eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
26.1هزار ویدیو
731 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
(آرزو) تلفن رو قطع میکنم و اشکامو پاک میکنم به غرور شکسته شده م فکر میکنم چ راحت منو پس زد وقتی ک غیر مستقیم حرف دلمو زدم... چه راحت قضاوتم کرد... چرا فک میکنه من ازش بدم میاد در صورتیکه شده فکره لحظه هام...شده امیده هرشبم...خدایا مگه من چه گناهی کردم که باید عاشق این مغروره جذاب شم... باز منم.....منم و خودم.... ینی من و دلم همیشه باید تنهابمونیم؟ خدااااا مگه من چ کار کردم فقط عین اون فکر نمیکنم همین.... خدایا چرا اینقدر منو تو چشم اون خار آفریدی اه لعنتی منطق ذهنم:آرزو تو نباید الکی برای اون اشک بریزی تو برای اون اندازه آب دماغ اسب بی ارزش تری از اول هم نباید بهش توجه میکردی نباید اینقدر وابسته ش میشدی نباید اینقدر دم پرش میشدی نباید...افسارتو دست دلت میدادی...علی هیچوقت از تویی که باهاش متفاوتی خوشش نمیاد..اون دور و برش پره دخترای چادریه مذهبی که از تو خیلی بهترن مطمئن باش اونا براش تو اولویتن... اصن خانوادش تو رو قبول میکنن به عنوان عروسشون؟ فک نکنم😏 قلبم:هوی منطق....! بس میکنی یا نه چرا همش سرزنشمون میکنی چرا مارو تو آتیش حرفات میسوزونی مگه نمیبینی ما حالمون خوش نیس اون ک ازون سبحان لعنتی اینم از علی بس کن دیگه فکر میکنی دست خودمونه؟ نه دست ما نیست... وقتی علی رو با اون قیافه شهیدانه و اون حجب و حیا دیدم وقتی دیدم ک با بقیه پسرایی ک دیدم متفاوتوقتی دیدم حتی تو تنهایی هم حتی بهم نگاه نکرد..حتی ی بار مثه پسرای دیگه دنبالم نیفتاد... اخ خدایا ینی میشه علی قسمت من شه..شریک زندگیم شه...اقای خوشبختی هام شه...قهرمان زندگی م شه... با این همه اوصاف دیگه دست من نبود جلو دلمو بگیرم تا دیوونه بار براش نزنه... دیگه دست خودم نبود و جنون وار عاشقش شدم من:اه بس کنید حال ندارم ~بغضمو همراه با آب دهنم قورت میدم بزار حداقل میرم گلزارشهدا اونجا هم میبینمش تا این دله بی قرارم اروم بگیره...شاید اون با دیدن من به قول خودش اذیت شه ولی من تنها جایی که ارومم پیشه اونه...😔 بلند میشم حاضر میشم روسری مو میپوشم چادر مشکی رو که یقین پیدا کردم بوی مادر(حضرت زهرا) رو میده رو سر کردم و توی اینه ب خودم نگاه کردم هرکی توی چشمام نگاه کنه دردو غم رو میبینه،عینک میزنم پس😔 به سمت کانون راه می افتم همه اعضای بسیج ک خواستن بیان گلزارشهدا اونجا هستن وایسا ببینم علی من کجاست؟ هه علیه من..فک نکنم خدا بهم لیاقت بده تا همچین فرشته ای ماله من باشه.. اره من لیاقت ندارم..لیاقت شاد بودن..خوشبخت بودن...من بدونه علی میمیرم... ای خدا چرا دوباره عاشقم کردی...تو که بهم نمیدیش خو چرا عاشقم کردی؟ ینی منو دوس نداری؟ خستم خدا...از یه طرف داداش امیرم..از یه طرف دله لاکردار خودم که هرکار میکنم نمیفهمه نباید به علی فک کنه... چشمام همش دنبالشه تا یه لحظه ببینمش و اروم بگیرم... اوف اوناهاش اخه لامصب توی دنیا مگه داریم اینقده خوشتیپ و تو دل برو لعنتیه من؟ نمیگی یه عاشقه دلخسته اینور برات بمیره😔 سوار اتوبوس میشم خیلی دپرس ام من ته اتوبوس نشستم نمیخام منو ببینه... نمیخام ازارش بدم..اگه نبودنه منو میخاد...باشه میرم...میرم تا اون خوشحال باشه...امروز اخرین باریه که میام تا ببینمش... علی اقا از امروز دیگه راحت باش بدونه من باز با چشمام دنبالش میگردم... اون سر اتوبوسه من اونو دیدم ولی فک نکنم اون منو دیده باشه... بهتر که ندید وگرنه حتما توی دلش به من و قلبم میخندید قلبم:غلط کرده ب ما بخنده😔 من:هعی بیخیالش حتما عاشق یکی دیگه ست اها اره چن بار دیدم با رئیس بخش بانوان بسیج داره صحبت میکنه و میخنده حالا خنده ک ن لبخند همون...هرچی...خوشبخت بشن ب جون امیر که هیچ آرزویی جز خوشبحتی علی ندارم.. بلاخره میرسیم اولین نفر پیاده میشه وبعدش همه تک ب تک پیاده میشن اول همه راه می افته و همه خانما پشت سرش منم انتهای جمعیت دارم میرم.. خدایا خودت قلبمو اروم کن.. شهدا به عزیزتون قسمتون میدم خودتون ارومم کنید.. به گلزار میرسیم وای خدا چقد شهید چقد اینجا قشنگه خدا جونم اینجا چقد بوی تورو میده😔 توجه م جلب میشه به اون مجسمه(علی جانم) داره با اون خانمه حرف میزنه هه😏 حتما خیلی دوسش داری نه چرا خندیدید؟ چرا........... ~دلم خیلی شکست....از بودن من کنارش ازار میبینه بعد با اون دختره میخنده...کرمتو شکر خدا...اشکال نداره اینم شانس ماس...گله ای نیس😔 برعکس همیشه خیلی ارومم و توان اینو ندارم برم کرم بریزم و اذیتش کنم.. دیگه خستم...خیلی خیلی آروم میرم سمت آرامگاه ی شهید میشینم و سفره دلم رو براش باز میکنم... ادمای اسمونی بهترن...حداقل مثه ادمای زمینی دلمو نمیشکنن... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─