eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
26.1هزار ویدیو
731 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
(علی) باز ی روز دیگه شروع شد خیلی کسل کننده بی هیچ هیجانی دست روی قلبم میزارم و میگم چته تو؟ چرا اینقد اذیت میکنی برای کی داری اینجور بال بال میزنی به نام کی داری میتپی؟ برای کی داری تلاش میکنی ک زنده باشی آروم باش برادر راستشو بگو دلت برا کی تنگ شده نکنه عاشق شدیم و بهم نمیگی راوی:علی آقا خل شدی با قلبت حرف میزنی😂خودتو ی دکتری چیزی نشون بده من:عه باز ک اومدی بی اجازه توی ذهن من راوی:شغل و کارم اینه من:ولم کن جناب راوی بزار تو حال خودم باشم ببینم این لامصب چشه راوی:مگه با بسیج نباید برید گلزار شهدا؟ من:وای آخ اره داشت یادم میرفت میگما جناب راوی حضور شما بعضی موقع ها هم مفیده راوی:چاکریم ^سریع حاضر میشم تسبیح و عطر ودستمال اشکام رو برمیدارم و تا میخوام از خونه خارج بشم تلفن ام زنگ میخوره شماره ناشناسِ تماس رو برقرار میکنم و میگم:بله بفرمایید طرف:فووووووووت من:ببخشید اگه کاری ندارید و قصد مزاحمت دارید بگید کار دارم میخوام برم طرف:فوووووووووووووووووووت گوشی رو قطع میکنم دوباره زنگ میزنه و فقط فوت میکنه تصمیم میگیرم باهاش کناربیام من:مزاحم محترم اگه خواهرید دو تا فوت اگه برادرید ی دونه فوت طرف:فوت فوت من:استغفرالله خواهرم بفرما کار دارم صدای اشنای خانمی: سلام علییییییییی چ کاری مهم تر از من فوت فوت جونم من:لا اله الا الله خانم عطایی شما شماره منو از کجا آوردید؟ خانم عطایی:کار سختی نبود از بروبچ بسیج گرفتم من:کاری داشتید خواهرم خانم عطایی:اره دیگه میخوام بگم الان میخوای بیای بری طرف کانون سر راهت بیا دنبال من باهم بریم من:استغفرالله خواهرم میشه مزاحم نشید من اعتقادات و باور های خودمو دارم و دوس ندارم انقد با نامحرم هم کلام شم همه درموردمون فکره بد میکنن به فکره ابروی من نیستید به فکره ابروی خودتون باشید نمیدونم دلیل تنفرتون از من چیه که انقد ازارم میدید من از بودن شما کنارم اذیت میشم لطفا درک کنید شاید شما از روی خوش گذرونی و تفریح دوست دارید وقت تلف کنید و مسخره بازی در بیارید و ابروتون رو توی چاه بریزید اما من مث شما بیکار نیستم و سرم برای هم کلام شدن با نامحرم درد نمیکنه ابرومو از سر چهار راه نیاوردم اگه ایندفعه باز مزاحم بشید برخورد جدی میکنم خانم عطایی امیدوارم آخرین صحبتمون باشه.. دفعه ی بعد انقد ملایم برخورد...... هنو جملم تموم نشده بود که وسطه حرفم پرید و با صدای دو رگه شده گف: کناره من اذیت میشید؟ ازینکه با من صحبت میکنید بدتون میاد.. فک میکنید ازتون متنفرم؟ چقد راحت قضاوت میکنی اقای رضایی😔 چون شبیه شما ؛ مذهبی نیستم ینی حق ندارم..حق ندارم که.. هق هقی کرد و جملشو ناتموم گذاشت.. بعد لحظه ای دوباره ادامه داد... خانم عطایی: شاید من مثه شما بچه مذهبیا خوب نباشم.گ اما بجون داداشم که عزیز ترین کسمه تا حالا دل نشکوندم شما هم نشکونید تاوانش خیلی سنگینه و صدای بوق که نشان از قطع کردن گوشی بود منو به خودم اورد ی لحظه از خودم بدم اومد لعنت بهت علی لعنتی تو باعثه گریشی خدا ازم نگذره که دلشو میشکنم اخه دِ لامصب تو که خودتم حرفاتو قبول نداری چرا عذابش میدی لعنت بهت که تکلیفت با دله خودتم مشخص نی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─