🔴نامهی #حسین_قدیانی به #حسن_روحانی جناب آقای روحانی!
🔹🔸حسین قدیانی با شکایت ریاست جمهوری به زندان میرود
♦️قسم به خون #سیدالشهدا فردی چون من هرگز از فردی چون شما و شرکایتان آنهم نه بابت "رفتار مجرمانه" بلکه برای بیان #حق عذرخواهی نمیکند!
♦️قدرمسلم سخنان شما دربارهی #سپاه در ۲ مقطع قبل و بعد از #انتخابات هرگز نمایش صدق در سخن نبود! و معالاسف هنوز هم سخنانتان بسی متغیر است!
♦️در آخرین نمونه، هنوز ۲۴ ساعت نگذشت که حضرتعالی از موضع #عکس کوتاه آمدید! سئوال اینجاست؛ از چه چیزی باید عذر بخواهم؟! از بیان حقیقت؟! الغرض! این شکایت را و نیز این حکم را چون مدالی زرین بر گردن میآویزم و در محضر #خداوند به خود میبالم که دولت لیبرال شما با کارنامهای ضعیف و خفیف که مایهی آبروریزی جریان تَکراری حامی شما بوده، شاکی این #قلم است!
♦️شما زندان رفتن حسین قدیانی را شاید ببینید ولی هرگز حتی در عالم خواب هم شاهد عذرخواهی من از خودتان نخواهید بود! صدالبته به کرات نشان دادهام که هیچ وقت اهل قهرمان بازی نبودهام و به وقت ضرورت، فراری از #عذر و #عذرخواهی نبودهام اما من در دین امام احرار عالمم که سرش از بدن جدا شد ولی زیر بار #حرف_زور نرفت!
♦️به معاونت حقوقیتان این مهم را گوشزد کنید که حسین قدیانی آزادهتر از آن است که از حسن روحانی معذرت بخواهد! در نهایت، توصیه میکنم شما را به پرهیز از حاشیه و پرداختن به متن! یعنی به کار! کاش از زندان رفتن ما نانی برای این مردم عزیز و شریف، گرم میشد که خود داوطلبانه روانهی محبس میشدم!
♦️و اما همه میدانند که این چیزهای آمده در متن تجدیدنظرخواهی معاونت حقوقی نهاد ریاستجمهوری، بهانهای بیش نیست! هدف اصلی شرکای شما آن است که اینجانب، زبان را قفل کنم و از دردهای این ملت شهیدپرور ننویسم و یا ناظر بر ترسی موهوم، از مهر و محبت و عشقم به امین آمال و آلام مردم؛ خامنهای حکیم بکاهم اما حتم کنید که این آرزو را به گور خواهند برد شرکای شما!
♦️شجاعانه و بیهیچ هراسی از شما و شرکا هنوز هم معتقدم که دولتمرد یا دولتزنی که محیط زیست خدمت را اِشغال کند ولی برای مردم کار نکند، از آنجا که #بازیافت نمیشود، قطعا مقامی دون از آشغال دارد! در هر دولتی ولو دولت حزباللهی، این حکم صادق است!
♦️از چه برآشفتهاید؟! بارها شما دم از #رفراندوم زدهاید! کاش همین گزاره را به رفراندوم بگذارید و از آحاد ملت، نظرخواهی کنید که آیا سخن مرا قبول دارند یا نه! و هیچ واهمهای ندارم این نظرسنجی فقط در میان رأیدهندگان به شما انجام شود! و با وجود آنکه حکم اخیر را مصداق بیعدالتی میدانم لیکن در برابر #قانون سر تعظیم فرود میآورم! اما قانون، نه شما!
#به_کانال_تحلیلی_بصیرتی_مذهبی_این_عمار_بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/janamfadayeseyyedali
#تلنگر💥
🌱حق الناس #هميشه پول نيست❌
✨گاهـی دل است♥️
🍁دلی💕 که بايد #بدست می آوردیم ✨ونياورديم
🍀دلی که #شکستيم 💔و رها کرديم
✨دلهای #غمگينی که بی تـفاوت از
کنارشان گذشتيــم💥
🌿خدا از هر
✨چه بگذرد از #حق الناس نميگذرد
#رویای_عشق❤️
┄┅═✼🍃🖤🍃✼═┅┄
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
┄┅═✼🍃🖤🍃✼═┅┄
#تلنگر💥
🌱حق الناس #هميشه پول نيست❌
✨گاهـی دل است♥️
🍁دلی💕 که بايد #بدست می آوردیم ✨ونياورديم
🍀دلی که #شکستيم 💔و رها کرديم
✨دلهای #غمگينی که بی تـفاوت از
کنارشان گذشتيــم💥
🌿خدا از هر
✨چه بگذرد از #حق الناس نميگذرد
#رویای_عشق❤️
┄┅═✼🍃🖤🍃✼═┅┄
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
┄┅═✼🍃🖤🍃✼═┅┄
📝🍃
🍃
•[ #نهضت_روشنگری_ثامن 🎤 ]•
🛑 انتخابات یڪ تڪلیف است
🔸💠🔹
♨️برخی افراد امور سیاسی مثل انتخابات را
بهعنوان یک #حق بیان میکنند و این محل
سوءاستفادهی قدرتها و فریب ملتها قرار
میگیرد که نتیجهاش روی کار آمدنِ بدترین
مسئولین است.
📮وقتی میگویند «انتخابات یک #حق است»
یعنی میتوانی از آن صرفنظر کنی یا هرطور که
خواستی با آن برخورد کنی!
🔝اما از نگاه دین، انتخابات یک #تکلیف است
و این اختصاص به دینداران هم ندارد؛ همهی
افراد عاقل جامعه باید اینکار را انجام بدهند و
الا یک #حق_عمومی را ضایع کردهاند.
✅انتخابات در واقع #حقالناس است چون به
سرنوشت جامعه مربوط است. اگر من در انتخاب
خودم یا در فعالیتهای انتخاباتی، درست عمل
نکنم، حقالناس را زیر پا گذاشتهام. اگر این
مسئولیت اجتماعی خود را نادیده بگیرم و جامعه
صدمه بخورد، اینجا حقالناس ضایع شده است.
♨️عدم شرکت در انتخابات، عدم فعالیت
انتخاباتی و عدم بررسی برای رسیدن به تشخیص
صحیح، مثل «نماز نخواندن» نیست که یک امر
شخصی باشد. در اینجا یک مسئولیت اجتماعی
نادیده گرفته شده و شاید جرمش سنگینتر از
جیببری و حتی غارت بیتالمال باشد؛ اگر شما
با بیمسئولیتی خودتان، کسانی را سرِ کار بیاورید
که غارتگری بیتالمال را رواج میدهند.
#ایران_قوی #انتخاب_اصلح
#ایران_مقتدر #انتخابات_1400
◀️ نشر حداکثری #ڪانالهای_ثامن
#انتخاب_اصلح
#ما_منتظر_انتخاباتیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#هرچی_توبخوای
#قسمت73
مدتی فکر کرد.بعد گفت:
_ #قوی و #محکم و #قاطع که همه از ظاهرم بفهمن #حق با کیه...مثل 🌸حضرت زینب(س)🌸 تو مجلس یزید.
با لبخند نگاهش کردم....
واقعا آدم بزرگیه.برمیگشتم خونه.با خودم و خدا حرف میزدم.
✨خدایا چی میخواستی به من بگی که این بنده تو نشانم دادی؟..🤔😟
✨میخوای من چطوری باشم؟..منکه هرکاری بگی سعی میکنم انجام بدم..
💭یه دفعه یاد آقای موحد افتادم..
سریع ماشین رو کنار خیابان نگه داشتم.
✨خدایا،نکنه تو هم میخوای که باهاش..؟..آخه چجوری؟..
من حتی نمیتونم بهش فکر کنم..تو ماشین خیلی گریه کردم.😣😭از نظر روحی خسته بودم.تا حالا اینقدر احساس خستگی نکرده بودم.
ماشین روشن کردم و رفتم امامزاده.🕌
بعد از کلی 🌟گریه و دعا و نماز و مناجات🌟
گفتم
🙏خدایا من وقتی دلم راضی به ازدواج نیست، نمیتونم همسر خوبی باشم.😔وقتی نتونم همسر خوبی باشم حق الناسه.اونم حق شوهر که خیلی سنگینه.
خدایا این #سخت_ترین_امتحانیه که تا حالا ازم گرفتی.
خدایا اگه #یه_لحظه رهام کنی پام میلغزه و میفتم تو قعر جهنم.خودت یه کاری کن این بنده ت بیخیال من بشه.😔😣
رفتم خونه....
یه راست رفتم تو اتاقم.چشمم به هدیه ی آقای موحد👀🎁 افتاد که هنوز روی میز تحریرم بود.
تصمیم گرفتم...
بخاطر #خدا،بخاطر به دست آوردن #رضایت_پدرومادرم، یه قدم بردارم.
بعد دو ماه بازش کردم؛...
با بغض و اشک.😢✨قرآن✨ بود،یه قرآن خیلی زیبا.
زیرش یه یادداشتی بود که نوشته بود:
✍قرآن برای هر آدمی..تو هر زمانه ای..با هر زندگی ای..مفید ترین برنامه ی زندگیه.
اتفاقی بازش کردم..📖✨
آیه ی بیست و سه سوره احزاب اومد.
💫"من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم 🍃من قضی نحبه🍃 و 🍃منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا"🍃
یه چیزی تو دلم گفت...
اونی که "من قضی نحبه"هست امینه.
اونی که"من ینتظر" هست و "ما بدلوا تبدیلا" آقای موحد.
بابا تو اتاقش بود. رفتم پیشش.گفتم:
_تصمیم گرفتم بخاطر خدا بشناسمشون.
بغض داشتم.گفتم:
_برام خیلی دعا کنید بابا..خیلی سخته برام.😢
بعد مدتی سکوت بابا گفت:
_میخوای یه قراری بذاریم باهاش صحبت کنی؟
-قرارمون قدم قدم بود..نمیخوام فعلا باهاشون رو به رو بشم.
-قدم بعدی چیه؟😊
-شما معرفی شون کنید.😒
-وحید ده ساله با محمد دوسته.منم ده ساله میشناسمش.مختصر و مفید بگم، #خدا برای وحید خیلی مهمه.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...ولی بعضی اخلاق ها سلیقه ایه.حالا تو چیزهایی که برات مهمه بپرس تا جواب بدم.
من سؤالامو جزئی تر میپرسیدم و بابا هم با دقت و حوصله جواب میداد...
به حرفهای بابا اعتماد داشتم و لازم نبود خودم با چشم ببینم تا مطمئن تر بشم.
چند وقت بعد از مغازه ای اومدم بیرون.سمت ماشینم میرفتم که شنیدم پسری با جدیت به دختری میگفت
_برو.مزاحم نشو.😠
دختره هم با ناز و عشوه صحبت میکرد.با خودم گفتم بیخیال.بعد گفتم #نهی_ازمنکر هم مثل نماز واجبه.نگاهشون کردم...
تعجب کردم.آقای موحد بود.عصبی شده بود. سریع برگشت و رفت.متوجه من نشد.آدمی که دیدم به ظاهر با تعریف های بابا خیلی فرق داشت.تعجبم بیشتر شد.😳جوانی با لباس بافت جذب و شلوار تنگ.
با مامان و بابا تو هال نشسته بودیم.گفتم:
_امروز اتفاقی آقای موحد رو دیدم.
مامان و بابا به من نگاه کردن.منم یه جوری نگاهشون کردم که چرا به من نگفتین.مامان و بابا هم متوجه نگاه من شدن.بالبخند به من نگاه کردن.
به بابا گفتم:
_این بود آدمی که خدا براش خیلی مهمه؟!!!😐🙄
مامان و بابا بلند خندیدن.☺️😁از عکس العمل شون فهمیدم...
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هرچی_توبخوای
#قسمت79
.
بهم گفت:
_دوست محسن که بهت گفتم خیلی به من کمک کرد،آقای موحد بود.هروقت بتونه با مادر و خواهراش میاد دیدن زینب.😊زینب خیلی دوستش داره.آقای موحد انصافا آدم خیلی خوبیه...
دیروز از نگاه های مادرش به تو قضیه رو فهمیدم. بالبخند نگاهم کرد و به شوخی گفت:
_خیلی دیوونه ای.پسر به این خوبی.باید از خدات هم باشه.😁😌
چشمهام پر اشک شد.😔😢سرمو انداختم پایین.محیا ناراحت گفت:
_میفهمم چه حالی داری..😒میگن خاک سرده ولی برای ما اینجوری نیست.. هرروزی که میگذره بیشتر دلم برای محسن تنگ میشه..وقتی به اینکه دیگه نمیبینمش فکر میکنم دلم میخواد بمیرم..😣گاهی چشمهامو میبندم،دلم میخواد وقتی بازش میکنم ببینم که محسن اینجا نشسته و به من نگاه میکنه.ولی هربار میبینم که نیست و جای خالیش هست... 👈اونایی که میگفتن بخاطر پول میره نمیفهمن😐 که من حاضرم #تمام_اموال خودم و همه ی آدمهای روی زمین رو بدم تا فقط یکبار وقتی چشمهامو باز میکنم ببینم اینجا نشسته و جاش خالی نباشه.. محسن دوست نداشت تنها سوار تاکسی بشم.می گفت نمیخوام مرد نامحرم کنارت بشینه.😢😠✋ الان تاکسی میبینم یاد محسن میفتم.
غذا درست میکنم یادش میفتم.😔🍛زینب پارک میبرم یادش میفتم.😭👧🏻🌳زینب شبیه باباشه،به زینب نگاه میکنم یادش میفتم.😢
هرجای خونه رو نگاه میکنم یادش میفتم..لحظه ای نیست که یادش نباشم.😭💖💔
با گریه حرف میزد.منم اشک میریختم.😢😭
-زهرا،میدونم تو هم خیلی چیزها باعث میشه یاد امین بیفتی..😢ولی خودت گفتی کاری کنیم که #خدا بیشتر دوست داره...من #وظیفه م اینه که مدام یاد محسن باشم تا همه بدونن از راهی که رفتم #راضیم و راه درست اینه..ولی آدمها تو شرایط مشابه ممکنه وظیفه شون با هم فرق داشته باشه..👈تو قبلا تو زندگیت با امین و موقع شهادتش و تدفینش با رفتارت به همه نشان دادی #راهت درسته و #حق با توئه.
👈الان هم با دوباره انتخاب کردن این راه با تأکید به همه میفهمونی این راه هم #درسته و هم #حق اینه...
آقای موحد هم برای اینکه بتونه #وظیفه ش رو انجام بده نیاز به همسر #قوی و #عاقل مثل تو داره.هیچکس بهتر از تو نمیتونه کمکش کنه...
دوباره رفتم امامزاده...🕌
خیلی بیشتر از دفعه قبل گریه کردم و دعا و راز و نیاز کردم.😭🙏✨
بعد گفتم خدایا من هرکاری تو بگی انجام میدم. 💖*هرچی تو بخوای*💖 😭🙏من نمیدونم چکار کنم،نمیدونم تو میخوای من چکار کنم.یه جوری بهم بفهمون.
❣یا یه کاری کن این بنده ت فراموشم کنه یا عشقش رو بهم بده،خیلی خیلی بیشتر از عشق امین.❣فقط خدایا زودتر تکلیف من و این بنده ت رو معلوم کن.😭🙏
چند هفته گذشت....
یه روز که مامان و بابا تو آشپزخونه باهم صحبت میکردن،شنیدم که بابا گفت:
_وحید زخمی شده و بیمارستانه.🏥حالش هم زیاد خوب نیست.😒
مامان گفت:
_این پسر کارش خطرناکه.اگه الان زهرا زنش بود،چی به سر زهرا میومد.🙁😔
بابا گفت:
_زهرا خودش باید انتخاب کنه.😒
دیگه نایستادم.رفتم تو اتاقم....
دلم شور میزد.😥راه میرفتم و با خودم حرف میزدم. حالا چکار کنم؟😧چجوری بفهمم حالش چطوره؟
گوشیمو برداشتم که زنگ بزنم.گفتم اگه یکی دیگه جواب بده چی بگم؟بگم چکاره شم؟😟🙁
گوشی رو کلافه انداختم رو تخت.راه میرفتم و ذکر میگفتم.
نمیدونستم چکار کنم...
سجاده مو پهن کردم✨ و نماز خوندم✨ و دعا کردم.آروم تر شدم ولی باز هم دلشوره داشتم.از بی خبری کلافه بودم.😥
تو آینه نگاهم به خودم افتاد.از دیدن خودم تو اون حال تعجب کردم.... گفتم:
چته زهرا؟!!! چرا اینجوری میکنی؟؟!!! مگه اون کیه توئه که نگرانشی؟؟!!!!😥😟😕
نشستم روی تخت و با خودم خلوت کردم.... متوجه شدم که بهش علاقه مند شدم.💓فهمیدم کار از کار گذشته و دلم دیگه مال خودم نیست. مال خودم که نبود،مال امین بود ولی الان مال امین هم نیست.💓☺️🙈
دقت کردم دیدم...
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
برخی میخواهند جامعه اسلامی، جامعه گوسفندها باشد!
آیتالله #شهید_بهشتی:
هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناکتر نیست که انسانهایی، بتوانند هر چه میخواهند بکنند بیآنکه بشود بر آنها خرده گرفت و بیآنکه بشود از آنها بازخواست کرد.
مسئولیت در جامعه اسلامی، #مسئولیت_متقابل است. همه نسبت به یکدیگر مسئولاند. «کُلّکُم راع و کلّکم مسئولٌ عَن رعیة»
بنابراین، آن عامی که به عالم خرده میگیرد و میگوید این کار شما خلاف به نظر میرسد، اگر در پاسخ انتقادش شنید که «برو، عالم را با جاهل بحثی نیست»، یک وظیفه بیشتر ندارد؛ به نظر من وظیفهاش این است که دیگر به دیده عالم به آن فرد ننگرد، چون او جاهلی است اصطلاحدان، نه عالمی رهشناس.
آن فرد مادون که از زبان مافوقش در برابر هر انتقاد میشنود که «من رئیس تو هستم، پس انضباط اداری و تشکیلاتی یا حزبی کجا رفته؟» باید به او به دیده مافوق ننگرد. این طاغوتی است که بر مسند کبریایی تکیه زده و شایسته اطاعت و فرمانبری نیست.
جامعه اسلامی جامعه هوشیارها و زباندارهاست. جامعه اسلامی جامعه مردم فضول است؛ نه از آن فضولهای بیجا و نه... زباندار به این معنا که برّه نیست. جامعه برّهها نیست؛ جامعه آدمهاست.
آدمی که انتقاد میکند و در کار همه دقت میکند. اما به خاطر چی؟ به خاطر پاسداری از محترمترین چیزها: #حق و #عدل. حق و عدل از همه کس محترمتر است.
منبع: بایدها و نبایدها، ص۱۸۳ و ۱۸۴
#ماه_بندگی
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
آیتاللهالعظمی جوادیآملی امروز در دیدار سردار جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل:
مسئولان امنیتی کشور هوشیار و بیدار باشند/ در میدان مین هستیم و دشمن پشت دیوار
مردم ستون دین هستند و باید آسایش آنها برای همه ما اصل باشد.
ایران کشوری بزرگ و دارای مردمی بزرگ و بزرگزاده است، اما باید توجه داشت که ما در میدان مین هستیم و دشمن پشت دیوار است و این وظیفه همگان را سنگین میکند تا دست از اختلافات سیاسی و جناحی بردارند و بر کمک به #مردم متمرکز شوند.
امیرالمومنین با تاکید بر حفظ هوشیاری و بیداری در مقابل دشمنان بیان میفرماید: اگر میخواهید بخوابید خواب را هم در چشمان خود مضمضه کنید نه اینکه بخوابید! «لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرارا او مَضْمَضَة»
حضرت امیر در نامه خود به مردم مصر خطاب میکند که نگویید چون مالک اشتر استاندار ماست و رهبر خوبی است، همین کفایت است، بلکه بدانید «مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْه»ُ اگر کسی بخوابد، دشمن بیدار حمله میکند.
اصل این است که دین ما، نظام ما، #حق است و لذا ما نگران نیستیم، اما مسئولین هم باید بیدار شوند و جلوی بیعرضگیها، اختلاسها، خیانتها، نجومیها و باندبازیها گرفته شود تا خطری کشور را تهدید نکند، در غیر این صورت این گرفتاریها همچنان خواهد بود!
با کمیته امداد نمیشود کشور را اداره کرد بلکه باید با تولید و اشتغال، فقر را ریشهکن کرد تا همه کریمانه بر سر سفره خود بنشینند.
#برخوردقاطع
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
[• 🌠 #عکس_نوشت •]
🔰مقام معظم رهبری(حفظهالله):
🔹 این میلاد [نیمهی شعبان] و این یاد بزرگ
باید به ما درس بدهد. یک درس از این درسها
این است که همه بدانند، همه اذعان و باور
کنند که حرکت عالم به سمت #صلاح است،
به سمت #آفاق_روشن است. مستکبران عالم
هرچه میخواهند بگویند، تظاهربه قدرتنمایی
بکنند، اما لشکر #حق و حقیقت و کاروانی که
بشریت را به سمت سرمنزل #عدل و داد پیش
میبرد روزبهروز #درحال افزایشیافتن است.
📆 تاریخ: ۱۳۷۹/۰۸/۲۲
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🔖 #میلاد_امام_زمان
🔖 #عید_امید #نیمه_شعبان
🔖 #ثامن #جهاد_تبیین
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─