eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
24.1هزار ویدیو
705 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(51).mp3
7.05M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز هفتاد و ششم از نامه ۳۷تا نامه ۳۵
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز هفتاد وششم ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه در سال٣٧ هجری، پیش از آغاز نبرد صفین 🔹افشای ادعای دروغين معاويه 🔻پس خدای را سپاس، معاويه! تو چه سخت به هوس های بدعت زا و سرگردانی پايدار وابسته ای، حقيقت ها را تباه كرده و پيمانها را شكسته ای، پيمانهایی كه خواسته خدا و حجّت خدا بر بندگان او بود. اما پرگویی تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه تو عثمان را هنگامی ياری دادی كه انتظار پيروزی او را داشتی و آنگاه كه ياری تو به سود او بود او را خوار گذاشتی، با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به برادرش عقيل نسبت به کوچ دادن دشمن 1⃣ آمادگی رزمی امام (علیه السلام) 🔻 لشكری انبوه از مسلمانان را به سوی او (بسر بن ارطاه كه به يمن يورش برده بود ) فرستادم هنگامی كه اين خبر به او رسيد، دامن برچيد و فرار كرد و پشيمان بازگشت، اما در سر راه به او رسيدند و اين به هنگام غروب آفتاب بود لحظه ای نبرد كردند، گويا ساعتی بيش نبود كه بی رمق با دشواری جان خويش از ميدان نبرد بيرون برد. برادر! قريش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جدایی سرگردان باشند و با سركشی و دشمنی زندگی كنند، همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه كه پيش از من در نبرد با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هماهنگ بودند، خدا قريش را به كيفر زشتی هايشان عذاب كند، آنها پيوند خويشاوندی مرا بريدند و حكومت فرزند مادرم ، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را از من ربودند. 2⃣ اعلام مواضع قاطعانه در جنگ 🔻اما آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم، نه فراوانی مردم مرا توانمند می كند و نه پراکندگی آنان مرا هراسناک می سازد. هرگز گمان نكنی كه فرزند پدرت اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و يا در برابر ستم سست می شود و يا مهار اختيار خود را به دست هركسی می سپارد و يا از دستور هر كسی اطاعت می كند، بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنی سليم سروده: «اگر از من بپرسی چگونه ای؟ همانا من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم. بر من دشوار است كه مرا با چهره ای اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود.» ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمدبن ابی بکر در مصر 🔹علل سقوط مصر 🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مصر سقوط كرد و فرماندارش محمد بن ابی بكر (كه خدا او را رحمت كند) شهيد گرديد، در پيشگاه خداوند او را فرزندی خيرخواه و كارگزاری كوشا و شمشيری برنده و ستونی باز دارنده می شماريم همواره مردم را برای پيوستن به او برانگيختم و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند، مردم را نهان و آشكار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عده ای با ناخوشايندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذليل بر جای ماندند. از خدا می خواهم به زودی مرا از اين مردم نجات دهد. به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نكرده بودم دوست می داشتم حتی يك روز با اين مردم نباشم و هرگز ديدارشان نكنم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220821-WA0005.
7.81M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 فرصت استثنایی برای از بین بردن آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) : " از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است". 🔰 قطعاً یکی از دلهره ها و نگرانیهای مؤمنین برای آینده دنیوی و مخصوصاً اخروی خودشان گناهانی است که در طول زندگی انجام داده اند و بعضاً حواسشان نبوده؛ شیطان فریبشان داده است؛ نفس تسویل کرده و مرتکب معصیت شده اند و میدانند که این گناهان آثار وضعی و تکلیفی خیلی سنگینی دارد. مخصوصاً گناهان کبیره. 🔻گناهان کبیره گناهانی هستند که در قرآن یا روایات پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها وعده عذاب داده شده است. 🔻 این دلهره یک دلهره واقعی است. ⁉️چه باید کرد؟ 🔻توبه یکی از راه هایی است که می تواند انسان را کمی آرام کند. اما آثار گناه معمولا بعد از توبه هم باقی می ماند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه یک راه بسیار بسیار آسان که در دسترس همه ما هست معین می کنند، اما حیف که به قول خودشان « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» ؛ کم هستند کسانی که این توصیه را بپذیرند و تا دیرتر نشده عمل می کنند و خودشان را از قید آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره نجات بدهند. 🔻در حکمت ۲۴ نهج البلاغه می فرمایند: " از کفّاره گناهان بزرگ است ؛ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان". همیشه و در هر شرایطی و در هر مکان و زمانی، کسانی اطراف ما هستند که یا احتیاج به کمک دارند یا غم و مصیبتی بر دل آنهاست که باید برویم و از دلشان دربیاوریم. یک سنگ صبوری می خواهند که با او درد دل کنند، غصه هایشان را بگویند. 🔻امروز این وضعیت یک مقدار بیشتر هم هست. هم در داخل کشور هم در جهان. گرفتاریها، مشکلات، مخصوصاً با این ویروس منحوس کرونا کسانی که مصیبت مرگ عزیزانشان را دارند، زیاد هستند. مشکلات معیشتی زیاد است، کسانی که شغلهای خودشان که در حالت عادی هم درآمد زیادی نداشت را از دست داده اند. پس برای کفّاره گناهان، امروز یک فرصت استثنایی است که افراد در پوشش مواسات فردی و جمعی مشکلات مردم را در حد توان خودشان رفع کنند تا خداوند متعال این رحمی که به هم می کنیم را بهانه ای کند تا او هم به ما رحم کند. 🔻بنابراین در نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) این فرصت است که انسان بتواند به دیگران کمک کند. لذا در نامه ۳۱ بند ۹ مولا علی(علیه السلام) خطاب به فرزند عزیزشان اینگونه می نویسند: "بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری و در اين راه بدون کوشش بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه موفّق نخواهی بود. بيش از تحمّل خود بار مسوًوليّت ها را بر دوش نگير که سنگينی آن برای تو عذاب آور است." 🔻 حالا چگونه می شود بار سنگین گناهان را کم کرد؟ چگونه ما می توانیم برای آخرت که مسافرتی به این طولانی و مسیری به این مشقت است توشه جمع کنیم؟ میفرمایند: " اگر مستمندی را ديدی که توشه ات را تا قيامت می برد و فردا که به آن نياز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زيرا ممکن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی. به هنگام بی نيازی و ثروت اگر کسی از تو وام خواهد غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پيش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است و آنکس که کند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد و سرانجام حرکت بهشت و يا دوزخ خواهد بود." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳شجره آشوب« قسمت هفتاد و ششم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻روایت شده است که عمرو بن عاص به عایشه گفت: آرزو داشتم كه تو در جنگ جمل مرده بودى. عایشه گفت: اى بی ‏پدر براى چه؟! گفت: تو به خاطر هدف خود كشته شده و به بهشت می ‏رفتى و من مرگ تو را بزرگ‌ترین رسوایی و سرزنش عليه علی قرار می ‏دادم.» 🔻 در این صورت بنی امیه می توانست به آسانی امام را متهم به قتل همسر پیامبر کند و همانگونه که نسبت به عثمان چنین کاری را کردند و تا مدت ها از خون خلیفه، علیه امام تبلیغات کردند، این بار نیز به بهانه خون همسر پیامبر، علیه حضرت، جنجال به راه می انداختند و با ایجاد فتنه ها، حکومت امام را درگیر نبردهای داخلی می کردند و از این طریق به حیات سیاسی خود ادامه می دادند. همچنین از نامه فوق می توان پی برد تا کجا جبهه شام روی فتنه جمل و آثار آن برای بقای حکومت بنی امیه، حساب کرده بود. 🔻نکته بعدی اینکه عمروعاص از ساده لوحی عایشه نیز سوء استفاده می کرد. عمرو از پیامبر شنیده بود که بهترین افراد امت، ذو ثدیه (نشانه لشکر خوارج) را می کشند؛ بنابراین وی به دروغ به عایشه گفته بود که ذو ثدیه را کشته تا خود را مصداق بهترین فرد امت معرفی کند. 🔻3.بعد از جمل، معاویه فتنه های دیگری از جمله فتنه ابن حضرمی را در بصره طراحی کرد. از فتنه‌هایی که معاویه بعد از صفین برای آشوب و اغتشاش در قلمروی حکومت مولا، به راه انداخت، فتنه ابن حضرمی در بصره بود. این ماجرا در الغارات مرحوم ثقفی به‌تفصیل آمده است. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
830.4K
📚 💐هفتاد نکته تربیتی از حدیث شریف کساء نکات تربیتی حدیث کساء : ۲۸-ارتباط کلامی بیشتر با فرزند کوچکتر ۲۹-برقراری عدالت میان فرزندان https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💜🌸 💜🌸 یه لحظه جا خوردم،... با بهت نگاهش کردم، 😧مستقیم به چشمام نگاه کرد👀 اما با کمی حالت خشم با همون ولوم بالاش که تا حالا نشنیده بودم ازش ادامه داد: _چرا اینکارو کردین؟؟ من از شما اینو خواسته بودم؟؟ آخه چرا؟؟🗣 بعدم نگاهشو ازم گرفت و بلند شد ایستاد و در حالی که جلوم راه میرفت سرزنش وار جملاتش رو بر سرم می کوبید: _آخه من نمی فهمم شما چرا باید همچین کاری کنین، من ازتون خواسته بودم کمکم کنین اما شما چی ... 😠دقیقا کاری رو کردین که خواسته ی مادرم بود .. اینجوری قرار بود کمکم کنین؟؟؟🗣 راه میرفت 🚶و سرزنشم میکرد... من دلم گرفته بود ازش، دیگه نمیتونستم جلوی ریزش اشکامو بگیرم،😢 دونه های اشکم سرازیر شدن... اما عباس انگار حواسش به من نبود که همونطوری که با حرص راه میرفت و نگاهش به کفشاش بود حرفاشو میزد: _من نمی تونستم مخالفت کنم، در برابر مامان بابام خلع سلاح بودم، 😵هیچی نمی تونستم بگم دوتا خاستگاری قبلی رو تونستم بپیچونم این یکی نمیشد .. 😠☝️تمام امیدم به شما بود، اما شما چیکار کردین، زدین همه چیزو خراب کردین .. شما جلوی رفتنمو با این کارتون گرفتین ... از حرکت ایستاد.. منم بلند شدم درحالی که کل صورتم از اشک خیس شده بود 😭 دیگه تحمل سرزنشاشو نداشتم .. دلم نمی خواست کسی که سرزنشم میکنه 🌷عباس🌷 باشه .. با ایستادنم در حالی که سرشو بالا میاورد تا به صورتم نگاه کنه ادامه حرفاشو میزد: _آخه من نمیفهمم شما ... تا نگاهش👀 به چشمام 👀افتاد جملش ناتمام موند، مبهوت به صورت خیس از اشکم نگاه می کرد .. حالا نوبت من بود، دیگه باید یه چیزی میگفتم .. با دست اشکامو از جلوی چشمم پاک کردم و گفتم: _من همه ی این کارا رو فقط ... فقط به خاطر شما کردم ...😣😭 دیگه نتونستم تحمل کنم اشکام باز سرازیر شدن اما عباس همونجا ایستاده بود و تو بهت اشکای من بود، دویدم سمت خونه،،، با وارد شدنم به هال با اون حال آشفته و گریه همه جا خوردن، وای که من حضور همه رو فراموش کرده بودم .. دیگه اتفاقی بود که افتاده بود، دویدم سمت اتاقم و خودمو رو تختم انداختم و تمام بغض هامو رو بالشتم خالی کردم..😫😭 بابا .. باباجون مگه کنارم نیستی پس چرا ناآرومم ... آرومم کن ...😩😭 📚 💚💛💚💛💚💛💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 💚💛💚💛💚💛💚💛💚 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─