از مسافت دور آمده بود
بوی امام رضا می داد...
آمده بود؛با جسمی ناتوان وتنی خسته؛
آمده بود که به مردم بگوید باز هم هست؛
همچنان مثل سالیان قبل؛صدای هل من ناصر ینصرنی امام راخوب می شنید
خوب بلد بود؛رسم بندگی کردن را...
روزی از عشق مادری اش گذشته بود وحالا باغبان قصه ی ما دست ثمره هایش را گرفته بود که به آنها یاد بدهد مقاومت یعنی چه!که اگر رهبر صدایت کنند باید لبیک گویی؛هرطور شده،حتی اگر روی تخت بیمارستان باشی...
نه فقط برای فرزندان ایران؛میخواست به تمام فرزندانی که در زیر پرچم اسلام نفس میزنند دلگرمی بدهد؛درس مقاومت وایستادگی را سرمشق کند وهمدل باشد از راه دور کودکان کوچک غزه را درآغوش بگیرد؛دست نوازشی بر سرشان بکشد و بفهماند که تنها نیستند ومادر کنارشان نفس میکشد...
حضورشان؛چون مشق راهی بود برای فرزندان کوچک انقلاب وسیلی محکمی بر دهان مستکبرانی که تهدید حضورمی کردند!
برای ماهم دعاکن مادر
دعاکن که چون فرزندانتان؛روسفید شویم...
اللهم اشف کل مریض
بحق مولانا علی ابن موسی الرضا المرتضی
دعای امام رضا علیه السلام بدرقه ی زندگیتان...
#ارسالی
✍خانم عرفانه نظری
💢معاونت آزاداندیشی و طرح ولایت
ناحیه بسیج دانشجویی استان تهران
@azadandishi_ostan_tehran