eitaa logo
زیرسایه 🙏 حضرت مهدی(عج)اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرش زهرا🙏😔
66 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
امام حسین 🌹زمانمان روتنها نگذاریم اللهم عجل لولیک الفرج 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
41.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روضه‌ی ترکی هم تقدیم تو خواهر گلم و التماس دعا شدیدا 🤲🏻🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼کندوی باغ هستی 💫بی تو عسل ندارد 🌼بی تو کتاب عاشق 💫ضرب المثل ندارد 🌼گفتا که بین خوبان 💫مهدیست، یا که یوسف 🌼گفتم که در دو عالم 💫مهدی بدل ندارد... 🌼السلام علیک یا ابا صالح المهدی(ع) 🌼 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 تقصیر ماست غیبت طولانی شما بغض گلو گرفته پنهانی شما ‌ بر شوره زار معصیتم 🌺گریه می کنم.... جانم فدای دیده بارانی شما ‌ تعجیل در ظهور 🌺 صلوات 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌷وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست گر این جهان به پا شده به خاطر صفای توست ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز بگو کدام لحظه ها ظهور روی ماه توست 🌤اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج🌤 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حاج آقا مجتهدی تهرانی رحمةالله: 🔸 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند، اما یک مرده می‌لنگد و عقب افتاده. پرسید: «تو چرا این‌طوری راه می‌روی؟» جواب داد: «این‌هایی که با سرعت می‌روند فرزندانشان برای آن‌ها کار خیر کرده اند ... ولی بچه‌ی من برای من کار خیری نکرده». پرسید: «فرزندت چه‌کاره است؟» او گفت: «بچه‌ی من گازُر (رخت‌شور) است و در کنار فلان رودخانه رخت می‌شوید». 🔸 آن شخص از خواب بیدار شد و از روی آدرسی که مرده داده بود فرزندش را پیدا کرد و به او گفت: «فلانی، دیشب خواب پدرت را دیدم. او ناراحت بود و از تو شکایت داشت و می‌گفت: اولاد من هیچ کار خیری برای من نمی‌کند». فرزند آن میت عصبانی شد، یک مشت آب برداشت، روی زمین ریخت و گفت: «این هم خیر بابام!» آن شخص فرداشب دوباره در عالم خواب پدر رخت‌شور را دید که تند تند راه می‌رفت، سؤال کرد: «فلانی چی شد؟» 🔸 او گفت: «تو که به پسرم گفتی چرا برای من خیرات نمی‌دهد، پسرم یک مشت آب ریخت و گفت این هم خیر بابام، اتفاقاً یک بچه ماهی از آب بیرون افتاده بود و داشت جان می‌داد تا آن مشت آب به آن بچه‌ماهی رسید، جان گرفت و پرید توی آب. به برکت آن ماهی ما این‌جا راحت شدیم». فرزندش آب را ریخت اما نه به این هوا که این بچه‌ماهی زنده شود، اما چون گفت این هم خیر بابام ... کار پدرش در آن دنیا خوب شد. 📚 بدیع الحکمة