eitaa logo
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
670 دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
28.7هزار ویدیو
367 فایل
دشمنان خارجی،در راس همه🔯اسرائیل غاصب؛ دل به خیانت #نفوذی های داخلی بسته اند و تمام تلاش خودرابرای به تاخیرانداختن ظهور بکارگرفته؛👊اما با #بصیرت و #سواد_رسانه_ای، نقشه های شوم آنان نابودخواهد شد؛ ان شاءالله #اندکی_صبر_طلوع_نزدیکست @SalamAZ3210 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دعایی که یوسف علیه السلام رو از چاه نجات داد! ▪️ سوم محرم، سالروز نجات یوسف علیه السلام از چاه است. وقتی یوسف علیه السلام را در چاه انداختند، جبرئیل سراغ او آمد... پرسید: دوست داری از چاه نجات پیدا کنی؟ یوسف علیه السلام فرمود: این کار به دست خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب علیهم السلام است! جبرئیل گفت: همان خدا می‌فرماید: این دعا را بخوان (تا نجاتت بدهم): اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فَإِنَّ لَكَ الْحَمْدَ كُلَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِب‏. 🔺 یوسف علیه السلام این دعا را خواند و سه چیز نصیبش شد: 1⃣ از چاه نجات پیدا کرد، 2⃣ از حیله زنان مصر خلاص شد، 3⃣ از جایی که گمان نمی‌کرد به حکومت مصر رسید. . 📚 تفسیر قمی ج ۱ ص ۳۵۴ 📚 مشابه در الكافي ج‏ ۲ ص ۵۵۷ 🌕 چند نکته: 🔻دعای حضرت یوسف علیه السلام از دعاهای مهمی است که برای رزق و روزی و نجات از گرفتاری‌ها مفید است و توصیه شده بر آن مداومت داشته باشیم. 📚 الدرّ المنثور ج ۴ ص ۵۱۱ 🔻این دعا تعداد و زمان خاصی ندارد و همیشه به تعداد دلخواه می‌شود خواند. 🔻یکی از بهترین شیوه‌ها برای ختم این دعا، این است که بعد از هر نماز یک بار این دعا را بخوانیم. 🔻هنگام خواندن این دعا، نجات یوسف فاطمه علیهماالسلام را هم از خدا بخواهیم 🌹🌹🌹
شهدای مظلوم عصر عاشورای مهرماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی بود و جهرم در دهه اول محرم سیاه پوش عزای سرور و سالار شهیدان… مسافران اتوبوس: ابراهیم یاعلی، غلامعباس‌کارگرفرد، سیدمسعود مروج ، حمیدرضا یثربی، اسدالله رزمدیده، محمدحسن مصطفی‎زاده، بمانعلی ناصری، مصطفی رهایی، سعید اعظمی، حمید مقرب، محمود زارعیان، کرامت الله اقناعی، سید مهدی‌صحرائیان!! رزمنده‌ها همه کم سن و سال بزرگ‌ترشان مصطفی رهایی و غلامعباس کارگر است. مصطفی و غلامعباس پاسدار و بقیه بسیجی هستند، در بین آن‎ها فقط بمانعلی ناصری صبح زود از خفر آمده تا به اتوبوس برسد.. * عصر عاشورا – مهاباد راننده آخرین پیچ جاده را که رد می‌کند می‌بیند که یک مینی‎بوس و چند ماشین کنارجاده ایستاده‎اند. راننده پا از روی گاز برمی‌دارد و سرعتش را کم می‌کند تا از کنار ماشین‎ها با احتیاط رد شود، ناگهان یک نفر کومله با لباس کردی، آرپی‌جی بر روی دوش به وسط جاده می‌پرد. مصطفی رهایی دست به اسلحه می‌برد. رشیدیان ترمز محکمی می‌گیرد، بچه ها از شیشه اتوبوس می‌بینند دو نفر دیگر کلاش‌های‌شان را به سمت اتوبوس نشانه رفته اند، یکی داد می‌زند کمین خوردیم . . . کمین خوردیم . . . * پنچ کیلومتری مهاباد اینجا ۵ کیلومتر مانده به مهاباد است… فرمانده کومله‌ها مسافرین اتوبوس را پیاده می‌کند. پلاک اتوبوس شخصی است. یک نفر بالا می‌رود و اتوبوس را می‌گردد یک نفر دیگر هم جعبه‌های بغل را باز کرده و وسایل بچه‌ها را بیرون می‌ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه‌ها پیدا می‌شود. کارت‌ها را به فرمانده خود می‌دهند و او دستور می‌دهد همه را لا به لای درخت‌های اطراف جاده ببرند 🌹🌹🌹
* عصر عاشورا – مهاباد فرمانده کومله‎ها دستور قتل رشیدیان را می‌دهد اما او می‌گوید که یک راننده شخصی است و زن و بچه دارد، او را برمی‌گردانند… صدای تیراندازی از زیر پل به گوش می‌رسد، آن‎ها مصطفی رهایی را زیر پل به شهادت می‌رسانند و بقیه بچه‌ها را داخل درخت‌ها می‌برند و دقایقی بعد صدای رگبار کلاش به گوش می‌رسد و بدن سوراخ، سوراخ بچه‌ها، روی خاک ها در لا به لای درخت ها می‌افتد کردها به غلامحسین رشیدیان دستور می‌دهند که با اتوبوس برگردد . . . تویوتای سپاه که بالای آن دوشیکا نصب است از روبرو می‌آید پشت سرش ماشین های سپاه، پر از نیرو در حال حرکتند، غلامحسین تویوتا را که می‌بیند چراغ می‌زند و می‌ایستد، تویوتا متوقف می‎شود… غلامحسین سراسیمه پایین می‌پرد و تند تند ماجرا را تعریف می‌کند. راننده‌ی تویوتا گازش را می‌چسباند که سریع‌تر به صحنه برسد. پشت سرش غلامحسین اتوبوس را به سمت مهاباد برمی‌گرداند. در صحنه جنایت خبری از کومله‌ها نیست و فرمانده که کنار راننده تویوتا نشسته به رشیدیان می‌گوید: این‌ها برای ما کمین گذاشته بودند شما پیش مرگ یک گردان شده‌اید وگرنه تلفات زیادی از ما می‌گرفتند . . . *** شب یازدهم محرم – کربلا اجساد مطهر شهدای عصر عاشورای جهرم، تیر باران شده، لا به لای درخت‌ها بر خاک افتاده، ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد. در جهرم شام غریبان ابا عبداله گرفته اند و مردم در حسینه و مساجد بعضی هم در گلزار شهدا شمع روشن کرده و بر غربت عاشورائیان گریه می‌کنند… 🌹🌹🌹
🔷 این آَشغال بیشرف که اینطور وقیحانه به ارزشها و مقدسات مردم توهین میکنه اسم نجسش بهرنگ سهرابیه 🔹 ‌ مدیرعامل شرکت پی تا بام معمار، که دفترش تهران، خ عطار، پ۴ ط۳ واحد ۹هست و با تمسخر و توهین به اعتقادات میلیون‌ها ایرانی مسلمون شیعه، اغراض نجس خودشو دنبال میکنه و از همین نظام مجوز کار داره و داره فعالیت میکنه. 🔹 ‌ توییت این بنده‌ی مخلص مهسا اینجا باشه تا به وقتش! تا خدمتش برسیم و درس حسابی به این لجن بدیم. 🌹🌹🌹
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
🔷 این آَشغال بیشرف که اینطور وقیحانه به ارزشها و مقدسات مردم توهین میکنه اسم نجسش بهرنگ سهرابیه 🔹 ‌
* عصر عاشورا – مهاباد فرمانده کومله‎ها دستور قتل رشیدیان را می‌دهد اما او می‌گوید که یک راننده شخصی است و زن و بچه دارد، او را برمی‌گردانند… صدای تیراندازی از زیر پل به گوش می‌رسد، آن‎ها مصطفی رهایی را زیر پل به شهادت می‌رسانند و بقیه بچه‌ها را داخل درخت‌ها می‌برند و دقایقی بعد صدای رگبار کلاش به گوش می‌رسد و بدن سوراخ، سوراخ بچه‌ها، روی خاک ها در لا به لای درخت ها می‌افتد کردها به غلامحسین رشیدیان دستور می‌دهند که با اتوبوس برگردد . . . تویوتای سپاه که بالای آن دوشیکا نصب است از روبرو می‌آید پشت سرش ماشین های سپاه، پر از نیرو در حال حرکتند، غلامحسین تویوتا را که می‌بیند چراغ می‌زند و می‌ایستد، تویوتا متوقف می‎شود… غلامحسین سراسیمه پایین می‌پرد و تند تند ماجرا را تعریف می‌کند. راننده‌ی تویوتا گازش را می‌چسباند که سریع‌تر به صحنه برسد. پشت سرش غلامحسین اتوبوس را به سمت مهاباد برمی‌گرداند. در صحنه جنایت خبری از کومله‌ها نیست و فرمانده که کنار راننده تویوتا نشسته به رشیدیان می‌گوید: این‌ها برای ما کمین گذاشته بودند شما پیش مرگ یک گردان شده‌اید وگرنه تلفات زیادی از ما می‌گرفتند . . . *** شب یازدهم محرم – کربلا اجساد مطهر شهدای عصر عاشورای جهرم، تیر باران شده، لا به لای درخت‌ها بر خاک افتاده، ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد. در جهرم شام غریبان ابا عبداله گرفته اند و مردم در حسینه و مساجد بعضی هم در گلزار شهدا شمع روشن کرده و بر غربت عاشورائیان گریه می‌کنند… شهدا عصر عاشورا جهرم فکرکنم تنها شهدای هستن گروهی تشنه روزعاشورا توسط کومله سربریده شدند البته شهدای هستن روزعاشورا شهید شدن براثر ترکش شهید شدن وقتی کار فرهنگی نشه از شهدا مظلوم گفته نشه اینجور افراد خانم امینی جز کومله بوده بزرگ میکنن تعداد جاهل باورمیکنن☝☝ 🌹🌹🌹
21.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 تعزیه دختر سه ساله اجرای تک نفره و فوق‌العاده دختر تعزیه‌خوان «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙 🌹🌹🌹
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خداوند چه قدر ما را دوست دارد؟ مثال خیلی قشنگی میزنه 🛑 خداوند سخط و غضب خود را در میان گناهان پنهان کرده تا ما؛سراغ هیچ گناهی نرویم ، چه صغیره و چه کبیره. ♦️حجة الاسلام محمدرضاعابدینی 🌹🌹🌹
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگه عرق خوره میومد هیئت و اصلاح میشد، پس توی هیئت اینقدر به بیحجابا گیر ندین! اصلاح میشن.. جوابش توی کلیپ 👆 «ببینید و بفرستید برای دیگران» 🌹🌹🌹
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم رنگی شده مربوط به مراسم ظهر عاشورا سال ۱۳۱۰ خورشیدی 🔹تهران، حوالی سبزه میدان، بازار تهران 🌹🌹🌹
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم رنگی شده مربوط به صدسال پیش تقریبا! 👆با دقت در این فیلم مشخص می شود در طول این صد سال چه بلایی بر سر ارزش ها و فرهنگ ایرانی آورده شده، چند نمونه: - در اطراف دستجات عزاداری هیچ اختلاط زن و مرد وجود ندارد! - تمام مردان دارای لباس رسمی ایرانی هستند! (تقریبا تنها کشوری در منطقه هستیم که لباس رسمی مخصوص به خود نداریم! افغان ها، اعراب، پاکستانی ها، تاجیکستانی ها و... همگی لباس رسمی خود را دارند، اما ما ایرانی ها دارای لباس فرنگی هستیم!) - همه مردها کلاه بر سر دارند! (در گذشته چنان کلاه برای ایرانی ها اهمیت داشت که هیچ فردی بدون کلاه در مجلسی حضور نمی داشت! ده ها ضرب المثل مهم درباره کلاه در فرهنگ ما وجود دارد که نشان از اهمیت کلاه بر سر داشتن است مثلا به فردی که خیلی اهل فریب و دغل باشد کلاهبردار می گویند یعنی برای نشان دادن اوج خباثت یک شخص، او را با تعرض به کلاه معرفی می کنند! و...) @SADEGH_HAGHGOO
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☕️تلافی خدمت در دستگاه امام حسین علیه السلام 🔸مرحوم آیت الله العظمی سید باقر درچه ای (تخت فولاد): هر کاری که در دنیا برای امام حسین (علیه السلام) انجام دادم به محض ورود به برزخ برایم تلافی کردند😭 نقل از شیخ حسین انصاریان 🌹🌹🌹
دويست و پنجاه سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم به ازدواج گرفت. او با مرد خردمندي مشورت كرد و تصميم گرفت كه تمام دختران جوان منطقه را دعوت كند تا از ميان آنان دختري سزاوار را برگزيند.  🍃🍂وقتي كه خدمتكار پير قصر ماجرا را شنيد بشدت غمگين شد زيرا او مي دانست كه دخترش مخفيانه عاشق شاهزاده است. 🍃🍂او اين خبر را به دخترش داد. دخترش گفت كه او هم به آن مهماني خواهد رفت. مادر 🍃🍂گفت: تو بختي نداري، نه ثروتمندي و نه خيلي زيبا. دختر جواب داد: مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي كند اما فرصتي است كه دست كم براي يك بار هم كه شده او را از نزديك ببينم. 🍃🍂 روز موعود فرارسيد و شاهزاده به دختران گفت: به هريك از شما دانه اي مي دهم، كسي كه بتواند در عرض شش ماه زيبا ترين گل را براي من بياورد ملكه آينده چين مي شود. آن دختر هم دانه را گرفت و در گلداني كاشت. سه ماه گذشت و هيچ گلي سبز نشد. دختر با باغبانان بسياري صحبت كرد و آنان راه گلكاري را به او آموختند. اما بي نتيجه بود و گلي نروييد. 🍃🍂 روز موعود فرا رسيد دختر با گلدان خاليش منتظر ماند و ديگر دختران هر كدام با گل زيبايي به رنگ ها و شكل هاي مختلف در گلدانهاي خود حاضر شدند. شاهزاده هر كدام از گلدانها را با دقت بررسي كرد و در پايان اعلام كرد كه دختر خدمتكار، همسر آينده او خواهد بود.  🍃🍂همه اعتراض كردند كه شاهزاده كسي را انتخاب كرده كه در گلدانش هيچ گلي سبز نشده است. شاهزاده گفت: اين دختر تنها كسي است كه گلي را به ثمر رسانده كه او را سزاوار همسري امپراطور مي كند؛ گل صداقت ............ 🌟زيرا چيزي كه به شماها داده بودم دانه نبود بلكه سنگريزه بود. آيا امكان دارد گلي از سنگريزه برويد؟؟؟!!!!   🌹🌹🌹