَولایَ بِذِکرِکَ عاشَ قَلبی» می‌دانید اولیاء خدا وقتی می‌خواهند ذکر خدا کنند، چه می‌گویند؟ اکثرش «استغفار» است و از این کار، به‌شدت لذت می‌برند؛ نه اینکه فکر کنید رنج می‌برند! نه؛ اولیاء خدا بدون گناه هم، استغفار می‌کنند، با طاعت هم استغفار می‌کنند که «خدایا ببخش؛ نتوانستم قشنگ اطاعت کنم» انگار درِ خانۀ خدا کاری جز استغفار و عذرخواهی‌کردن ندارند. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۹
🔘گناه یعنی «خلاف منافع خودمان، رفتارکردن» 🔘باید یک‌مقدار خودخواه باشیم تا گناه نکنیم! 🔻 (ج۱) - ۲ 🔸گناه چیست؟ آیا گناه صرفاً کاری است که خدا را ناراحت می‌کند؟! یا اینکه گناه اولاً ضربه‌زدن به خود است! کسی که گناه می‌کند واقعاً دارد به خودش صدمه می‌زند؛ مثل کسی که با ساتور، انگشت خودش را قطع می‌کند! 🔸 خیلی‌ها فکر می‌کنند که گناه، یعنی زیر پا گذاشتنِ مقدسات، خلاف اعتقادات عمل‌کردن و یک رفتار غیرمؤمنانه انجام‌دادن! درحالی‌که گناه، اولاً معنایش این نیست. گناه قبل از اینکه خلاف اعتقادات رفتارکردن باشد، «خلاف منافع خودمان رفتار کردن» است. 🔸شاید ما دین را از اساس، غلط معرفی کرده‌ایم! اینکه بگوییم «دین برنامه‌ای است بر اساس اعتقادات و ایمان!» تلقیِ دقیقی از دین نیست. دین برنامه‌ای است اولاً بر اساس منافع انسان؛ منافع دنیایی و آخرتی. 🔸 در مرحلۀ اول، ما باید یک‌مقدار آدم‌های خودخواهی باشیم تا گناه نکنیم! خودخواهی به‌معنای درست کلمه (یعنی مواظب خود و منافع خود بودن) چیز بدی نیست. اگر اهل‌بیت(ع) به این معنا خودخواهی نداشتند، این‌قدر برای بهشت و جهنم ناله می‌زدند؟! 🔸 قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر/۱۹) کسی که آدم بدی شود و خدا بخواهد مجازاتش کند، کاری می‌کند که خودخواه نباشد.
🔘 کسی که یک‌شبه راهِ صدساله می‌رود، چه اتفاق خوبی در دلش می‌افتد؟ 🔘 آن اتفاق خوب «بیدارشدن حسّ پرستش» است! 🔻 (ج۱۸)- ۱ 🔸وقتی برترین هدف و بالاترین جایی که آدم می‌تواند به آن برسد و از آن لذت ببرد، خودِ خدا باشد، آدم یک شوریدگی و بیقراری خاصی نسبت به آن پیدا می‌کند و بعد، یک اتفاق خوب برایش می‌افتد و آن «بیدارشدن حسّ پرستش» است! 🔸آنهایی که یک‌شبه راه صدساله را طی می‌کنند یا کسانی که در یک لحظه منقلب و متحوّل می‌شوند هم یک‌دفعه‌ای همین حسّ در آنها بیدار می‌شود؛ اینکه «خدایا دوست دارم تو را بپرستم!» 🔸خداوند هم می‌خواهد حسّ پرستش و عبد‌بودن، در ما بیدار بشود و اصلاً هدف خلقت ما همین است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» حس پرستش هم فقط این نیست که معتقد به خدا باشی، او را دوست‌داشته باشی و ستایش کنی! بلکه باید دنبال «فرمانِ خدا» باشی و اطاعتش کنی. 🔸اگر امام‌زمان‌(ع) هم می‌خواهند عدالت را برقرار کنند و جهانی پر از عدل و داد و آرامش و امنیت ایجاد کنند، برای بیدارشدن همین حسّ است که «خدایا، می‌خواهم بپرستمت، دوست دارم به من دستور بدهی و من اطاعت کنم!» 🔸ما هم اگر-در این مبحث- دنبال شکل‌گیری یک شخصیت متعادل برای انسان‌ها هستیم، برای بیدارشدن همین حسّ پرستش است؛ چون وقتی آن مقدمات پنج‌گانه-که جلسات قبل بیان شد- در شخصیت انسان فراهم بشود، این حسّ در انسان بیدار می‌شود. 🔸مثلاً چرا انسان باید اهل برنامه باشد؟ چون التزام به برنامه، یک‌مقدار هوا‌پرستی انسان را کنترل می‌کند و کم‌کم باعث می‌شود حسّ پرستش در او بیدار بشود. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۰۳.۰۲
🔘 شرایط گناه، تصادفی پیش نمی‌آید؛ خدا آن را طراحی می‌کند! 🔘 خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه برای ما پدید نمی‌آورد! 🔻 (ج۲۵)- ۱ 🔸 برای اینکه خودمان را از گناه حفظ کنیم، باید بدانیم که شرایط گناه و خطا، به‌صورت تصادفی برای ما پیش نمی‌آید، بلکه تقدیری پیش می‌آید! پدید آمدنِ این شرایط، بی‌ربط با حال و روز آدم‌ها نیست بلکه کاملاً مرتبط با ظرفیتِ آدم‌هاست! 🔸 شرایطی که ما در آن شرایط گناه می‌کنیم، شرایطی است که خدا برای امتحان ما طراحی می‌کند و این شرایط-از نظر روحی و فکری و...- با ما تناسب دارد. 🔸 دربارۀ زمینه‌ها و شرایط گناه باید بدانیم که خداوند این شرایط را اولاً بر اساس ظرفیت‌های ما پیش می‌آورد؛ یعنی این‌طور نیست که خدا ما را در شرایطی قرار بدهد که نتوانیم از عهدۀ آن بر بیاییم! 🔸 دوم اینکه خدا معمولاً ما را در شرایطی قرار نمی‌دهد که خطای نابودکننده انجام دهیم! یعنی خدا تا یک‌حدّی به بندگان خودش اجازۀ خطا و گناه می‌دهد؛ از یک‌جایی به بعد، برای خیلی از بندگانش، امکان خطا نمی‌گذارد تا مبادا گناهانی انجام دهند که نابودکننده است. 🔸 سوم اینکه خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه پدید نمی‌آورد! خدا در پدیدآوردنِ شرایط خطا و گناه برای انسان، بسیار مهربان برخورد می‌کند. مثلاً خدا گاهی برنامۀ ما را طوری به‌هم می‌ریزد که در صحنۀ گناه قرار نگیریم چون می‌داند که ما نمی‌توانیم در مقابل آن گناه مقاومت کنیم. 🔸 حالا ما چه‌کار کنیم که خدا مهربان‌تر برخورد کند؟ آن وقت‌هایی که فرصت عبادت، زیارت و استغفار داریم، کم نگذاریم، آن‌وقت‌هایی که فرصت خوبی‌کردن داریم، کم نگذاریم. در این‌صورت خدا شرایط را برای خطاکردنِ ما کمتر می‌کند، به ما هوشیاری می‌دهد و نمی‌گذارد هر خطایی را انجام دهیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۰۳.۱۲
🔘 در چه صورتی خدا ما را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد؟ 🔘 دو اقدام کلیدی برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید: 🔻 (ج۲۵)- ۳ 🔸 معمولاً خدا به بندگانش سهل می‌گیرد و شرایط امتحان و گناه را خیلی سخت نمی‌کند، تا آنها زمین نخورند و دچار گناه نشوند؛ مگر در چند مورد: 🔸 یکی اینکه انسان یک بدی‌هایی را در دلش پنهان کرده باشد و بیماردل باشد، مثلاً یک نفاقی در دلش باشد یا غرق در حب مقام و شهوات باشد و... اینها باعث می‌شود انسان در شرایط سخت گناه قرار بگیرد. 🔸 مورد بعدی، به‌خاطر عُجب انسان است. خدا برخی آدم‌های خوب را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد، چون اینها اگر خطا نکنند، دچار عُجب و غرور می‌شوند و تواضعشان از بین می‌رود. طبق روایت، گناه برای مؤمن بهتر از عُجب است و گرنه خدا نمی‌گذاشت هیچ مؤمنی، گناه کند. (کافی/۲/۳۱۳) 🔸 دو اقدام کلیدی وجود دارد برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید و با شرایط آسان، از گناهان عبور کنیم: یکی اینکه در دل‌مان هیچ بدیِ اساسی و عمده‌ای نگذاریم باقی بماند. دوم اینکه مراقب باشیم دچار عُجب نشویم. 🔸 برای اینکه بدیِ اساسی در دلتان نباشد، دلتان را با اولیاء خدا صاف کنید، خدا نسبت به اولیاء خودش خیلی حساس است؛ اگر می‌خواهی تهِ دلت صاف و پاک باشد، اولیاء خدا و اهل‌بیت(ع) را خیلی دوست داشته باش. 🔸 پلیدی‌های پنهان خود را با محبت و خدمت به اهل‌بیت(ع) از بین ببرید؛ همچنین با محبت و خدمت به دوستان اهل‌بیت(ع) و با دشمنی‌کردن با دشمنان اهل‌بیت(ع). 👤علیرضا پناهیان
🔘 در چه صورتی خدا ما را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد؟ 🔘 دو اقدام کلیدی برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید: 🔻 (ج۲۵)- ۳ 🔸 معمولاً خدا به بندگانش سهل می‌گیرد و شرایط امتحان و گناه را خیلی سخت نمی‌کند، تا آنها زمین نخورند و دچار گناه نشوند؛ مگر در چند مورد: 🔸 یکی اینکه انسان یک بدی‌هایی را در دلش پنهان کرده باشد و بیماردل باشد، مثلاً یک نفاقی در دلش باشد یا غرق در حب مقام و شهوات باشد و... اینها باعث می‌شود انسان در شرایط سخت گناه قرار بگیرد. 🔸 مورد بعدی، به‌خاطر عُجب انسان است. خدا برخی آدم‌های خوب را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد، چون اینها اگر خطا نکنند، دچار عُجب و غرور می‌شوند و تواضعشان از بین می‌رود. طبق روایت، گناه برای مؤمن بهتر از عُجب است و گرنه خدا نمی‌گذاشت هیچ مؤمنی، گناه کند. (کافی/۲/۳۱۳) 🔸 دو اقدام کلیدی وجود دارد برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید و با شرایط آسان، از گناهان عبور کنیم: یکی اینکه در دل‌مان هیچ بدیِ اساسی و عمده‌ای نگذاریم باقی بماند. دوم اینکه مراقب باشیم دچار عُجب نشویم. 🔸 برای اینکه بدیِ اساسی در دلتان نباشد، دلتان را با اولیاء خدا صاف کنید، خدا نسبت به اولیاء خودش خیلی حساس است؛ اگر می‌خواهی تهِ دلت صاف و پاک باشد، اولیاء خدا و اهل‌بیت(ع) را خیلی دوست داشته باش. 🔸 پلیدی‌های پنهان خود را با محبت و خدمت به اهل‌بیت(ع) از بین ببرید؛ همچنین با محبت و خدمت به دوستان اهل‌بیت(ع) و با دشمنی‌کردن با دشمنان اهل‌بیت(ع). 👤علیرضا پناهیان
🔘چرا نسبت به دین، این‌قدر تمسخر و استهزاء انجام می‌گیرد؟ 🔘دین یک امر عمیق است؛ عقل‌های اندک، آن‌را نمی‌فهمند لذا مسخره می‌کنند 🔸اولاً چرا دین این‌قدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد؟ ثانیاً چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و استهزاء انجام می‌گیرد؟ چرا بعضی‌ها حرف‌های دینی را مسخره می‌کنند و گاهی دین‌داران را نادان یا غیرعاقل تلقی می‌کنند؟ 🍃🌺پاسخ هر دو سؤال، این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک موجود عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمی‌بیند. لذا وقتی دین می‌خواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، به‌سادگی درک نمی‌شود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد. 🌺🍃دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد سطحی‌نگر و عقل‌های اندک و کوچک، دستورات دین را نمی‌فهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضی‌ها روزه را مضر می‌دانستند! 🌺🍃دین مقولۀ بسیار هوشمندانه‌ای است لذا آدم‌های باهوش دین‌داری می‌کنند. یک‌روزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دین‌داری کند می‌گویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بی‌دین باشد می‌گویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور می‌شود، جز آدم نادان! (...إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰) 🌺🍃دین چون حرف‌های عمیق می‌زند، گاهی تنها می‌ماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها می‌ماند و حرفش را نمی‌فهمند و حتی او را مسخره می‌کنند! @akharinmonji 💕🌿 💕🌿💕🌿💕
🔘من چرا نباید این گناه را انجام بدهم؟ 🔘عمیق‌بودن دین را برای خودت جا بینداز تا راحت دین‌داری کنی 🔻 چرا ما این‌قدر باید وقت صرف کنیم تا نسبت به دین‌داری متقاعد بشویم؟ 🤔آیا دین‌ خیلی تلخ یا سخت است؟ ❣دین نه تلخ است، نه سخت؛ بلکه عمیق است! این‌طور نیست که دین مقولۀ سختی باشد و فقط به‌درد یک گروه یا یک تیپ‌های خاصی بخورد! 👌دین به نیازهای عمیق بشر اشاره دارد؛ نیازهایی که معمولاً انسان به آنها پی نبرده است. ضمن اینکه دین با برخی از نیازهای سطحی بشر مقابله می‌کند (مثل پرهیز از آب و غذا هنگام روزه) لذا انسان‌ها به سادگی برای دین‌داری متقاعد نمی‌شوند. 🌺🍃هرکسی می‌خواهد راحت دین‌داری کند باید عمیق‌بودن دین را بفهمد و برای خودش جا بیندازد ❤️🍃. البته منظور از «فهم دین» بسیاری از این آموزش‌های دینی در مدرسه و دانشگاه نیست! منظور این است که «آدم متقاعد بشود این کار، گناه است و نباید انجامش بدهد!» 🌺🍃اینکه برای شما لیست کنند «اینها گناه است و اینها کارهای خوب است...» این فهم عمیق از دین نیست! 👌 محور فهم عمیق از دین، این است که «من متقاعد بشوم گناه نکنم» و اینکه چرا نباید گناه کنم؟ چرا خدا به من دستور داده و گناه و ثواب گذاشته است؟ 🔸متقاعدکردن انسان برای ترک گناه، کار سختی است، چون اولاً ترک گناه مربوط می‌شود به یک نیاز عمیق انسان و تو نیاز عمیقت را به‌سادگی درک نمی‌کنی که متقاعد بشوی گناه نکنی. 🔸ثانیاً برای ترک گناه باید در مقابل یک نیاز سطحی خودت بایستی و تو به‌سادگی نمی‌توانی از نیاز سطحی خودت چشم‌پوشی کنی، مگر اینکه عمیقاً بفهمی این کار به نفع خودت است! ❤️🍃👇 💕🌿💕
🔘 اگر می‌خواهی عاشق خدا بشوی، راهش حرف گوش‌کردن از خداست! 🔘 اطاعت از خدا، کم‌کم ابهت و محبتِ خدا را به دلت می‌اندازد 🔻 (ج۲۳)-۲ 🔸 در محیط‌های نظامی، معمولاً اطاعت‌کردن از فرمانده، یک ابهت و حرمتی از فرمانده به دل انسان می‌اندازد به‌حدی که نیروی تحت امر، کم‌کم عاشق فرمانده‌ می‌شود و حتی حاضر است به‌خاطر او از جان خودش بگذرد! 🔸 «قدرتمندی» اگر معقول باشد، انسان آن را می‌پذیرد و بعد کم‌کم به منبع قدرت علاقه‌مند می‌شود. حالا این منبع قدرت اگر پروردگار باشد چه می‌شود؟ یقیناً عشق عجیبی نسبت به خدا پدید می‌آید. 🔸 اگر مدتی دستور خدا را گوش کنیم، کم‌کم ابهت خدا به‌عنوان یک «فرماندۀ قدرتمند» در دلِ ما می‌نشیند و عاشق او هم می‌شویم. 🔸 اگر کسی می‌خواهد عاشق خدا بشود راهش حرف گوش‌کردن از خداست، راهش این است که وقتی گناه کرد، از خدا به‌خاطر اینکه نافرمانی‌اش را کرده، خیلی عذرخواهی کند. 🔸 پیامبر(ص) می‌فرماید: نبین چه گناه کوچکی انجام دادی، ببین چه خدای بزرگی را نافرمانی کردی! (امالی‌طوسی/۵۲۸) اینجاست که «حرمت امر خدا» برای انسان مهم‌تر از کسب منفعت یا دفع ضررِ ناشی از گناه می‌شود. ادامه دارد در کانال 🌺🍃
🔘 شرایط گناه، تصادفی پیش نمی‌آید؛ خدا آن را طراحی می‌کند! 🔘 خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه برای ما پدید نمی‌آورد! 🔻 (ج۲۵)- ۱ 🔸 برای اینکه خودمان را از گناه حفظ کنیم، باید بدانیم که شرایط گناه و خطا، به‌صورت تصادفی برای ما پیش نمی‌آید، بلکه تقدیری پیش می‌آید! پدید آمدنِ این شرایط، بی‌ربط با حال و روز آدم‌ها نیست بلکه کاملاً مرتبط با ظرفیتِ آدم‌هاست! 🔸 شرایطی که ما در آن شرایط گناه می‌کنیم، شرایطی است که خدا برای امتحان ما طراحی می‌کند و این شرایط-از نظر روحی و فکری و...- با ما تناسب دارد. 🔸 دربارۀ زمینه‌ها و شرایط گناه باید بدانیم که خداوند این شرایط را اولاً بر اساس ظرفیت‌های ما پیش می‌آورد؛ یعنی این‌طور نیست که خدا ما را در شرایطی قرار بدهد که نتوانیم از عهدۀ آن بر بیاییم! 🔸 دوم اینکه خدا معمولاً ما را در شرایطی قرار نمی‌دهد که خطای نابودکننده انجام دهیم! یعنی خدا تا یک‌حدّی به بندگان خودش اجازۀ خطا و گناه می‌دهد؛ از یک‌جایی به بعد، برای خیلی از بندگانش، امکان خطا نمی‌گذارد تا مبادا گناهانی انجام دهند که نابودکننده است. 🔸 سوم اینکه خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه پدید نمی‌آورد! خدا در پدیدآوردنِ شرایط خطا و گناه برای انسان، بسیار مهربان برخورد می‌کند. مثلاً خدا گاهی برنامۀ ما را طوری به‌هم می‌ریزد که در صحنۀ گناه قرار نگیریم چون می‌داند که ما نمی‌توانیم در مقابل آن گناه مقاومت کنیم. ✅حالا ما چه‌کار کنیم که خدا مهربان‌تر برخورد کند؟ آن وقت‌هایی که فرصت عبادت، زیارت و استغفار داریم، کم نگذاریم، آن‌وقت‌هایی که فرصت خوبی‌کردن داریم، کم نگذاریم. در این‌صورت خدا شرایط را برای خطاکردنِ ما کمتر می‌کند، به ما هوشیاری می‌دهد و نمی‌گذارد هر خطایی را انجام دهیم. ادامه دارد در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔘 چرا مزۀ شیرین استغفار را نمی‌چشیم؟ 🔘 وقتی مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، مزۀ استغفار را هم می‌چشی! 🔻 (ج۲۶)-۱ 🔸 انسان چگونه می‌تواند از خدا بهره ببرد؟ یک عبد چگونه می‌تواند از خودِ مولا، بچشد و ببوید؟ راهش «انکسار» در مقابل خداست. این انکسار است که عبد را در نهایت آمادگی برای دریافت از مولا قرار می‌دهد و ما را در نهایت کوچکی در مقابل خدا قرار می‌دهد. 🔸 انکسار چگونه پدید می‌آید؟ یکی با فرمان‌بردن از خدا و یکی هم با استغفار! چرا فرمان‌بردن، آدم را کوچک می‌کند؟ چون قُدبازی‌اش را کنار می‌گذارد و می‌گوید «چَشم!» البته با استغفار، خیلی بیشتر درِ خانۀ خدا، شکسته و کوچک می‌شود. 🔸 خدایا من آن‌وقتی که در مقابل فرمان تو می‌گویم «چَشم» پنجاه درصد کوچک می‌شوم، اما آن وقتی‌که خطا می‌کنم و بعد عذرخواهی می‌کنم، صد درصد کوچک می‌شوم! 🔸 اتفاق مهمی که در استغفار می‌افتد، همین انکسار و احساس کوچکیِ عبد در مقابل مولاست. این انکسار، انسان را در معرض دریافت نور الهی و چشیدن مزۀ ارتباط با مولا قرار می‌دهد. 🔸 ما چرا مزۀ استغفار را نمی‌چشیم؟ چون اصلاً مزۀ کوچکی‌کردن پیش خدا را نمی‌چشیم! حالا چه‌کار کنیم که این مزه را بچشیم؟ باید واقعاً از خدا حساب ببریم. یک عبد وقتی یک مولا داشته باشد که از او حساب ببرد، می‌دانی چه لذتی می‌برد! برای اینکه این را بدانی، باید یک مدتی با دقت و مراقبت، در مقابل فرمان خدا بگویی «چَشم!» 🔸 وقتی در اطاعت از امر مولا مراقبت کردی و مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، چند برابرِ این لذت را در «استغفار» خواهی چشید. اصلاً در موقع استغفارِ عبد است که مولا، مولایی می‌کند، خدا آنجا خدایی‌کردنِ خودش را نشان می‌دهد و خطای بنده‌اش را با مهربانی، جبران می‌کند. عبد هم مثل بچه‌ای که به آغوش مادرش پناه برده، به خدا پناه می‌برد و آنجا احساس امنیت می‌کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•