eitaa logo
هر صبح یک آیه
892 دنبال‌کننده
613 عکس
127 ویدیو
13 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، به دلیل و منطق آنها در این تحریم هاى نابه جا و بى مورد اشاره کرده، مى فرماید: هنگامى که به آنها گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل کرده و به سوى پیامبر(ص) بیائید، آنها از این کار سر باز زده، مى گویند: همان رسوم و آداب نیاکان ما، ما را بس است! (وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آبائَنا). در حقیقت، خلافکارى ها و بت پرستى هاى آنها از یک نوع بت پرستى دیگر به نام تسلیم بدون قید و شرط در برابر آداب و رسوم خرافى نیاکان سرچشمه مى گرفت، گویا آنها تنها عنوان نیاکان و پدران را براى، صحت و درستى عقیده و عادات و رسوم خود کافى مى پنداشتند. قرآن صریحاً در پاسخ آنها مى فرماید: مگر نه این است که پدران آنها دانشى نداشتند و هدایت نیافته بودند (أَ وَ لَوْ کانَ آبائُهُمْ لایَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لایَهْتَدُونَ). یعنى اگر نیاکانى که شما در عقیده و اعمالتان به آنها متّکى هستید، دانشمندان و هدایت یافتگانى بودند، اقتباس و پیروى شما از آنان از قبیل تقلید جاهل از عالم بود. اما با این که خودتان مى دانید آنها چیزى بیشتر از شما نمى دانستند و شاید عقب تر هم بودند، با این حال، کار شما مصداق روشن تقلید جاهل از جاهل است که در میزان عقل و خرد، بسیار ناپسند مى باشد؟ از این که در آیه قبل قرآن روى کلمه أَکْثَر تکیه کرده چنین برمى آید در آن محیط جهل و تاریکى نیز، اقلیتى هر چند ضعیف، فهمیده وجود داشتند که به این گونه اعمال به چشم حقارت و تنفر نگاه مى کردند. 🌼🌼🌼 نکته ها: بتى به نام نیاکان! از موضوعاتى که در زمان جاهلیت به شدت رائج بود و به همین دلیل در آیات مختلفى از قرآن منعکس است، مسأله افتخار به نیاکان و احترام بى قید و شرط و تا سر حدّ پرستش، در برابر آنان و افکار و عادات و رسوم آنها بود. این موضوع اختصاصى به عصر جاهلیت نداشت، امروز هم در میان بسیارى از ملت ها وجود دارد، و شاید یکى از عوامل اصلى اشاعه و انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر محسوب مى شود. گویا مرگ یک نوع مصونیت و قداست براى گذشتگان ایجاد مى کند و آنها را در هاله اى از احترام و تقوا فرو مى برد! شک نیست که روح قدردانى و رعایت اصول انسانى ایجاب مى کند پدران، اجداد و نیاکان محترم شمرده شوند، اما نه به این معنى که آنها را معصوم از خطا و اشتباه بدانیم، و از نقد و بررسى افکار و آداب آنها خوددارى کنیم، و از خرافات آنها کور، کورانه تبعیت نمائیم. زیرا این عمل، در واقع یک نوع بت پرستى و منطق جاهلى است، بلکه باید در عین احترام به حقوق و افکار و سنت هاى مفیدشان، سنن غلط آنها را به شدت در هم شکست، به خصوص این که نسل هاى آینده بر اثر گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش و تجربیات بیشتر معمولاً از نسل هاى پیشین داناتر و باهوش ترند، و هیچ عقل و خردى اجازه تقلید کورکورانه از گذشتگان را نمى دهد. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۴ سوره مائده » @ayehsobh
راهکارهای زندگی موفق در جزء دوازدهم قرآن کریم @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» اى کسانى که ایمان آورده اید! مراقب خود باشید. اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهى کسانى که گمراه شده اند، به شما زیانى نمى رساند. بازگشت همه شما به سوى خداست. و شما را به آنچه انجام مى دادید، آگاه مى سازد. (مائده/۱۰۵) @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ هر کس مسئول کار خویش است در آیه قبل سخن از تقلید کورکورانه مردم عصر جاهلیت از نیاکان گمراه، به میان آمد و قرآن صریحاً به آنها اخطار کرد که چنین تقلیدى، با عقل و منطق سازگار نیست، به دنبال این موضوع، طبعاً این سؤال در ذهن آنها مى آمد که اگر ما حسابمان را از نیاکانمان در این گونه مسائل جدا کنیم، پس سرنوشت آنها چه خواهد شد؟ به علاوه اگر ما دست از چنان تقلیدى برداریم سرنوشت بسیارى از مردم که تحت تأثیر چنین تقالیدى هستند، چه مى شود؟ آیه فوق در پاسخ این گونه سؤالات، مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید شما مسئول خویشتنید، اگر شما هدایت یافتید گمراهى دیگران (اعم از نیاکان، یا دوستان و بستگان هم عصر شما) لطمه اى به شما نخواهد زد (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ). سپس به موضوع رستاخیز و حساب و رسیدگى به اعمال هر کس اشاره کرده، مى فرماید: بازگشت همه شما به سوى خدا است، به حساب هر یک از شما جداگانه رسیدگى مى کند، و شما را از آنچه انجام مى دادید آگاه مى سازد (إِلَى اللّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) 🌼🌼🌼 نکته: پاسخ به یک ایراد آیه فوق با صراحت مى گوید: شما مواظب و مراقب خود باشید، گمراهى دیگران بر شما زیانى وارد نمى کند، بر این اساس هر کس خود مى داند و عملش، هیچ کس نباید به دیگرى کارى داشته باشد. به همین جهت، پیرامون این آیه سر و صداى زیادى براه انداخته، بعضى چنین پنداشته اند: میان این آیه و دستور امر به معروف و نهى از منکر که از دستورات قاطع و مسلّم اسلامى است یک نوع تضاد وجود دارد; زیرا این آیه مى گوید: شما مراقب حال خویشتن باشید، انحراف دیگران اثرى در وضع شما نمى گذارد. از روایات رسیده نیز چنین بر مى آید که: این نوع سوء تفاهم و اشتباه، حتى در عصر نزول آیه براى بعضى از افراد کم اطلاع وجود داشته است. بعضى از راحت طلبان عصر ما نیز هنگامى که سخن از انجام دو فریضه بزرگ الهى امر به معروف و نهى از منکر به میان مى آید، براى شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت به این آیه مى چسبند و معنى آن را تحریف مى کنند. در حالى که با کمى دقت مى توان دریافت تضادى در میان این دو دستور نیست; زیرا: اوّلاً: آیه مورد بحث مى فرماید حساب هر کس جدا است و گمراهى دیگران مانند نیاکان و غیر نیاکان، لطمه اى به هدایت افراد هدایت یافته نمى زند، حتى اگر برادرِ هم باشند و یا پدر و فرزند، بنابراین شما از آنها پیروى نکنید و خود را نجات دهید (دقت کنید). ثانیاً: این آیه اشاره به موقعى مى کند که امر به معروف و نهى از منکر کارگر نمى شود، و یا شرائط تأثیر آن جمع نیست. گاهى بعضى از افراد در چنین موقعى ناراحت مى شوند که با این حال، تکلیف ما چیست؟ قرآن به آنها پاسخ مى دهد که: براى شما هیچ جاى نگرانى وجود ندارد; زیرا وظیفه خود را انجام داده اید، و آنها نپذیرفته اند و یا زمینه پذیرشى در آنها وجود نداشته است، بنابراین، زیانى از این ناحیه به شما نخواهد رسید. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۵ سوره مائده » @ayehsobh
راهکارهای زندگی موفق در جزء سیزدهم قرآن کریم @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ ۚ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۙ وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الْآثِمِينَ» اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد، در موقع وصیّت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد. یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرا رسید، (و در آن جا مسلمانى نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را (به گواهى بطلبید). و اگر (به هنگام اداى شهادت، در راستگویى آنها) شک کردید، آنها را بعد از نماز نگاه مى دارید تا سوگند یاد کنند که: «ما حاضر نیستیم حق را به چیزى بفروشیم، هر چند درمورد خویشاوندان ما باشد. و شهادت الهى را کتمان نمى کنیم، که در این صورت، از گناهکاران خواهیم بود» (مائده/۱۰۶) @ayehsobh ارتباط با مدیر کانال: @shahed
❇ تفســــــیر❇ شأن نزول: در مجمع البیان و بعضى تفاسیر دیگر در شأن نزول آیات فوق چنین نقل شده: یک نفر از مسلمانان به نام ابن ابى ماریه به اتفاق دو نفر از مسیحیان عرب به نام تمیم و عدىّ که دو برادر بودند به قصد تجارت از مدینه خارج شدند در اثناى راه ابن ماریه که مسلمان بود بیمار شد، وصیت نامه اى نوشت، آن را در میان اثاث خود مخفى کرد، و اموال خویش را به دست دو همسفر نصرانى سپرد وصیت کرد که: آنها را به خانواده او برسانند، و از دنیا رفت. همسفران متاع او را گشودند و چیزهاى گران قیمت و جالب آن را برداشتند و بقیه را به ورثه باز گرداندند، ورثه هنگامى که متاع را گشودند، قسمتى از اموالى که ابن ابى ماریه با خود برده بود را در آن نیافتند. ناگاه چشمان آنها به وصیت نامه افتاد، دیدند، صورت تمام اموال مسروقه در آن ثبت است. مطلب را با آن دو نفر مسیحى همسفر در میان گذاشتند آنها انکار کرده گفتند: هر چه به ما داده بود به شما تحویل داده ایم! ناچار به پیامبر(صلى الله علیه وآله)شکایت کردند، آیات فوق نازل شد و حکم آن را بیان کرد. ولى از شأن نزولى که در کتاب کافى آمده است چنین بر مى آید که: آنها نخست انکار کردند، جریان به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) کشیده شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) چون دلیلى بر ضد آن دو نفر وجود نداشت، آنها را وادار به سوگند کرد، سپس آنها را تبرئه نمود. اما چیزى نگذشت که بعضى از اموال مورد بحث نزد آن دو نفر پیدا شد و به این وسیله دروغشان اثبات گردید، جریان به عرض پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید. پیامبر(صلى الله علیه وآله)در انتظار ماند تا آیات فوق نازل شد، سپس دستور داد، اولیاء میّت سوگند یاد کنند، و اموال را گرفت و به آنها تحویل داد. 🌼🌼🌼 تفسیر: شهادت به هنگام وصیت از مهم ترین مسائلى که اسلام روى آن تکیه مى کند، مسأله حفظ حقوق، اموال مردم و به طور کلّى اجراى عدالت اجتماعى است. آیات فوق گوشه اى از دستورات مربوط به این قسمت را بازگو مى کند. نخست براى این که حقوق ورثه در اموال میت از میان نرود و حق بازماندگان، ایتام و صفار پایمال نشود، به افراد با ایمان دستور مى دهد: اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد باید به هنگام وصیت دو نفر از افراد عادل را به گواهى بطلبید (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا شَهادَةُ بَیْنِکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حینَ الْوَصِیَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْل مِنْکُمْ). و اموال خود را به عنوان امانت براى تحویل دادن به ورثه به آنها بسپارید. منظور از عدل در اینجا همان عدالت به معنى پرهیز از گناه کبیره و مانند آن است، ولى این احتمال در معنى آیه نیز هست که مراد از عدالت، امانت در امور مالى و عدم خیانت باشد، مگر این که: با دلائل دیگر ثابت شود که شرائط بیشترى در چنین شاهدى لازم است. و منظور از مِنْکُم یعنى از شما مسلمانان، در مقابل افراد غیر مسلمان که در جمله بعد به آنها اشاره شده است. البته باید توجه داشت در اینجا بحث از شهادت معمولى و عادى نیست، بلکه شهادتى است توأم با وصایت، یعنى این دو نفر هم وصى اند و هم گواه . و اما این احتمال که علاوه بر دو نفر شاهد، انتخاب شخص سومى به عنوان وصىّ در اینجا لازم است، بر خلاف ظاهر آیه و مخالف شأن نزول است; زیرا در شأن نزول خواندیم، ابن ابى ماریه تنها دو نفر همسفر داشت که آنها را به عنوان وصى و گواه بر میراث خود انتخاب کرد. آنگاه اضافه مى کند: اگر در مسافرتى باشید و مصیبت مرگ براى شما فرا رسد (و از مسلمانان وصى و شاهدى پیدا نکنید) دو نفر از غیر مسلمان ها را براى این منظور انتخاب نمائید (أَوْ آخَرانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَأَصابَتْکُمْ مُصیبَةُ الْمَوْتِ). گر چه در آیه، سخنى از این موضوع که انتخاب وصى و شاهد از غیر مسلمان ها مشروط به عدم دسترسى به مسلمانان است دیده نمى شود، ولى روشن است منظور در صورتى است که دسترسى به مسلمان نباشد و ذکر قید مسافرت نیز به همین جهت است. همچنین کلمه أَوْ گر چه معمولاً براى تخییر است ولى در اینجا ـ مانند بسیارى از موارد دیگر ـ منظور ترتیب مى باشد، یعنى نخست از مسلمانان، و اگر ممکن نشد از غیر مسلمانان انتخاب کنید. ذکر این نکته نیز لازم است که منظور از غیر مسلمانان تنها اهل کتاب یعنى یهود و نصارى مى باشد; زیرا اسلام براى مشرکان و بت پرستان در هیچ مورد اهمیتى قائل نشده است. سپس دستور مى دهد: به هنگام اداى شهادت باید آن دو نفر را بعد از نماز ـ در زمینه تردید و شک ـ وادار کنند که به نام خدا سوگند یاد کنند (تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَیُقْسِمانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ). و باید شهادت آنها به این گونه باشد که بگویند: ما حاضر نیستیم حق را به منافع مادى بفروشیم و به ناحق گواهى دهیم، هر چند در مورد خویشاوندان ما باشد (لانَشْتَری بِهِ
ثَمَناً وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى). و ما هیچ گاه شهادت الهى را کتمان نمى کنیم که در این صورت از گناهکاران خواهیم بود (وَ لانَکْتُمُ شَهادَةَ اللّهِ إِنّا إِذاً لَمِنَ الآثِمینَ). «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۶ سوره مائده » @ayehsobh
راهکارهای زندگی موفق در جزء چهاردهم قرآن کریم @ayehsobh
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 تا خدا هست و خدایی می‌کند #مجتبی مشکل‌گشایی می‌کند 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 🌹💐 ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی(ع) مبارک باد. 🌹💐 @rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَإِنْ عُثِرَ عَلَىٰ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ» و اگر اطّلاعى حاصل شود که آن دو، مرتکب گناهى شده اند (و حق را کتمان کرده اند)، دو نفر از کسانى که نسبت به میّت، اَولى هستند، به جاى آنها قرار مى گیرند، و به خدا سوگند یاد مى کنند که: «گواهى ما، ازگواهى آن دو، به حق نزدیکتر است. و ما تجاوزى نکرده ایم. که اگر چنین کرده باشیم، از ستمکاران خواهیم بود» (مائده/۱۰۷) @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، سخن از موردى به میان آمده که ثابت شود، دو شاهد مرتکب خیانت و گواهى بر ضد حق شده اند. در چنین موردى دستور مى دهد: اگر اطلاعى حاصل شود که آن دو نفر مرتکب گناه، جرم و تعدّى شده اند (و حق را کتمان کرده اند)، دو نفر دیگر از کسانى که گواهانِ نخست به آنها ستم کرده اند (یعنى ورثه میّت) به جاى آنها قرار گرفته و براى احقاق حق خود شهادت و گواهى مى دهند (فَإِنْ عُثِرَ عَلى أَنَّهُمَا اسْتَحَقّا إِثْماً فَآخَرانِ یَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذینَ اسْتَحَقَّ عَلَیْهِمُ الأَوْلَیانِ). اوّلاً ـ منظور از اسْتَحَقَّ در اینجا به قرینه کلمه إثْم (گناه) همان جرم و تجاوز به حق دیگرى است. و ثانیاً ـ اَوْلَیان در اینجا به معنى اَوّلان است یعنى آن دو شاهدى که در آغاز مى بایست شهادت بدهند و از راه راست منحرف شده اند. بنابراین معنى آیه چنین مى شود: اگر اطلاعى حاصل شد که دو شاهد نخستین، مرتکب خلافى شده اند، دو نفر دیگر جاى آنها را مى گیرند از همان کسانى که دو شاهد نخست بر آنها تجاوز کرده اند. و در ذیل آیه، وظیفه دو شاهد دوم را چنین بیان مى کند: آنها باید به خدا سوگند یاد کنند که گواهى ما از گواهى دو نفر اول شایسته تر و به حق نزدیک تر است و ما مرتکب تجاوز و ستمى نشده ایم و اگر چنین کرده باشیم از ظالمان و ستمگران خواهیم بود (فَیُقْسِمانِ بِاللّهِ لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما وَ مَا اعْتَدَیْنا إِنّا إِذاً لَمِنَ الظّالِمینَ). 🌼🌼🌼🌼 در حقیقت اولیاى میت روى اطلاعاتى که از قبل درباره اموال و متاع او به هنگام مسافرت یا غیر مسافرت داشته اند، گواهى مى دهند که: دو شاهد نخست مرتکب ظلم و خیانت شده اند و این شهادت جنبه حسّى پیدا مى کند نه حدسى و از روى قرائن. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۷ سوره مائده » @ayehsobh