eitaa logo
ازاوبگو 🏴
300 دنبال‌کننده
924 عکس
309 ویدیو
4 فایل
السلام علیک یا صاحب الزّمان اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارتباط با ادمین 👇 @baray_mowood
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم وَ لاَ تُؤَاخِذْنِي بِأَسْوَإِ عَمَلِي فَإِنَّ كَرَمَكَ يَجِلُّ عَنْ مُجَازَاةِ الْمُذْنِبِينَ وَ حِلْمَكَ يَكْبُرُ عَنْ مُكَافَاةِ الْمُقَصِّرِينَ‏ وَ أَنَا يَا سَيِّدِي عَائِذٌ بِفَضْلِكَ هَارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً✨ قربانت شوم، گناه ما گنهکاران هر اندازه که بزرگ باشد، در برابر عظمت کرامت تو قطره در برابر دریا هم نیست؛ تو به قدری حلیمی که وقتی به وسعت حلمت می‌نگرم، گناه همه گناهکاران برایم ذره‌ای می‌شود. تو که تنها عدل نداری، فصل هم داری؛ من هرجا که باشم به خانه فضل تو پناه می‌برم به قدری گناه دارم و گناهکارم که وقتی به گناهم می‌اندیشم و تهدیدنامه‌هایی را که از خانه عدالتت صادر شده می‌بینم به فکر فرار می‌افتم می‌خواهم از تو فرار کنم اما هرچه می‌دوم و می‌گردم جایی را نمی‌یابم که در برابر غضبت پناهم باشد؛ باز به دامان تو باز می‌گردم و به ریسمان رحمت و مغفرت تو چنگ می‌زنم. من بنده فراریم از تو به تو از غضبت به مغفرتت از عقابت به کرمت و من گمانی جز این ندارم که تو بنده‌هایی را که از عدلت به فضلت پناه می‌آورند پناه می‌دهی و آنها را به عدالتخانه خویش باز نمی‌گردانی؛ همیشه این گمان من بوده و می‌دانم از کسانی که به تو گمان خوش دارند خواهی گذشت. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ وَ عَلَى عَفْوِكَ بَعْدَ قُدْرَتِكَ‏ وَ يَحْمِلُنِي وَ يُجَرِّئُنِي عَلَى مَعْصِيَتِكَ حِلْمُكَ عَنِّي وَ يَدْعُونِي إِلَى قِلَّةِ الْحَيَاءِ سَتْرُكَ عَلَيَ‏ ✨ من باید تنها تو را ستایش کنم و سپاس گویم؛ حلمی که از سر جهل باشد هنر نیست. ما از باطن یکدیگر خبر نداریم که یکدیگر را تحمل می‌کنیم، البته اگر تحمل کنیم اما تو با اینکه از تمام وجودم با خبری و بر تک‌تک گناهانم آگاهی باز هم بردباری می‌کنی و این بنده عاصی را تحمل می‌کنی. گذشت‌هایی که از سر ضعف باشد ستودنی نیست؛ چون نمی‌توانم انتقام بگیرم گذشت می‌کنم، اما تو تو با اینکه تمام عالم در مشت قدرتت قرار دارد و اراده‌ات جهانی را زیر و رو می‌کند، از گناه ما می‌گذری خدای من جرأتی که من در مقابل تو دارم، در برابر مخلوقات تو ندارم؛ آخر آنها با کوچک‌ترین اشتباه نفس کشیدن را هم برایم حرام می‌کنند؛ حلم تو را که می‌بینم جرأتم برای گناه جان می‌گیرد. گناهانی را که در مقابل چشمان تو انجام می‌دهم، در مقابل بی مقدارترین مردم انجام نمی‌دهم، اما از بس گناه کردم و پوشاندی گویا شرم و خجالت از قاموس زندگیم بیرون رفته است. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم ✨ تُبْدِئُ بِالْإِحْسَانِ نِعَماً وَ تَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ كَرَماً فَمَا نَدْرِی مَا نَشْكُرُ أَجَمِيلَ مَا تَنْشُرُ أَمْ قَبِيحَ مَا تَسْتُرُ ✨ تو آن وقتی که من نبودم تا درخواستی داشته باشم رابطه‌ی خودت را با من به احسان آغاز کردی و آنگاه که گناه کردم از روی کرم گناهم را بخشیدی. چه قدر مرا غرق نعمت می‌کنی؟ آخر چگونه شکر نعمت‌های بی‌پایان تو را به جای آورم؟ مانده‌ام در میان این همه خوبی که سراغ هر کدام که می‌روم، یاد دیگری می‌افتم. خودت بگو، من که نمی‌دانم شکر کدام را به جای آورم و نمی‌توانم شکر همه را به جای آورم. در میان همه صفاتم تو تنها، خوبی‌های مرا میان مردم نشر دادی؛ بماند که من اصلاً اهل این نیکی‌ها هم نبودم. حال شکر این را به جای آورم، یا شکر زشتی‌هایی را که از من پوشاندی؟ خدای من! خوبی هم حدّی دارد؛ چه‌قدر خوبی می‌کنی؟ بدی‌هایم را که پوشاندی کافی نبود، که نامم را به نیکی بر زبان مردم انداختی؟ https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم وَ قَدْ تَوَثَّقْنَا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَدِيمِ وَ الْفَضْلِ الْعَظِيمِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ أَ فَتَرَاكَ (تُرَاكَ) يَا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنُونَنَا أَوْ تُخَيِّبُ آمَالَنَا كَلاَّ يَا كَرِيمُ‏ فَلَيْسَ هَذَا ظَنَّنَا (ظَنُّنَا) بِكَ وَ لاَ هَذَا فِيكَ طَمَعَنَا (طَمَعُنَا) ✨ تو همیشه ما را بخشیده‌ای؛ نه اینکه بخشیده باشی و چوب گناهان گذشته را با دست توبیخ خویش بر سرمان کوفته باشی، نه. چونان گذشت کرده‌ای که گویا گناهی نکرده‌ایم. ما به این مرام تو اعتماد داریم و فضل‌های تو را کوچک نمی‌شماریم و به فضل‌های عظیمت چشم دوخته‌ایم و رحمتت را محدود نمی‌دانیم و بر وسعت رحمت تو اتکا نموده و روی آن حساب باز کرده‌ایم. ما که این همه گمان خوش به تو داریم مگر می‌شود که آنگونه که ما گمان می‌کنیم با ما رفتار نکنی؟ ما با شناختی که از صفاتت یافته‌ایم، بر قامت آرزوهایمان لباس‌های زیبایی بافته‌ایم؛ تو که نمی‌خواهی بافته‌هامان را رشته کنی؟ می‌خواهی؟ هرگز چنین نخواهی کرد ای خدای کریم! اگر کریم کرم نکند چه کند؟ ما که فکر نمی‌کنیم تو نگاه کریمانه‌ات را از ما بگیری. ما بیش از این‌ها چشم طمع‌مان را به سفره کرمت تیز کرده‌ایم. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم ✨ وَ لَمْ يَزَلْ وَ لاَ يَزَالُ مَلَكٌ كَرِيمٌ يَأْتِيكَ (عَنَّا) بِعَمَلٍ قَبِيحٍ فَلاَ يَمْنَعُكَ ذَلِكَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِكَ‏ وَ تَتَفَضَّلَ عَلَيْنَا بِآلاَئِكَ فَسُبْحَانَكَ مَا أَحْلَمَكَ وَ أَعْظَمَكَ وَ أَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَ مُعِيداً تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ كَرُمَ صَنَائِعُكَ وَ فِعَالُكَ‏ أَنْتَ إِلَهِي أَوْسَعُ فَضْلاً وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقَايِسَنِي بِفِعْلِي وَ خَطِيئَتِي‏ فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ سَيِّدِي سَيِّدِي سَيِّدِي‏ ✨ تو همیشه پادشاه کریمی بوده‌ای که هر دم از سوی ما به سوی تو اعمال زشتمان می‌آید اما رفتارهای زشت ما موجب نمی‌شود که تو حصار نعمت خویش را از دور وجودمان برداری و ما را از تفضلات خویش محروم کنی. چه منزّهی! چه‌قدر حلیمی! اندازه حلم تو در تصور ما نمی‌گنجد. چه‌قدر عظمت داری! عظمتت در ظرف درک ما جا نمی‌گیرد. چقدر کریمی! کرمت مانند ندارد. نام‌های تو مقدس است، مقدس‌ترین نام‌ها. ستایش تو بزرگ است بزرگتر از آنکه ما از عهده آن برآیم. همه کارهای تو کَرم را معنا می‌کند. می‌دانم که گناهم زیاد است و بزرگ اما فضل تو وسیع‌تر از آن است که بخواهم آن را با گناهانم قیاس کنم. می‌‌دانم کارهای زشتی مرتکب شده‌ام شرم آور اما بردباری تو بیش از آن است که بخواهم با کارهای زشتم مقایسه کنم. آقای من! آقای من! آقای من! مرا ببخش! مرا ببخش! مرا ببخش! https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم ✨ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا وَ مَيِّتِنَا وَ شَاهِدِنَا وَ غَائِبِنَا ذَكَرِنَا وَ أُنْثَانَا (إِنَاثِنَا) صَغِيرِنَا وَ كَبِيرِنَا حُرِّنَا وَ مَمْلُوكِنَا كَذَبَ الْعَادِلُونَ بِاللَّهِ وَ ضَلُّوا ضَلاَلاً بَعِيداً وَ خَسِرُوا خُسْرَاناً مُبِيناً ✨ خدایا، زنده‌های ما به اندازه مُرده‌هایمان نیازمند بخشش تواند خدایا، حاضر و غایب ما را ببخش، ببخش که زن و مرد ندارد؛ کوچک و بزرگمان را اگر نبخشی شادی بر دلمان حرام می‌شود پس صغیر و کبیر ما را ببخش؛ بنده و آزاد همه بنده تواند و بنده محتاج مغفرت مولا، پس بنده و آزادمان را ببخش ما گناهکاریم، اما از تو رو برنگردانده‌ایم؛ زندگی بی تو ابتدا تا انتهایش دروغ است. بزرگترین و بدیهی‌ترین ادعای هر انسانی بودن است؛ بی تو بودن عین نیستی است. پس کسی که بی تو ادعای هستی می‌کند دروغگوی بزرگی است. راه اگر به تو منتهی نشود بی‌راهه است و کسانی که بی تو نفس می‌کشند لحظه‌هایشان را در گمراهی سپری می‌کنند. تو بزرگترین سرمایه هر انسانی که بی‌منت در اختیار همه‌ای؛ چه زیانی روشن‌تر از اینکه انسان چنین سرمایه‌ای را خودش از خزانه وجودش بیرون کند!؟ https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ لِي بِخَيْرٍ وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ لاَ تُسَلِّطْ عَلَيَّ مَنْ لاَ يَرْحَمُنِي‏ وَ اجْعَلْ عَلَيَّ مِنْكَ وَاقِيَةً بَاقِيَةً وَ لاَ تَسْلُبْنِي صَالِحَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَ‏ ✨ پروردگارا، بر محّمد و آل محّمد درود فرست. الهی، نکند از آنهایی باشم که پس از یک عمر عبادت، شرک درو می‌کنند و با کفر از دنیا می‌روند؛ خودت زندگی مرا در ایستگاه خیر متوقف کن. وجود حقیری دارم و ظرف تحملم کوچک، از یک سو نگران دنیا هستم و از سویی دغدغه‌ی آخرت دارم، خودت به یاریم بیا و مرا از این نگرانی‌ها و دغدغه‌ها بیرون کن. سرپرست حقیقی من تویی که مولایی مهربان و شفیقی؛ من به مهربانی مولا عادت کرده‌ام؛ نکند در این دنیا کسی را بر من مسلط کنی که با مهربانی قهر کرده و با شفقت غریبه باشد. خدایا از جانب خود نگهبانی برایم قرار ده که همیشه مراقبم باشد. منکه نبودم و تو هستم کردی و شایسته هیچ نعمتی نبودم و تو غرق نعمتم کردی؛ کارهایی کرده‌ام که مستحق محروم شدن از همه نعمت‌های تو هستم؛ اما خدای مهربان من! نکند آنچه از نعمت‌های خویش بر من ارزانی داشته‌ای از من بگیری. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم إِلَهِي أَنْتَ أَوْسَعُ فَضْلاً وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقَايِسَنِي بِعَمَلِي أَوْ أَنْ تَسْتَزِلَّنِي بِخَطِيئَتِي‏ وَ مَا أَنَا يَا سَيِّدِي وَ مَا خَطَرِي‏ هَبْنِي بِفَضْلِكَ سَيِّدِي وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ وَ جَلِّلْنِي بِسَتْرِكَ وَ اعْفُ عَنْ تَوْبِيخِي بِكَرَمِ وَجْهِكَ‏ ✨ الهی! دریای فضل تو پهناورتر و عظمت حلم تو بیش از آن است که بخواهی اعمال مرا در ترازوی عدل خویش بگذاری و به عقوبت گناهانم مرا در پرتگاه عذاب خویش قرار دهی. من که قدر و قیمتی ندارم؛ اما آقای من! تو به فضل خویش مرا ببخش و مرا که تُهی دست عفو تو هستم با دستی تهی از در خانه‌ات باز مگردان. تو که تا به امروز پرده‌ی ستاریت خویش را روی گناهانم انداخته‌ای، پس از این هم پرده از روی گناهانم برندار؛ توبیخ تو رعشه‌ بر وجودم می‌افکند. تو که کریمی و از گناهم گذشتی و پرده بر آن افکندی بیا و از توبیخ من هم چشم بپوشان. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم ✨ أَنَا الَّذِي أَعْطَيْتُ عَلَى مَعَاصِي الْجَلِيلِ الرُّشَا أَنَا الَّذِي حِينَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَيْهَا أَسْعَى‏ أَنَا الَّذِي أَمْهَلْتَنِي فَمَا ارْعَوَيْتُ وَ سَتَرْتَ عَلَيَّ فَمَا اسْتَحْيَيْتُ وَ عَمِلْتُ بِالْمَعَاصِي فَتَعَدَّيْتُ‏ وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ فَمَا بَالَيْتُ فَبِحِلْمِكَ أَمْهَلْتَنِي وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ أَغْفَلْتَنِي‏ وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِي جَنَّبْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ اسْتَحْيَيْتَنِي‏ ✨ من که برای عبادت قدمی برنمی‌داشتم، برای گناه سرمایه‌هایم را خرج می‌کردم؛ وقتی خبری از بساط گناه می‌دادند به سویش می‌شتافتم و زمان را از کف نمی‌دادم. کار من خراب‌تر از این حرفاست؛ با این همه بدی‌های روی هم انباشته، تو مرا مهلت دادی تا بازگردم، اما من به خود نیامدم. گناهانم را پوشاندی اما به جای اینکه شرم کنم، در گناه حدی برای خود نشناختم. تو مرا از چشم خودت انداختی، اما من باز هم نفس کشیدم و اعتنایی نکردم. خدای من! تو به حلم خویش مهلتم دادی و با پرده ستاریتِ خویش مرا پوشاندی، به قدری این کار را ادامه دادی، گویا از من غافل شده‌ای و یادت رفته من گنه‌کارم. گناه در همین دنیا هم چوب دارد و من می‌دانم، اما تو به قدری از چوب زدن بر من چشم پوشیدی که، گویا به جای اینکه من از تو شرم داشته باشم تو از من خجالت می‌کشی؛ اگر از این همه مهربانی بمیرم جا دارد. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم فَوَا سَوْأَتَا (أَسَفَا) عَلَى مَا أَحْصَى كِتَابُكَ مِنْ عَمَلِيَ الَّذِي لَوْ لاَ مَا أَرْجُو مِنْ كَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ‏ وَ نَهْيِكَ إِيَّايَ عَنِ الْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَ مَا أَتَذَكَّرُهَا يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ‏ ✨ من می‌دانم هر گناهی که کرده‌ام، یک به یک در نامه عملم بی کم و کاست آمده؛ بی آنکه ذرّه‌ای جا مانده باشد. وقتی به نامه سیاه عملم می‌نگرم معنای نا امیدی را می‌فهمم. اگر نبود امیدی که به کرم و رحمت بی‌ منتهای تو دارم و اگر تو مرا از نا امیدی از رحمت خویش نهی نکرده بودی با دیدن این نامه‌ی سرتاسر گناه، امید را بر خود حرام می‌کردم. مگر می‌شود این همه جرم و جنایتِ بنده در مقابل مولا را دید، و باز هم طعم امید را چشید؟! اما تو بهترین کسی هستی که خوانده می‌شوی و برترین کسی هستی که رشته امید به آستانت بسته می‌شود؛ که هرچه باشیم و هر که باشیم باز هم نور امید تو در دلمان خاموش نمی‌شود. https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم فَوَ عِزَّتِكَ لَوِ انْتَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ‏ وَ لاَ كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا أُلْهِمَ قَلْبِي (يَا سَيِّدِي) مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِكَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ‏ إِلَى مَنْ يَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلاَّ إِلَى مَوْلاَهُ وَ إِلَى مَنْ يَلْتَجِئُ الْمَخْلُوقُ إِلاَّ إِلَى خَالِقِهِ‏ ✨ قسم به عزت تو، که هرچه عزت است در نزد توست. اگر مرا از در خانه‌ات برانی و در به رویم ببندی جایی نخواهم رفت، هیچ جا. اصلاً مگر جایی هم هست که بروم؟ می‌نشینم و دم به دم نازت را می‌کشم تا در را به رویم باز کنی و من یقین دارم که باز می‌کنی؛ آخر به دلم افتاده که تو چه اندازه کریمی. تو را که شناختم با کرمت شناختم؛ می‌دانم که رحمت تو اندازه ندارد که تمام شود. می‌شود به من بگویی بنده اگر از در خانه مولا رانده شد به کجا راه دارد تا راه آنجا را در پیش بگیرم و از تنهایی نمیرم؟ آیا بنده را در جایی جز در خانه مولا می‌پذیرند؟ من دست ساز توام؛ به من بگو اگر مخلوق به خالق خویش پناه نبرد به کجا پناهنده شود و دل‌آرام باشد. که پناهش خواهد داد؟ https://eitaa.com/az_o_bego
بسم‌الله الرّحمن الرّحيم فَمَا لِي لاَ أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ‏ أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلاً حَامِلاً ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي‏ ✨ چرا اشک نریزم؟ گریه می‌کنم برای لحظه‌ای که بناست جان از بدنم بیرون رود. من گریه می‌کنم برای لحظه‌ای که وارد خانه‌ای می‌شوم که نامش قبر است؛ اما برای من تاریک زیرا نوری از پیش برای خانه خویش نفرستاده‌ام. گریه می‌کنم نه قطره قطره، دریا دریا برای تنگی خانه‌ام. گریه می‌کنم برای لحظه‌ای که در خانه قبر تنها می‌مانم و نکیر و منکر مرا از تنهایی بیرون می‌آورند؛ ولی ای کاش تنها می‌ماندم و این دو به سراغم نمی‌آمدند! می‌آیند که از من بپرسند پرسش‌هایی را که نمی‌دانم در پاسخش چه بگویم! کاش مرا در قبر رها می‌کردند. کاش سفر پر خطری که با مرگ آغاز شد در همین جا خاتمه می‌یافت. من گریه می‌کنم برای اینکه باید از این قبر به سوی محشر بشتابم. چگونه من که برای لباس هر روز طرحی نو داشتم و با آن به مردم فخر می‌فروختم؛ در حالی محشور می‌شوم که عریانم. من که باد کبر و غرور همیشه در سینه‌ام بود وارد محشر می‌شوم در حالی که خوار و ذلیلم، بار سنگینی از اعمال زشت بر پشتم نهاده‌اند و در مسیر محشر به پیش می‌روم، چه خبر است اینجا خدای من؟! https://eitaa.com/az_o_bego