eitaa logo
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ از בیار مصطـ؋ـے ها ꧂ღ╭⊱♥≺
166 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
456 ویدیو
16 فایل
💚بسمــ ربــ الشـــهداء💚 🕊هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شمارا نزد اباعبدالله یاد میکنند.🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ویرانه کرد کاخ بلند یزید را  زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود... @khademin_shohadaaa
🌹سحر روز سوم به نیت حضرت زهرا (س) 🌹 🕊اعتکاف راه رسیدن به خداست 🕊 @khademin_shohadaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انجام اعمال ام داوود در روز آخر اعتکافات دانش آموزی 🛑پایت را که بگذاری بیرون، می‌بینی که محاصره شده‌ای. باید تا می‌توانی آذوقه و آب برداری. بیرون، قحطی بیداد می‌کند!🛑 🕊اعتکاف راه رسیدن به خداست 🕊 گروه خادمین شهدای فردوسیه @khademin_shohadaaa
مراسم اختتامیه اعتکاف دانش آموزی با تقدیر و اهدای شاخه گل به معتکفین و خادمین عزیز 🕊اعتکاف راه رسیدن به خداست🕊 @khademin_shohadaaa
🍁ارادت شهید محمد رضا تورجی زاده به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم:  برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟  تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد.  نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود  آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب ✨ @khademin_shohadaaa
بچــھ هـٰارو با شوخـے بیدار مےکرد تا نمـٰاز شـب بخونـن . . مثلـا یکـے رو بیـدار مےکـرد و مےگفت : [ بابا پـاشو من میخوام نماز شب بخونم ، هیـچ کس نیست نگام کنـھ :|😂 یا مےگفت : پاشـو جونِ مـن ؛ اسـم سـھ چھـٰارتا مومـن رو بگو تو قنوت نماز شب کـم آوردم😅! 🌹 🥀🕊 @khademin_shohadaaa
و سلام بر او که می گفت: «خدایا، نمیرم در حالیکه از ما راضی نباشی» 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @khademin_shohadaaa
• . گام برداشتن در جـٰاده عشق هزینھ میخواهد . . ! هزینھ‌ هایـے کھ انسان را عاشق و بعد شھید مـےکند :))💛🌱 | •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @khademin_shohadaaa
✯خـاطـــرات شـهـدا... بار اولے کہ میخواست برود سوریه آینہ قران گرفتم برایش.. قرآن را بوسید و باز کرد ترجمه آیہ را برام خواندش ولے بار آخرے کہ میخواست برود، وقتے قرآن را باز کرد آیه را ترجمه نکرد گفتم: سعید چرا ترجمہ نمیکنے؟! رو به من کرد وگفت: اگہ ترجمہ آیہ رو بهتون بگم ناراحت نمی شین؟! گفتم: نه گفت: آیہ‌ شهادت اومده و من بہ آرزوم مےرسم♥️ ✍🏻به روایت مادر شهید سعید بیاضی زاده @khademin_shohadaaa