eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
19.8هزار ویدیو
279 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 روزی بهلول به حمام رفت، خدمتکاران به او بی اعتنایی کرده و آنطور که دلخواه بهلول بود او را کیسه نکشیدند ولی بهلول هنگام خروج از حمام ده دینار به حمامی‌ داد. کارگران حمامی چون این بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند. هفته دیگر بهلول به حمام رفت این بار تمام کارگران با احترام کامل او را شستشو دادند ولی بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد حمامی با تعجب پرسید: سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروز چیست؟ بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که آمده بودم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز می‌پردازم تا شما ادب شده و رعایت مشتری‌های خود را بکنید! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 وَءَاتِ ذَا الْقُربَى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً (سوره اسراء / آيه 26) و حقّ خويشاوندان و حقّ تهيدست و حق در راه مانده را بپرداز و هيچ گونه اسراف و ولخرجي مكن . «تَبذیر» از ریشه‏ ى «بَذر» به معناى ریخت و پاش است. مانند آنكه براى دو نفر مهمان، غذاى ده نفر را تهیه كنیم. امام صادق‏ علیه السلام فرمود: هر كس چیزى را در غیر مسیر طاعت خدا مصرف كند، مبذّر است. آن حضرت در پاسخ به این سؤال كه آیا در مخارج حلال نیز اسراف وجود دارد؟ فرمودند: بلى، زیرا كسى كه دارایى خود را چنان بخشش كند كه چیزى براى خود نگذارد، در مصرف حلال اسراف كرده است. (تفسير نور الثقلين، ج‏3، ص 15) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 خوب ، وقتى تو در كارهاى شيطان دخالت مى كنى او هم حق دارد، در كارهاى تو دخالت كند و روزگارت را سياه كند. اما تو مى گويى كه شيطان هر گز به زور و جبر تو را از راه به در نبرده و فقط وسوسه كرده ، در اين صورت تو بايد به وسوسه او گوش ندهى و سعى كنى به گفتار و رفتار نيك پايبند باشى ، آن وقت تو هم مى شوى مثل دانيال ، و نه تو از شيطان گله دارى و نه او از تو شكايت دارد. وقتى تو خودت بد مى كنى و بر شيطان لعنت مى كنى شيطان هم حق دارد كه از تو شكايت كند. تو بايد آن قدر خوب باشى كه شيطان نتواند تو را لعنت كند. عم اوغلى با شنيدن اين حرفها خيلى شرمنده شد و جواب داد: حق با شماست ، تقصير از خودم بود كه دست به كارهاى شيطان مى زدم ، بايد خودم خوب باشم و گرنه شيطان گناه مرا به گردن نمى گيرد، اى لعنت بر شيطان ابليس نامه ، ص 110. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜ استاد فاطمی نیا: 🌴 استادی داشتم كه از اولیاء خدا و بسيار مرد بزرگی بود، خدمت امام زمان عليه السلام رسیده بود. 🍃 ایشان می فرمود زمانی که قرار است خیری به انسان برسد، شيطان به هر طريق ممكن تلاش ميكند مانع رسيدن آن خير شود. 🌴 برای مثال شب قدر ميخواهی دعا كنی، سريع ظاهر ميشود و ميگويد برای چه دعا ميكنی!؟ مگر تا به حال دعاهايت مستجاب شده است!؟ 🍃 اينها وسوسه های شيطان است و نبايد به آن ترتيب اثر داده شود. 🌴 گفته شد کسی که دعا میکند دست خالی برنمیگردد و بالاخره چیزی در کاسه او میریزند. اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺در روز میلاد حضرت 🌸فاطمه زهرا (س) 🌺یه دعا از ته دل برای شما 🌸خوبان" ان شاءالله روزی 🌺ناب،و سرشار از اتفاق های 🌸خوب و خوشِ تکرار نشدنی 🌺همراه با سلامتی در پناه 🌸یگانه خدای مهربون داشته 🌺باشید و زندگیتون سرشار 🌸از عشق به خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـــلام❄️ صبح چهارشنبه زمستونی تون❄️ سرشار از زیبایی امروز با سپردن همـه چیز به دستان گرم خدا❄️ خـودت را برای روزی بهتر آماده کن ❄️ آنوقت زیباتر از همیشہ نفس می کشی و زیباتر❄️ از همیشہ می بینی روز خوبی داشته باشید❄️
🌷🌷 🌹بعد از شهادت🌹 تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.😕 بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.😌 به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.😢💙 قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف .😯💪🏻 ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.😏😤 پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"😯 میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!"😭 😠بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم.😈🔫 داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.☹️ داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"😫 هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."😮 اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد.😥 توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭🙏🏻 یکهو چشمم افتاد به تکه کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.😮 خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😌😔 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر .😶 از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.😌 وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . راقعا به استراحت نیاز داشتم😥 فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝 به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."😇 من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم.😓 تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی?"😢 نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭😫 گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭😢 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام."😌💝 وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"♥️😭 . . . ....🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🌺فاسق‌العمل‌اما‌طیب‌الروح! علامت مومن و شیعه همینه؛ ممکنه گناه بکنه ولی این گناه رو دوست نداره...! 🎤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 علت عجیب دیدار پیامبر با جبرئیل ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚الفرج بعد الشدّة : 1 / 101 . 🌿روايت شده است كه غلام حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام جرمى مرتكب شد كه سزاوار كيفر بود، حضرت عليه السلام دستور داد او را بزنند. او گفت: سرورم! «والكاظِمينَ الغَيظَ»: «آنان كه خشم خويش فرو مى خورند» ، حضرت عليه السلامفرمود: از او دست بداريد. او گفت: سرورم! «والعافينَ عَنِ النّاسِ» :«و از خطاى مردم در مى گذرند» ، حضرت عليه السلامفرمود: از تو در گذشتم. او گفت: سرورم! «واللّه ُ يُحِبُّ المُحسِنينَ [ آل عمران : 134 . ] »:«و خدا نيكوكاران را دوست مى دارد» ، حضرت عليه السلامفرمود: تو در راه خدا آزادى و از آنِ تو باد دو برابر آن چه به تو مى دادم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🌺حکایت عجیب ماشالله نجار: 🎤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اثر عجیب یک نماز برای خدا 💠 آیت الله مجتهدی تهرانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌺پیغمبر اکرم (ص) فرمود: خداوند فرموده است اگر کسی محدث شود و وضو نگیرد، به من جفا کرده است؛ اگر محدث شد و وضو گرفت ولی دو رکعت نماز نخواند و دعا نکرد و از من چیزی نخواست، به من جفا کرده است؛ اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست کرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم. حالا درخواست او می خواهد امر دینی باشد یا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد اگر من به او عطا نکنم به او جفا کرده‎ام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. " •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹داستان آموزنده🌹 یکی از شاگردان کلاس به معلممان گفت : من چیزهای زیادی بخشیدم ولی در قبال آن فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم! معلممان گفت: بیایید وقتی چیزی بخشیدیم به فرد و شخص ندهیم؛ بلکه آن را به خدا بدهیم. آن شخص فقط برایمان مانند یک صندوق پست و رابطی بین ما و خدایمان باشد. وقتی چیزی را برای خدا بفرستیم دیگر عکس العمل واسطه برای ما مهم نیست و از او توقعی هم نداریم؛ خداوند، خود عوض آن را هم در دنیا به ما می‌دهد و هم به طور بهتر، در قیامت، زمانی که به آنها احتیاج داریم. یادمان باشد مقصد ما خداست...👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
: ❌متاسفانه در بین عموم مردم مشهور است که علت اختلاف هابیل(ع)و قابیل ازدواج با خواهر زیباتر بوده.اما این یک تحریف بسیار بزرگ است که از منابع برادران اهل سنت نشات گرفته و در میان عموم مسلمانان شهرت یافته.تا حدی که در منابع شیعه نیز میتوان کم و بیش مانند آن را یافت،که البته از نظر سند و محتوا ضعیف و غیر قابل قبول هستند.1 1⃣اما شیعه طبق روایات محکم رسیده از ائمه علیهم السلام اصل اختلاف و علت این نزاع را مسئله جانشيني حضرت آدم و خلافت و امامت الهی میداند.2 2⃣چراکه مسئله قربانی زمانی مطرح شد که قبل از آن دو برادر ازدواج کرده بودند،پس چگونه ممکن است دعوا بر سر ازدواج باشد؟ 🌀مسئله خلافت و ولایت الهی پیچیده ترین نزاع و بزرگترین گره کور تاریخ بشر است.نزاعی که از زمان ابلیس آغاز شد و در سقیفه به اوج خود رسید.اینجا دليل جعل روایاتی که داستان را بر اساس عشق قابيل به خواهر خود تعریف ميکند روشن ميشود،جاعلان با تحریف مسأله به یک مسأله جنسي و عشقي،اصل موضوع را که دعوا بر سر جانشيني و خالفت بوده است به دست فراموشي و تحریف سپرده اند و برای جور شدن داستان،داستان ازدواج با خواهران را ساخته اند. داستاني که در روایات شيعه مورد نفي و نکوهش است.3 📚منابع: 1) یعقوبي،تاریخ اليعقوبي،ج1،ص6. مجلسي،بحار الانوار، ج11،ص219 2)مجلسی،بحار الانوار،ج11،ص227، 245 3)عروج مشرقی،عطا الله بیگدلی،ص294 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔍 💠 فصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ 🔹 سوره 2 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️مینویسم به عشق مادر،،،، پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد...!!! داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد...!!! شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!! شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!! غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!!! از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!! وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!! خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!! صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!! مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد •••!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝 💠 رضایت موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد 💠 💎 جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ 💎 شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... 🍃با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: 💎 چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: 🍃احسان به والدین •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 ✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔍 💠ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، دخت نبی اکرم و روز مادر به محضر زمان (عج ) و شما عزیزان تبریک و تهنیت باد🌱 ✨نبی مهربانی(ص): آنکه مادرش را شاد کند، خدا رو شاد کرده است.❤️ 📜نهج الفصاحه،ص۷۰۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✔️راه حلی برای آمرزش گناهان کبیره و صغیره 🔰امام رضا(علیه‌السلام): 💠گریه بر امام حسین(علیه السلام)، گناهان بزرگ را ریشه‌کن می‌کند. 💠در روایت دیگری هم میفرمایند که اگر برای امام حسین طوری گریه کنی که اشک روی صورتت جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد می‌آمرزد. 🔰آیت الله جاودان: 💠اگر آدم غرق در گناه شود، ماهیت او عوض می‌شود و دیگر جایی جز جهنم ندارد. 💠ما دستوراتی داریم تا این تغییر ماهیت پیدا نشود. یکی از این دستورات شرکت در عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) و گریه بر ایشان است. 💠گریه یکی از راه‌های پاک شدن است. نه اینکه سالی یک بار گریه کنیم. گناهان ما زیادتر از آن است که با یک بار گریه درست شود. 🔰آیت الله ناصری: 💠در روایتي دارد موقعی که کسی بر امام حسین (عليه السلام) گریه نماید حضرت به او نظر می کند و برایشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان میخواهند كه برای آن ها استغفار كنند ▪️و به او می فرمایند: 💠ای گریه كننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی از ثوابها برای تو مهیا كرده، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💚 از امام رضا(عليه السلام): ✍ سوال شد بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند فرمودند: •☜️ڪسانی هستند ڪه وقتی ڪارهای نيڪ انجام می دهند، خوشحال می شوند، •☜و زمانی ڪه ڪارهای بد انجام می دهند، طلب مغفرت می ڪنند، •☜و زمانی ڪه به آنها نعمتی عطا می شود، شڪرگزارند، •☜و هنگامی ڪه گرفتار می شوند، صبر می ڪنند، •☜و زمانی ڪه خشمگین می شوند، عفو می ڪنند. 📚 تحف العقول؛ صفحه۳۳٢ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨حرز متعلق به (س)✨ ✴️حرز در لغت به معنی «پناه و مأمن» آمده که یکی از اسماء خداوند متعال نیز بشمار می رود و برای همین در دعای مخصوص جوشن کبیر خطاب به حضرتش عرض می کنیم: «یَا حِرزَ مَن لَا حِرزَ لَهُ ...» ✴️«حرز» در اصطلاح به نوعی خاص از دعا گفته می شود که هر کدام از معصومین (ع) نمونه ای از آن را به عنوان « حرز خاص هر معصوم» به مراجعین توصیه می فرمودند که حفظ و نگهداری این دعای مستمر در پیش خود و همچنین قرائت آن انسان را از گزند تمامی آفات و بلیّات حفظ و بیمه خواهد نمود ان شاء الله تعالی. 🔰حرز حضرت فاطمۀ زهرا (س) عبارت زیر است: 💥بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، بِرَحمَتِکَ [اَستَغِیثُ] فَأَغِثنِی، وَلاَ تَکِلْنِیْ إِلَى نَفْسِیْ طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً، وَ أَصلِح لِی شَأنِی کُلَّه!💥 ⬅️بنام خداوند رحیم و مهربان، ای زنده و ای پا برجا! به رحمتت سوگند که مرا باری کن! و مرا یک چشم به هم زدن به نفسم وا مگذار! 📚صحیفه ی فاطمیه، صفحه245 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹 مفتاح راه 🌹 نقل ‌است‌ که : دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . . در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت : من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟ آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است! ندا آمد که : تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه . . . مفتاح راه ، همراه لحظه لحظه هایتان باد💞 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 محبت هاتو انبار نکن... استاد 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 بر راضیه بر مرضیه‌ی کوثر صلوات بر فاطمه صدّیقه ی اطهر صلوات بر قله‌ی توحیدی، زهرا به بقیع بر سیّده و همسر حیدر صلوات 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ ✨وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم ولادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک💖 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 خدای عزّ و جلّ می فرمایند: بنده مومنم را به هر سو بگردانم، برایش خیر است. پس باید به قضای من راضی باشد و بر بلای من صبر کند و نعمتهایم را سپاس گزارد، تا او را -ای محمد- در زمره صدیقین خود ثبت کنم. اصول الکافی، ترجمه مصطفوی، ج‏3 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•