eitaa logo
دلــنامہ|قرآن
2.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
511 ویدیو
17 فایل
⌠ هُمَّ إِنَّــا نَشْــــكُو إِلَـــــيْكَ فَــقْــــدَ نَــبِيِّنَا غَــيْبَــهَ وَلِـيِّنَا؛ آقــــا بــــیا آقــــا بــــیا... :) به صــرفِ جرعه‌‌ای چای، و ذکــرِ دلتنــگی..! ⌡ در گعده‌های دیگه میزبانتون باشیم؟🌿 @az_khat_bego :: @CheshmatoBeband ::
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍃🌱 سر نماز شبیه حرم امام رضاست. کفش‌هایت را دربیاور سر نماز وایستا، با کفش نمی‌شود نماز بخوانی. آن‌وقت سر نماز وقتی که کفش‌هایت را دربیاوری بدهی دست خدا، ای خدا! می‌گوید کفش‌هایت را بده من، وایستا بخوان. داری کفشت را درمیاوری بدهی دست خدا ها! بعد از نماز کفش‌هایت را می‌دهد واکس‌اش زده. تو کفشت را دربیاور.
🕊🍃🌱 خیلی‌ها می‌گویند آقا گرفتار هستیم به هم پیچیدیم داغون هستیم بالا پایین اینها هر چی، چی‌کار کنیم؟ می‌گویم سر سجادۀ نماز به فکر گرفتار‌ی‌ات نباش. از همان لحظه‌ای که می‌گویی الله اکبر بگو من بدهکار نیستم، من بیمار نیستم، من قرضدار نیستم، من هیجان‌زده برای فلان زیبایی‌ها نیستم، من دو روز به شب عروسی‌ام باقی نمانده، من داماد نیستم، من عروس نیستم، من هیچ، هیچی نیستم. الآن عبدم.
🕊🍃🌱 فکرت را از فکر دنیا خالی کن سر نماز، به اندازۀ نماز. ببین گشایش ایجاد نمی‌شود؟ اینقدرها گفتم رفتند تجربه کردند گفتند گرفتاری‌مان حل شد.
🍃🌱 آرامشی که حاصل میشه خودش گشایش هست
☘👌 عالم و آدم بسیج شده‌اند ڪہ دین شما را از چنگتان در بیاورند. این، همه‌ٔ حرف است و حرف جز این نیست... همه چیز براے شیطان قابل تحمل است الا ارتباط با خدا. ............. مشکل بر سر اسم دین نیست. مشکل، تشیع است؛ دینی ڪہ اتصال به ولایت دارد.
🍃🍂 زندگی را برای خدا مےخواهـم یا خدا را برای زندگی؟
🕊🍃🌱 جناب زهیر زن عارفہ‌اے دارد. این زن مراقب اوضاع و احوال بود. از بیرون خیمہ متوجہ شد که فرستاده اباعبدالله علیـہ‌السلام آمده‌است؛ زهیر را دعوت کرده و زهیر سکوت نموده؛ نه مےگوید مے‌آیم و نه مے‌گوید نمےآیم. این زن عارفه مومنہ بہ غیرتش برخورد. یڪ دفع آمد، خیمہ را بالا زد و عتاب آمیز گفت: زهیر خجالت نمےکشے؟ پسر فاطمه تورا مےخواهد و تو مرددے ڪہ جوابش را بدهے!؟ بلند شو! فوراً زهیر از جا حرکت کرد و رفت خدمت ابا‌عبدالله علیـہ‌السلام.
🍃 آلـوده‌تـر زمَن نَبـُود بَر دَرت وَلــے.. آقاتَرے از اینڪہ بِرانے مَـرا حُسیـن(ع)
حسین‌(ع) وقتے مے‌گفت هل من ناصر ینصرنی نمےخواست کسی دستش را بگیرد. دوست داشت تا مےتواند دست کسے را بگیرد.. 📚
🥀🍂 امام حسیـن علیـہ‌السلام میفرمایند: هر ڪہ خشنودے مردم را با ناخشنود ڪردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد.
💔 ای دوای درون خسته‌دلان مرهم سینهٔ شکسته دلان مرهمی لطف کن، که خسته‌دلم مرحمت کن که [بس] شکسته‌دلم
😔 گرچه من سر به سر گنه کردم نامهٔ خویش را سیه کردم تو درین نامهٔ سیاه مبین کرم خویش بین گناه مبین..
🍃 من خود از کرده‌های خود خجلم تو مکن روز حشر منفعلم با وجود گناه‌کاری‌ها از تو دارم امیدواری‌ها زانکه بر توست اعتماد همه ای مراد من و مراد همه
💚 تو کریمی و بی‌نوای توام پادشاهی و من گدای توام نی گدایی که این و آن خواهم کام دل، آرزوی جان خواهم بلکه باشد گدایی‌ام دردی اشک سرخی و چهرهٔ زردی
🌱 چون به خاک اوفتم به صد خواری تو ز خاکم به لطف برداری...
🕊🍃🌱 من نگویم که لطف و احسان کن بنده‌ام هرچه شایدت آن کن عاقبت بگسلد چو بند از بند بند بند مرا به خود پیوند...
⚘ ⚘ ⚘ هزار و یک اسم دارے و من از آن همه اسم «لطیف» را دوست تر دارم ڪہ یاد ابر و ابریشم و عشق مےافتم. !📚
[یا لطیف]
🎈📚🎈 قدر هر آدمی به عمق زخمهاے اوست. پس زخم هایت را گرامے دار، زخمهاے ڪوچک را نوشداروئے اندک بس است، تو اما در پے زخمے بزرگ باش ڪہ نوشداروئے شگفت بخواهد، و هیچ نوشداروئے شگفت‌تر از عشق نیست. پدر گفته بود ڪہ عشق شریف است و شگفت و معجزه‌گر.. اما نگفته بود ڪہ عشق چقدر نمکین است و نگفته بود او ڪہ نوشدارو دارد، دستهایش این همه از نمڪ عشق پر است و نگفته بود ڪہ او هرڪہ را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد. ... 🖌
🕊🍃🌱 اگر خواستے به عشق برسے باید از ادب شروع کنے. یا اباالفضل العباس(ع)! کمڪ‌مان ڪن دو رڪعت نماز باادب بخوانیم... ؟📚
🕊🍃🌱 او مصداق زیباے این شعر بود: دنبال شُهرتیـم و پے اسم و رسـم و نام غافل ازین‌ڪه فاطمه(س) گمنــام مے‌خرد.. 🍃
🕯 شهید شو امّا شهید نمایے مکن مُلّا! لباسِ قِدّیسان را پیش از آن‌ڪه پاے در میدانِ تقدّسِ راستین بگذارے بر تن مکن!
[بِسْــمِ رَّب‌ِالشُّهَـدا]
🍃 تو همچو من سر ڪویت هزارها دارے ولـے بدان ڪہ غـلامت فقـط تورا دارد..