.
🔸سلام. سلام. حال و احوالتون چطوره؟ بیاین با هم یه گپ بزنیم.
🔹میدونید که آیهجان از فروردین ١٤٠١ شروع شد. ما اولِ راه، فقط روایت از آیات امیدبخش داشتیم. نویسندههامون برشی از زندگیشون رو روایت میکردند و به آیهای از قرآن کریم پیوندش میزدن. باید بگیم استقبال از این ژانر بیش از انتظار ما بود.
🔸فروردین ١٤٠٢، بخش تفسیر و مدیا هم اضافه شد. اول تفسیر اون یک آیه رو میخوندین. بعد برشی از روایت رو میشنیدید و دستآخر هم خودِ روایت رو میخوندید.
🔹تابستون امسال ما اومدیم یه ژانر جدید اضافه کردیم. بخاطر احترام به سلیقهٔ بعضی از مخاطبینمون. حالا چی بود؟ تفسیر و برداشت یکخطی از آیات که تبدیل به ریلز یا عکسنوشت میشد.
🔸حالا بیاین بهمون بگید کدوم ژانر رو بیشتر از همه دوست دارید.
١. روایت نویسندهها
٢. تفسیر
٣. مدیای روایت نویسندهها
٤. تفسیرهای یک خطی از آیهها
ممنون که همراهید. ❤️
🔴 برای ارسال پاسخ به این آیدی پیام بدید:
@ayehjaan_Support
@ayehjaan
May 11
31.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
برای خوشایند هیچکسی جهنم نرید.
به یاد شهید احمد کاظمی. 🌱
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎞️ وقتی ماه رجب میشه تو دیگه حق نداری قضاوت بد بکنی.
پس «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»
و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود.
آل عمران، ١٣٣
حلول ماه رجب مبارک 🌱
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اینبار در هلند، برخلاف همیشه قرآنی آتش زده نشد. باوجود مجوز تجمع اسلامستیزان و حضور و حمایت پلیس از اونها مردم مانع سوزاندن کتاب قرآن شدند. جا داره که بگیم:
🔸يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
🔹مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند، و خدا جز به كمالرساندن نور خود نمىخواهد. هر چند كافران را خوش نيايد.
توبه، ٣٢
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
❤️ شب لیلة الرغائب، آرزوها و دعاهاتون از خدا، چیزهای بلند باشه...
🎙️ برشی از سخنرانی آقای عالی
🔸️ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ
✨️ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.
غافر، ٦٠
اینستاگرام | تلگرام |
@ayehjaan
«آیهجان»
.
گنجشکروزی
✍🏻 سمیه شاکریان
از هر شیفتِ ششساعته توی بیمارستان، تقریبا یکمیلیون تومان حقوق میگرفتم. ماهی چهار شب، به علاوهٔ شیفتهایی که توی بقیهٔ بیمارستانها داشتم، جوابگوی هزینههای پایان ماهَم بود.
آنشب، یک ساعتونیم تا پایان شیفت مانده بود. کشوی میزم را باز کردم و فیشها را شمردم. ضرب و تقسیم کردم. فقط دویستهزار تومان میشد. بدون شک توی خرج و قسطهای پایانِ ماه میماندم.
تازه کارم را شروع کرده بودم و مطب نداشتم. گنجشکروزی پول جمع میکردم و آخر ماه را سروسامان میدادم. پکر شدم. مطمئن بودم توی زمان باقیمانده، فیشها به یکمیلیون تومان نمیرسد. صدای تقهٔ روی در، قلاب انداخت و از توی افکارم بیرونم کشید. مادری با پسربچهٔ تبدارش برای ویزیت آمد. زن پولی نداشت. بچه را معاینه کردم. دلم نمیآمد دستش را رد کنم. نسخه را نوشتم و راهیاش کردم.
دوباره پکر شدم. به ساعت نگاه کردم.
زمان به سرعت میگذشت و رحمی نداشت. کشو میزم را الکی باز کردم و بستم. کمکم باید میز را جمع میکردم و شیفت را تحویل میدادم. دنبالهی گِرد و سرد گوشی پزشکی را توی جیب چپم فرو کردم و مُهرم را توی جیب راستم گذاشتم. فیشها را دسته کردم تا تحویل پذیرش بدهم.
با صدای باز شدن در چیزی توی دلم فرو ریخت. یکی از پرستارها بود که میخواست بروم اورژانس. چند مریض تصادفی آورده بودند. کار بخیه و پانسمان و ویزیتشان را انجام دادم. همهچیز به سرعت برق گذشت. آخر شب فیشها را بررسی کردم، یکونیم میلیون تومان جمع شده بود.
مبهوت لطف خدا بودم. بیشتر از چیزی که فکرش را میکردم توی حسابم میآمد. «إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَآءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ» توی سرم موج برداشت. من راضی به درد و رنج مردم نبودم اما زمین طوری چرخیده بود که آن ماه را بدون دردسر بگذرانم. شرمنده شدم. ناامیدی از لطف خدا، اشتباه محاسباتیِ من بود. روزیِ آدمها توی دستهای خدا بود و من روزیام را توی قبض و فیش بیمارهایم جستجو میکردم.
إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَآءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ
او هر كس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد.
آل عمران، ٣٧
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔸میدونید یکی از شاهکلیدها برای گشایش در زندگی چیه؟
🔹امشب که شب میلاد امام علی (ع) هست، بیاین یه طوری به پدر و مادرمون خدمت بکنیم که از صمیم قلب دعامون کنن. همونطور که خود خدا گفته:
وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا
و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!
اسراء، ٢٣
🔹این عید خجسته بر همگی مبارک. ❤️
@ayehjaan
.
🔸الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
🔹آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!
رعد، ٢٨
📸 عکاس: اعظم مؤمنیان
💻 گرافیست: الف حاء میم
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اگه بخوای یه جمله یا آیهٔ امیدبخش بهمون هدیه بدی، اون چیه؟
برامون بنویسش. بهترینها رو منتشر میکنیم.👇🏻
@ayehjaan_support
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
.
🔹اگه دلت شکست، دردت رو به خدا بگو. به این و اون نگو. چون خدا مهمون دلهای شکستهست و دعاهات رو مستجاب میکنه. مگه خودش نگفته:
«مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.» غافر، ٦٠
@ayehjaan
«آیهجان»
خُلق محمدی
✍🏻 فرزانهسادات حیدری
🔹ساعتِ ده شب توی مطب متخصص بیماریهای عفونی کودکان نشسته بودیم. خانم بغلدستیم از ساعت شش عصر آمده بود و کلافگی از سر و روش میبارید.
🔸ما بخاطر یک دُمَـل موذی آنجا بودیم. دانهی قرمزی که اول شبیه نیشِ پشه بود و بعد از چند روز اندازهی یک گردو شد. دُمَـل پایینتر از قوزک پا جاخوش کرده بود و لابد درد داشت که دخترم قید راهرفتن را زده بود.
🔹لابهلای صدای خروسکگرفته و گریهی مدام بچهها، پسری ده، دوازدهساله با مادرش چیزهایی تعریف میکردند و ریزریز میخندیدند. خندیدن، آنهم آنجا، عجیب بود.
🔸یکهو صدای اعتراض بلند شد. زنی که از ساعت شش آمده بود، پسر بیحالش را نشان منشی داد که چهار ساعت انتظار یعنی ظلم! بعد از زن، شوهرش ایستاد و صداش را کوبید به در و دیوار مطب. آدمهای بزرگ و کوچک کیپ هم نشسته بودند و با همدردی پدر را نگاه میکردند.
🔹دستهای مادر یونس، همان پسر ده، دوازده ساله، دلداری دادن بلد بود. دستهای مادر معترض را گرفت و آهسته چیزهایی بهش گفت، نگاه زن پر آب شد و آرام با انگشتهاش موهای پسرک را شانه کرد. مادر یونس یکمشت پسته توی دستهای زن گذاشت و برگشت روی صندلی خودش.
🔸به اندازهی دوتا صندلی صدایم را بلند کردم: «چقدر مهربونید خانم!» یونس گفت: «اوه خاله خشم اژدها رو ندیدی» و خندید. من از پای دخترم گفتم و مادر یونس از تودههایی که توی طحال پسرش بود، تودههایی به طول چند میلیمتر. یونس اصلاح کرد که: «چند سانتیمتر». بند دلم داشت پاره میشد که مادرش زد زیر خنده: «یونس اون اولا اندازههاشون سانتیمتری بود الان میلیمتری شده شکر خدا.»
🔹زن، شب سال تحویل گذشته، یک پسر دیگرش را بخاطر مننژیت بغل زده بود و آورده بود مشهد و چند روز بعد دوتایی سرحال و لابد خندان برگشته بودند روستاشان. پرسیدم چطوری میتواند بخندد؟ گفت: «مریضی بچههامو رنجور کرده، نمیخوام دلشورههای من، نمک روی زخمشون باشه». دوباره خندید و گفت: «ولی یک مُلای خوشاخلاق توی گوشم اذون گفته، ما اعتقاد داریم به این کار». منشی یونس را صدا زد، مادرش یکمشت از پستههای باغشان داد دستم و دوتایی رفتند، نگاه که کردم دیدم همه خندانند.
🔸زنی از روستاهای خراسان توی دستهاش عطر داشت و از هرجایی که میگذشت ردی از خُلق محمدی جا میگذاشت.
إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ
و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!
قلم، ٤
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔹حَسْبَكَ اللَّهُ
خدا تو را کافیست.
انفال، ٦٢
🎙️برشی از سخنرانی مرحوم آیتالله فاطمینیا
📸 عکاس: مرتضی شهابی
🎬 سازنده کلیپ: اعظم مؤمنیان
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔹یورام فان کلاورِن، همین مردی که در تصویر میبینید، یک سیاستمدار هلندی ضد اسلام بوده. روزهایی آستینهایش را بالا زده تا تمام مساجد کشورش را ببندد، قرآن و مدارس اسلامی سرزمینش را ممنوع و تعطیل کند. در میان همین تقلاها تصمیم میگیرد کتابی بر ضد اسلام بنویسد. اما خدای مهربانتر از مادر، مسیر را جور دیگری چیده بوده.
🔸یورام در طی تحقیقاتش دربارهٔ دین اسلام، جواب شبهاتش در دین مسیحیت را میگیرد و به این باور میرسد که خدا یکی است. بعدتر دربارهٔ پیامبر پژوهش میکند و تازه میفهمد، محمد مصطفی (ص) آن مرد شروری که قصهسرایان ضد اسلامی گفته بودند نیست. اما درست همینجا، وقتی میبیند هیچ دلیلی برای رد اسلام و پیامبر ندارد تحقیقاتش را متوقف میکند. اگر دوست دارید بدانید چرا با پست بعدی همراه باشید.
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
و اما آیهای که قلب یورام فان کلاورِن را زنده کرد:
فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
حقیقت این است که دیدهها کور نیست بلکه دلهایی که در سینههاست، کور است!
حج، ٤٦
پست قبل را حتما ببینید.
@ayehjaan
.
این پست یک دعوتنامهست! 💌
امسال قراره روایتها و یادداشتهای قرآنی ماه مبارک رمضان رو از بین متنهای شما انتخاب کنیم. پس اگه دوست دارید واسه آیهجان بنویسید، الان وقتشه. ❤️
🔹١. قالب روایت: شما میتونید از تجربه و مواجههٔ خودتون یا نزدیکانتون با آیات قرآن به هنگام سختیها روایت کنید. یا حتی میتونید روایتگر فعالیتهای فرهنگی و قرآنی شهر و محلهتون باشید.
🔹٢. قالب یادداشت: شما میتونید از منظر آیات قرآن به اندیشه یا تفکری، محصول فرهنگی یا مسئلهٔ اجتماعی و سیاسیای، در سطوح ملی و بینالمللی نقد داشته باشید و اون رو تحلیل یا آسیبشناسی کنید.
🎁 خبر خوش اینکه به آثار برتر هدیهٔ نقدی تقدیم میشه و در ماه مبارک رمضان، توی صفحهٔ اینستاگرام و کانالهای آیهجان منتشر خواهند شد.
🔸نکات مهم: زبان متن باید معیار (کتابی) و تعداد کلمات بین ٣٥٠ تا ٥٥٠ کلمه باشه و توی قالب word به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تلفن همراه ارسال بشه.
📅 مدت زمان ارسال: تا پانزدهم اسفندماه
📲 آیدی ارسال در ایتا و تلگرام:
@ayehjaan_support
حالا اگه سؤالی دارید، بفرمایید بپرسید :)
@ayehjaan
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔹کار برای خدا شکست نداره.
🎙️برشی از سخنرانی آقا روحالله خمینی در یازده آبان ١٣٥٨
🔸بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
🔹آرى، هر كس كه از روى اخلاص رو به خدا كند و نيكوكار بود، پاداشش را از پروردگارش خواهد گرفت و دستخوش بيم و اندوه نمىشود.
بقره، ١١٢
🎬 سازندهٔ کلیپ: اعظم مؤمنیان
@ayehjaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔹 تو چهجوری میتونی بگی من امام زمان رو دوست دارم؟ در حالیکه...
🎙️برشی از سخنرانی آقای محمد شجاعی
عیدتون مبارک 🌱
@ayehjaan
«آیهجان»
.
🔻 چه کسی را تحریم کنیم؟
🖋️ مریم اردویی
🔹ذهنم درگیر این سؤال بود که چگونه عدم مشارکت در انتخابات میتواند در کاهش امنیت یک کشور نقش داشته باشد! استدلالی که این روزها زیاد میشنوم. سؤال را گوشهٔ ذهنم نگه داشته بودم و به دنبال برهانی برای آن میگشتم.
🔹میان همین جستجوها به سرگذشت کشوری برخوردم که مردمش در سال ١٩٩٧ دست به تحریم انتخابات زدند؛ کشور یوگسلاوی. مردم فکر میکردند با تحریم انتخابات راه درست اعتراض را در پیش گرفتهاند. اما از پیامی که این تحریم به جوامع بینالمللی میداد، غافل بودند. کمتر از دوسال بعد، ناتو با حملهٔ نظامی به پیامشان پاسخ داد. پاسخی که ٢٥٠٠ کشته، از جمله ٨٠ کودک و ١٠٠ میلیارد دلار خسارت روی دستشان گذاشت. بمبهای حاوی اورانیوم ضعیف شده، هدیهٔ آمریکا به مردم یوگسلاوی بود که سلامتی ٦٠ نسل آینده را متأثر از تشعشعات این مهمات ممنوعه کرد.
🔹راز ارتباط بین تحریم انتخابات و مهمات ممنوعه را کتاب «us foreign policy in perspective» یا «چشمانداز سیاست خارجی آمریکا» به روشنی بیان کرده است. کتابی که در مورد سیاستهای کلیدی آمریکا صحبت میکند که در طول صد سال گذشته به طور قابل توجهی پایدار بودهاند. بر اساس دادههای این کتاب کشورها یا با آمریکا دشمناند یا وابسته و آویزان. چارتی که در صفحهٔ ١٨٣ کتاب ترسیم شده از سیاست خارجی آمریکا در قبال دیگر کشورها پرده برمیدارد.
🔹طبق این چارت اگر کشوری که دشمن آمریکا محسوب میشود دارای مقبولیت بینالمللی نباشد، گزینهٔ روی میز آمریکا «دخالت خصمانهٔ آشکار» است. به نظرم همین یک بند برای شرح این راز کافی است. چراکه نظامهای سیاسی در سطح بینالملل با تکیه بر آراء مردم است که مشروعیت پیدا میکنند. حالا اگر طبق این چارتبندی، آمریکا بتواند در جوامع بینالمللی عدم مقبولیت مردمی یک کشور را اثبات کند دستش برای ناامن کردن آن کشور بازتر میشود.
🔹به یاد آیهٔ «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة/انفال ٦٠» میافتم که مسلمانان را مأمور کرده تا هر نیرویی در توان دارند براى مقابله با دشمنان به کار گیرند. به روایتی برمیخورم که یکی از مصداقهاى قوه را «الْخَضابُ بِالسَّوادِ» تفسیر کرده، یعنی موهاى سفید را با رنگ، سیاه کردن. به زیبایی دینی فکر میکنم که حتی برای عقب نشاندن دشمن، رنگ موها را که به سپاه اسلام چهرهٔ جوانترى مىدهد از نظر دور نداشته است. شاید زمانی قدرتنمایی با سیاه کردن موی سفید حاصل میشد و امروز با انگشت رنگ شده با آبیِ استامپ.
@ayehjaan