eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
343 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
534 ویدیو
18 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 شرایط گناه، تصادفی پیش نمی‌آید؛ خدا آن را طراحی می‌کند! 🔘 خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه برای ما پدید نمی‌آورد! 🔻 (ج۲۵)- ۱ 🔸 برای اینکه خودمان را از گناه حفظ کنیم، باید بدانیم که شرایط گناه و خطا، به‌صورت تصادفی برای ما پیش نمی‌آید، بلکه تقدیری پیش می‌آید! پدید آمدنِ این شرایط، بی‌ربط با حال و روز آدم‌ها نیست بلکه کاملاً مرتبط با ظرفیتِ آدم‌هاست! 🔸 شرایطی که ما در آن شرایط گناه می‌کنیم، شرایطی است که خدا برای امتحان ما طراحی می‌کند و این شرایط-از نظر روحی و فکری و...- با ما تناسب دارد. 🔸 دربارۀ زمینه‌ها و شرایط گناه باید بدانیم که خداوند این شرایط را اولاً بر اساس ظرفیت‌های ما پیش می‌آورد؛ یعنی این‌طور نیست که خدا ما را در شرایطی قرار بدهد که نتوانیم از عهدۀ آن بر بیاییم! 🔸 دوم اینکه خدا معمولاً ما را در شرایطی قرار نمی‌دهد که خطای نابودکننده انجام دهیم! یعنی خدا تا یک‌حدّی به بندگان خودش اجازۀ خطا و گناه می‌دهد؛ از یک‌جایی به بعد، برای خیلی از بندگانش، امکان خطا نمی‌گذارد تا مبادا گناهانی انجام دهند که نابودکننده است. 🔸 سوم اینکه خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه پدید نمی‌آورد! خدا در پدیدآوردنِ شرایط خطا و گناه برای انسان، بسیار مهربان برخورد می‌کند. مثلاً خدا گاهی برنامۀ ما را طوری به‌هم می‌ریزد که در صحنۀ گناه قرار نگیریم چون می‌داند که ما نمی‌توانیم در مقابل آن گناه مقاومت کنیم. 🔸 حالا ما چه‌کار کنیم که خدا مهربان‌تر برخورد کند؟ آن وقت‌هایی که فرصت عبادت، زیارت و استغفار داریم، کم نگذاریم، آن‌وقت‌هایی که فرصت خوبی‌کردن داریم، کم نگذاریم. در این‌صورت خدا شرایط را برای خطاکردنِ ما کمتر می‌کند، به ما هوشیاری می‌دهد و نمی‌گذارد هر خطایی را انجام دهیم. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 گاهی از خدا چیزی می‌خواهیم که نمی‌توانیم از عهدۀ امتحانش بر بیاییم! 🔻 (ج۲۵)- ۲ 🔸 گاهی ما یک چیزی را از خدا می‌خواهیم و یک شرایطی را از خدا طلب می‌کنیم که برایمان خوب نیست یا به مصلحت ما نیست، اما این‌قدر اصرار می‌کنیم که خدا به ما می‌دهد. 🔸 وقتی خدا آن را به ما داد، می‌بینیم که شرایط ما برای گناه‌نکردن، خیلی سخت شده؛ یعنی در فضایی قرار گرفته‌ایم که نمی‌توانیم از عهدۀ امتحاناتِ آن فضا، بر بیاییم. می‌گوییم: خدایا چرا این‌طوری شد؟ می‌فرماید: خودت خواستی و اصرار کردی! 🔸 مثل اهل‌بیت(ع) دعا کنیم: خدایا با تدبیر خودت مرا از تدبیر خودم مستغنی کن «أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي» البته خودمان هم باید فکر کنیم و برنامه‌ریزی کنیم اما از خدا بخواهیم که برای ما تدبیر کند. 🔸 گاهی ممکن است برخی از مشکلات، ما را بی‌تاب کند و از خدا بخواهیم این مشکلات برطرف بشود، اما غیر از این موارد، برخی از شرایطی را که فکر می‌کنیم برایمان خوب است، به‌زور می‌خواهیم از خدا بگیریم! 🔸 برخی از خواسته‌هایمان را چون به مصلحت ما نیست، خدا به ما نمی‌دهد، اما در برخی موارد هم خدا به‌خاطر اصرار خودمان به ما می‌دهد، آن‌وقت در شرایطی قرار می‌گیریم که می‌بینیم امتحاناتش سخت است و از عهدۀ آن بر نمی‌آییم و دچار خطا و گناه می‌شویم. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 در چه صورتی خدا ما را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد؟ 🔘 دو اقدام کلیدی برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید: 🔻 (ج۲۵)- ۳ 🔸 معمولاً خدا به بندگانش سهل می‌گیرد و شرایط امتحان و گناه را خیلی سخت نمی‌کند، تا آنها زمین نخورند و دچار گناه نشوند؛ مگر در چند مورد: 🔸 یکی اینکه انسان یک بدی‌هایی را در دلش پنهان کرده باشد و بیماردل باشد، مثلاً یک نفاقی در دلش باشد یا غرق در حب مقام و شهوات باشد و... اینها باعث می‌شود انسان در شرایط سخت گناه قرار بگیرد. 🔸 مورد بعدی، به‌خاطر عُجب انسان است. خدا برخی آدم‌های خوب را در شرایط سختِ گناه قرار می‌دهد، چون اینها اگر خطا نکنند، دچار عُجب و غرور می‌شوند و تواضعشان از بین می‌رود. طبق روایت، گناه برای مؤمن بهتر از عُجب است و گرنه خدا نمی‌گذاشت هیچ مؤمنی، گناه کند. (کافی/۲/۳۱۳) 🔸 دو اقدام کلیدی وجود دارد برای اینکه شرایط سختِ گناه، برایمان پیش نیاید و با شرایط آسان، از گناهان عبور کنیم: یکی اینکه در دل‌مان هیچ بدیِ اساسی و عمده‌ای نگذاریم باقی بماند. دوم اینکه مراقب باشیم دچار عُجب نشویم. 🔸 برای اینکه بدیِ اساسی در دلتان نباشد، دلتان را با اولیاء خدا صاف کنید، خدا نسبت به اولیاء خودش خیلی حساس است؛ اگر می‌خواهی تهِ دلت صاف و پاک باشد، اولیاء خدا و اهل‌بیت(ع) را خیلی دوست داشته باش. 🔸 پلیدی‌های پنهان خود را با محبت و خدمت به اهل‌بیت(ع) از بین ببرید؛ همچنین با محبت و خدمت به دوستان اهل‌بیت(ع) و با دشمنی‌کردن با دشمنان اهل‌بیت(ع). 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 چرا مزۀ شیرین استغفار را نمی‌چشیم؟ 🔘 وقتی مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، مزۀ استغفار را هم می‌چشی! 🔻 (ج۲۶)-۱ 🔸 انسان چگونه می‌تواند از خدا بهره ببرد؟ یک عبد چگونه می‌تواند از خودِ مولا، بچشد و ببوید؟ راهش «انکسار» در مقابل خداست. این انکسار است که عبد را در نهایت آمادگی برای دریافت از مولا قرار می‌دهد و ما را در نهایت کوچکی در مقابل خدا قرار می‌دهد. 🔸 انکسار چگونه پدید می‌آید؟ یکی با فرمان‌بردن از خدا و یکی هم با استغفار! چرا فرمان‌بردن، آدم را کوچک می‌کند؟ چون قُدبازی‌اش را کنار می‌گذارد و می‌گوید «چَشم!» البته با استغفار، خیلی بیشتر درِ خانۀ خدا، شکسته و کوچک می‌شود. 🔸 خدایا من آن‌وقتی که در مقابل فرمان تو می‌گویم «چَشم» پنجاه درصد کوچک می‌شوم، اما آن وقتی‌که خطا می‌کنم و بعد عذرخواهی می‌کنم، صد درصد کوچک می‌شوم! 🔸 اتفاق مهمی که در استغفار می‌افتد، همین انکسار و احساس کوچکیِ عبد در مقابل مولاست. این انکسار، انسان را در معرض دریافت نور الهی و چشیدن مزۀ ارتباط با مولا قرار می‌دهد. 🔸 ما چرا مزۀ استغفار را نمی‌چشیم؟ چون اصلاً مزۀ کوچکی‌کردن پیش خدا را نمی‌چشیم! حالا چه‌کار کنیم که این مزه را بچشیم؟ باید واقعاً از خدا حساب ببریم. یک عبد وقتی یک مولا داشته باشد که از او حساب ببرد، می‌دانی چه لذتی می‌برد! برای اینکه این را بدانی، باید یک مدتی با دقت و مراقبت، در مقابل فرمان خدا بگویی «چَشم!» 🔸 وقتی در اطاعت از امر مولا مراقبت کردی و مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، چند برابرِ این لذت را در «استغفار» خواهی چشید. اصلاً در موقع استغفارِ عبد است که مولا، مولایی می‌کند، خدا آنجا خدایی‌کردنِ خودش را نشان می‌دهد و خطای بنده‌اش را با مهربانی، جبران می‌کند. عبد هم مثل بچه‌ای که به آغوش مادرش پناه برده، به خدا پناه می‌برد و آنجا احساس امنیت می‌کند. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 خدا چه کسانی را از گناه حفظ می‌کند؟ 🔻 (ج۲۶)-۲ (پایانی) 🔸 کسی که اهل برنامه باشد، وقتی برنامه‌اش به‌هم می‌ریزد یا خلاف برنامه عمل می‌کند، به‌لحاظ روحی به‌هم می‌ریزد. کسی که اهل‌منفعت‌طلبی و رسیدن به منافع عالی باشد، وقتی خلاف منافع عالیِ خودش عمل می‌کند، به‌لحاظ روحی به‌هم می‌ریزد. 🔸 همچنین کسی که به‌عنوان «عبد» فرمان خدا را اطاعت کرده و کم‌کم یک رابطه و عُلقه‌ای بین او و خدا پدید آمده، وقتی خطا می‌کند و فرمان خدا را اجرا نمی‌کند، یک به‌هم‌ریختگی، دل‌شکستگی و انکساری پیدا می‌کند که این وضعیت را آدم‌های معمولی که به‌‌خدا معتقدند، در اثر نافرمانی خدا پیدا نمی‌کنند. 🔸 کسی که رابطه‌اش با خدا، رابطۀ عبد و مولا باشد، وقتی دچار خطا و گناه می‌شود، از نظر روحی واقعاً به‌هم می‌ریزد؛ چون فرمان خدا پیش او خیلی حرمت دارد. این احساس گنهکاری و شرمندگیِ عبد پیش مولا، فقط در اثر اطاعت از فرمان خدا و فرمان ولیّ خدا پدید می‌آید. 🔸 وقتی یک مؤمن-به‌دلایل فوق- در اثر گناه و خطا، خیلی دچار به‌هم‌ریختگیِ روحی شود، خدا مراقبت می‌کند که این بنده‌اش گناه نکند چون می‌داند که او واقعاً به‌هم می‌ریزد. طبق روایت، خدا وقتی ببیند که بنده‌اش دوست دارد گناه نکند و نیِتش این است، او را در حدّ عصمت، از گناه محافظت می‌کند. (اعلام‌الدین/ص۳۰۱) 🔸 این بندگان خدا، شادی‌شان به این است که خطا نکنند؛ اینها خودشان را لبۀ پرتگاه جهنم می‌بینند لذا حسِ پرهیز از گناه در اینها خیلی شدید است و مراقب هستند که وضع روحی‌شان در اثر گناه و نافرمانی خدا به‌هم نریزد. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 شرایط گناه، تصادفی پیش نمی‌آید؛ خدا آن را طراحی می‌کند! 🔘 خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه برای ما پدید نمی‌آورد! 🔻 (ج۲۵)- ۱ 🔸 برای اینکه خودمان را از گناه حفظ کنیم، باید بدانیم که شرایط گناه و خطا، به‌صورت تصادفی برای ما پیش نمی‌آید، بلکه تقدیری پیش می‌آید! پدید آمدنِ این شرایط، بی‌ربط با حال و روز آدم‌ها نیست بلکه کاملاً مرتبط با ظرفیتِ آدم‌هاست! 🔸 شرایطی که ما در آن شرایط گناه می‌کنیم، شرایطی است که خدا برای امتحان ما طراحی می‌کند و این شرایط-از نظر روحی و فکری و...- با ما تناسب دارد. 🔸 دربارۀ زمینه‌ها و شرایط گناه باید بدانیم که خداوند این شرایط را اولاً بر اساس ظرفیت‌های ما پیش می‌آورد؛ یعنی این‌طور نیست که خدا ما را در شرایطی قرار بدهد که نتوانیم از عهدۀ آن بر بیاییم! 🔸 دوم اینکه خدا معمولاً ما را در شرایطی قرار نمی‌دهد که خطای نابودکننده انجام دهیم! یعنی خدا تا یک‌حدّی به بندگان خودش اجازۀ خطا و گناه می‌دهد؛ از یک‌جایی به بعد، برای خیلی از بندگانش، امکان خطا نمی‌گذارد تا مبادا گناهانی انجام دهند که نابودکننده است. 🔸 سوم اینکه خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه پدید نمی‌آورد! خدا در پدیدآوردنِ شرایط خطا و گناه برای انسان، بسیار مهربان برخورد می‌کند. مثلاً خدا گاهی برنامۀ ما را طوری به‌هم می‌ریزد که در صحنۀ گناه قرار نگیریم چون می‌داند که ما نمی‌توانیم در مقابل آن گناه مقاومت کنیم. 🔸 حالا ما چه‌کار کنیم که خدا مهربان‌تر برخورد کند؟ آن وقت‌هایی که فرصت عبادت، زیارت و استغفار داریم، کم نگذاریم، آن‌وقت‌هایی که فرصت خوبی‌کردن داریم، کم نگذاریم. در این‌صورت خدا شرایط را برای خطاکردنِ ما کمتر می‌کند، به ما هوشیاری می‌دهد و نمی‌گذارد هر خطایی را انجام دهیم. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 چرا مزۀ شیرین استغفار را نمی‌چشیم؟ 🔘 وقتی مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، مزۀ استغفار را هم می‌چشی! 🔻 (ج۲۶)-۱ 🔸 انسان چگونه می‌تواند از خدا بهره ببرد؟ یک عبد چگونه می‌تواند از خودِ مولا، بچشد و ببوید؟ راهش «انکسار» در مقابل خداست. این انکسار است که عبد را در نهایت آمادگی برای دریافت از مولا قرار می‌دهد و ما را در نهایت کوچکی در مقابل خدا قرار می‌دهد. 🔸 انکسار چگونه پدید می‌آید؟ یکی با فرمان‌بردن از خدا و یکی هم با استغفار! چرا فرمان‌بردن، آدم را کوچک می‌کند؟ چون قُدبازی‌اش را کنار می‌گذارد و می‌گوید «چَشم!» البته با استغفار، خیلی بیشتر درِ خانۀ خدا، شکسته و کوچک می‌شود. 🔸 خدایا من آن‌وقتی که در مقابل فرمان تو می‌گویم «چَشم» پنجاه درصد کوچک می‌شوم، اما آن وقتی‌که خطا می‌کنم و بعد عذرخواهی می‌کنم، صد درصد کوچک می‌شوم! 🔸 اتفاق مهمی که در استغفار می‌افتد، همین انکسار و احساس کوچکیِ عبد در مقابل مولاست. این انکسار، انسان را در معرض دریافت نور الهی و چشیدن مزۀ ارتباط با مولا قرار می‌دهد. 🔸 ما چرا مزۀ استغفار را نمی‌چشیم؟ چون اصلاً مزۀ کوچکی‌کردن پیش خدا را نمی‌چشیم! حالا چه‌کار کنیم که این مزه را بچشیم؟ باید واقعاً از خدا حساب ببریم. یک عبد وقتی یک مولا داشته باشد که از او حساب ببرد، می‌دانی چه لذتی می‌برد! برای اینکه این را بدانی، باید یک مدتی با دقت و مراقبت، در مقابل فرمان خدا بگویی «چَشم!» 🔸 وقتی در اطاعت از امر مولا مراقبت کردی و مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، چند برابرِ این لذت را در «استغفار» خواهی چشید. اصلاً در موقع استغفارِ عبد است که مولا، مولایی می‌کند، خدا آنجا خدایی‌کردنِ خودش را نشان می‌دهد و خطای بنده‌اش را با مهربانی، جبران می‌کند. عبد هم مثل بچه‌ای که به آغوش مادرش پناه برده، به خدا پناه می‌برد و آنجا احساس امنیت می‌کند. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 خدا چه کسانی را از گناه حفظ می‌کند؟ 🔻 (ج۲۶)-۲ (پایانی) 🔸 کسی که اهل برنامه باشد، وقتی برنامه‌اش به‌هم می‌ریزد یا خلاف برنامه عمل می‌کند، به‌لحاظ روحی به‌هم می‌ریزد. کسی که اهل‌منفعت‌طلبی و رسیدن به منافع عالی باشد، وقتی خلاف منافع عالیِ خودش عمل می‌کند، به‌لحاظ روحی به‌هم می‌ریزد. 🔸 همچنین کسی که به‌عنوان «عبد» فرمان خدا را اطاعت کرده و کم‌کم یک رابطه و عُلقه‌ای بین او و خدا پدید آمده، وقتی خطا می‌کند و فرمان خدا را اجرا نمی‌کند، یک به‌هم‌ریختگی، دل‌شکستگی و انکساری پیدا می‌کند که این وضعیت را آدم‌های معمولی که به‌‌خدا معتقدند، در اثر نافرمانی خدا پیدا نمی‌کنند. 🔸 کسی که رابطه‌اش با خدا، رابطۀ عبد و مولا باشد، وقتی دچار خطا و گناه می‌شود، از نظر روحی واقعاً به‌هم می‌ریزد؛ چون فرمان خدا پیش او خیلی حرمت دارد. این احساس گنهکاری و شرمندگیِ عبد پیش مولا، فقط در اثر اطاعت از فرمان خدا و فرمان ولیّ خدا پدید می‌آید. 🔸 وقتی یک مؤمن-به‌دلایل فوق- در اثر گناه و خطا، خیلی دچار به‌هم‌ریختگیِ روحی شود، خدا مراقبت می‌کند که این بنده‌اش گناه نکند چون می‌داند که او واقعاً به‌هم می‌ریزد. طبق روایت، خدا وقتی ببیند که بنده‌اش دوست دارد گناه نکند و نیِتش این است، او را در حدّ عصمت، از گناه محافظت می‌کند. (اعلام‌الدین/ص۳۰۱) 🔸 این بندگان خدا، شادی‌شان به این است که خطا نکنند؛ اینها خودشان را لبۀ پرتگاه جهنم می‌بینند لذا حسِ پرهیز از گناه در اینها خیلی شدید است و مراقب هستند که وضع روحی‌شان در اثر گناه و نافرمانی خدا به‌هم نریزد. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 «تقوای قبل از ایمان» چگونه به‌دست می‌آید؟ 🔘 کسی که این پنج ویژگی را ندارد، شخصیتش به دین نمی‌خورد! 🔻 (ج۱۷) - ۱ 🔸 در جلسات قبل، پنج ویژگی را به‌عنوان مقدمۀ دین‌داری بیان کردیم؛ اینکه انسان اهل‌منفعت‌طلبی، اهل برنامه و اهل مسابقه باشد، محدودیت‌های دنیا را بپذیرد و جهان آخرت و معاد را باور کند. 🔸 کسی که این ویژگی‌ها را ندارد، برای دین‌داری و ترک گناه آمادگی ندارد و اصلاً شخصیتش به دین نمی‌خورد! به‌عبارتی می‌توان گفت که با این ویژگی‌ها «تقوای قبل از ایمان» به‌دست می‌آید. 🔸 منظور از تقوای قبل از ایمان، این است که آدم اهل مراقبت و دقت باشد و عقلانی رفتار کند، چنین کسی شخصیتش برای پذیرش ایمان، آماده است. 🔸 اینکه در همان اول قرآن، می‌فرماید: این کتاب، متقین را هدایت می‌کند «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» شاید منظور از تقوا در اینجا، تقوای قبل از ایمان باشد. یعنی اول باید یک‌مقدار تقوا داشته باشی تا این کتاب، بتواند تو را هدایت کند. 🔸 کسی که جوهرِ تقوا را نداشته باشد، قرآن هدایتش نمی‌کند. برای چنین کسی، هرچقدر هم استدلال بیاورید و خدا را برایش ثابت کنید، نمی‌پذیرد و اگر هم بپذیرد، فایده ندارد. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 اگر می‌خواهی عاشق خدا بشوی، راهش حرف گوش‌کردن از خداست! 🔘 اطاعت از خدا، کم‌کم ابهت و محبتِ خدا را به دلت می‌اندازد 🔻 (ج۲۳)-۲ 🔸 در محیط‌های نظامی، معمولاً اطاعت‌کردن از فرمانده، یک ابهت و حرمتی از فرمانده به دل انسان می‌اندازد به‌حدی که نیروی تحت امر، کم‌کم عاشق فرمانده‌ می‌شود و حتی حاضر است به‌خاطر او از جان خودش بگذرد! 🔸 «قدرتمندی» اگر معقول باشد، انسان آن را می‌پذیرد و بعد کم‌کم به منبع قدرت علاقه‌مند می‌شود. حالا این منبع قدرت اگر پروردگار باشد چه می‌شود؟ یقیناً عشق عجیبی نسبت به خدا پدید می‌آید. 🔸 اگر مدتی دستور خدا را گوش کنیم، کم‌کم ابهت خدا به‌عنوان یک «فرماندۀ قدرتمند» در دلِ ما می‌نشیند و عاشق او هم می‌شویم. 🔸 اگر کسی می‌خواهد عاشق خدا بشود راهش حرف گوش‌کردن از خداست، راهش این است که وقتی گناه کرد، از خدا به‌خاطر اینکه نافرمانی‌اش را کرده، خیلی عذرخواهی کند. 🔸 پیامبر(ص) می‌فرماید: نبین چه گناه کوچکی انجام دادی، ببین چه خدای بزرگی را نافرمانی کردی! (امالی‌طوسی/۵۲۸) اینجاست که «حرمت امر خدا» برای انسان مهم‌تر از کسب منفعت یا دفع ضررِ ناشی از گناه می‌شود. @ayeha313
🔘 چرا مزۀ شیرین استغفار را نمی‌چشیم؟ 🔘 وقتی مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، مزۀ استغفار را هم می‌چشی! 🔻 (ج۲۶)-۱ 🔸 انسان چگونه می‌تواند از خدا بهره ببرد؟ یک عبد چگونه می‌تواند از خودِ مولا، بچشد و ببوید؟ راهش «انکسار» در مقابل خداست. این انکسار است که عبد را در نهایت آمادگی برای دریافت از مولا قرار می‌دهد و ما را در نهایت کوچکی در مقابل خدا قرار می‌دهد. 🔸 انکسار چگونه پدید می‌آید؟ یکی با فرمان‌بردن از خدا و یکی هم با استغفار! چرا فرمان‌بردن، آدم را کوچک می‌کند؟ چون قُدبازی‌اش را کنار می‌گذارد و می‌گوید «چَشم!» البته با استغفار، خیلی بیشتر درِ خانۀ خدا، شکسته و کوچک می‌شود. 🔸 خدایا من آن‌وقتی که در مقابل فرمان تو می‌گویم «چَشم» پنجاه درصد کوچک می‌شوم، اما آن وقتی‌که خطا می‌کنم و بعد عذرخواهی می‌کنم، صد درصد کوچک می‌شوم! 🔸 اتفاق مهمی که در استغفار می‌افتد، همین انکسار و احساس کوچکیِ عبد در مقابل مولاست. این انکسار، انسان را در معرض دریافت نور الهی و چشیدن مزۀ ارتباط با مولا قرار می‌دهد. 🔸 ما چرا مزۀ استغفار را نمی‌چشیم؟ چون اصلاً مزۀ کوچکی‌کردن پیش خدا را نمی‌چشیم! حالا چه‌کار کنیم که این مزه را بچشیم؟ باید واقعاً از خدا حساب ببریم. یک عبد وقتی یک مولا داشته باشد که از او حساب ببرد، می‌دانی چه لذتی می‌برد! برای اینکه این را بدانی، باید یک مدتی با دقت و مراقبت، در مقابل فرمان خدا بگویی «چَشم!» 🔸 وقتی در اطاعت از امر مولا مراقبت کردی و مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، چند برابرِ این لذت را در «استغفار» خواهی چشید. اصلاً در موقع استغفارِ عبد است که مولا، مولایی می‌کند، خدا آنجا خدایی‌کردنِ خودش را نشان می‌دهد و خطای بنده‌اش را با مهربانی، جبران می‌کند. عبد هم مثل بچه‌ای که به آغوش مادرش پناه برده، به خدا پناه می‌برد و آنجا احساس امنیت می‌کند. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313
🔘 «تقوای قبل از ایمان» چگونه به‌دست می‌آید؟ 🔘 کسی که این پنج ویژگی را ندارد، شخصیتش به دین نمی‌خورد! 🔻 ما پنج ویژگی را به‌عنوان مقدمۀ دین‌داری بیان میکنیم؛ اینکه انسان اهل‌منفعت‌طلبی، اهل برنامه و اهل مسابقه باشد، محدودیت‌های دنیا را بپذیرد و جهان آخرت و معاد را باور کند. 🔸 کسی که این ویژگی‌ها را ندارد، برای دین‌داری و ترک گناه آمادگی ندارد و اصلاً شخصیتش به دین نمی‌خورد! به‌عبارتی می‌توان گفت که با این ویژگی‌ها «تقوای قبل از ایمان» به‌دست می‌آید. 🔸 منظور از تقوای قبل از ایمان، این است که آدم اهل مراقبت و دقت باشد و عقلانی رفتار کند، چنین کسی شخصیتش برای پذیرش ایمان، آماده است. 🔸 اینکه در همان اول قرآن، می‌فرماید: این کتاب، متقین را هدایت می‌کند «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» شاید منظور از تقوا در اینجا، تقوای قبل از ایمان باشد. یعنی اول باید یک‌مقدار تقوا داشته باشی تا این کتاب، بتواند تو را هدایت کند. 🔸 کسی که جوهرِ تقوا را نداشته باشد، قرآن هدایتش نمی‌کند. برای چنین کسی، هرچقدر هم استدلال بیاورید و خدا را برایش ثابت کنید، نمی‌پذیرد و اگر هم بپذیرد، فایده ندارد. 👤علیرضا پناهیان @ayeha313