eitaa logo
آیه آیه تا ظــهــور
4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
31 فایل
🌸مؤسّسه قرآنی و مهدوی آیه آیه تا ظهور با مدیریت استاد مهندسی 💐آموزش حضوری و مجازی رشته های مختلف قرآنی برای تمامی سنین با حضور اساتید ممتاز 👤 مسئول ثبت نام دوره ها👇 @khadem_alquran_313 👤 مشاوره قرآنی و ارتباط با مدیر کانال 👇 @khadem_al_quran
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 مهریه‌ی معنوی برای ازدواج مهریۀ من یک جلد کلام‌الله مجید بود و یک سکۀ طلا. سکه را که بعد از عقد بخشیدم، اما آن یک جلد قرآن را سیدمحمدعلی بعد از ازدواج برایم خرید و در صفحه‌ی‌ اولش نوشت: امیدم به اینست که این کتاب اساسِ حرکتِ مشترکِ ما باشد، نه چیز دیگر؛ چرا که همه چیز فناپذیر است، جز این کتاب... حالا هر چند وقت یکبار که خستگی بر من غلبه می‌کند، این نوشته ها را می‌خوانم و آرام می‌گیرم. 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید سیدمحمدعلی جهان‌آرا 📚منبع: کتاب بانوی ماه ۵ ، صفحه۱۴ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌸 همسردار بود و همسایه‌دار... علیرضا اجازه نمی ‌داد که هر شب من از خواب بلند بشم و به بچه رسیدگی کنم. می‌گفت: یک شب من، یک شب شما... یک‌بار هم شام آماده کرده بودم ، که فهمیدیم همسایه‌مون فکر ‌کرده شوهرش خونه نمیاد و شام درست نکرده. علیرضا فوراً غذای خودمون رو برد برای آنها. وقتی ازش پرسیدم: پس خودمون چی بخوریم ؟ ، گفت: "ما نان و ماست می‌خوریم..." 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی 📚منبع: کتاب همسرداری سرداران شهید ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌸 او فرمانده ی دلها بود...😍 : یک روز قبل از نمازِ صبح از خواب بیدار شدم و رفتم که وضو بگیرم. چشمم خورد به حسن باقری که داشت به تنهایی دستشویی‌های مقر رو می‌شست. گاهی هم دور از چشمِ همه، حیاط رو آب و جارو می‌کرد. به خاطر همین کارهاش هم فرمانده ی لشکر بود ، هم فرمانده ی دلها... 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حسن باقری 📚منبع: یادگاران ۴ «کتاب شهیدباقری» ، صفحه ۷۳ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌸 خاطره‌ای زمستانی و زیبا از شهید محمدابراهیم همّت منطقه‌ی قلاجه در اسلام‌آبادِ غرب بودیم، با آن سرمایِ استخوان سوزش. اورکت‌ها رو آوردیم و بیـنِ بچه ها تقسیم کردیم. امـا حـاج همّت اورکت نگرفت و گفت: « همه بپوشن، اگر موند من هم می‌پوشم» یادمه تا زمانی‌که اونجا بودیم، حاجی داشت از سرما می‌لرزید... 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همّت 📚منبع: یادگاران۲ «کتاب شهید همت» ، صفحه ۶۴ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌸 شهیدی که بخاطر رسیدن به همسر ، نماز شکر خواند : تا آمدنِ مهمان‌ها برایِ مراسم عقد، توی اتاق تنها بودیم. آقا عبدالله ازم خواست که برایش مُهر بیاورم.بهش گفتم: «تا نگید چرا می‌خواهید نماز بخوانید، بهتون مُهر نمیدم.» ایشون در جوابم گفت: «خدا بهم همسر داده و به همین خاطر می‌خواهم نماز شکر بخوانم.» 📌خاطره‌ای از زندگی روحانی شهید عبدالله میثمی 📚منبع: یادگاران5 «کتاب شهید میثمی» ، صفحه 47 ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
⚘ در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص ' بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت پیشـــانی شهـــدا را ببـــوســد ! وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کننـــد . پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان را آتـــش زد . 《شهیـــدحـــاج محمد ابراهیـــم همــت》 🌷شادی روح شهدا صلوات🌷 ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌷 اومد گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه میکنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! 📚 ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ‌ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌷 پدر علاقه شدیدی به مادرم داشت. بعد از شهادتش، از همرزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده‌اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این دلبستگی را بدانند. این علاقه حتی در بین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود. همیشه به ما سفارش می‌کرد که به مادرتان احترام بگذارید و دست و پای مادرتان را ببوسید. دوستت دارم را خیلی به مادرم می‌گفت. 📚 شهید مدافع حرم حسین رضایی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌷 خواهرم . . . هرگاه خواستے از حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور ڪه اشک امام زمانت را جارے میڪنے. به خون هاے پاڪے ڪه ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میڪنی🥀 به یاد آر ڪه غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میڪنے و فساد را منتشر میڪنے و توجه جوانے ڪه صبح و شب سعے ڪرده نگاهش را حفظ ڪند جلب میڪنے🥀 به یاد آر حجابے ڪه بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ ڪند تغییر میدهے ... تو هم شامل آبرویے شهید علاء حسن نجمه ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
💠 بعضی ها میگویند: اصلا رفاقت با شُهــــــدا چه معنـی میده؟! چرا بایـد رفیق شهـــید انتخاب ڪنیـم؟! 🔸باید عرض ڪنم خدمتشون ڪه؛ 🔸زغال‌های خاموش‌ رو ڪنار زغال‌هاۍ روشن میذارند تا روشن بشه؛ چون همنشینۍ اثر داره. 📚 شهـــید محمدرضا الوانی ⚘ شادی روح شهدا صلوات⚘ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌷 میگفت هر كاري مي خواهم بكنم اول نگاه ميكنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردي از درد امام زمان (عج) دوا ميشود؟ ميگفت اگر ميبينيد امام زمان (عج) از كاري ناراحت ميشود ، انجام ندهيد. 📚 شهید محمد مهدوی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ‌╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯
🌷 حاج حسین رفته بود شناسایی. وقتی برگشت، نقشه‌ی عملیات رو پهن کرد؛ یه نقطه‌ای رو نشون داد و گفت: اگه من شهید شدم، اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم. به صاحبش بگید راضی باشه...! 📚 شهید حسین خرازی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ╭─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╮ @ayeh_ayeh_ta_zohoor ╰─¬¬¬┅🍃🌹🌹🍃┅¬¬¬╯