#خاطره
#شهدایی
روزی من و عباس در حیاط روی تخت چوبی نشسته بودیم. از عباس پرسیدم: اگه من از شما یه لیوان آب 💧طلب کنم و شما سریع بری و برای من آب بیاری، فکر میکنی برخورد من چطور خواهد بود؟ »
گفت: «معلومه از من تشکر میکنی.» حالا اگر چند دقیقه با تأخیر برای من آب بیاری چی؟ » شاید تشکر سردی از من بکنی.» گفتم: «اگرده - پانزده دقیقه دیر بیاری؟» تشکرنمیکنی.»
گفتم: «نماز اول وقت هم همین طوره. اگه اول وقت خوندی، محبت خدا و ثواب زیاد به همراهش خواهد بود. و اگه نماز هرچه از سر وقت دیر بخونی ثوابش کمتر میشه .
📙آخرین نماز در حلب، صفحه ۳۴، خاطره ی پدر #شهید_عباس_دانشگر
╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮
@ayeh_ayeh_ta_zohoor
╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯