❇تفســــــیر ❇
نفى احکام خرافى مشرکان
این آیات، همان طور که اشاره شد در پى نفى احکام خرافى مشرکان در زمینه زراعت و چهارپایان است، در آیه قبل سخن از انواع زراعت ها و میوه هاى خداداد در میان بود، و در این آیات درباره حیوانات حلال گوشت و خدمات آنها سخن مى فرماید.
نخست مى فرماید: خداوند کسى است که از چهارپایان براى شما حیوانات بزرگ و باربر و حیوانات کوچک آفرید (وَ مِنَ الأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً).
حَمُولَة معنى جمعى دارد، و چنان که علماى لغت گفته اند، مفرد از جنس خود ندارد، و به معنى حیوانات بزرگ باربر مانند شتر و اسب و نظایر آنها است.
فَرش به همان معنى معروف است، ولى در اینجا به معنى گوسفند و نظیر آن از حیوانات کوچک تفسیر شده است و ظاهراً نکته اش این است که این گونه حیوانات بسیار به زمین نزدیک هستند، و در برابر حیوانات بزرگ باربر، همانند فرشى محسوب مى شوند.
هر گاه به بیابانى که گوسفندانى در آن مشغول چرا هستند از دور بنگریم درست به فرشى مى مانند که روى زمین گسترده شده است، در حالى که گله شتران هیچ گاه از دور چنین منظره اى ندارد.
تقابل حَمُولَة با فَرش نیز این معنى را تأئید مى کند.
این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که منظور از این کلمه، فرش هائى است که مردم از حیوانات درست مى کنند، یعنى بسیارى از حیوانات هم براى باربرى مورد استفاده قرار مى گیرند و هم براى تهیه فرش.
ولى احتمال اول نزدیک تر به معنى آیه است.
آنگاه چنین نتیجه مى گیرد: اکنون که همه اینها مخلوق خدا است و حکم آن به دست اوست، به شما فرمان مى دهد که از آنچه او به شما روزى داده است بخورید (کُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ).
🌼🌼🌼
این که نمى گوید از این حیوانات بخورید، بلکه مى فرماید از آنچه به شما داده است تناول کنید، به خاطر آن است که حیوانات حلال گوشت منحصر به چهارپایان نیستند، بلکه حیوانات دیگرى نیز حلال گوشتند که در جمله فوق از آنها ذکرى نشده است.
و به دنبال آن و براى تأکید این سخن و ابطال احکام خرافى مشرکان، مى فرماید: از گام هاى شیطان پیروى نکنید، که او دشمن آشکار شما است (دشمنى که از آغاز خلقت آدم به شما اعلان جنگ داده است) (وَ لاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ).
اشاره به این که این گونه احکام و مقررات بى دلیل که صرفاً از پندارهاى خام، هوا و هوس ها و جهل و نادانى سرچشمه گرفته، یک سلسله وسوسه هاى شیطانى بیش نیست، که شما را گام، به گام از حق دور کرده و در بیراهه ها سرگردان مى سازد.
(در ذیل آیه ۱۶۸ سوره بقره درباره این جمله توضیح جالبى داده شد.)
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۲ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
نرمافزارهای ایرانی زیر، تقریباً تمام امکانات نمونههای خارجی را دارند، از آنها یقیناً امنترند و هر کدام دارای ویژگی ممتازی نیز هستند،
1️⃣ برای ارتباطات خصوصی و عمومی، «پیامرسان ایتا» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 eitaa.org
2️⃣ برای فعالیتهای رسانهای «پیامرسانهٔ سروش» توصیه میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 dl.sapp.ir
3️⃣ برای استفادههای علمی، تفریحی و مدارس، «شبکهٔ تعاملی گپ» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 dl.gap.im
4️⃣ برای کسبوکار و تجارت، «پیامپرداخت بله» توصیه میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 bale.ai/#download
5️⃣ برای استفاده از ویژگی تماس داخلی و خارجی، «پیامافزار بیسفونپلاس» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 bisphone.com/fa/download
6️⃣ برای بهاشتراکگذاری عکس، «عکسافزار لنزور» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 dl.lenzor.ir
7️⃣ برای استفاده از خدمات الکترونیک، «خدماترسان روبیکا» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 rubika.ir
8️⃣ برای به اشتراکگذاری تصویر و فیلم، «شبکهٔاجتماعی هورسا» تأیید میشود. دریافت از طریق نشانیِ
🔗 hoorsa.com
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ۖ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ ۗ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ ۖ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ»
هشت زوج از چهارپایان: از میش دو زوج (نر و ماده)، و از بز دو زوج (نر و ماده) (براى شما آفرید). بگو: «آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده، یا ماده ها را؟! یا آنچه شکم ماده ها در بر گرفته؟! اگر راست مى گویید (و بر تحریم اینها دلیلى دارید،) به من از روى علم و آگاهى خبر دهید!»
(انعام/۱۴۳)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
در آیه بعد به عنوان توضیح، قسمتى از حیوانات حلال گوشت و قسمتى از حیواناتى را که هم باربرند و هم براى تغذیه انسان قابل استفاده اند، شرح مى دهد مى فرماید: خداوند هشت جفت از چهارپایان را براى شما آفرید، از گوسفند و میش یک جفت (نر و ماده) و از بز یک جفت (نر و ماده) (ثَمانِیَةَ أَزْواج مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ).
پس از ذکر این چهار زوج بلافاصله به پیامبرش دستور مى دهد که از آنها صریحاً بپرسد: آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده یا ماده ها را (قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَأَمِ الأُنْثَیَیْنِ).
یا حیواناتى که در شکم میش ها یا بزهاى ماده است (أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الأُنْثَیَیْنِ).
بعد از آن اضافه مى کند: اگر راست مى گوئید و بر تحریم هر یک از این حیوانات از روى علم و دانش دلیلى دارید به من خبر دهید (نَبِّئُونی بِعِلْم إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ).
🌼🌼🌼
أَزْواج جمع زوج در لغت به معنى جفت است، ولى باید توجه داشت:
گاهى به مجموع دو حیوان نر و ماده گفته مى شود.
و گاهى به هر یک از دو زوج نیز گفته مى شود، و لذا به مجموع آنها زوجین مى گویند، و این که در آیه فوق اشاره به هشت زوج شده منظور از آن چهار نوع حیوان نر و چهار نوع حیوان ماده است.
این احتمال نیز در آیه داده شده است که منظور از آن جفت هاى حیوانات اهلى و وحشى بوده باشد، یعنى نر و ماده گوسفند اهلى و وحشى.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۳ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ ۗ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ ۖ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَٰذَا ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
و از شتر دو زوج (نر و ماده)، و از گاو هم دو زوج
(نر و ماده). بگو: «آیا خداوند نرها را حرام کرده یا ماده ها را؟! یا آنچه را شکم ماده ها
در برگرفته؟! یا هنگامى که خدا شما را به این موضوع سفارش کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مى بندد، تا از روى جهل، مردم را گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه گروه ستمکاران را هدایت نمى کند»
(انعام/۱۴۴)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
در آیه بعد، چهار زوج دیگر را بیان مى کند و مى فرماید: از شتر، دو زوج (نر و ماده) و از گاو هم دو زوج (نر و ماده) قرار دادیم، بگو کدام یک از اینها را خدا حرام کرده است، نرها یا ماده ها را و یا حیواناتى که در شکم شترها یا گاوهاى ماده است (وَ مِنَ الإِبِلِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنْثَیَیْنِ أَمَّااشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الأُنْثَیَیْنِ).
از آنجا که حکم به حلال بودن یا حرام بودن این حیوانات تنها به دست خداوندى است که آفریننده آنها و آفریدگار بشر و تمام جهان هستى است، اگر کسى ادعاى تحلیل یا تحریم کند، یا باید از طریق گواهى عقل باشد، یا شخصاً وحى بر او نازل گردد، و یا به هنگام صدور این فرمان از ناحیه پیغمبر(صلى الله علیه وآله)حضور داشته باشد.
🌼🌼🌼
در آیه قبل، تصریح شده بود که هیچ گونه دلیل علمى و عقلى براى تحریم این حیوانات در اختیار مشرکان نبود، و چون آنها ادعاى نبوت و وحى نیز نداشتند.
بنابراین تنها احتمال سوم باقى مى ماند که ادعا کنند به هنگام صدور این فرمان به پیامبران الهى، حاضر و گواه بوده اند، لذا مى فرماید: آیا شما شاهد و گواه این مطلب بودید، هنگامى که خداوند به این موضوع توصیه کرد (أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصّاکُمُ اللّهُ بِهذا).
و چون جواب این سؤال نیز منفى بوده، ثابت مى شود که آنها جز تهمت و افتراء در این باره سرمایه اى نداشتند.
لذا در پایان آیه اضافه مى کند: چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى بندند تا مردم را از روى جهل گمراه سازند، مسلماً خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد (فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ النّاسَ بِغَیْرِ عِلْمإِنَّ اللّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ).
از آیه فوق استفاده مى شود که دروغ بستن به خدا یکى از بزرگ ترین ستم ها است، ستم به مقام مقدس پروردگار، ستم به بندگان خدا، و ستم به خویشتن و همان طور که سابقاً گفته ایم، تعبیر به ستمکارترین در این گونه موارد جنبه نسبى دارد.
بنابراین مانعى ندارد که عین این تعبیر در مورد بعضى از گناهان کبیره دیگر ذکر شود.
و نیز از این آیه استفاده مى شود که هدایت و اضلال الهى جنبه اجبارى ندارد ، بلکه عوامل و مقدمات آن از خود انسان شروع مى شود، هنگامى که کسى دست به ظلم و ستم زد، خداوند حمایت خود را از او دریغ مى دارد و در بى راهه ها سرگردان خواهد شد.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۴ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قُل لَّا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هیچ طعامى را براى خورندگان، حرام نمى یابم. بجز این که مردار باشد، یا خونى که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک ـ که اینها همه پلیدند ـ یا حیوانى که به گناه، (هنگام ذبح) نام غیر خدا [= نام بتها ]بر آن برده شده است.» امّا کسى که ناچار (از خوردن این حرامها) شود، در صورتى که ستمکار و متجاوز نباشد، (گناهى بر او نیست). زیرا پروردگارت، آمرزنده و مهربان است.
(انعام/۱۴۵)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇تفســــــیر ❇
بخشى از حیوانات حرام
در این آیه براى روشن ساختن محرمات الهى از بدعت هائى که مشرکان در آئین حق گذاشته بودند، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد که صریحاً به آنها بگو در آنچه بر من وحى شده هیچ غذاى حرامى را براى هیچ کس (اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ) نمى یابم (قُلْ لا أَجِدُ فی ما أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِم یَطْعَمُهُ).
مگر چند چیز، نخست این که مردار باشد (إِلاّ أَنْ یَکُونَمَیْتَةً).
یا خونى که از بدن حیوان بیرون مى ریزد (أَوْ دَماً مَسْفُوحاً) نه خون هائى که پس از بریدن رگ هاى حیوان و خارج شدن مقدار زیادى از خون در لابلاى رگ هاى موئین در وسط گوشت ها باقى مى ماند.
یا گوشت خوک (أَوْ لَحْمَ خِنزیر).
زیرا همه اینها رجس و پلیدى است (فَإِنَّهُ رِجْسٌ) و مایه تنفر طبع سالم آدمى و منبع انواع آلودگى ها و سرچشمه زیان هاى مختلف.
ضمیر إِنَّهُ با این که مفرد است، به عقیده بسیارى از مفسران به هر سه قسمت (گوشت مردار، خون و گوشت خوک) باز مى گردد، و معنى جمله چنین است: همه آنچه گفته شد، پلیدى است و متناسب با ظاهر آیه نیز همین است که ضمیر به تمام آنها بازگردد; زیرا شک نیست که مردار و خون همانند گوشت خوک پلید است.
🌼🌼🌼
سپس به نوع چهارم اشاره کرده مى فرماید: یا حیواناتى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است (أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِاللّهِ بِهِ).
جالب این که به جاى ذکر کلمه حیوان کلمه فسق آمده است و فسق به معنى خارج شدن از راه و رسم بندگى و اطاعت فرمان خدا است، و لذا به هر گونه گناه فسق گفته مى شود.
اما ذکر این کلمه در برابر رجس که در مورد سه موضوع حرام سابق گذشت، ممکن است اشاره به این باشد که گوشت هاى حرام، اصولاً بر دو دسته است:
گوشت هائى که تحریم آنها به خاطر پلیدى و تنفر طبع و زیان هاى جسمانى مى باشد، و به آن رجس اطلاق مى گردد.
و گوشت هائى که نه پلید است و نه از نظر بهداشتى زیان آور، اما از نظر اخلاقى و معنوى نشانه بیگانگى از خدا و دورى از مکتب توحید است، و به همین دلیل نیز تحریم شده است.
بنابراین، نباید انتظار داشت گوشت هاى حرام، همیشه داراى زیان هاى بهداشتى باشد، بلکه گاهى به خاطر زیان هاى معنوى و اخلاقیش تحریم شده است.
و از اینجا روشن مى شود شرائط ذبح اسلامى نیز بر دو گونه است:
بعضى مانند بریدن رگ هاى چهارگانه و بیرون ریختن خون حیوان، جنبه بهداشتى دارد، و بعضى مانند رو به قبله بودن و گفتن بسم اللّه و ذبح به وسیله مسلمان، جنبه معنوى.
🌼🌼🌼
در پایان آیه کسانى را که از روى ناچارى و اضطرار، و نیافتن هیچ غذاى دیگر براى حفظ جان خویش، از این گوشت هاى حرام استفاده مى کنند، استثناء کرده مى فرماید: کسانى که اضطرار پیدا کنند، گناهى بر آنها نیست، مشروط بر این که تنها به خاطر حفظ جان باشد، نه به خاطر لذت و یا حلال شمردن حرام الهى و نه زیاد از حدّ بخورند، در این صورت پروردگار آمرزنده مهربان آنها را معاف خواهد ساخت (فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغ وَ لا عاد فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ).
در حقیقت این دو شرط براى آن است که افرادى اضطرار را دستاویز براى تجاوز به حریم قوانین الهى نسازند، و به بهانه اضطرار از حدود مقررات خدا پا را فراتر ننهند.
اضطرار به خوردن گوشت هاى حرام، معمولاً در سفرها رخ مى دهد، اگر کسى در راه ظلم و ستم و یا غصب و دزدى، اقدام به سفر کند و گرفتار کمبود غذا شود، خوردن گوشت هاى حرام براى او جائز نیست، گرچه موظف است براى حفظ جان خود از آن گوشت ها استفاده کند، ولى کیفر این گناه را خواهد داشت، چه این که مقدمات چنین سفرحرامى را خودش فراهم ساخته است .
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۵ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
5d3ac7317e8c6b15da66ce73_-6351069671535603039.mp3
270.5K
آیه ۱۴۵ سوره انعام
استاد پرهیزگار
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ۖ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ۚ ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ ۖ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ»
و بر یهودیان، هر حیوان ناخن دار [= حیواناتى که سم یکپارچه دارند ]را حرام کردیم. و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم. مگر چربیهایى که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است. این کیفر را به سزاى ستمشان به آنها دادیم و ما راست مى گوییم.
(انعام/۱۴۶)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
محرمات بر یهود
در آیات قبل، حیوانات حرام، منحصر به چهار چیز شمرده شده بود اما در این آیات، اشاره به قسمتى از محرمات بر یهود مى کند تا روشن شود، احکام مجهول و خرافى بت پرستان نه با آئین اسلام سازگار است و نه با آئین یهود، (و نه با آئین مسیح که معمولاً در احکامش از آئین یهود پیروى مى کند).
تازه در این آیات تصریح شده که این قسمت از محرمات بر یهود نیز جنبه مجازات و کیفر داشته و اگر مرتکب جنایات و خلافکارى هائى نمى شدند، این امور نیز بر آنها حرام نمى شد.
بنابراین جا دارد از بت پرستان سؤال شود: این احکام ساختگى را از کجا آوردید؟!
لذا نخست مى فرماید: بر یهودیان، هر حیوان ناخن دارى را حرام کردیم (وَ عَلَى الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا کُلَّ ذی ظُفُر).
ظُفُر (بر وزن شتر) در اصل، به معنى ناخن مى باشد، ولى به سمّ حیوان هاى سم دار (آنها که همچون اسب، سم هائى دارند که شکاف ندارد نه مانند گوسفند و گاو که داراى سم شکافته مى باشند) نیز اطلاق شده; زیرا سم هاى آنها شبیه ناخن است، و نیز به پاى شتر که نوک پاى او یکپارچه است و شکافى ندارد گفته اند.
بنابراین، از آیه فوق چنین استفاده مى شود: تمام حیواناتى که سُم چاک نیستند اعم از چهارپایان یا پرندگان، بر یهود تحریم شده بود.
از جمله بعد، در آیه فوق که تنها سخن از گاو و گوسفند به میان آورده نیز مى توان استفاده کرد که شتر براى یهود به کلى حرام بوده است (دقت کنید).
سپس مى فرماید: پیه و چربى موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آنها حرام کرده بودیم (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْناعَلَیْهِمْ شُحُومَهُما).
و به دنبال آن، سه مورد را استثناء مى کند، نخست چربى هائى که در پشت این دو حیوان قرار دارد (إِلاّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما).
پس از آن و چربى هائى که در پهلوها و لابلاى امعاء قرار گرفته (أَوِ الْحَوایا).
و در مرحله بعد و چربى هائى که با استخوان آمیخته شده است (أَوْ مَا اخْتَلَطَبِعَظْم).
🌼🌼🌼
ولى در پایان آیه تصریح مى کند: اینها در حقیقت بر یهود حرام نبود، اما به خاطر ظلم و ستمى که مى کردند، از این گونه گوشت ها و چربى ها که مورد علاقه آنها بود به حکم خدا محروم شدند (ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ).
و براى تأکید اضافه مى کند: این یک حقیقت است و ما راست مى گوئیم (وَ إِنّا لَصادِقُونَ).
در این که بنى اسرائیل چه ظلم و ستمى کرده بودند که خداوند پاره اى از نعمت هائى را که مورد علاقه آنها بود بر آنها تحریم کرد؟ در میان مفسران گفتگو است.
ولى آنچه از آیات ۱۶٠ و ۱۶۱ سوره نساء استفاده مى شود این است که علت تحریم مزبور چند چیز بوده است:
ظلم و ستم بر ضعفاء و جلوگیرى از دعوت انبیاء در مسیر هدایت مردم، و رباخوارى، و اموال مردم را به ناحق خوردن.
جمله وَ إِنّا لَصادِقُونَ که در آخر آیه آمده است، ممکن است اشاره به این نکته باشد که: صدق و حقیقت مطلب در مورد تحریم این غذاها آن است که ما گفتیم، نه آن است که یهود در پاره اى از سخنان خود مى گفتند، و آن را به عنوان فرمانى دائر بر تحریم این امور، از ناحیه اسرائیل (یعقوب) معرفى مى کردند; زیرا یعقوب چنان که در آیه ۹۳ سوره آل عمران آمده است هرگز، حکم به حرام بودن این اموال نکرده بود، و این تهمتى بود که یهود بر او بستند (براى توضیح بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه فوق مراجعه فرمائید).
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۶ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ»
اگر تو را تکذیب کنند (و این حقایق را نپذیرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، داراى رحمتى گسترده است. امّا مجازات او هم از مجرمان بازگردانده نمى شود. (و اگر ادامه دهید کیفر شما حتمى است)».
(انعام/۱۴۷)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
از آنجا که لجاجت یهود و مشرکان روشن بوده و امکان داشته پافشارى کنند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) را تکذیب نمایند، در آیه بعد، خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: اگر تو را تکذیب کنند به آنها بگو: پروردگارتان رحمت وسیع و پهناورى دارد (فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَة واسِعَة).
و شما را زود مجازات نمى کند بلکه مهلت مى دهد، شاید از اشتباهات خود برگردید، از کرده خود پشیمان شوید و به سوى خدا باز آئید.
ولى اگر از مهلت الهى باز هم سوءاستفاده کنید، و به تهمت هاى نارواى خود ادامه دهید، بدانید کیفر خداوند قطعمجازاتى است، و سرانجام دامان شما را خواهد گرفت; زیرا او از جمعیت مجرمان دفع شدنى نیست (وَ لایُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِالْمُجْرِمینَ).
🌼🌼🌼
این آیه به خوبى عظمت تعلیمات قرآن را روشن مى سازد که بعد از شرح این همه خلافکارى هاى یهود و مشرکان، باز آنها را فوراً تهدید به عذاب نمى کند بلکه نخست با تعبیرهاى آکنده از محبت مانند رَبُّکُم (پروردگار شما) ذُو رَحْمَة (صاحب رحمت است) واسِعَة (رحمتش پهناور مى باشد) راه بازگشت را به سوى آنها گشوده، تا اگر کمترین آمادگى براى این موضوع در آنها وجود داشته باشد، تشویق شوند و به سوى حق بازگردند.
اما براى این که رحمت پهناور الهى باعث جرأت، جسارت و طغیان آنان نگردد، و دست از لجاجت بردارند در آخرین جمله آنها را تهدید به مجازات قطعى خدا مى کند.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۷ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
5d3ac7317e8c6b15da66ce73_-1907903201949607820.mp3
88.2K
آیه ۱۴۷ سوره انعام
استاد پرهیزگار
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا ۗ قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا ۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ»
بزودى مشرکان (براى تبرئه خویش) مى گویند: «اگر خدا مى خواست، نه ما مشرک مى شدیم و نه پدران ما. و نه چیزى را تحریم مى کردیم.» کسانى که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه (آیات خدا را) تکذیب کردند.
و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید که آن را بر ما آشکار سازید؟! شما فقط از پندارهاى بى اساس پیروى مى کنید
و تخمینهاى نابه جا مى زنید.»
(انعام/۱۴۸)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
فرار از مسئولیت به بهانه جبر
به دنبال سخنانى که از مشرکان در آیات سابق گذشت، در این آیات، به پاره اى از استدلالات واهى آنان و پاسخ آن اشاره شده است:
نخست مى فرماید: به زودى مشرکان در پاسخ ایرادات تو در زمینه شرک و تحریم روزى هاى حلال چنین مى گویند: اگر خداوند مى خواست نه ما مشرک مى شدیم و نه نیاکان ما بت پرست بودند، و نه چیزى را تحریم مى کردیم (سَیَقُولُ الَّذینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا وَ لا آبائُنا وَ لا حَرَّمْنامِنْ شَیْء)، پس آنچه ما کرده ایم و مى گوئیم همه خواست او است.
نظیر این تعبیر در دو آیه دیگر قرآن دیده مى شود، در سوره نحل آیه ۳۵ مى خوانیم: وَ قالَ الَّذینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْء نَحْنُ وَ لا آبائُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْء: مشرکان گفتند: اگر خدا مى خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمى کردیم; و چیزى را بدون اجازه او حرام نمى ساختیم !
و در سوره زخرف آیه ۲٠ آمده است: وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ: آنان گفتند: اگر خداوند رحمان مى خواست ما آنها را پرستش نمى کردیم!
🌼🌼🌼
و این نشان مى دهد که مشرکان مانند بسیارى از گناهکارانى که مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر، از مسئولیت خلافکارى هاى خود فرار کنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر کارى را ما مى کنیم خواست خدا و مطابق اراده او است، و اگر نمى خواست چنین اعمالى از ما سر نمى زد.
آنها در حقیقت مى خواستند خود را از این همه گناه تبرئه کنند، و گرنه، وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد که بشر در اعمال خویش آزاد است نه مجبور، به همین دلیل اگر کسى ظلمى در حق او کند، ناراحت مى شود و او را مؤاخذه مى کند، و در صورت توانائى مجازات مى نماید.
همه اینها نشان مى دهد که مجرم خویش را در عمل، آزاد مى بیند، نه مجبور، و هرگز به این عنوان که عمل او مطابق خواست خدا است، حاضر نمى شود از عکس العمل صرف نظر کند (دقت کنید).
البته این احتمال در معنى آیه نیز هست که آنها مدعى بوده اند سکوت خدا در برابر بت پرستى و تحریم پاره اى از حیوانات، دلیل بر رضایت او است; زیرا اگر راضى نبود مى بایست به نوعى ما را از این کار باز دارد.
و با ذکر جمله وَ لا آبائُنا مى خواسته اند به عقاید پوچ خود رنگ قدمت و دوام بدهند و بگویند: این چیز تازه اى نیست که ما مى گوئیم، همواره چنین بوده است.
اما قرآن در پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث کرده، نخست مى فرماید: تنها اینها نیستند که چنین دروغ هائى را بر خدا مى بندند بلکه جمعى از اقوام گذشته نیز همین دروغ ها را مى گفتند ولى سرانجام گرفتار عواقب سوء اعمالشان شدند و طعم مجازات ما را چشیدند (کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّى ذاقُوا بَأْسَنا).
آنها در حقیقت با این گفته هاى خود، هم دروغ مى گفتند و هم انبیاء را تکذیب مى کردند; زیرا پیامبران الهى با صراحت، بشر را از بت پرستى و شرک و تحریم حلال خداوند باز داشتند، نه نیاکانشان گوش دادند و نه اینها، با این حال، چگونه ممکن است خدا را راضى به این اعمال دانست؟ اگر او به این اعمال راضى بود، چگونه پیامبران خود را براى دعوت به توحید مى فرستاد؟
اصولاً دعوت انبیاء خود مهم ترین دلیل براى آزادى اراده و اختیار انسان است.
سپس مى فرماید: به آنها بگو: آیا راستى دلیل قطعى و مسلّمى بر این ادعا دارید؟ اگر دارید، چرا نشان نمى دهید ؟ (قُلْ هَلْعِنْدَکُمْ مِنْ عِلْم فَتُخْرِجُوهُ لَنا).
و سرانجام اضافه مى کند: شما به طور قطع هیچ دلیلى بر این ادعاها ندارید، تنها از پندارها و خیالات خام پیروى مى کنید (إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَخْرُصُونَ).
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۸ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ»
بگو: «دلیل رسا براى خداست (دلیلى که براى هیچ کس بهانه اى باقى نمى گذارد). و اگر او مى خواست، همه شما را (به اجبار) هدایت مى کرد. (ولى هدایت اجبارى بى ثمر است.)»
(انعام/۱۴۹)
@ayehsobh
❇تفســــــیر ❇
در آیه بعد، براى ابطال ادعاى مشرکان، دلیل دیگرى ذکر مى کند، و مى فرماید: بگو: خداوند دلایل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگى خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است، هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل، به طورى که هیچ گونه عذرى براى هیچ کس باقى نماند (قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ).
بنابراین، آنها هرگز نمى توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش، عقائد و اعمال ناروایشان را امضاء کرده است، و نیز نمى توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند; زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل، دلیل بر آزادى اراده است.
ضمناً باید توجه داشت حجت در اصل از ماده حَجَّ به معنى قصد مى باشد و به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است، مَحَجَّه گفته مى شود، و به دلیل و برهان نیز حجت، اطلاق مى گردد; زیرا گوینده قصد دارد به وسیله آن مطلب خود را براى دیگران ثابت کند.
و با توجه به معنى بالِغة (رسا) روشن مى شود که دلائل خداوند براى بشر از طریق عقل و نقل و به وسیله دانش و خرد، و همچنین فرستادن پیامبران، از هر نظر، روشن و رسا است، به طورى که جاى هیچ گونه تردید براى افراد باقى نماند، و به همین دلیل، خدا پیامبران را از هر گونه خطا و اشتباه معصوم قرار داده تا هر گونه تردید و دودلى را از دعوت آنان دور سازد.
🌼🌼🌼
و در پایان آیه مى فرماید: خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد (فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعینَ).
این جمله در حقیقت اشاره به آن است که براى خدا کاملاً امکان دارد، همه انسان ها را اجباراً هدایت کند، آن چنان که هیچ کس را یاراى مخالفت نباشد ولى در این صورت نه چنان ایمانى ارزش خواهد داشت و نه اعمالى که در پرتو این ایمان اجبارى انجام مى گردد.
بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکارى را با پاى خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید.
بنابراین، هیچ گونه منافاتى بین این جمله و آیه سابق که نفى جبر در آن آمده است نیست.
این جمله مى گوید: اجبار کردن بندگان ـ که شما ادعا مى کنید ـ براى خدا امکان دارد، ولى هرگز چنین نخواهد کرد، چون بر خلاف حکمت و مصلحت آدمى است.
در حقیقت آنها قدرت و مشیت خداوند را بهانه اى براى انتخاب مذهب جبر کرده بودند در حالى که قدرت و مشیت خدا حق است، ولى نتیجه آن جبر نیست او خواسته است که ما آزاد باشیم و راه حق را به اختیار خود بپیمائیم.
در کتاب کافى از امام کاظم(علیه السلام) چنین نقل شده است که فرمود:
خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار، و حجت پنهان، حجت آشکار، رسولان، انبیاء و امامانند، و حجت باطنه، عقول و افکارند .(
و در امالى شیخ طوسى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است که در پاسخ سؤال از تفسیر آیه فوق فرمود:
خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش مى فرماید: بنده من! آیا مى دانستى (و گناه کردى)؟ اگر بگوید: آرى، مى فرماید:
چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى؟
و اگر بگوید: نمى دانستم، مى فرماید: چرا یاد نگرفتى تا عمل کنى؟ در این موقع فرو مى ماند، و این است معنى حجت بالغه.
بدیهى است منظور از روایت فوق این نیست که حجت بالغه منحصر در گفتگوى خدا با بندگان در قیامت است، بلکه خداوند حجت هاى بالغه فراوانى دارد که یکى از مصداق هایش همان است که در حدیث فوق آمده است; زیرا دامنه حجت هاى بالغه خداوند وسیع است هم در دنیا و هم در آخرت.
(تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۴۹ سوره مبارکه انعام)
@ayehsobh