🇮🇷
[📖 #تفسیر_صوتی_قرآن ]
🔺️ مقام معظم رهبری :
💢 #تلاوت را باید با #تدبّر انجام داد.
۱۴۰۲/۰۱/۰۳
هر #روز_تفسیر_یک_آیه قرآن را بشنوید
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #هر_روز_یک_آیه
🔖 #قرائتی_تفسیر
🔖 #تلاوت_تدبر_قرآن
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 227.mp3
7.37M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز دویست و بیست و هفتم خطبه 78 تا 75
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و بیست و هفتم
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه78
🔹نيايش امام
خدايا! از من درگذر آنچه را از من بدان داناتری و اگر بار ديگر به آن بازگردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا! آنچه از اعمال نيکو که تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشای. خدايا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزديک شدم، ولی با قلب آن را ترک کردم. خدايا! ببخشای نگاه های اشارت آميز و سخنان بی فايده و خواسته های بی مورد دل و لغزش های زبان را.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه77 : (آنگاه در زمان عثمان در سال ۳۳ هجری سعید بن عاص، حق مسلم امام علی علیه السلام را جهت محاصره اقتصادی از آن حضرت منع کرد فرمود:)
🔹هشدار به غاصبان بنی اميه
♦️"بنی اميّه، از ميراث پيامبر(صلی الله علیه و آله)جز اندک چيزی، به من نمی پردازند. سوگند به خدا! اگر زنده ماندم بنی اميّه را از حکومت دور می کنم، چونان قصّابی که شکمبه خاک آلوده را دور می افکند.
می گويم: و «التُّرابُ الوَذِمة» نيز روايت شد، که درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «ليفوقونَنی» يعنی اندک اندک از مال به من می دهند چونانکه بچّه شتر را اندک اندک شير می خورانند و يک بار شير از شتر می دوشند. و «وذام» جمع «وذمة» پاره ای از شکمبه يا جگر است که در خاک بيفتد و سپس آن را بردارند."
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه76 : (بعضی از شارحان خطبه ۷۶ را با خطبه۶۳ یکی دانستند)
🔹صفات بنده پرهيزكار
خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکيمانه بشنود، خوب فرا گيرد و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت کننده زند و نجات يابد. مراقب خويش در برابر پروردگار باشد. از گناهان خود بترسد خالصانه گام بردارد عمل نيکو انجام دهد، ذخيره ای برای آخرت فراهم آورد و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايی را از سر دور کند و درجات آخرت را به دست آورد. با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغين را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روزِ مُردن گرداند. در راهِ روشنِ هدايت قدم بگذارد و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگی دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن که مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد و از اعمال نيکو، توشه آخرت برگيرد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه75 : (در سال ۳۶ هجری وقتی شنید بنی امیه با تهمت های فراوان آن حضرت را در خون عثمان شریک می پندارد، فرمود:)
🔹دفاعيات امام(علیه السلام) در برابر تهمت ها
آيا شناختی که بنی اميّه از روحيّات من دارند، آنان را از عيب جويی بر من باز نمی دارد؟ و آيا سوابق مبارزاتی من، نادانان را بر سر جای خود نمی نشاند که به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب می کنم و دشمن ناکثين «پيمان شکنان» و ترديد دارندگان در اسلام می باشم. شُبهات را بايد در پرتو کتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند، پاداش داده می شوند.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح حکمت ۷۶ بخش ۴ روش تحلیل رویدادها.mp3
3.36M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت76 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت76 ( 4 )
🔹 روش تحلیل رویدادها
3⃣ بخش سوم از شرح حکمت ۷۶ نهجالبلاغه، پیرامون مایه های عبرت است؛ ما از چه چیزهایی میتوانیم عبرت بگیریم؟
🔻در نهجالبلاغه، یازده موضوع به عنوان سرمایه های عبرت انگیزی و عبرت گیری، معرفی شدند:
🔸۱. اول، آثار باقی مانده از گذشتگان است؛
🔻حضرت در خطبه ۸۳ میفرمایند:
«واللَّهُ خَلَّفَ لَكُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِينَ قَبلَکُم» ؛
" خداوند متعال برای شما از آثار گذشتگان تان در بین شما چیزهایی را برای عبرت گرفتن نگه داشت و باقی گذاشت."
🔸۲. دوم اموات هستند؛
🔻در خطبه ۲۲۱ حضرت درمورد اموات میفرمایند:
« لَأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً» ؛
" اینکه اموات و قبور آنها برای شما زنده ها مایه عبرت باشد، شایسته تر است تا اینکه تعداد قبرها و مرده های شما مایهٔ فخرفروشی تان بشود."
🔸۳. سوم، انسان محتضر و در حال از دنیا رفتن است؛
🔻حضرت در خطبه ۱۴۹ پیرامون خودشان در ساعات آخر میفرمایند: «أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ» ؛
" امروز من مایهٔ عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد."
🔸۴. چهارم اسلام است؛
🔻 مولا علی (علیهالسلام) در بیان عجیبی، در خطبه ۱۰۶ نهجالبلاغه میفرمایند: « وَ جَعَلَ الإسْلَامَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ » ؛ " خداوند متعال اسلام را مایه عبرت گیری هرکسی که اهل موعظه پذیرفتن است قرار داد."
🔸۵. پنجم، گذشته دنیاست؛
🔻آنچه که از دنیا گذشته، از نظر مولا علی (علیهالسلام) میتواند مایهٔ عبرت باشد برای آنچه که باقی مانده؛ لذا در نامه ۶۹ خطاب به حارث همدان مینویسند: «وَ اعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا لِمَا بَقِيَ مِنْهَا» ؛ " از آنچه که از دنیا گذشته، عبرت بگیر برای آنچه که از دنیا باقی مانده. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
🇮🇷
✳️ سبقت کشورهای همسایه در صادرات به آفریقا
آمارها نشان میدهد که برخی شاخصهای کلیدی مانند نیروی کار، جمعیت و رشد اقتصادی سبب شده تا آفریقا به عنوان بازاری بزرگ و بسیار مهم در آینده شناخته شود. کشورهای دیگر از جمله همسایگان نیز به این قاره توجه کردند. صادرات ترکیه به کشورهای آفریقایی تا ۶ سال پیش مانند ایران بود، اما اکنون رقم صادراتی آنها به ۲۰ میلیارد دلار در سال رسیده است.
🔖 #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #دیپلماسی_آفریقا
🇮🇷 #مهارتورم #رشد_تولید
🖇 #روشنگری #ثامن
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: #دو_مدافع
براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای #مدافع_حرم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
May 11
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_1
"تقدیم به خانواده شهدای مدافع حرم"
مقدمہ:
به ساعتم نگاه کردم
"۱۰:۳۰"
سید کمی منتظرمی ماند...
سرم را بالا بردم با دیدن صحنه پیش و رویم ماتم برد پاهایم سست شد...
حس و حالم خوش نبود...
چیزی بین سردرگمی و...
خودم برای خودم شده بودم مجهولی بزرگتر از تمام از تمام ایکس و ایگرگ های معادلات ریاضی...
من کجا ایستاده بودم...؟
چه اتفاقی داشت می افتاد؟
این حس تازه چه بود که حتی عجیب تر از بلوغ، مسئله های بی خاصیت فیزیک و معادلات گیج کننده شیمی و تاریخ های درهم ادبیات بود...؟
این غلیان احساس های جدید چیست...؟
بهار بانو تا به حال کجا ایستاده بود ؟
نیازمد تلنگری بودم تا به خودم بیایم...
****
من_ علی ... علی ... ترو خدا بگیر بچه رو ...
و چشم دوختم به علی که پشت سر ایلیا میدوید تا به او برسد که بالاخره رسید.
ایلیای ۱۸ماهه وروجک من ، با ان کفش های ابی بوق بوقی که کل پارک را به هم ریخته بود.
قدم که بر میداشت از ذوق کفش هایش میدوید و می خندید که پرده از دو تا دندان خرگوشی اش گرفته میشد و برای هزارمین بار در روز، دلم برای بوسیدنش ضعف می رفت...
نگاهم را به علی دوختم که پسر وروجکمان را بقل گرفته و به سمت محوطه بازی می رفت و ایلیای خندان من هم با شیطنت برایم دست تکان میداد .
کاش در این همه خوشبختی مادر و پدرم سهیم بودند...
روی نیمکت فلزی و نارنجی رنگ می نشینم و فکرم معطوف گذشته میشود...
****
با ورود دختر چادری به حیاط حوزه ازمون ،با خنده چشمکی به ارغوان و نیلوفر زدم و در حالی که از قصد می خواستم به او طعنه بزنم، به سمتش رفتم.
به هم که خوردیم ،دختر اخش بلند شد...
در دلم با خود گفتم :"آخی! الهی ناز شی!
درد و بلات بخوره تو سر عمت؟؟"
و نگاه تمسخر امیزم را به او و چادرش دوختم...
پوزخندم را پررنگ تر کردم و گفتم:
_اوا حاج خانم شما اینورا چیکار دارین؟؟کورم هستید به عنایت خداوند متعال !
سکوت کرد...
منتظر بودم این سکوت ارامش قبل از طوفان باشد اما با دیدن لبخند دخترک نقشه هایم نقش بر اب شد ...
_ببخشید خانم ، حواسم نبود ! جاییتون که درد نگرفت ؟؟
من_ نه شما خوبی حاج خانوم ؟
لبخندش تشدید شد...
_ الحمد الله
و چادرش را جمع کرد .
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋 ‹ ﷽ ›
#رمان_دو_مدافع🕊
#پارت_2
از من روی برگرداند و به سمتی دیگر رفت و مرا با قیافه آویزان به سمت ارغوان و نیلوفر فرستاد...
نامردها ...ضایع شدن میخندیدند.
چشم غره اساسی رفتم که نیششان بسته شد.
نیلوفر که کمی از منو ارغوان پایبند اصول دین بود گفت:
_ گفتم که دخترای چادری همه آروم و با نجابتن. کم پیش میاد چیزی بارت کنن.
برای شکلکی عجق و جق درآوردم که صدای خنده هر سه یمان بلند شد...
با شنیدن صدای خانمی که میگفت باید به سالن شماره ۲ برویم، کارت جلسه به دست به همان سمت مسیر کج کردیم ...
جلسه کنکور حتی از مدل آزمایشی اش با آن مراقبت سیبیلویش بدتر بود...
پاسخ نامه را که تحویل دادم ورقه آزمون را مچاله کردم و داخل سطل آشغال کنج سالن پرت کردم.
از در حوزه که بیرون رفتم فربد
( پسر عمویم)را دیدم ...
مثل همیشه خوشتیپ و مرتب...
جلو رفتم بعد از این که دست دادیم، دستم را مشت کردم و چندین باری به بدنه ماشینش از کوبیدم که حس کردم
دستم به کل نابود شد...
فربد خنده اش را جمع کرد و گفت:
فربد_ بابا اشکال نداره حالا ! ضریب ادبیات اونقدرام زیاد نیست. بقیه رو خوب زدی کافیه. اون دوستای عتیقت
کجان؟
با دست به ارغوان نیلوفر که با قیافه شش در چهار شان به ما نزدیک شدن اشاره زدم.
فربد_ فکر کنم وضع اونا هم از تو بدتره...!
تکیه مرا از ماشین فربد زدم و چشم چرخاندم که با دیدن حوزه پسرانه ای که با فاصله ی سه ساختمان از حوزه ما بود، نقشه هایی به سرم زد که با دیدن پسری ریشو و یقه آخوندی و تسبیح داخل دستانش پررنگتر شد...
با رسیدن ارغوان و نیلوفر نقشه مرا بازگو کردم صدای خنده هایشان بلند شد و اشکهای فربد کمی در هم شد اما توجهی نکردم و رو به نیلوفر ارغوان گفتم:
من_برم؟
ارغوان_ برو ببینم چیکار می کنی دلاور.
به حالت نمایشی سلام نظامی کوتاهی دادم و به سمت پسر به راه افتادم...
اییییف...بوی گلابش تا اینجا هم می یاید...!
شانه هایم را آماده کردند و نزدیک شدم و دام...
طعنه زدم که خودم هم دردم گرفت...
کلا من و طعنه رابطه خوبی داشتیم...!!
پسر با چشمانی گرد شده ، قدم فاصله گرفت و دستی به ته ریش مشکی و مرتبش کشید
بادی به غبغب انداختم و گفتم:
من_اوا! حاج اقا !!خجالت داره ، قباهت داره ، کراهت داره !! خیابونو با مسجد اشتباه گرفتی طعنه هم میزنی به دختر مردم برادر؟!
سرش را که بالا آورد. آن دو تیله مشکی هم رنگ شب لحظه ای دلم را لرزاند اما نادیده گرفتن اش و بعدها فهمیدم آن نگاه چه کارها به دستم خواهد داد...
پسر که نگاهش را دزدید خنده ام به هوا رفت...
"استغفرالله" زیر لب گفت...
_ خواهرم شرمنده ام ببخشید.
آنقدر سریع از جلوی چشمم دور شد نتوانستم چیزی دیگری بارش کنم ولی خوب تا همین حد هم کارم خوب بود...
به بچهها که رسیدم فهمیدم بعله...
اورژانس لازمند.
از بس خندیده بودند نفسشان بالا نمی امد.
نگاهی به فربد انداختم که به منظور سیاست به من اخم کردو گفت:
_ خانم ها بپرید بالا بریم یع بستنی بزنیم توی رگ.
بعد از زدن دزدگیر ماشین سوار شد و ما هم به تبعیت از او سوار شدیم...
✍به قلم بهار بانو سردار
#ادامہ_دارد...
🦋
✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#فرازے_از_وصیت_نامہ :
#شهدا را فراموش نڪنيم، شهدا زندهاند
هر چه خواستہ ام، از شهدا و #امام_رضا(ع) گرفتہ ام
شما هم هر چه ميخواهيد، از شهدا بخواهيد.
#شهید_میثم_نظری🌷
🕊🌸سلام صبحتون شهدایی 🕊🌸
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
خیلی قشنگه
بخونید حتما😍😢❤️
🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷
عقدکنان مصطفی بود.اتاق تو در توی پذیرایی را زنانه کرده بودند و حیاط را برای مردها فرش انداخته بودند. یک مرتبه صدای بلندی که از کوچه به گوش می رسید،نگاه همه ی حاضران را به طرف در ورودی خانه برگرداند. "برای شادی روح آقا داماد صلوات!"
صدای خنده و صلوات قاطی شد و در فضای کوچه و حیاط خانه پیچید.
"برای سلامتی شهدای آینده صلوات!"
مصطفی سر به زیر و خندان در میان همراهانش و دوشادوش شهید حسین خرازی وارد خیاط خانه شد.
"صحیح و سالم بری رو مین و سالم برنگردی، صلوات بفرست!"
مهمانها هرچه سکه و نقل و شیرینی داشتند ریختند روی سر مصطفی که سرخ شده بود از خجالت.
"در راه #کربلا بی دست و بی سر ببینمت، صلوات بعدی رو بلندتر ختم کن!"
و صدای بلند صلوات اطرافیان ....
مصطفی مثل همیشه شلوار نظامی اش را پوشیده و پیراهن ساده ی شیری رنگش را روی آن انداخته بود اما با این تفاوت که آنها را اتو کرده بود.
بیشتر مهمانها از دوستان او بودند، بچه های جبهه یا همدرسان دوران طلبگی که حالامجلس را دست گرفته بودند و به اختیار خود می چرخاندند.
حاج حسین خطاب به ناصر گفت:" پاشو مجلس را گرم کن! مثلا عقدکنان رفیقمان است."
ناصر در حالیکه با عجله کیکهای داخل دهانش را قورت می داد گفت: چشم فرمانده ! آنگاه پارچ آب را برداشت و سرکشید و بلافاصله بلند شد و وسط مجلس ایستاد، بی مقدمه و با صدایی که فقط خودش معتقد بود که زیباست! شروع به خواندن کرد:
شمع و چراغ روشن کنید
بسیجی ها رو خبر کنید
امشب شبیخون داریم...
ببخشید امشب عروسی داریم...
و دست زد و بقیه هم با او دم گرفتند و دست زدند :
خمپاره بریزید سرشون
امشب عروسی داریم...
احمد گفت: ناصر ببینم کاری می کنی که عروس خانم همین امشب از آقا مصطفی تقاضای طلاق کنه یا نه؟
... سحرگاه در آستانه اذان صبح ، خواهر مصطفی سراسیمه و حیران زده از خواب پرید. بی درنگ به سوی اتاق مصطفی رفت و در زد.یقین داشت که مصطفی در آن موقع در سجاده ی #نماز_شب در انتظار اذان صبح به تلاوت قرآن مشغول است.
مصطفی آرام در را گشود و با چهره ی حیرت زده ی خواهرش مواجه شد که بریده بریده کلماتی بر زبان می راند: مصطفی... مصطفی!... به خدا قسم حضرت زهرا به همراه سیدی نورانی و بانویی دیگر در مراسم عروسی ات شرکت کردند. وقتی... وقتی خانم را شناختم عرضه داشتم: خانم جان! فدایتان شوم! قدم رنجه فرمودید! بر ما منت گذاشتید...اما شما و مراسم عروسی؟! فرمود: به مراسم ازدواج فرزندم مصطفی آمده ایم... اگر به مراسم او نیاییم به مراسم که برویم؟... و تعجب زده از خواب پریدم.
یکمرتبه مصطفی روی زمین نشست ، دستهایش را روی زمین گذاشت و شروع کرد های های گریه کردن... مرتب زیر لب می گفت: فدایشان بشوم! دعوتم را پذیرفتند.
_ کدام دعوت داداشی؟! تورو خدا به من هم بگو.
_ چون خواستم مراسم عروسی ما مورد رضایت و عنایت امام زمان(عج) قرار گیرد، دعوتنامه ای برای آن حضرت و دعوتنامه ای برای مادر بزرگوارشان #حضرت_زهرا(س) و عمه پر کرامتشان حضرت معصومه (علیهاالسلام) نوشتم. نامه اول را در چاه عریضه مسجد جمکران انداختم و نامه دوم را در ضریح #حضرت_معصومه... و اینک معلوم شد که منت گذاشته اند و دعوتم را پذیرفته اند... حال خیالم راحت شد که مجلس ما مورد رضایت مولایمان #امام_زمان (عج) واقع گشته است.
شادی ارواح طیبه #شهدا خصوصا شهید #مصطفی_ردانی پور #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای #شهادت نوجوانی که پای برهنه مقابل چشمان پدرش #شهید شد
#پیشنهاددانلود
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل
🔻 حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی): روز #مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد.
🔹️ نکتهی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجهای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد.
🔹 هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
🔺️ یعنی نشان دهندهی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشهکن بشود با عذاب الهی.١٣٨٨/٠٩/٢٢
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷
#در_مکتب_امام_خمینی(ره)
🔺️ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیها
فرهنگْ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است. اگر فرهنگْ ناصالح شد، این جوانهایی که تربیت میشوند به این تربیتهای فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد میکنند. فرهنگ استعماری، جوان استعماری تحویل مملکت میدهد.
🔺صحیفه امام؛ ج3؛ ص306 | نجف؛ اواخر دی ماه 1356
🔖 #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #در_مکتب_امام
🇮🇷 #مهارتورم #رشد_تولید
🖇 #روشنگری #ثامن
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعترافات تلخ و تکاندهنده افسر سابق آمریکا از جنایاتش در زمان اشغال عراق!
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻پوشش ۸۰ درصدی فیبرنوری کشور تا قبل از اتمام دولت سیزدهم
عیسی زارع پور، وزیر ارتباطات:
🔹اجرای طرح فیبرنوری به طور معمول امری زمان بر در کشورهای مختلف جهان بوده است،
🔹برای نمونه اجرای پروژه در اسپانیا به عنوان کشور پیشرو اروپا ۱۰ سال طول کشیده است.
🔹تلاش ما این است که پروژه فیبرنوری در ایران پیش از پایان دولت سیزدهم به پوشش ۸۰ درصدی برسد.
🔹برآوردها نشان میدهد که اجرای فیبرنوری در کشوری با وسعت عراق ۷ تا ۸ سال طول میکشد.
🔹 بنده به وزیر ارتباطات عراق گفتم که بعد از اتمام طرح فیبرنوری منازل و کسب و کارها در ایران، این آمادگی میان شرکتهای ایرانی وجود دارد که در بازه زمانی ۲تا ۳ ساله پروژه مشابهی را در عراق اجرا کنند.
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رئیس سازمان فضایی: فرآیند تصویربرداری ۳۰ درصد از سطح کشور با ماهواره خیام کامل شده است
#دستاوردهای_دولت_سیزدهم
#لبیک_یاخامنه_ای
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
36.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱ارتش های پنهان
این قسمت «ارتش پنهان احمدی»😎
🎥بیت الفتوح مسجدی برای گمراهی
#از_دشمنان_امامت_غافل_نشو
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔بیت الفتوح فرقه احمدی در لندن و مسجد بیت الفتوح در اصفهان.
😱نماد فرقه انحرافی احمدی در اصفهان!
گزارش یکی از کاربران رسانه عصر از مسجد بیت الفتوح ⬆️ پس از انتشار کلیپ معرفی فرقه انحرافی احمدی در کانال عصر.
❇️گزارشهای مستند خود از ادیان و فرق را برای ما ارسال کنید...
#لبیک_یاخامنه_ای
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷
[📖 #تفسیر_صوتی_قرآن ]
🔺️ مقام معظم رهبری :
💢 #تلاوت را باید با #تدبّر انجام داد.
۱۴۰۲/۰۱/۰۳
هر #روز_تفسیر_یک_آیه قرآن را بشنوید
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #هر_روز_یک_آیه
🔖 #قرائتی_تفسیر
🔖 #تلاوت_تدبر_قرآن
🔖 #مهار_تورم_رشد_تولید
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
👌#اقتدار
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─